اعجاز عددي امامان (ع)
نویسنده : سيد حسين نجيب محمد
مترجم: ابوذر ياسري
مترجم: ابوذر ياسري
در روايتي آمده است که امام کاظم(علیه السلام) به راهبي فرمودند: «خداوند، چند اسم دارد که اگر به وسيلة آنها خوانده شود، ردّ نميشود؟» آن راهب عرضه داشت: اسامي خدا زياد است امّا آنچه که به طور حتم سائلش را ردّ نميکند، هفت تاست. امام کاظم(علیه السلام) فرمودند: «هر تعداد از آنها را که میدانی برايم بازگو».
امام علي(علیه السلام) ميفرمايد: «سرچشمة علمها در کتابهاي [آسماني] چهار گانه مندرج و علوم آن در قرآن کريم است. علوم قرآن در سورة فاتحه، علوم فاتحه در «بسمالله الرّحمن الرّحيم» و علوم بسمله در باي بسمالله است، و من نقطة زير باء هستم».1
در معارف دين آمده است که اهل بيت(علیه السلام) در همه چيز با قرآن کريم مساوي و برابراند. بر همين مبنا در اين گفتار به بحث دربارة ارتباط ميان اين دو از جهت اعجاز عددي ميپردازيم.
از جمله اعجاز در بلاغت و موضوعات آن، آگاهي دادن از غيبت، بيان قضاياي علمي، و همچنين اعجاز عددي که عبارت از نظم در تعداد کلمات و حروفي است که براي مفهومي مشخص بيان شده است. به عنوان مثال در قرآن کريم؛ لفظ «ساعت» 24 بار به تعداد ساعات روز؛ لفظ «شهر = ماه» 12 بار به تعداد ماههاي سال؛ لفظ «روز» 365 بار به تعداد روزهاي سال شمسي؛ لفظ «عزم» 5 بار به تعداد پيامبران اولوالعزم؛ لفظ نماز 5 بار به تعداد نمازهاي روزانه، لفظ «طواف» 7 بار به تعداد طواف واجب به دور کعبه؛ از جمله تطابقها، تطابق بين عدد کلماتي که به لحاظ مفهومي موافق يا معکوس يکديگرند؛ مثلاً:
کلمة «حيات» 145 بار، در مقابل «موت» 145 بار؛
کلمة «دنيا» 115 بار، در مقابل «آخرت» 115 بار؛
کلمة «ملائکه» 84 بار، در مقابل «شياطين» 84 بار؛
کلمة «حَرّ = گرما» 4 بار، در مقابل «برد = سرما» 4 بار؛ کلمة «ايمان» 11 بار در مقابل «کفر» 11 بار، به کار رفته است.
اين اعجاز به واسطة وجود سرّي است که خداوند متعال آن را در حروف و اعداد قرار داده است. وضع نخستن حروف، ابداع خداوندي است که آن را قالب و ظرف حقايق نوراني و کتابهاي آسماني قرار داده و از باب اهميت موضوع به آنها سوگند ياد نموده و فرموده است: «الم، الر، المص، ن، ق ...» و آيات ديگري از اينگونه که در آغاز سورهها وجود دارد.
امام رضا(علیه السلام) در روايتي ميفرمايند: «اوّلين ابداع و خواست و مشيت خداوند، حروف است که آنرا اصل هر چيز، دليل هر سند، و فصل کنندة هر دشواري قرار داد و به وسيلة آن همه چيز ـ از اسامي حق و باطل يا فعل و مفعول، يا معني و غير معني، ... ـ را از يکديگر جدا نمود».2
اعجاز ديگر، اعجاز عددي است که اهميت آن از اهميت حروف کمتر نيست، و در نظام آفرينش به صورت متوازن وجود دارد. خداوند متعال ميفرمايد: إنّا کلّ شيءٍ خلقنهٰ بقدرٍ.3
ما که هر چيزي را به اندازه آفريدهايم.
و ميفرمايد: و أحصٰي کلّ شيءٍ عدداً. 4
و [خداوند] هر چيزي را به عدد شماره کرده است.
و پوشيده نماند که بين حروف و اعداد، رابطه وجود داشته، اعداد سرّ حروف و حروف سرّ افعالاند و به هر وسيلة آن آسمانها و زمين برپا شده است. خداي تعالي موجود را با کلمة «کن فيکون» آفريده که مرکب از هفت حرف و معروف به «حروف تکوين» است.
1. اگر حروف مقطّعه قرآن کريم را که در آغاز برخي از سور آن مانند «الم، کهيعص، الر،...» آمده است، جمع و حروف تکراري را حذف کنيم، جملهاي کامل و معنيدار به دست ميآيد که عبارت است از : «صراط عليٍّ حقٌّ نمسکه؛ راه اميرالمؤمنين ـ علي(علیه السلام) طريق حق است که ما به آن تمسک ميجوييم».
يا: «عليٌ صراط حقٍّ نمسکه؛ علي(علیه السلام) راه حق است که به آن تمسک ميجوييم».
2. کلمة «کساء» و مشتقّات آن 5 بار [در قرآن کريم] آمده است، به تعداد اصحاب کسا که عبارتند از: حضرات «محمد(ص)، علي(علیه السلام)، فاطمه(س)، حسن(علیه السلام) و حسين(علیه السلام)». براي آگاهي بيشتر در اين باره به حديث شريف کسا رجوع کنيد.5
3. کلمات «امام»، «خليفه»، «وصية»، «عصمت»، «آل» و مشتقات آنها 12 بار به تعداد امامان دوازدهگانه اهلبيت(علیه السلام) به کار رفته است.
4. کلمه «شيعه» و مشتقات آن 12 بار، نشان دهندة حقانيت مذهب تشيع در پيروي از امام «عليبن ابيطالب»(علیه السلام) که تعداد حروف اسم شريفش 12 است، ميباشد. همچنين است القاب آن بزرگوار مانند: «اميرالمؤمنين»، «العروالوثقي»، «الصّديق الأکبر» و «يتلوه شاهد منه» که هر يک از آنها از 12 حرف ترکيب يافته است. و اين عدد 12 بر کلمة توحيد: «لاالهالاالله»، کلمة نبوت: «محمّدٌ رسولالله» و کلمة ولايت «علي خليفة محمد» منطبق است.
پس مانند آنچه که دربارة قرآن کريم ديديم، اعجاز عددي در مورد عترت پاک رسول خدا(ص) نيز بارز است. اگر در اسامي اصحاب کساء ـ يعني حضرات محمد(ص)، علي(علیه السلام)، فاطمه(س)، حسن(علیه السلام) و حسين(علیه السلام) ـ دقت کنيم درمييابيم که از 19 حرف ترکيب يافته است که مطابق تعداد حروف آية بسمله «بسمالله الرحمن الرحيم» ـ خلاصه قرآن کريم ـ ميباشد.
از امام علي(علیه السلام) نقل شده است که فرمودند:
«همة علوم در کتابهاي آسماني چهارگانه مندرج و علوم آنها در قرآن است. علوم قرآن در فاتحه الکتاب، علوم فاتحه در «بسماللهالرحمنالرحيم» و علوم بسمله در باي بسمالله است و من نقطة زير باء هستم».6
به عبارت ديگر همچنانکه علوم در قرآن کريم و در بسمله جمع شده، در امام علي(علیه السلام) نيز گرد آمده است.
ابن مسعود ميگويد:
همانا قرآن بر هفت حرف نازل شده، که هر حرفي از آن داراي ظاهر و باطني است و حقاً، ظاهر و باطن آن نزد عليبن ابيطالب ميباشد.
و اين تطابق موجود بين حروف بسمله و عترت پيامبر(صلی الله علیه وآله) بر وجود تعادل و تساوي در تمسک به آن دو دلالت ميکند. پس همچنانکه فرد مؤمن به وسيلة بسمله خود را از شرّ اجنّه و شياطين و هر چيز ناپسندي محافظت مينمايد، به همين ترتيب خود را به واسطة تمسک به اسامي مبارک اصحاب کسا مصونيت ميبخشد.
اين مطلب را روايات ما تأييد و بيان ميکند که خداي تعالي به هر پيامبري نامهاي معصومين پنجگانه را آموخت تا در دشواريها و خطرات به ايشان متوسل شوند؛ مانند: نوح نبي(علیه السلام) که درون کشتي لوحي قرار داد. که بر روي آن کف دستي با پنج انگشت آن کشيده شده و بر هر انگشت نامهاي اصحاب کسا(علیه السلام) يعني: محمّد، ايليا، فاطمه، شبّر و شبير ـ نقش بسته و در وسط دست اين جمله نوشته بود:
«اي خدا و اي ياور من؛ به واسطة لطف و رحمت خويش و به [حقّ] اين نفوس مقدس دستم را بگير. اينان همگي بزرگان و گرامياني هستند که تو به خاطر ايشان عالم را آفريدهاي. خداوندا، به برکت اسامي اينان مرا ياري نما، و تو يکتاي توانا بر هدايت من به سوي حق و حقيقتي».
و در بيان اهميت عدد 19 آنکه بعضي از امامان(علیه السلام) در امور خود آن را به کار ميگرفتهاند. از امام علي(علیه السلام) روايت شده که آن حضرت(علیه السلام) درجنگها به همراه خود نقشی را حمل ميکردند که در محيط دايرة آن حروف بسمله در 19 خانه و به ازاي هر خانه نامي از نامهاي نيکوي خداوند قرار داده شده بود که با آن حروف آغاز ميشد. و آن حضرت اين را در خط مقدم سپاه حمل مينمودند و به وسيلة آن به خداوند توسل ميجستند تا بر دشمنان غلبه يابند.
همچنين روايت شده، آن هنگام که عطش بر امام حسين(علیه السلام) و اصحابش غلبه يافت، آن حضرت(علیه السلام)، نيزهاي برگرفت و پشت خيمهها 19 خط به سمت قبله کشيد و آن را حفر نمود، در اثر آن چشمه آبي جوشيد که از آن نوشيدند و سپس از بين رفت و اثري از آن باقي نماند. در اينجا ميپرسيم؛ چرا آن حضرت(علیه السلام) فقط 19 خط کشيدند و نکتة قابل توجه آنکه تعداد این خطها براي مورخ داراي اهميت بوده که آن را نقل کرده است.
6. در روايتي آمده است که امام کاظم(علیه السلام) به راهبي فرمودند: «خداوند، چند اسم دارد که اگر به وسيلة آنها خوانده شود، ردّ نميشود؟»
آن راهب عرضه داشت: اسامي خدا زياد است امّا آنچه که به طور حتم سائلش را ردّ نميکند، هفت تاست.
امام کاظم(علیه السلام) فرمودند: «هر تعداد از آنها را که میدانی برايم بازگو».
راهب پاسخ داد: به خدا سوگند، هيچ يک از آنها را نميدانم...
محدث قمي ميگويد:
«مقصود از اسماء هفتگانه، همة معصومين(علیه السلام) هستند. زيرا نامهاي گرامي ايشان از آن فراتر نيست و آن عبارت است از: «محمد، علي، فاطمه، حسن، حسين، جعفر و موسي» عليهمالسلام. و بنابراين تأويل «السبعالمثاني» در اين آية شريفه مشخص ميشود:
«و لقد آتينٰک سبعاً من المثاني و القرآن العظيم؛7 و به راستي به تو [پيامبر] سبعالمثاني و قرآن بزرگ را عطا کرديم».
عدد هفت داراي اسرار عظيمي است که در آسمانها و زمينهاي هفتگانه، تعداد روزهاي هفته، تعداد طواف دور کعبه و تعداد نامهاي امامان(علیه السلام) ظهور يافته است»8. 9
/س
امام علي(علیه السلام) ميفرمايد: «سرچشمة علمها در کتابهاي [آسماني] چهار گانه مندرج و علوم آن در قرآن کريم است. علوم قرآن در سورة فاتحه، علوم فاتحه در «بسمالله الرّحمن الرّحيم» و علوم بسمله در باي بسمالله است، و من نقطة زير باء هستم».1
در معارف دين آمده است که اهل بيت(علیه السلام) در همه چيز با قرآن کريم مساوي و برابراند. بر همين مبنا در اين گفتار به بحث دربارة ارتباط ميان اين دو از جهت اعجاز عددي ميپردازيم.
اعجاز قرآن کريم
از جمله اعجاز در بلاغت و موضوعات آن، آگاهي دادن از غيبت، بيان قضاياي علمي، و همچنين اعجاز عددي که عبارت از نظم در تعداد کلمات و حروفي است که براي مفهومي مشخص بيان شده است. به عنوان مثال در قرآن کريم؛ لفظ «ساعت» 24 بار به تعداد ساعات روز؛ لفظ «شهر = ماه» 12 بار به تعداد ماههاي سال؛ لفظ «روز» 365 بار به تعداد روزهاي سال شمسي؛ لفظ «عزم» 5 بار به تعداد پيامبران اولوالعزم؛ لفظ نماز 5 بار به تعداد نمازهاي روزانه، لفظ «طواف» 7 بار به تعداد طواف واجب به دور کعبه؛ از جمله تطابقها، تطابق بين عدد کلماتي که به لحاظ مفهومي موافق يا معکوس يکديگرند؛ مثلاً:
کلمة «حيات» 145 بار، در مقابل «موت» 145 بار؛
کلمة «دنيا» 115 بار، در مقابل «آخرت» 115 بار؛
کلمة «ملائکه» 84 بار، در مقابل «شياطين» 84 بار؛
کلمة «حَرّ = گرما» 4 بار، در مقابل «برد = سرما» 4 بار؛ کلمة «ايمان» 11 بار در مقابل «کفر» 11 بار، به کار رفته است.
اين اعجاز به واسطة وجود سرّي است که خداوند متعال آن را در حروف و اعداد قرار داده است. وضع نخستن حروف، ابداع خداوندي است که آن را قالب و ظرف حقايق نوراني و کتابهاي آسماني قرار داده و از باب اهميت موضوع به آنها سوگند ياد نموده و فرموده است: «الم، الر، المص، ن، ق ...» و آيات ديگري از اينگونه که در آغاز سورهها وجود دارد.
امام رضا(علیه السلام) در روايتي ميفرمايند: «اوّلين ابداع و خواست و مشيت خداوند، حروف است که آنرا اصل هر چيز، دليل هر سند، و فصل کنندة هر دشواري قرار داد و به وسيلة آن همه چيز ـ از اسامي حق و باطل يا فعل و مفعول، يا معني و غير معني، ... ـ را از يکديگر جدا نمود».2
اعجاز ديگر، اعجاز عددي است که اهميت آن از اهميت حروف کمتر نيست، و در نظام آفرينش به صورت متوازن وجود دارد. خداوند متعال ميفرمايد: إنّا کلّ شيءٍ خلقنهٰ بقدرٍ.3
ما که هر چيزي را به اندازه آفريدهايم.
و ميفرمايد: و أحصٰي کلّ شيءٍ عدداً. 4
و [خداوند] هر چيزي را به عدد شماره کرده است.
و پوشيده نماند که بين حروف و اعداد، رابطه وجود داشته، اعداد سرّ حروف و حروف سرّ افعالاند و به هر وسيلة آن آسمانها و زمين برپا شده است. خداي تعالي موجود را با کلمة «کن فيکون» آفريده که مرکب از هفت حرف و معروف به «حروف تکوين» است.
اعجاز عددي قرآن و امامان(علیهم السلام)
1. اگر حروف مقطّعه قرآن کريم را که در آغاز برخي از سور آن مانند «الم، کهيعص، الر،...» آمده است، جمع و حروف تکراري را حذف کنيم، جملهاي کامل و معنيدار به دست ميآيد که عبارت است از : «صراط عليٍّ حقٌّ نمسکه؛ راه اميرالمؤمنين ـ علي(علیه السلام) طريق حق است که ما به آن تمسک ميجوييم».
يا: «عليٌ صراط حقٍّ نمسکه؛ علي(علیه السلام) راه حق است که به آن تمسک ميجوييم».
2. کلمة «کساء» و مشتقّات آن 5 بار [در قرآن کريم] آمده است، به تعداد اصحاب کسا که عبارتند از: حضرات «محمد(ص)، علي(علیه السلام)، فاطمه(س)، حسن(علیه السلام) و حسين(علیه السلام)». براي آگاهي بيشتر در اين باره به حديث شريف کسا رجوع کنيد.5
3. کلمات «امام»، «خليفه»، «وصية»، «عصمت»، «آل» و مشتقات آنها 12 بار به تعداد امامان دوازدهگانه اهلبيت(علیه السلام) به کار رفته است.
4. کلمه «شيعه» و مشتقات آن 12 بار، نشان دهندة حقانيت مذهب تشيع در پيروي از امام «عليبن ابيطالب»(علیه السلام) که تعداد حروف اسم شريفش 12 است، ميباشد. همچنين است القاب آن بزرگوار مانند: «اميرالمؤمنين»، «العروالوثقي»، «الصّديق الأکبر» و «يتلوه شاهد منه» که هر يک از آنها از 12 حرف ترکيب يافته است. و اين عدد 12 بر کلمة توحيد: «لاالهالاالله»، کلمة نبوت: «محمّدٌ رسولالله» و کلمة ولايت «علي خليفة محمد» منطبق است.
پس مانند آنچه که دربارة قرآن کريم ديديم، اعجاز عددي در مورد عترت پاک رسول خدا(ص) نيز بارز است. اگر در اسامي اصحاب کساء ـ يعني حضرات محمد(ص)، علي(علیه السلام)، فاطمه(س)، حسن(علیه السلام) و حسين(علیه السلام) ـ دقت کنيم درمييابيم که از 19 حرف ترکيب يافته است که مطابق تعداد حروف آية بسمله «بسمالله الرحمن الرحيم» ـ خلاصه قرآن کريم ـ ميباشد.
از امام علي(علیه السلام) نقل شده است که فرمودند:
«همة علوم در کتابهاي آسماني چهارگانه مندرج و علوم آنها در قرآن است. علوم قرآن در فاتحه الکتاب، علوم فاتحه در «بسماللهالرحمنالرحيم» و علوم بسمله در باي بسمالله است و من نقطة زير باء هستم».6
به عبارت ديگر همچنانکه علوم در قرآن کريم و در بسمله جمع شده، در امام علي(علیه السلام) نيز گرد آمده است.
ابن مسعود ميگويد:
همانا قرآن بر هفت حرف نازل شده، که هر حرفي از آن داراي ظاهر و باطني است و حقاً، ظاهر و باطن آن نزد عليبن ابيطالب ميباشد.
و اين تطابق موجود بين حروف بسمله و عترت پيامبر(صلی الله علیه وآله) بر وجود تعادل و تساوي در تمسک به آن دو دلالت ميکند. پس همچنانکه فرد مؤمن به وسيلة بسمله خود را از شرّ اجنّه و شياطين و هر چيز ناپسندي محافظت مينمايد، به همين ترتيب خود را به واسطة تمسک به اسامي مبارک اصحاب کسا مصونيت ميبخشد.
اين مطلب را روايات ما تأييد و بيان ميکند که خداي تعالي به هر پيامبري نامهاي معصومين پنجگانه را آموخت تا در دشواريها و خطرات به ايشان متوسل شوند؛ مانند: نوح نبي(علیه السلام) که درون کشتي لوحي قرار داد. که بر روي آن کف دستي با پنج انگشت آن کشيده شده و بر هر انگشت نامهاي اصحاب کسا(علیه السلام) يعني: محمّد، ايليا، فاطمه، شبّر و شبير ـ نقش بسته و در وسط دست اين جمله نوشته بود:
«اي خدا و اي ياور من؛ به واسطة لطف و رحمت خويش و به [حقّ] اين نفوس مقدس دستم را بگير. اينان همگي بزرگان و گرامياني هستند که تو به خاطر ايشان عالم را آفريدهاي. خداوندا، به برکت اسامي اينان مرا ياري نما، و تو يکتاي توانا بر هدايت من به سوي حق و حقيقتي».
و در بيان اهميت عدد 19 آنکه بعضي از امامان(علیه السلام) در امور خود آن را به کار ميگرفتهاند. از امام علي(علیه السلام) روايت شده که آن حضرت(علیه السلام) درجنگها به همراه خود نقشی را حمل ميکردند که در محيط دايرة آن حروف بسمله در 19 خانه و به ازاي هر خانه نامي از نامهاي نيکوي خداوند قرار داده شده بود که با آن حروف آغاز ميشد. و آن حضرت اين را در خط مقدم سپاه حمل مينمودند و به وسيلة آن به خداوند توسل ميجستند تا بر دشمنان غلبه يابند.
همچنين روايت شده، آن هنگام که عطش بر امام حسين(علیه السلام) و اصحابش غلبه يافت، آن حضرت(علیه السلام)، نيزهاي برگرفت و پشت خيمهها 19 خط به سمت قبله کشيد و آن را حفر نمود، در اثر آن چشمه آبي جوشيد که از آن نوشيدند و سپس از بين رفت و اثري از آن باقي نماند. در اينجا ميپرسيم؛ چرا آن حضرت(علیه السلام) فقط 19 خط کشيدند و نکتة قابل توجه آنکه تعداد این خطها براي مورخ داراي اهميت بوده که آن را نقل کرده است.
6. در روايتي آمده است که امام کاظم(علیه السلام) به راهبي فرمودند: «خداوند، چند اسم دارد که اگر به وسيلة آنها خوانده شود، ردّ نميشود؟»
آن راهب عرضه داشت: اسامي خدا زياد است امّا آنچه که به طور حتم سائلش را ردّ نميکند، هفت تاست.
امام کاظم(علیه السلام) فرمودند: «هر تعداد از آنها را که میدانی برايم بازگو».
راهب پاسخ داد: به خدا سوگند، هيچ يک از آنها را نميدانم...
محدث قمي ميگويد:
«مقصود از اسماء هفتگانه، همة معصومين(علیه السلام) هستند. زيرا نامهاي گرامي ايشان از آن فراتر نيست و آن عبارت است از: «محمد، علي، فاطمه، حسن، حسين، جعفر و موسي» عليهمالسلام. و بنابراين تأويل «السبعالمثاني» در اين آية شريفه مشخص ميشود:
«و لقد آتينٰک سبعاً من المثاني و القرآن العظيم؛7 و به راستي به تو [پيامبر] سبعالمثاني و قرآن بزرگ را عطا کرديم».
عدد هفت داراي اسرار عظيمي است که در آسمانها و زمينهاي هفتگانه، تعداد روزهاي هفته، تعداد طواف دور کعبه و تعداد نامهاي امامان(علیه السلام) ظهور يافته است»8. 9
پي نوشت :
1. مصابيح الانوار، ج 1، ص 435.
2. رضوان فقيه، الکشوف في علم الحروف، ص 18.
3. سورة قمر (54)، آية 49.
4. سورة جن (72)، آية 28.
5. محدث قمي، مفاتيحالجنان، ملحقات پاياني.
6. مصابيح الأنوار، ج 1، ص 435.
7. سورة حجر (15)، آية 87.
8. منتهيالآمال، ج 2، ص 307.
9. براي آگاهي بيشتر در اين موضوع به کتاب «الکشوف في الإعجاز القرآني و علم الحروف»، اثر شيخ رضوان فقيه رجوع کنيد.
/س