بی‌تو

بی‌تو باز، شهر پر از دود شد گریه‌ها، اشک‌ها، جوی شد، رود شد کودکی زخم شده سینه‌اش خرد شد، چشمه آیینه‌اش
يکشنبه، 5 اسفند 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: ناهید اسدی
موارد بیشتر برای شما
بی‌تو
بی‌تو باز، شهر پر از دود شد
گریه‌ها، اشک‌ها، جوی شد، رود شد

 کودکی زخم شده سینه‌اش
خرد شد، چشمه آیینه‌اش

مادری از غصه و غم خون گریست
چون‌که از او برده است
دست خزان هست و نیست

بال و پرشاپرکی سوخته، ترکشی دوخته
قلب گلی را به لب آهنی
پاره شده گوشه‌ی پیراهنی

غنچه‌ی سرخی پدرش گریه کرد
مادرش او را به خدا هدیه کرد
 
محسن صالحی حاجی آبادی


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط