چشمان كاملاً باز
محمد امين جليلوند:
انسانيترين عمل تنظيم اين روابط، همان ازدواج است كه ميتوان آن را به عنوان اتحاد زن و مرد براي بهبود و پيشرفت آينده تعريف كرد. ازدواج توافق و پيوندي است بين زن و مرد كه زيربناي آن يك نياز بيولوژيكي و زيستي است و پيدايي خانواده معلول نياز به ديگران و تداوم آن در گروي كاركردهاي آن است.
خانواده پايه اساسي اجتماع و سلول سازنده زندگي است و در وسيعترين مفهوم كلمه، خاستگاه اعضاي خويش و پناهگاه آنان است. خانواده نهادي است كه به اعضاي خود احساس امنيت و آرامش ميبخشد و طي هزاران سال پايدارترين و مؤثرترين وسيله حفظ ويژگيهاي فرهنگي و عامل انتقال آنها به نسلهاي بعدي بوده است.
خانواده همچون صدفي است كه اگر پايههاي آن سنجيده و درست بنا نشود، هرگز مرواريدي نخواهد پرورد. از اين رو تعريف دقيق از «زندگي مشترك» در اين مقوله، از مفاهيم اساسي است.
زندگي مشترك تنها در تأمين و رفع نيازهاي مادي، اقتصادي و تداوم نسل نيست؛ بلكه حس مشاركت و تفاهم براي وسعت نگرش و امكان دستيابي به فرصتهاي بيشتر است. به بيان ديگر زندگي مشترك مبتني بر قرارداد بين زن و مرد براي ارضاي نيازهاي خود و بهتبع آن انجام تمام كاركرد آن شامل روحيه همكاري، تقسيم كار، تربيت و پرورش كودكان و ايجاد مأمن مهر و عطوفت است.
پيمان زناشويي به منظور ايجاد كانون مقدس خانواده بهوجود ميآيد. خانواده سرچشمه خوشبختي است؛ از اين جهت كه افراد آن همديگر را دوست ميدارند، منافع مشترك دارند و با يكديگر يكدل و يكرنگ هستند.
ضرورت مشاوره قبل از ازدواج
پس، ازدواج يك اتفاق فردي نيست، بلكه يك پديده اقتصادي، اجتماعي و حكومتي نيز براي دولتها است و بحث رشد و تحول كودكان كه آيندهسازان فردا هستند صاحبنظران را واداشته كه با ديدگاهي علمي به مشاوره قبل از ازدواج، به عنوان يك فرايند پيشگيرانه بسيار با اهميت نگريسته و با انجام آزمونهاي مناسب براي زوجهاي جوان، مصاحبههاي فردي و تفسير نتايج، افق ديد آنها را نسبت به زندگي آينده گسترش دهند.
همانطور كه اشاره شد هدف ازدواج، تأمين سلامت روان افراد و پيشگيري از نابهنجاريهاي اخلاقي و فردي است، بنابراين، بايد به عواملي كه در موفقيت ازدواج و تداوم آن مؤثرند و از طرف مشاور مورد بررسي قرار ميگيرند، اشاره شود.
اكثر منابع، هدف مشاوره قبل از ازدواج را كمك به فرد جهت انتخاب همسر مناسب ذكر كردهاند. اين امر زماني ميسر است كه افراد قبل از انتخاب به مشاور مراجعه نمايند.بعد از هدايت توجه و تفكر زوجين به سوي شناخت هدف، نكتهاي كليدي و بسيار مهم ديگر در فرآيند مشاوره، معطوف نمودن توجه آنها به شناخت منش و شخصيت يكديگر است.
اكثر پسرها و دخترها در ابتدا جذب كساني ميشوند كه يك ويژگي شاخص دارند؛ مثلاً توانايي در خنداندن ديگران، نرمي و لطافت، علاقه به ورزش خاص يا مهارت در سخنوري.اين ويژگيها ميتواند لذتبخش باشد اما تعيينكننده نيست. دختران و پسران جوان بايد بدانند كه منش و رفتار يك شخص است كه تعيين ميكند آن فرد چگونه با خودش، با همسرش و در نهايت با فرزندانش رفتار خواهد كرد.
منش و رفتار بهنجار، زيربنا و اساس هر رابطه سالم است. گرچه اشاره به ويژگيهاي شخصيت و منش سالم (تعهد به رشد شخصي- باز بودن رواني و احساسي، صداقت- پختگي- مسئوليتپذيري- اعتماد بهنفس- نگرش مثبت به زندگي) در ارزيابي خصوصيات شخصي كاري مشكل است، اما شالوده يك رابطه سالم است.
آيا عشقها ابدي هستند؟
ساموئل اسمايلز ميگويد: «بعد از يك سال زندگي زناشويي ديگر زن و مرد به فكر زيبايي صورت هم نميافتند و بر عكس فقط متوجه خلق و خو و رفتار يكديگر ميشوند.»بر سر آناني كه با شيفتگي و دلدادگي آغاز زندگي خود را جشن ميگيرند، چه ميآيد كه رو در روي هم ميايستند و حاضر نميشوند يك قدم به نفع طرف مقابل عقب بنشينند؟ چرا اندكي از زوجها استثناء هستند و ميتوانند تا پايان با يكديگر در تفاهم كامل و توأم با عشق بهسر برند؟
بدين ترتيب قبل از ازدواج بايد مسائل را به صورت ريزبينانه مورد بررسي قرار داد و در مورد شخص مورد نظر تحقيق نمود. در مورد خانواده، محل پرورش، طبقه اجتماعي و طبقه اجتماعياي كه خود فرد در آن قرار دارد و حتي بايد به صحبتهاي قبل از ازدواج دقيق و همهجانبه نگريست تا مبادا عشق جلوي ديد و چشمان عقل را سد نمايد.
منبع: http://www.hamshahrionline.ir
/خ