صیغه طلاق چیست؟
اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه است مى گوید: «زَوْجَتِى فاطِمَه طالِقٌ» (یعنى همسرم فاطمه از همسرى رهاست) و اگر دیگرى را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: «زَوْجَه مُوَکلِى فاطِمَه طالِقٌ» (یعنى همسر موکل من رهاست).
صیغه طلاق چگونه واقع میشود؟
طلاق از ایقاعات است؛ یعنی انشاء و ایجاد آن یک طرفه و از طرف مرد است و نیاز به رضایت و مداخله زن ندارد. بنابراین مرد میتواند با شرایطی به طور یک طرفه همسر خود را طلاق دهد.
شرایط خواندن صیغه طلاق
زن باید هنگام طلاق از خون حیض و نفاس پاک باشد و نیز شوهرش در آن پاکى با او نزدیکى نکرده باشد. اگر خانم باکره ای ازدواج کند و نزدیکی رخ نداده باشد طلاق در ایام حیض اشکال ندارد.علاوه بر متن صیغه طلاق که خوانده می شود حضور دو مرد عادل به عنوان شاهد نیز لازم است.
صیغه طلاق خلع
احتیاط واجب آن است که صیغه طلاق خلع به صورت زیر باشد:اگر خود شوهر مى خواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن مثلاً «فاطمه» است مى گوید: «زَوْجَتِى فاطِمَه خَلَعْتُها عَلى ما بَذَلَتْ هِیَ طالِقٌ» یعنی زنم فاطمه را در برابر چیزى که بخشیده است طلاق دادم، او رهاست و اگر وکیل او بخواهد صیغه را بخواند احتیاط واجب آن است که یک نفر از طرف زن وکیل شود و دیگرى از طرف مرد، چنانچه مثلاً اسم شوهر «محمد» و اسم زن «فاطمه» است، وکیل زن مى گوید: «عَنْ مُوَکلَتِى فاطِمَه بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوَکلِکَ مُحَمَّد لِیخْلَعَها عَلَیهِ» پس از آن وکیل مرد بدون فاصله مى گوید: «زَوْجَه مُوَکلِى خَلَعْتُها عَلى ما بَذَلَتْ هِیَ طالِقٌ» (و اگر زن چیز دیگرى غیر از مهر را به شوهر ببخشد باید نام همان را در موقع خواندن صیغه ببرد).
صیغه طلاق مبارات
احتیاط واجب آن است که صیغه طلاق مبارات را به طریق زیر بخوانند:اگر خود شوهر صیغه را مى خواند و مثلاً اسم زن «فاطمه» است مى گوید: «بَارَأْتُ زَوْجَتى فاطَمَه عَلى ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِقٌ» یعنى مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رها است (و اگر چیزى غیر مهر را مى دهد باید آن را نام ببرد) و در صورتى که وکیل مرد بخواهد صیغه را بخواند مى گوید: «بَارَأْتُ زَوْجَه مُوَکلى فاطِمَه عَلى ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِقٌ» البته قبلاً باید زن مهر خود بلکه چیزى کمتر از آن را به شوهر در برابر طلاق مبارات بخشیده باشد.
احکام صیغه طلاق
طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوندچنانچه مرد نتواند طلاق را به صیغه عربی بیاورد و نتواند وکیل بگیرد، به هر لفظی که مرادف صیغه عربی آن است از هر لغتی باشد می تواند طلاق دهد.
ازدواج موقت طلاق ندارد و رها شدن زن به این است که مدتش تمام شود، یا مرد مدت را به او ببخشد، مثلاً بگوید: مدت را به تو بخشیدم و شاهد گرفتن و پاک بودن زن از حیض لازم نیست.
زن باید هنگام طلاق از خون حیض و نفاس پاک باشد و نیز شوهرش در آن پاکى با او نزدیکى نکرده باشد. و اگر در حال حیض و نفاس که پیش از این پاک بوده، با او نزدیکى نموده باشد بنابر احتیاط، طلاق کافى نیست؛ بلکه باید دوباره عادت شود و پاک گردد.
طلاق دادن در حال حیض، یا نفاس، در سه صورت صحیح است:
الف) شوهر بعد از ازدواج با او نزدیکى نکرده باشد.
ب) زن باردار باشد.
ج) زن غایب باشد و مرد نتواند، یا برایش مشکل باشد، که پاک بودن زن را بفهمد.
هر گاه مرد بخواهد زنى که به واسطه بیمارى یا غیر آن عادت ماهانه نمىبیند را طلاق دهد باید از زمانى که با او نزدیکى کرده، تا سه ماه از نزدیکى خوددارى کند و بعد او را طلاق دهد.
پسران زن و شوهر در صورتی که عادل و بالغ باشند مى توانند به عنوان شهود طلاق والدین خود باشند.
طلاق اهل تسنن اگر واجد شرایط شرعیه، مانند شاهدین عدلین، نباشد در مورد شیعیان کفایت نمى کند؛ ولى درباره خودشان اگر چنین طلاقى دارند از باب قاعده الزام طلاقشان مقبول است و مشهور در میان آنان عدم اعتبار شاهدین است؛ بلکه شیخ در «خلاف» اجماع فقهاى اهل سنت را بر عدم اعتبار شاهدین ادعا مى کند.
زنى که مایل نیست با شوهرش زندگى کند و بیم آن مى رود که ادامه همسرى آنها باعث گناه شود مى تواند مهر خود یا مال دیگرى را به او ببخشد که طلاقش دهد، این را طلاق خلع گویند.
هرگاه زن و شوهر یکدیگر را نخواهند و زن مهر خود یا مال دیگرى را به مرد ببخشد که او را طلاق دهد آن را طلاق مبارات گویند.
مالى را که شوهر براى طلاق مبارات مى گیرد باید بیشتر از مهر نباشد بلکه احتیاط واجب آن است که کمتر باشد.
مردى که زن خود را طلاق مىدهد، باید عاقل و بنابر احتیاط واجب بالغ باشد و به اختیار خود طلاق دهد و اگر او را مجبور کنند که زنش را طلاق دهد، طلاق باطل است.
طلاق دهنده باید قصد طلاق داشته باشد، پس اگر صیغه طلاق را به شوخى بگوید صحیح نیست.
اگر شوهر، زنش را قبل از نزدیکى و دخول طلاق داد، نصف مهرى که معین شده است باید به او بپردازد. طبیعی است، بعد از نزدیکی، پرداخت تمام مهر لازم است.
هنگامی که صیغه طلاق با رعایت شرایط آن از سوی مرد؛ یکبار خوانده شد، جدایی زن از مرد انجام شده و نیاز به تکرار صیغه نمیباشد. البته اگر صیغه طلاق سه بار و بعد از هر مرتبه رجوع صورت گیرد، طلاق، بائن خواهد بود.
عده طلاق در ازدواج دائم عبارت است از: اینکه زن جهت ازدواج مجدد باید به مقدارى صبر کند که دو بار حیض ببیند و پاک شود. هنگامى که حیض سوم را دید، عده او تمام است و اگر عادت نمىبیند، ولى در سن زنانى است که عادت مىبینند، باید بعد از طلاق، سه ماه عده نگه دارد و عده زن باردار، تا زمان به دنیا آمدن یا سقط شدن جنین او است.
عده در ازدواج موقت؛ بعد از تمام شدن مدت یا بخشش زمان باقیمانده آن از طرف شوهر، چنانچه عادت ماهیانه مىبیند، به مقدار دو حیض کامل است و اگر عادت نمىبیند، 45 روز است.
منبع: سایت ستاره