حب مقام و جاه طلبی

در این مقاله روایاتی را در باب نکوهش جاه طلبی می خوانید.
چهارشنبه، 7 مهر 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حب مقام و جاه طلبی
«تِلْک الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ»[1]
[این سرای آخرت را تنها برای کسانی قرار می دهیم که اراده برتری جوئی و فساد را در زمین ندارند و عاقبت نیک از آن پرهیز کاران است.]

ریاست بر گروه، دسته و یا جامعه ای اگر برای اصلاح امور دین و دنیای آنان باشد، به عدل و قسط رفتار شود، دست متعدّیان کوتاه گردد، و حقوق مظلومان اداء شود، عملی دنیوی محسوب نمی شود و بلکه نعمتی از نعمت های الهی و راهی برای ترقی و تکامل معنوی می باشد.

قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:
«انَّ اللَّهَ تَعالی لَیسْأَلُ الْعَبْدَ فی جاهِهِ کما یسْأَلُهُ فی مالِهِ. فَیقُولُ: یاعَبْدی رَزَقْتُک جاها فَهَلْ اعَنْتَ بِهِ مَظْلوماً اوْ اغَثْتَ بِهِ مَلْهُوفاً»[2]
[خداوند متعال همان طورکه از اموال داده شده به بنده اش سؤال می کند از مقامی که به وی داده است نیز پرسش می نماید و می فرماید: بنده من، تو را مقام روزی کردم آیا مظلومی را یاری دادی و فریاد خواهی را کمک نمودی؟]

پس ریاست و مقام فی حدّ نفسه مذموم نیست، و تمام پیامبران الهی بر امت خویش ریاست داشته اند، حضرت داود و سلیمان علیهما السلام ریاست عامه ای داشته اند، ائمه طاهرین واوصیاء نبی خاتم، خود را خلیفه واقعی رسول خدا می شمردند، و بر پیروان خود حکم می راندند، همه منتظر ریاست و زعامت وصی خاتم، حضرت اباصالح المهدی عجّل اللَّه تعالی فی فرجه هستیم، علماء و راویان حدیث و مجتهدان احکام همه نوعی ولایت و حکومت بر مریدان خود دارند. هر مجموعه ای اجتماعی، ریاستی مطاع دارد و اعضای پیکره انسان نیز مقهور ریاست قوای نفس او هستند.

از طرفی دیگر، جامعه محتاج قانون است و قانون به رئیسی احتیاج دارد که پاداش و جزا بدهد و الّا اصلًا هیچ قانونی رعایت نمی گردد. پس ریاست لازمه زندگی اجتماعی انسان است و این قابل انکار نیست. آنچه ناپسند است حبّ جاه و به عبارت دیگر ریاست طلبی است، تلاش در کسب ریاست برای ستم به خلایق، اقامه ظلم و نابودی عدل و خود کامگی و استبداد است.

قال علی علیه السلام:
«امّا وَالَّذی فَلَقَ الْحبَّةَ وَبَرَءَ النَّسَمَةَ لَوْلاحُضُورُ الْحاضِرِ وَقِیامُ الحُجَّةِ بِوجُودِ النّاصِرِ وَ مااخَذَ اللَّهُ عَلی الْعُلَماءِ الّا یقارّوُا عَلی کظَّةِ ظالِمِ وَلا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَالْقَیتُ حَبْلَها عَلی غارِبِها وَلَسَقَیتُ آخِرَها بِکأسِ اوَّلِها»[3]
[به خدائی که دانه را شکافت و انسان را آفرید، اگر نه این بود که جمعیت بسیاری گردا گردم را گرفتند، و به یاریم به پا خواستند، و از این جهت حجّت تمام شده بود، و اگر نبود عهد و مسئولیتی که خداوند از علماء و دانشمندان گرفته که در برابر شکمخواری ستمگران و گرسنگی ستمدیدگان سکوت نکنند، من مهار شتر خلافت را رها می ساختم و از آن صرف نظر می نمودم و آخر آن را با جام اولش سیراب می کردم.]

تلاش برای ریاست از سوی کسی که بهتر از خود را در جامعه می شناسد، بسی قبیح و زشت است.

قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:
«مَنْ امَّ قَوْماً وَفیهِمِ مَنْ هُوَ اعْلَمُ مِنْهُ وَافْقَهُ لَمْ یزَلْ امْرُهُمْ الی سُفالٍ الی یوْمِ القِیمةِ»[4]
[هرکس بر جمعی امامت کند در حالیکه در میان آنها دانشمندتر و فقیه تر وجود دارد، همواره وضع آنها تا قیامت روبه انحطاط رود.]

و زشت تر آنکه طلب ریاست برای فخر فروشی و مباهات به دیگران باشد و یا به ستم از کسی ستانده شده باشد.

قال الصادق علیه السلام:
«مَنْ طَلَبَ الرِّیاسَةَ بِغَیرِ حَقٍّ حَرَّمَ الطّاعَةُ لَهُ بِحَقٍّ»[5]
[هرکس بنا حقّ ریاست طلبد، بحقّ از اطاعت محروم ماند.]

و بسیار قبیح تر اینکه حبّ جاه به قصد تعدّی و تجاوز به حقوق غیر صورت پذیرد، که علاوه بر رذالت حبّ جاه، عذاب گناهانی را که در ضمن آن صورت گیرد، به همراه دارد. امام باقر علیه السلام می فرماید:
«لاتَطْلُبَنَّ انْ تَکونَ رَأساً فَتَکونُ ذَنَباً»[6]
[مخواه که سر باشی، بلکه دم باش، مرئوسی را بر ریاست ترجیح ده.]


پی نوشت ها:
[1] قصص- 83.
[2] مستدرک الوسایل- جلد 12- صفحه 429.
[3] نهج البلاغه- خطبه 3.
[4] عقاب الاعمال- صفحه 460.
[5] تحف العقول- صفحه 372 مترجم.
[6] بحارالانوار- جلد 72- صفحه 233.

منبع: حوزه نت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.