امام صادق(ع) به ما یاد داده اند، خداوند خیر و خوبی هرکسی را که بخواهد محبت امام حسین(ع) را به دلش می افکند. مگر نه این که حضرتش چراغ هدایت است و کشتی نجات؟ پس بر ماست این محبت را به زیباترین شکل ها بروز دهیم.
از کنار نمازخانه ی دانشگاه که می گذرد، دانشجویان شیعه را می بیند که مشغول سیاهپوش کردن در و دیوار هستند. محرم دارد از راه می رسد و او هم اگر چه شافعی مذهب است؛ اما نباید بیکار بنشیند؛ ولی از دستش چه کاری برمی آید؟
به پایانه ی مسافربری که می رسد، سوار مینی بوس می شود و راه «دهگلان »1 را در پیش می گیرد.
کمی جلوتر چشمش به تابلوی کنار جاده می افتاد: «دهگلان سی و شش کیلومتر»
یکدفعه فکری بکر به ذهنش می رسد: «سی و شش را اگر دو برابر کنیم می شود، هفتاد و دو. من اگر مسیر رفت و برگشت را به شکل دوی استقامت طی کنم می شود، هفتاد و دو کیلومتر، آن هم به یاد هفتاد و دو شهید دشت کربلا.»
***
مسیر را با پارچه نوشته ای که بر سینه دارد می دود؛ همه تحسینش می کنند. از جمله رئیس دانشگاه که می خواهد به او وام تشویقی بدهد؛ اما او لبخندی می زند و می گوید: «من برای وام گرفتن این کار را انجام ندادم؛ حتی اگر کوچکترین جبرانی هم در کار نبود من باز این راه را میرفتم، چون به امام حسین ارادت دارم.»
نویسنده: بیژن شهرامی
.........................................................
1- از شهرهای کردستان