بيت المال در نهج البلاغه (1)

بي گمان از نگاه اسلام ثروت و مال در حيات مادي و معنوي انسانها نقش اساسي دارد. تا آنجا كه در برخي روايات از «تنگدستي» به «روسياهي در دنيا و آخرت» (1) و «مرگ سرخ» (2) و «مرگ بزرگ» (3) تعبير شده است. در بعضي از روايات فقر موجب نقصان در دين و كاهش عقل و تحريك خشم معرفي شده است (4) از اين رو در دين مقدس اسلام به مقوله اقتصادي و معيشتي بشر در
يکشنبه، 22 شهريور 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بيت المال در نهج البلاغه (1)
بيت المال در نهج البلاغه (1)
بيت المال در نهج البلاغه (1)






ماهيت و جايگاه بيت المال در كلام اميرالمومنين علي (علیه السّلام)

الف) جايگاه ثروت در اسلام

بي گمان از نگاه اسلام ثروت و مال در حيات مادي و معنوي انسانها نقش اساسي دارد. تا آنجا كه در برخي روايات از «تنگدستي» به «روسياهي در دنيا و آخرت» (1) و «مرگ سرخ» (2) و «مرگ بزرگ» (3) تعبير شده است.
در بعضي از روايات فقر موجب نقصان در دين و كاهش عقل و تحريك خشم معرفي شده است (4) از اين رو در دين مقدس اسلام به مقوله اقتصادي و معيشتي بشر در ابعاد مختلف آن توجه فراواني شده است. هرچند مطالب مربوط به اقتصاد به گونه اي پراكنده و جدا از هم مطرح شده ولكن بررسي و تحقيقي همه جانبه نشانه اين است كه مكتب اسلام داراي نظام اقتصادي ويژه اي است كه از وحي الهي نشات گرفته و در دامن عصمت رشد و نمو كرده و از ويژگيهاي بي شماري برخوردار است.

ب) جايگاه بيت المال

آنچه قابل توجه و دقت است اين است كه بيت المال در نظام اقتصادي اسلام بيشترين مباحث را به خود اختصاص داده و از جايگاهي ويژه برخوردار است. هدف از بيت المال تامين اهدافي بلند در حركت تكاملي انسان به سوي سعادت و معنويت و قرب الهي است. برخي از آن هدفها چنين است.
1 ـ هدايت مردم به سمت اخلاق كريمه و ارزشهاي معنوي.
2 ـ استقرار عدالت اجتماعي و اقتصادي در جامعه.
3 ـ رشد استعدادها و شكوفايي ابتكار و خلاقيت انسانها.
4 ـ ريشه كن كردن فقر از جامعه.
5 ـ رسيدگي به مصالح و منافع محرومان و مستضعفان و...

ج) ماهيت بيت المال

امام علي عليه السلام خطاب به عبدالله بن زمعه (5) (از پيروان و ياران آن حضرت) آن هنگام كه از او درخواست كمك مي كند ماهيت بيت المال را براي او روشن مي كند. او بيت المال را نه مال شخصي امام مي داند و نه مال فردي از مسلمانان بلكه بيت المال از آن مسلمانان است كه در اختيار امام مسلمانان گذاشته مي شود تا به عدل به مصرف مسلمانان برسد. حضرت مي گويد:
ان هذا المال ليس لي و لا لك ! و انما هو في للمسلمين و جلب اسيافهم. فان شركتهم في حربهم كان لك مثل حظهم و الا فجناه ايديهم لا تكون لغير افواههم (6)؛
اين اموال نه مال من و نه از آن توست بلكه غنيمتي گردآمده از مسلمانان است كه با شمشيرهاي خود به دست آورده اند. اگر تو در جهاد همراهشان مي بودي سهمي چونان سهم آنان مي داشتي و گرنه دسترنج آنان خوراك ديگران نخواهد بود.

د) آثار بيت المال

علي عليه السلام به بخشي از آثار و نقش بيت المال در زندگي مسلمانان اشاره كرده است. اين آثار چنين است:

1 ـ اصلاح امور

و تفقد امر الخراج بما يصلح اهله ! فان في صلاحه و صلاحهم صلاحا لمن سواهم و لا صلاح لمن سواهم الا بهم؛ لان الناس كلهم عيال علي الخراج و اهله (7)؛
خراج (بيت المال) را به گونه اي كه وضع ماليات دهندگان را سامان دهد وارسي كن ! زيرا بهبودي وضع ماليات و ماليات دهندگان سبب بهبودي امور ديگر اقشار جامعه است و تا امور ماليات دهندگان اصلاح نشود كار ديگران نيز سامان نخواهد گرفت؛ زيرا همه مردم نان خور ماليات و ماليات دهندگانند.
امام علي عليه السلام در اين فراز براي بيت المال نقش محوري قائل شده و اصلاح تمامي امور را بسته به اصلاح وضع ماليات و ماليات دهندگان دانسته است و اين نشانه جايگاه بلند بيت المال از نظر اسلام است. اگر دقت شود حقيقت مطلب همين است كه امام علي عليه السلام گفته است. بنابراين هرچند اقتصاد از نگاه امام علي عليه السلام آن گونه كه مكاتب مادي گرا مي گويند اصل نيست اما تاثير محوري و اساسي آن در اصلاح امور و رفع نابسامانيها مورد تاكيد قرار گرفته است.

2 ـ رفع نياز مردم به بيت المال

كلهم عيال علي الخراج و اهله (8)؛
تمام مردم نان خور ماليات و ماليات دهندگانند.
روشن است كه هيچ انساني به تنهايي نمي تواند نيازمنديهايش را برآورده كند از اين رو نياز به همياري بيت المال وجود دارد

3 ـ دوام حكومت

و لم يستقم امره الا قليلا (9)؛
حكومت با نابودي ماليات (بيت المال) جز اندكي دوام نمي آورد.
اين مطلب نيز از بديهات است كه اداره و دوام حكومت نيازمند بودجه است و يكي از راه حلهاي تامين هزينه دولت گرفتن ماليات است. جاي شگفتي از كساني است كه در زمان حاضر بحث از لزوم گرفتن ماليات براي اداره حكومت را مطرح مي كنند در صورتي كه امام علي عليه السلام حدود هزار و چهارصد سال پيش بر ضرورت ماليات براي استمرار حكومت تاكيد كرده است.
يادآوري اين نكته لازم است كه همان گونه كه گرفتن همه ماليات از عوامل بقاي حكومت است به ناحق گرفتن آن و يا ظالمانه مصرف شدن اش سبب سقوط حكومت خواهد شد.

4 ـ اصلاح و تقويت نيروهاي مسلح

ثم لا قوام للجنود الا بما يخرج الله لهم من الخراج الذي يقوون به علي جهاد عدوهم و يعتمدون عليه فيما يصلحهم و يكون من ورا حاجتهم (10)؛
سپس سپاهيان اسلام جز به خراج و ماليات رعيت (بيت المال) كه با آن براي جهاد با دشمن تقويت گردند و براي اصلاح امور خويش به آن تكيه كنند و نيازمنديهاي خود را بر طرف سازند پانمي گيرند.
از جمله آثار بسيار مهم بيت المال افزون بر استقلال اقتصادي استقلال سياسي است؛ زيرا تا بودجه و سرمايه در اختيار دولت نباشد نمي تواند نيروهاي مسلح را جذب و تامين و مجهز به سلاحهاي پيشرفته كند و با نبود نيروي مسلح مجهز استقلال سياسي تامين نمي شود.
آيت الله حسن زاده در تفسير اين فراز مي نويسد:
اگر بيت المال نباشد نيروهاي مسلح براي تامين زندگي بايد در پي شغل و كار باشند در نتيجه آمادگي براي جهاد با دشمن از بين مي رود (11)

ه) راه هاي جلب ماليات

يكي از مباحث مهم در دانش اقتصاد مبحث ماليات است. در اين مبحث مطالب فراواني مانند تعريف ماليات ضرورت وجود ماليات سير تحول ماليات و راههاي جلب ماليات... مورد بحث و تحقيق قرار مي گيرد.
اين مطالب از چشم مولا علي عليه السلام در مدت كوتاه حكومت مورد غفلت نبود. و در لابه لاي خطبه ها و نامه و ديگر گفتارها به آنها اشاره كرده است. از جمله در نامه پنجاه و سه راههاي جلب بهتر ماليات را نشان داده و در آن بر اصول اسلامي انساني مانند «اصل عمران و آباد كردن زمينها» و «اصل رسيدگي به مشكلات و شكايات ماليات دهندگان» و «اصل رعايت و تخفيف ماليات» تاكيد ورزيده است.
هر يك از اين اصول آثار و ثمرات فراواني در مسايل اجتماعي و اقتصادي و سياسي در پي دارد و رعايت آنها نقش بسزايي در تحول و بهبودي سيستم مالياتي دارد.

1 ـ آباد كردن زمين

و ليكن نظرك في عماره الارض ابلغ من نظرك في استجلاب الخراج؛ لان ذالك لا يدرك الا بالعماره و من طلب الخراج لغير عماره اخر ب البلاد و اهلك العباد و لم يستقم امره الا قليلا (12).
بايد تلاش تو در آباد كردن زمين بيشتر از جمع آوري خراج (ماليات) باشد؛ زيرا خراج جز با آباداني فراهم نمي شود و هر كسي بخواهد خراج را بدون آباداني زمين به دست آورد شهرها را خراب و بندگان خدا را نابود و حكومتش جز اندك مدتي دوام نخواهد آورد.
آيت الله حسن زاده درپي شرح اين فراز از نهج البلاغه مي نويسد:
امام علي در اين بخش اشاره كرده است كه كم درآمدي صاحبان زمين ناشي از واليان بدي است كه تمام هم و غم آنان جمع آوري ماليات است بدون رعايت حال رعي ت و كشاورزان (13)

2 ـ رسيدگي به شكايت ماليات دهندگان

فان شكوا ثقلا او عله او انقطاع شرب او باله او احاله الارض اغتمرها غرق او اجحف بها عطش خففت عنهم بما ترجو ان يصلح به امرهم (14).
پس اگر مردم از سنگيني ماليات يا آفت زدگي يا خشك شدن آب چشمه ها يا كمي باران يا خراب شدن زميني در سيلابها يا خشكسالي شكايت كردند در گرفتن ماليات تا آن اندازه اي كه بفهمي امورشان سامان مي يابد تخفيف بده.
دهقانان از همه طبقات زحمتكش تر و پرتلاش ترند و از سويي زندگي آنان اسير عوامل طبيعي و پديده هاي جهان طبيعت همانند خشك سالي سيل سرما گرما است. از اين رو آنان نياز بيشتري به توجه و همراهي حكومت دارند.
اين فراز از فرمان امام علي عليه السلام اشاره به اين مطلب دارد.
ابن ابي الحديد در باره زياد نگرفتن ماليات و آثار منفي آن مي نويسد:
زياد كردن ثروت از ماليات نابه حق رعيت همانند بنا كردن سقفي است بر پايه هاي لرزان و سست (15)

3 ـ عفو از ماليات

و لا يثقلن عليك شي خففت عنهم به الموونه عنهم؛ فانه ذخر يعودون به عليك في عماره بلادك و تزيين ولايتك مع استجلابك حسن ثنائهم و تبجحك باستفاضه العدل فيهم (16)؛
هرگز تخفيف دادن در ماليات تو را نگران نسازد؛ زيرا آن اندوخته اي است كه در آباداني شهرهاي تو و آراستن ولايتهاي تو نقش دارد و رعيت تو را مي ستايند و تو از گسترش عدالت ميان مردم خشنود خواهي شد و به افزايش قوت آنان تكيه خواهي كرد. آيت الله حسن زاده پس از شرح و تفسير اين بخش از فرمايش امام علي عليه السلام مي نويسد:
توجه به عمران و شكايات و تخفيف ماليات براي حكومت آثار مثبتي را به همراه دارد و والي از اين رهگذر ضرر و زيان نمي كند؛ زيرا:
اولا آبادي بلاد منافع و سودش به حكومت و والي نيز خواهد رسيد.
ثانيا آبادي و عمران سرزمين زينت و افتخار حكومت به شمار مي آيد.
ثالثا اين كار موجب مدح و ثناي مردم را نسبت به حكومت و نيز عدالت و اعتماد آنان را فراهم مي كند.
رابعا اگر شرايطي پيش بيايد كه دولت محتاج قرض گرفتن از مردم شود و نيازمند فداكاري جاني و مالي آنان باشد آنان به راحتي پاسخ مي دهند. (17)
ابن ابي الحديد در اين بخش پس از شرح و تفسير مي نويسد:
از وضع خراج و درآمد املاك بازرسي كن به وجهي كه مايه بهبود خراج دهندگان باشد زيرا در بهبودي امر خراج و بهبود حال خراج دهندگان بهبودي حال ديگران نهفته است و ديگران را جز بدانها بهبودي ميسر نيست؛ زيرا همه مردم نان خور خراج دهندگانند. و بايد توجه تو به آبادي زمين بيشتر باشد از توجه به جلب خراج زيرا خراج جز از زمين آباد به دست نيايد (18)

و) منزلت مميزان ماليات.

امام علي عليه السلام در نامه پنجاه و يكم در شان و جايگاه مميزان مالياتي اوصافي را بيان كرده است كه افزون بر شان ارزش و شرافت كارگزاران بيت المال نشانه جايگاه و منزلت بيت المال نيز هست؛ زيرا تا بيت المال اهميت و منزلت نداشته باشد كارگزارانش ارزش پيدا نخواهند كرد.
اين اوصاف چنين است:

1 ـ خزينه داران مردم

فانكم خزان الرعيه؛ پس همانا شما (ماموران ماليات) خزينه داران مردم هستيد (19)

2 ـ نماينده امت

فانكم... وكلا الامه؛ پس همانا شما نمايندگان امت مسلمان هستيد (20)

3 ـ سفيران پيشوايان

فانكم... سفرا الائمه؛ پس همانا شما... سفيران پيشوايان هستيد (21)

ز) صفات و وظايف مميزان ماليات

يكي از اهداف اساسي دين مقدس اسلام برقراري عدالت اجتماعي و قسط قرآني در جامعه اسلامي است. بي گمان تحقق چنين هدف و آرمان مقدسي به عوامل فراواني بستگي دارد.
از جمله مهمترين عوامل نقش آفرين كارگزاران شايسته از نظر ايمان و اخلاق و رفتار است. از اين رو امام علي عليه السلام در موارد بسياري به كارگزاران خويش تاكيد و سفارش مي كند كه بهترين افراد را به عنوان همكار گزينش كنند.
اين مطلب در برخي از موارد مانند گرفتن ماليات از اهميت دوچنداني برخوردار است؛ زيرا مامور مالياتي خواهد دسترنج و مايه حيات او را بگيرد و اين كار بسيار دشواري است. از اين رو چنين شخصي از جهات عديده بايد شايستگيهاي لازم را داشته باشد.
علي عليه السلام صفات و وظايف مميزان مالياتي را چنين برشمرده است:

1 ـ اصل انصاف

فانصفوا الناس من انفسكم؛ (22)
در روابط با مردم (گرفتن ماليات) انصاف و مدارا را پيشه كنيد.
تاثير رعايت عدل و انصاف در راحت گرفتن و راضي بودن ماليات دهنده بر كسي پوشيده نيست.
تاريخ نگاراني كه در باب فلسفه تاريخ قلم فرسايي كرده اند يكي از عوامل پيشرفت سريع اسلام را رفتار صحيح و عادلانه و مشفقانه رسول خدا صلي الله عليه و آله به هنگام ماليات گرفتن دانسته اند. در اينجا شايسته است مطالبي را كه منتسكيو نقل كرده گزارش كنيم.
وجود اين باجهاي گزاف (كه دولتهاي كشورهاي غير اسلامي در آن دورانها به زور مي گرفتند) بود كه سهولت عجيبي را به مسلمين در فتوحات خود اعطا نمود؛ زيرا ملتهاي تسخير شده از طرف اعراب مي ديدند به جاي يك سلسله تعدياتي كه در اثر لئامت امپراتوران به آنها مي شد با يك ماليات ساده كه به سهولت مي دهند و به سهولت گرفته مي شود مواجه و تابع شده اند. اين بود كه فتوحات مسلمين با كمال سهولت پيش رفت و ملتها خوشبخت بودند و ترجيح مي دادند به يك ملت صحرانشين مطيع بشوند تا به يك حكومت فاسد... در مورد اخذ باجهاي گزاف افراط نزديك به جنون را در تاريخ مشاهده كنيد: آناستاز مالياتي براي استنشاق هوا وضع كرده بود (23)

2 ـ نگرفتن لوازم ضروري

و لا تبيعن للناس في الخراج كسوه شتا و لا صيف و لا دابه يعتملون عليها و لا عبدا (24)؛
براي گرفتن ماليات لباسهاي تابستاني و زمستاني و مركب سواري و برده هاي كاري كسي را نفروشيد.

3 ـ پرهيز از خشونت

و لا تضربن احدا سوطا لمكان درهم؛ (25)
براي گرفتن درهمي (ماليات) كسي را با شلاق (از باب مثال) نزنيد.
در اين فراز هر چند كلمه «درهم» و «سوط» آمده ولي روشن است كه «شلاق» خصوصيتي ندارد و فرمان علي عليه السلام پرهيز از هر گونه خشونت براي گرفتن هر گونه مالياتي است.

4 ـ احترام اموال مردم

و لا تمسن مال احد في الناس مصل و لا معاهد الا ان تجدوا فرسا او سلاحا يعدي به علي اهل الاسلام؛ فانه لا ينبغي للمسلم ان يدع ذالك في ايدي اعدا الاسلام (26)
دست اندازي به مال كسي نكنيد (آن كس چه نمازگزار باشد و يا معاهد (كافر در پناه اسلام) مگر اسب يا اسلحه كه براي تجاوز به مسلمانها به كار گرفته مي شود؛ زيرا براي مسلمان جايز نيست آنها را در اختيار دشمنان اسلام قرار دهد تا نيرومندتر از سپاه اسلام گردند.

پى نوشت ها :

1 ـ قال رسول الله صلي الله عليه و آله: «الفقر سواد الوجه في الدارين.»: (سفينه البحار ج 2 ماده فقر).
2 ـ قال علي عليه السلام: «الفقر الموت الاحمر.» و (شرح آقاجمال برغرر ج 1 ص 345).
3 ـ قال علي عليه السلام: «الفقر الموت الاكبر.» (نهج البلاغه كلمه 163).
4 ـ قال علي عليه السلام: «اني اخاف عليك الفقر فاستعذ بالله منه؛ فان الفقر منقصه في الدين مدحشه للعقل داعيه للمقت.». (نهج البلاغه كلمه 319).
5 عبدالله بن زمعه بن اسود از شيعيان علي عليه السلام بود. پدر و عموي او در جنگ بدر جز سپاه كفار بودند و در همان جنگ هم كشته شدند. جدش اسود از كساني بود كه رسول خدا صلي الله عليه و آله را مسخره مي كرد.
6 ـ نهج البلاغه خطبه. 232
7 ـ همان نامه. 53
8 ـ همان.
9 ـ همان 9
10 ـ همان.
11 ـ منهاج البراعه ج 20 ص. 200
12 ـ نهج البلاغه نامه. 53
13 ـ منهاج البراعه ج 20 ص. 25
14 ـ نهج البلاغه نامه. 53
15 ـ شرح ابن ابي الحديد ج 17 ص. 71
16 ـ نهج البلاغه نامه. 53
17 ـ منهاج البراعه ج 20 ص...
18 ـ شرح ابن ابي الحديد ج 17 ص. 74
19 ـ نامه. 51
20 ـ همان.
21 ـ همان.
22 ـ نهج البلاغه نامه. 51
23 ـ روح القوانين منتسكيو ترجمه علي اكبر مهتدي ص. 384
24 ـ نهج البلاغه نامه. 51
25 ـ نهج البلاغه نامه. 51
26 ـ نهج البلاغه نامه. 51

ادامه دارد ...
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط