نحوه شهادت حضرت اباالفضل العباس (ع) طبق نقل مقتل نفس المهموم
برای اطلاع از وقایع کربلا باید به مقاتل رجوع کرد. یکی از مقاتل معروف، مقتل "نفس المهموم" نوشته "مرحوم حاج شیخ عباس قمی" صاحب مفاتیح الجنان بوده که "مرحوم آیت الله میرزا ابوالحسن شعرانی" ترجمه آن را با نام "دمع السّجوم" عرضه کرده است.یکی از اقوالی که در مورد نحوه شهادت حضرت ابالفضل عباس (ع) در این کتاب آمده، بدین نحو است:
و فی البحار عن بعض تالیفات الاصحاب:
در «بحار» از بعض تألیفات اصحاب نقل کرده است که
ان العباس لما رای وحدته اتی اخاه و قال:
عباس رضی الله عنه، چون تنهایی خویش دید، نزد برادر آمد و گفت:
یا اخی هل من رخصة؟
ای برادر آیا رخصت هست به جهاد روم؟
فبکی الحسین علیه السلام بکاء شدیدا
حسین علیه السلام سخت بگریست
ثم قال: یا اخی انت صاحب لوائی و اذا مضیت تفرق عسکری؛
و گفت:ای برادر تو علمدار منی و اگر بروی لشکر من پراکنده شود.
فقال العباس: قد ضاق صدری وسئمت من الحیاة
عباس گفت: سینه ام تنگ شد و از زندگی بیزار شدم
و ارید ان اطلب تاری من هؤلاء المنافقین؛
و میخواهم از این منافقین خونخواهی کنم
فقال الحسین علیه السلام: فاطلب لهؤلاء الاطفال قلیلا من الماء.
حسین علیه السلام فرمود: پس برای این کودکان اندکی آب به دست آور!
فذهب العباس علیه السلام و وعظهم وحذرهم فلم ینفعهم.
پس عباس برفت و وعظ گفت و تحذیر کرد، سودی نبخشید.
فرجع الی اخیه فاخبره.
و سپس به سوی برادرش برگشت و به او اطلاع داد
فسمع الاطفال ینادونا: العطش العطش؛
و شنید کودکان فریاد میزنند العطش العطش!
فرکب فرسه و اخذ رمحه و القربة و قصد نحو الفرات.
پس بر اسب خویش نشست و نیزه و مشک برداشت و آهنگ فرات کرد.
فاحاط به اربعة الاف ممن کانوا موکلین بالفرات و رموه بالنبال
پس چهار هزار نفر گرد او بگرفتند و تیر انداختند.
فکشفهم و قتل منهم على ما روی ثمانین رجلا حتی دخل الماء.
عباس آنها را متفرق ساخت و چنانکه در روایت آمده است هشتاد تن بکشت تا وارد نهر آب شد.
فلما اراد ان یشرب غرفة من الماء ذکر عطش الحسین و اهل بیته.
چون خواست کفی آب بنوشد، یاد از تشنگی حسین علیه السلام و اهل بیت او کرد
فرمی الماء و ماء القریة و حملها علی کتفه الایمن و توجه نحو الخیمة.
و آب را بریخت و مشک بر کرد و بر دوش راست گرفت و روی به جانب خیمه کرد.
فقطعوا علیه الطریق و احاطوا به من کل جانب
راه بر او بگرفتند و از هر طرف بر وی احاطه کردند.
فحاربهم حتی ضربه نوفل الازرق علی یده الیمنی فقطعها.
عباس با آنها کارزار کرد تا نوفل ازرق تیغی بر دست راست او زد و آن را ببرید.
فحمل القریة علی کتفه الأیسر
پس مشک به دوش چب گرفت
فضربه نوفل فقطع یده الیسرى من الزند.
و نوفل ضربتی زد که دست چپ آن حضرت نیز از مچ جدا گشت.
فحمل القریة باسنانه
پس مشک به دندان گرفت
و جاءه سهم فاصاب القربة و اریق ماؤها.
و تیری بیامد و بر مشک رسید و آب آن را بریخت
ثم جاءه سهم آخر فاصاب صدره
و تیری دیگر آمد و به سینهی آن حضرت رسید
فانقلب عن فرسه
و از اسب بگردید
و صاح الی اخیه الحسین علیه السلام ادرکنی؛
و فریادی زد و برادرش حسین علیه السلام را بطلبید.
فلما أتاه رآه صریعا فبکی.
چون حسین علیه السلام بیامد دید بر زمین افتاده است، بگریست.
سخن آخر
یکی از اصلیترین منابع برای اطلاع از وقایع تاریخی مربوط به شهادت اهل بیت پیامبر (ع)، رجوع به مقاتل و مقتل خوانی است. مقتل "نفس المهموم" یکی از مقاتل مشهور در این زمینه به شمار میآید که به واقعه کربلا و شهادت امام حسین (ع) و یاران ایشان میپردازد. این مقتل را "مرحوم حاج شیخ عباس قمی" تالیف کرده و "مرحوم آیت الله میرزا ابوالحسن شعرانی" آن را ترجمه کرده و ذیل عنوان "دمع السّجوم" منتشر کرده است. در این مطلب نحوه شهادت حضرت ابالفضل عباس (ع) را طبق یکی از اقوال این کتاب نقل کردیم.منابع:
کتاب "نفس المهموم"، حاج شیخ عباس قمی، صفحات ۳۰۶ و ۳۰۷، چاپ بیروت
کتاب "دمع السجوم؛ ترجمه کتاب نفس المهموم"، آیت الله میرزا ابوالحسن شعرانی، صفحات ۲۸۷ و ۲۸۸، انتشارات هجرت
منبع: سایت ستاره