WHEELMAN

بازيگر بي موي سينما يعني وين ديزل براي نشان دادن ميزان علاقه و توجهش به بازي هاي ويديويي، تلاش بسياري کرده است؛ اما تأسيس يک شرکت بازيسازي (Tigon) براي اثبات ادعا کافي نيست. مشارکت در ساخت Chronicles of Riddick اصلي، شروعي اميدوار کننده براي Tigon و ديزل محسوب مي شد؛ ولي آيا آنها گام دوم شان در دنياي بازيسازي را در مسير درستي برداشته اند؟ همکار آنها در ساخت بازي جديدشان به جاي Starbreeze معروف، شاخه نيوکاسل نه چندان خوشنام
دوشنبه، 11 آبان 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
WHEELMAN
شوخي وين ديزل با قوانين فيزيک WHEELMAN
WHEELMAN

نويسنده: ياشار ذوالفقاريان




شوخي وين ديزل با قوانين فيزيک WHEELMAN

بازيگر بي موي سينما يعني وين ديزل براي نشان دادن ميزان علاقه و توجهش به بازي هاي ويديويي، تلاش بسياري کرده است؛ اما تأسيس يک شرکت بازيسازي (Tigon) براي اثبات ادعا کافي نيست. مشارکت در ساخت Chronicles of Riddick اصلي، شروعي اميدوار کننده براي Tigon و ديزل محسوب مي شد؛ ولي آيا آنها گام دوم شان در دنياي بازيسازي را در مسير درستي برداشته اند؟ همکار آنها در ساخت بازي جديدشان به جاي Starbreeze معروف، شاخه نيوکاسل نه چندان خوشنام Midway است.
اين دو شرکت براي خلق تجربه اي همانند فيلم هاي پرفروش هاليوودي، در اثر معروف وين ديزل يعني Fast & Furios و xXx را با هم ترکيب کرده اند تا داستان Wheelman را خلق کنند: يک پليس مخفي به نام ميلوبوريک (Milo Burik) به بارسلونا سفر کرده و با استفاده از تخصصش در رانندگي، مي خواهد به باندهاي خلاق کار زيرزميني نفوذ کند. مشکل اينجاست که وقايع بازي و نوع پيشروي داستان حتي در مقايسه با کارهاي خود ديزل هم غيرمعقول و بي منطق هستند. ديالوگ هاي ضعيف و گانگستر بازي هاي کليشه اي و محدود به درجه T بازي هم در کنار ژست گيري يکنواخت ديزل که نامش همه جا در کنار لوگو و کلمه Weelman ديده مي شود، نمکي بر زخم ماجراي اين راننده است. خوشبختانه روند بازي بيشتر به سمت فيلم هاي اغراق آميزي که چون Transporter متمايل شده و خيلي خود را جدي نمي گيرد. عنصرآزادي و اَرکيد گونه بازي در يکي دو ساعت اول بسيار مفرح و گيرا ظاهر مي شود به ويژه قابليت مبارزه Melee البته به وسيله خودروها که خاطرات شيرين Take Downهاي Burnout را در ذهني تداعي مي کند. البته در اين بخش Wheelman حتي از Burnout هم اَرکيده تر شده و تنها با يک تکان به Stick راست (همانند حملات در Too Humanو Death by Degrees)، ماشين ديزل همانند مشت اين طرف و آن طرف رفته و بر بدنه حريفان کوبيده مي شود! اين قابليت که موجب حرکت ماشين به چپ وراست (Strafe) مانند يک بازي شوتر اول شخص (بدون دور زدن) مي شود، علي رغم زير پا گذاشتن تمام قوانين فيزيکي و غيرفيزيکي، حداقل نوعي مشت ماشيني ارضا کننده در اختيار بازيباز مي گذارد. مبارزه با ماشين هاي رقيب که آنها نيز اين قابليت را دارند، احتمالاً از حضور يکي از تهيه کنندگان Mortal Kombat در تيم نشأت گرفته است. ترکيب مشت MK و تخريب حريفان در Burnout شايد تنها نکته واقعاً مثبت در کارنامه Wheelman باشد. متأسفانه وجود همين قابليت سرگرم کننده به اين معني است که دوربين در حين رانندگي با Stick راست جابجا نشده و گاهي نبود کنترل کامل بر دوربين براي نگاه به اطراف واقعاً مشکل مي شود؛ به ويژه زماني که نياز به زير نظر گرفتن رقبا و جاخالي دادن برابر حملات Melee احتمالي آنها باشد. البته اگر بازيباز واقعاً تهاجمي عمل کند، رانندگان دشمن به جز مأموريت هاي فرعي و برخي سکانس هاي داستاني، بيشتر آماده کتک خوردن هستند .تا زدن و با وجود مقاومت نسبتاً زيادشان، در نهايت به سرعت ميان ديزل و گوشه خيابان مچاله و منهدم مي شوند. آنها براساس مأموريت مربوطه، عموماً از جاده ها و خيابان هاي مشخصي براي عبوراستفاده مي کنند؛ اما با وجود از پيش تعيين شده بودن و بيشتر مسيرها، هيچ تضميني براي رسيدن به اين رانندگان به مقصد وجود ندارد؛ چرا که به لطف هوش مصنوعي ضعيف، گاهي تصادفات سنگيني کرده و گاهي هم در گوشه اي از نقشه در مقابل يک مانع گير مي افتند؛ امري که با توجه به تخريب پذيري شديد اشيا محيط (که حالتي سبک دارند) و خلوت بودن عموم جاده ها عجيب به نظر مي رسد. خود خيابان هاي اين بارسلوناي مجازي هم عموماً تهي از کوچه هاي ميانبر و راه هاي فرعي هستند و در مقايسه با ساير عناوين Sandbox شهري، Wheelman کمترين تعداد کوچه و مسير مخفي را دارد. معدود بخش هاي رانندگي در مکان هاي داخل ساختمان و متفاوت با خيابان هاي اصلي هم به مأموريت هاي داستان اصلي محدود مي شوند که در کنار تعدادي سکانس Script شده و هيجان انگيز، کمي هيجان فيلم هاي هاليوودي شده و هيجان انگيز، کمي هيجان فيلم هاي هاليوودي را تداعي مي کنند؛ ولي حتي در هاليوود هم حرکتي مشابه Air Jack پيدا نمي شود. البته اين قدرت ابرقهرماني حسابي مفيد است و با خراب شدن يک ماشين، ديگر نيازي به پياده شدن و تصاحب وسيله جديد نيست؛ چرا که ديزل با پرشي مرد عنکبوتي وار فاصله گاه زياد دو ماشين را طي کرده و به جاي راننده خودرو دوم مي نشيند.
Air Jack در چند بار اول بسيار سرگرم کننده است؛ اما سادگي بيش از حد آن و نبود عمق در نحوه استفاده اش، بعد از مدتي آن را به امري عادي ولي مفيد بدل مي کند. در حالي که از Air Jack و Melee Combat در همه حال مي توان استفاده کرد، يک سري از قابليت ها نياز به پرشدن نوار مخصوص Focus دارند که ديزل قدرت Boost کردن ماشين و آهسته کردن زمان را مي دهند. آهسته کردن زمان و هدفگيري دقيق از دو طريق Called Shot و Cyclone ممکن مي شود که در دومي با گرداندن 180درجه ماشين، مي توان تعقيب کنندگان را هدف قرار داد.
خوشبختانه سازندگان حداقل براي کاميون هاي سنگين قابليت Cyclone را حذف کرده اند؛ ولي در عوض هر وسيله نقليه ديگري حتي موتورسيکلت هم به طرز غير قابل باور مي تواند اين حرکت 180 درجه را انجام دهد. دو قابليت فوق با تزريق رانندگي به تيراندازي در حالت Bullet Time، کمي تازگي و جذابيت به کليشه معروف مي دهند و عموماً کارها را بسيار تسهيل مي کنند. متأسفانه جذابيت و تفريح حاصله از رانندگي با وين ديزل و کار با حرکات فوق العاده تخيلي اما سرگرم کننده او در Wheelman، به محض پياده شدن از ماشين رنگ مي بازد و Wheelman به يک شوتر سوم شخص ضعيف تبديل مي شود که حتي با وجود قابليت Target Lock، خاطره بد بخش هاي مشابه در Driver3 را در ذهن تداعي مي کند. کنترل پياده Wheelman به خوبي کار نشده و حالتي ليز و غير دقيق دارد که توصيفش آسان نيست. موانع و محدوديت هاي ايجاد شده توسط درجه سني T نيز در کنار اسلحه هاي کم اثر، باعث کم رنگ شدن تيراندازي و مبارزات اين بخش شده اند.
از بعد بصري هم نه شليک گلوله ها و نه انفجارهاي گوناگون چنگ به دل نمي زنند. البته وضع انفجارها در حالت پياده کمي بهتر است؛ چرا که در بخش هاي رانندگي و هنگام مبارزه ها، گاهي به شکل يک پرتقال کامل ظاهر شده و جرقه و شکل گيري اوليه کاملي ندارند. خوشبختانه حداقل با تخريب ماشين هاي رقيب، يک دوربين نيمه سينمايي به سبک Burnout وارد مي شود که کمي از زشتي افکت هاي اين سکانس ها کم مي کند (هر چند از بعد بصري اصلاً با Take Downهاي آن سري قابل مقايسه نيست). تخريب غيرانفجاري اشياي محيط به زيبايي صورت مي گيرد؛ اما خود خيابان هاي بارسلوناي مجازي خلوت و يکنواخت هستند و تنها در ميان معدودي از محله ها، تفاوت بصري قابل اشاره ديده مي شود. در بخش مدل سازي، خودروها بد کار نشده اند اما شخصيت هاي زنده خيلي توي ذوق مي زنند. از يک طرف وين ديزل را داريم که به دقت طراحي شده و از طرف ديگر ساير شخصيت ها را داريم که چهره هايي مصنوعي و گاه کمي کاريکاتورگونه دارند. پيش تر در بازي Riddick، به لطف مدلسازي بسيار دقيق براي تک تک شخصيت هاي داستان، از بروز چنين مشکلي جلوگيري شده بود، اما تفاوت زياد ميان هزينه و وقت صرف شده در طراحي چهره شخصيت اصلي در مقابل شخصيت هاي فرعي Wheelman، تضادي عجيب ميان شان پديد آورده است. انيميشن ها هم وضع خوبي ندارند و به ويژه در جريان گيم پلي حالتي کارتوني پيدا مي کنند که در رأس شان جهش غورباقه مانند وين ديزل در حين سکانس هاي Air Jack قرار مي گيرد. همان طور که پيشتر نمايش داده شده بود، از گذر پوياي روز و شب در Wheelman خبري نيست؛ اما حداقل سرعت فريم بازي پيشرفت قابل تحسيني داشته است.
مشکل جديدي که در نسخه نهايي با آن مواجهيم، صفحات لودينگ پرتعداد و گاه طولاني هستند که هيچ جا بازيباز را رها نمي کنند. موسيقي يکسان و يکنواخت پخش شده در طي سکانس هاي لودينگ هم خيلي زود تکراري و خسته کننده مي شود؛ اما حداقل در کنار ساير آهنگ هاي موجود در بازي با جو اسپانيايي بارسلونا همخواني دارد. سيستم آشناي شبکه هاي راديويي مختلف با آهنگ ها، تم ها و مجري هاي گوناگون در Wheelman نيز حضور دارد؛ اما در بسياري از مأموريت هاي (به ويژه نمونه هاي فرعي) نمي توان با اين راديو کار کرد و بازي آهنگي تصادفي براي سکانس مربوطه انتخاب مي کند. در نيمه ديگر بخش صوتي هم کم کاري در قالب صداگذاري تصادف ها و تخريب خودروها ديده مي شود؛ اما بدتر از آنها، افکت هاي صوتي کم رمق انفجارها است، به طوري که مي توان گفت اگر Burnout در بخش صداگذاري سرآمد باشد، Wheelman در آخرين پله قرار مي گيرد! البته در Burnout از رانندگان و شخصيت هاي سخن گو خبري نيست؛ اما Wheelman در اين زمينه هم لطف دوبله اغراق شده صداپيشگان و يکنواختي بازي وين ديزل، حرفي براي گفتن ندارد.
تعداد زيادي مأموريت فرعي در سطح بارسلونا پخش شده اند که در ظاهر يادآور Saints Row 2 هستند؛ اما نه تنها تنوع، اغراق و لذت نمونه هاي آن اثر را ندارند، بلکه نيمي از آنها حتي براي بار اول هم سرگرم کننده نيستند! آشکار شدن همه انواع مأموريت ها درکنار آزادشدن انواع قابليت ها و قدرت هاي اصلي وين ديزل مجازي ظرف چند ساعت اول بازي باعث مي شوند، يکي دو ساعت اول Wheelman به تجربه اي بسيار مفرح تبديل شود؛ اما با تکرار مطلق همان عناصر در ادامه وکم عمق بودن بسياري از مکانيزم هاي گيم پلي، گشت و گذار در بارسلوناي مجازي خيلي زود جذابيت اوليه خود را از دست مي دهد. در انتها وين ديزل مي ماند و چند ساعت تفريح اغراق آميز که اصلاً با ديگر بازي اين بازيگر اکشن کار قابل مقايسه نيست.
منبع:نشريه بازي رايانه،شماره 29




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط