روزها چهقدر سبز و آبیاند
مثل جنگل و نگاه رودها
مثل یک پرندهی رها، دلم
میپرد به سوی آبی خدا
میهمان سفرهی خدا شدم
باز در بهارِ خوبِ زندگی
بوی نان رحمت و صفا و نور
شکر ایزد و ادای بندگی
با فرشتههای خوب و مهربان
غرق روزه و نماز میشویم
چشم میشویم و مثل غنچهها
با اذان صبح باز میشویم
میهمانی خدا خوش است خوش
طعم میوهی بهشت میدهد
از دل تمام روزهدارها
گرد غم، غبار غصه میپرد
فاطمه ناظری
مثل جنگل و نگاه رودها
مثل یک پرندهی رها، دلم
میپرد به سوی آبی خدا
میهمان سفرهی خدا شدم
باز در بهارِ خوبِ زندگی
بوی نان رحمت و صفا و نور
شکر ایزد و ادای بندگی
با فرشتههای خوب و مهربان
غرق روزه و نماز میشویم
چشم میشویم و مثل غنچهها
با اذان صبح باز میشویم
میهمانی خدا خوش است خوش
طعم میوهی بهشت میدهد
از دل تمام روزهدارها
گرد غم، غبار غصه میپرد
فاطمه ناظری