آیه و ان یکاد در کدام سوره است؟
آیات ۵۱ و ۵۲ «سوره قلم» و در واقع دو آیه پایانی این سوره، آیه و ان یکاد نام دارد.
متن و معنی آیه وان یکاد
وَإِن یکادُ الَّذِینَ کفَرُوا لَیزْلِقُونَک بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکرَ وَیقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿۵۱﴾ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکرٌ لِّلْعَالَمِینَ ﴿۵۲﴾و آنان که کافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزی نمانده بود که تو را چشم بزنند، و میگفتند: او واقعاً دیوانهای است. ﴿۵۱﴾ و حال آنکه [قرآن] جز تذکاری برای جهانیان نیست.﴿۵۲﴾
آیه و ان یکاد به زبان انگلیسی
با توجه به اینکه قرآن کریم به زبان انگلیسی ترجمه شده است، متن انگلیسی آیه به زبان انگلیسی را در این بخش درج نمودهایم:In the name of God the Merciful
And the Unbelievers would almost trip
thee up with their eye
when they hear the
message; and they say: "Surely he is possessed!"
But it is nothing less than a Message to all the worlds
شان نزول آیه
ملاّ فتحاللّه کاشانی، در روایتی بدون سند بیان کرده است: آیه زمانی بر پیامبر نازل گردید که کفار می خواستند بر پیامبر (ص) چشم زخم بزنند. گویند در قبیله بنی اسد فردی زندگی میکرده که اصطلاحا با چشم زدن هر چیزی، فرد یا حیوان چشم زده شده دچار مشکل شده و بعد از مدت کوتاهی میمرد. کفار قبیله از این مرد خواستند تا پیامبر را چشم بزند. فرد این کار را انجام داد اما خداوند متعال، فرستاده خود را از چشم زخم این فرد در امان نگه داشت و در همین زمان آیه " وان یکاد " بر پیامبر صلی الله علیه و اله نازل گردید.در نقلی دیگر از ابوالفتح در رابطه با شأن نزول آیه و ان یکاد، از قرائت این آیه برای جلوگیری از چشم زخم صحبتی نشده است.
با توجه به روایات و سخنان مطرح شده در کتابهای مختلف، آیه و ان یکاد برای در امان ماندن پیامبر از چشم زخم خبر میدهد، اما درباره اینکه به همراه داشتن و یا برگردن انداختن آیه و ان یکاد، جلو چشم زخم و یا چشم شور افراد را میگیرد یا نه، روایت مستندی از پیامبر و امامان معصوم در دست نیست.
استفاده از آیه " وان یکاد " به معنای حفظ افراد در برابر هر چیزی نیست. در خیلی از مسائل، افراد خود باعث بروز حادثه میشوند و ارتباط دادن آیه به مشکل پیش آمده کار صحیحی نیست. در بعضی از تفاسیر، منظور از چشم زخم را، چشم زدن افراد در صورتیکه به موردی حسادت بورزند بیان کرده اند.
تفسیر شهید مطهری از آیه و ان یکاد
درباره مفاد این آیه کریمه، مفسرین دو جور تفسیر کردهاند:
تفسیر اول
بیشتر مفسرین که شاید قدما نیز این طور بودند، این آیه را فقط به این معنا گرفتهاند که قرآن میخواهد بفرماید؛ که این کافران یک عناد و غیظ و حسادتی با تو دارند. دشمن وقتی در مقابل دشمن قرار میگیرد، اگر در برنامه خودش فاتح و پیروز بشود، و اگر احساس شکست در طرف مقابل بکند از غیظ و خشمش کاسته میشود... و به هر اندازه که در خودش احساس ضعف کند و در طرف مقابل احساس پیروزی، مرتب بر عقده و خشمش افزوده میشود.کفار در مقابل پیامبر اکرم (ص) دچار چنین حالتی بودند. هر روز میدیدند، نسبت به روز قبل یک چیزی اینها به اصطلاح میباختند و پیغمبر (ص) میبرده است. یعنی میدیدند که مردم به سوی پیغمبر (ص) گرایش دارند و از گروه اینها دور میشوند، به علاوه وقتی در مقابل یگانه ابزار پیغمبر اکرم (ص) که قرآن مجید بود، قرار میگرفتند، دنبال یک عیب و عیبجویی بودند، ببینند آیا میتوانند جایی از آن را عیب بگیرند، بگویند فلان چیز اگر خیلی زیباست، استثنایی است! میدیدند هر آیهای که نازل میشود، از آیه قبل جذابتر و شیرینتر و زیباتر است.
این بود که وقتی آیات قرآن را میشنیدند، همان احساس لطافت و فصاحت و زیبایی و علو، مساوی بود با بالا رفتن درجه خشم آنها در همان حالی که آیات قرآن را گوش میکردند و چشمهایشان به پیغمبر(ص) بود (گوشهایشان آواز پیغمبر را میشنید که آیات قرآن را میخواند و چشمهایشان به صورت پیغمبر نگاه میکرد) آنچنان خشم بر خشم اینها افزوده میشد که میخواستند با چشمهایشان پیغمبر(ص) را بکوبند، مثل اینکه میگوییم فلانکس با چشمهایش میخواهد مرا تیر بزند... مفاد آیه صرفا کنایه است از کمال و شدت خشمی که مخالفین دارند. انسان وقتی که چنین خشمی گرفت و هیچ توجیه و منطقی برای خودش پیدا نکرد، دست به تهمتهای احمقانه میزند که رهایش کنید، یک آدم جنزده و دیوانه است. آدمهای جنزده و دیوانه، گاهی یک کارهای خارقالعادهای انجام میدهند: «و یقولون انه لمجنون».
حال جواب قرآن چیست؟ میگوید؛ کار جن و شیطان که نمیتواند اثرش بیداری جهان باشد. (جواب را ببینید عجیب است) قرآن نمیگوید: «و ما هو الا من رب العالمین» چون در این صورت صرفا یک مدعا بود، آنها میگفتند، که آنچه این میگوید؛ القای شیاطین است. قرآن ممکن بود جواب بدهد: خیر، القای خداست: بلکه معیار را ذکر میکند، برای آن چیزی که از ناحیه خداست یا از ناحیه جن و شیطان باشد.
آنچه که از ناحیه خداست آن چیزی است که در جهت خیر و صلاح هدایت مردم و در جهت ذکر یعنی یادآوری و تنبه و بیداری مردم، آن هم بیداری جهانیان است، نه بیداری یک قوم خاص. تو میگویی از ناحیه شیطان و جن است. مگر میشود یک چیزی از ناحیه جن و شیطان باشد، ولی اثرش بیداری بشر و بیداری همه جهان باشد؟ پس به این جمله «و ما هو الا ذکر للعالمین» ضمنا برهان اقامه شده است بر اینکه ادعای شما چگونه باطل است.
تفسیر دوم
ولی بعضی دیگر از مفسرین که این نظر اخیرا خیلی رایج شده است، گفتهاند: آیه کنایه نیست، بلکه یک جمله صریح است، کنایه از شدت خشم نیست، بلکه بیان یک واقعیت است، و آن واقعیت این است که در میان آنها افرادی بودند که به اصطلاح شورچشم بودند و چشم زخم میزدند. شخصی بود که در میان آنها به این جهت معروف بود که به اصطلاح چشمهایش شور است و هر چه را که ببیند و نگاه کند، بالخصوص اگر به نظر اعجاب نگاه کند، آفتی به آن شیئی یا شخص میرسد.اینها فکر کردند که بهترین راه مبارزه با پیغمبر(ص) این است که ما پیغمبر را از بین ببریم بدون آنکه مسئولیتی در مقابل بنیهاشم متوجه ما بشود، چون میدانستند بنیهاشم اعم از آنها که مسلمان بودند یا نبودند و به طور کلی عرب، برای مسئله خونخواهی قبیلهای به اعتبار وحدت قبیله اهمیت قایل است، یعنی اگر اینها میخواستند پیغمبر را بکشند، همان ابولهب که دشمن پیغمبر بود، ممکن بود که بعد به خونخواهی برخیزد، به اعتبار اینکه او فردی از قبیله است. گفتند: یک کار ما میتوانیم درباره پیامبر(ص) بکنیم. پیغمبر را از بین ببریم بدون اینکه قاتل شناخته بشود، و آن این است که از وجود آن شخص استفاده کنیم، غافل از اینکه یک پیغمبر خدا را که دیگر نمیشود با چنین کارهایی از بین برد.
«و ان یکاد الذین کفروا» نزدیک بود که اینها چنین کاری بکنند، یعنی اگر نبود عنایت الهی، اینها با این وسیله تو را از بین برده بودند. حال اگر (مقصود آیه) این مطلب دوم باشد، آن وقت معنایش این است که قرآن تلویحا مسئله چشم زخم را تایید کرده است، و این خود یک مسئلهای است که آیا چشم زخم حقیقت است یا حقیقت نیست؟
مسئله چشم زخم
مقدمتا دو مطلب را عرض بکنم. یکی اینکه چشم زخم اگر هم حقیقت باشد، به این معنای رایج امروز در میان ما- بالاخص در میان طبقه نسوان (زنان) که فکر میکنند همه مردم چشمشان شور است - قطعا نیست. همان کفار جاهلیت هم به چنین چیزی قائل نبودند، بلکه معتقد بودند که یک نفر وجود دارد و احیانا در یک شهر ممکن است یک نفر یا دو نفر وجود داشته باشند که چنین خاصیتی در نگاه و نظر آنها باشد. پس قطعا به این شکل که همه مردم دارای چشم شور هستند و همه مردم به اصطلاح نظر میکنند (چشم میزنند)، نیست.دوم: اگر بعضی از مردم دارای چنین خصلت و خاصیتی باشند، آیا آیه «و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم...» خاصیت جلوگیری از چشم زخم را دارد؟ ما تا حالا به مدرکی (حدیثی، جملهای) برخورد نکردهایم که دلالت کند و بگوید از این آیه برای چشم زخم استفاده کنید. اینکه چشم زخم حقیقت است یا نه، یک مسئله است (فرضا حقیقت است در بعضی از افراد) و اینکه این آیه برای دفع چشم زخم باشد، مسئله دیگری است. حال منطقا چگونه است؟ آیا چشم زخم میتواند حقیقت باشد یا نه؟ و اگر حقیقت است، آیا امر جسمانی است یا امر روحی و نفسانی؟ در اینکه اجمالا چنین حقیقتی هست نمیشود تردید کرد، منتها بعضی از علمای جدید معتقدند که در برخی از چشمها چنین خاصیتی هست، یعنی بعضی از چشمها نوعی اشعه را از خود بیرون میدهند که این اشعه یک اثر سویی در اشیاء وارد میکند، مخصوصا اگر با یک نگاه و نظر مخصوص باشد به هر حال دنیای روح و روان انسان دنیای خیلی وسیعی است و به این سادگیها که ابتدا افراد خیال میکنند، نیست. در بعضی از احادیث هم از پیغمبر اکرم(ص) وارد شده که فرموده است: «العین حق» چشم زخم حق است؛ یعنی دروغ مطلق نیست، بعضی از چشمها اثر دارد. (آشنایی با قرآن، ج. ۸، ص. ۳۲۸ تا ۳۳۷)
روایات درباره آیه و ان یکاد
حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرمایند: “العین حق؛ چشم زخم حق است.” ( کلمه ۴۰۰ از کلمات قصار)مرحوم شیخ عباس قمی(ره)، در کتاب مفاتیح الجنان در رابطه با چشم زخم، دعاهایی را بیان نموده و گفته اند: برای چشم زخم وارد شده است که آیه "و ان یکاد" خوانده شود. [مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص ۳۱۹]
مرحوم شیخ عباس قمی علاوه بر آیه و ان یکاد، در روایات خواندن سوره های دیگری برای دفع چشم زخم را مورد تأکید قرار داده است از جمله سوره های «ناس»، «فلق»، «حمد»، «توحید».
علامه طباطبایی نیز در تفسیر المیزان بیان داشته اند که: آیه و ان یکاد، به دفع چشم زخم مشهور است. [تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج ۱۹، ص ۶۳۶]
علامه طباطبائی(ره) در توضیح آیه فرموده اند:”منظور از «ازلاق به ابصار» در «لیزلفونک» بنابر نظر همه ی مفسرین، چشم زدن است نوعی از تأثیرات نفسانی است و دلیل عقلی برای نفی آن بیان نشده است.اما حوادثی نقل شده که نشان می دهد چشم زخم وجود دارد و دلیلی که آن را انکار کرده یا بگوییم خرافه است وجود ندارد. [المیزان، ج ۱۹، ص ۶۴۸]
زمخشری خواندن این آیه برای دفع چشم زخم را از حسن بصری (یکی از اکابر اهل سنت) نقل کرده است. [الکشاف، زمخشری، ج ۳ و ۴، ص ۱۲۷۹]
مرحوم علامه مجلسی (ره) در بیان آیه و ان یکاد برای رفع چشم زخم، ضمن بیان روایات و سخنانی که در بالا اشاره شده است، روایتی از امام صادق(ع) را بیان کرده اند که حضرت فرمود: "کسی که از تاثیر چشم زخم خود بر دیگران و یا چشم کسی بر خود میترسد، سه مرتبه بگوید: «ماشاء الله لاقوه الا بالله العلی العظیم». و یا فرمود: سوره قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق بخواند و در روایت دیگری سوره حمد و توحید اضافه شده است. اما صحبتی از قرائت آیه و ان یکاد نفرموده اند. [حلیه المتقین، علامه مجلسی، ص ۳۱۹، چاپ هجرت]
سخن آخر
آیه وان یکاد برای رفع چشم زخم بر پیامبر نازل شده است، اما خواندن آیه در معنای رایج امروز که تصور میشود همه مردم چشمشان شور است، درست نیست. از طرفی اعمالی همچون بر گردن آویختن و بر دیوار نصب کردن این آیه صرفا به قصد جلوگیری از چشم زخم، در هیچ آیه و حدیثی نیامده است.منبع: سایت ستاره