انگار توی کوچه
دعوای برگ و باد است
از صبح تا به الان
هرلحظه جیغ و داد است
صد برگ دست خالی
یک باد پر هیاهو
آنها هجوم و خشخش
اینها صدای هوهو
یک جنگ بیتوافق
در کوچههای ترسو
کز کرده گربهای پیر
آنجا کنار یک جو
هم زاغ خسته از جنگ
هم شاخههای عریان
پیغام صلح آورد
یکباره باز باران!
نوشین نوری
دعوای برگ و باد است
از صبح تا به الان
هرلحظه جیغ و داد است
صد برگ دست خالی
یک باد پر هیاهو
آنها هجوم و خشخش
اینها صدای هوهو
یک جنگ بیتوافق
در کوچههای ترسو
کز کرده گربهای پیر
آنجا کنار یک جو
هم زاغ خسته از جنگ
هم شاخههای عریان
پیغام صلح آورد
یکباره باز باران!
نوشین نوری