والدین الگوهای طبیعی فرزندان هستند
همچون من عمل مكن، به گفتهى من عمل كن
«كودكان از والدين خود تقليد مىكنند و على رغم آن كه پدر و مادر تلاش مىكنند رفتارهاى خوب را به آنها آموزش دهند، ولى فرزندان شيوه و رفتار والدين را در پيش مىگيرند.»
اين مقاله در مورد تربيت فرزندان و اساسا دربارهى اين موضوع كه چگونه والدينى مىخواهيم باشيم، صحبت به ميان مىآورد. به طور روشن تر، اين مقاله به اين مسئله مىپردازد كه چه نوع شخصى هستيم و يا مىخواهيم كه چگونه انسانى باشيم؟ اين دو سؤال بيانگر اين موضوع است كه ما به عنوان پدر و مادر چه تأثيرى روى فرزندان خود مىگذاريم و چه درسهايى را به آنها مىآموزيم. كودكان مقلدان واقعى هستند و همان طور كه در نقل قول بالا اشاره شد، آن چه كه كودكان در نگاه اول از ما مىآموزند، تنها رفتار و حالات عمومى نيست بلكه به معناى عميقتر، آنان ارزشها، ادراكها، تعصبات، انتظارات و شيوههاى مسلم نگاه به جهان و برخورد با زندگى را از پدر و مادر خود مىآموزند و در واقع كودكان بيشتر تحت تأثير رفتارهاى والدين خود قرار مىگيرند تا ديگران.
فرزندان در دوران پس از نوجوانى، مجددا ديد مثبتى به والدين خود پيدا مىكنند و بيشتر سپاسگزار زحمات آنها هستند. مارك تواين (2) اين نكته را به زيبايى در عبارت معروف خود بيان كرده و اين چنين از پدرش قدردانى مىكند:«وقتى 14 ساله بودم پدرم آن قدر نادان بود كه نمىتوانستم او را تحمل كنم، اما وقتى 21 ساله شدم از اين موضوع تعجب كردم كه چگونه اين پيرمرد در اين 7 سال، آموخته است.» بايد به خاطر داشت كه چنين باور و تفكرى از والدين، به دنبال ايجاد بلوغ فكرى و حس استقلال طلبى فرزندان، رشد پيدا مىكند و هرگز نبايد مورد تحقير و يا بحث واقع شود.
لقب و صفت منفى براى كسى در نظر نگيريم (حتى به شوخى) زيرا اين عمل قلب او را جريحهدار مىكند و سالها در ذهنش باقى مىماند و در نهايت، خشونت و اجبار را در زندگى به كار نبنديم زيرا فرزندان نيز اين گونه عمل خواهند كرد.
«كودكان از والدين خود تقليد مىكنند و على رغم آن كه پدر و مادر تلاش مىكنند رفتارهاى خوب را به آنها آموزش دهند، ولى فرزندان شيوه و رفتار والدين را در پيش مىگيرند.»
اين مقاله در مورد تربيت فرزندان و اساسا دربارهى اين موضوع كه چگونه والدينى مىخواهيم باشيم، صحبت به ميان مىآورد. به طور روشن تر، اين مقاله به اين مسئله مىپردازد كه چه نوع شخصى هستيم و يا مىخواهيم كه چگونه انسانى باشيم؟ اين دو سؤال بيانگر اين موضوع است كه ما به عنوان پدر و مادر چه تأثيرى روى فرزندان خود مىگذاريم و چه درسهايى را به آنها مىآموزيم. كودكان مقلدان واقعى هستند و همان طور كه در نقل قول بالا اشاره شد، آن چه كه كودكان در نگاه اول از ما مىآموزند، تنها رفتار و حالات عمومى نيست بلكه به معناى عميقتر، آنان ارزشها، ادراكها، تعصبات، انتظارات و شيوههاى مسلم نگاه به جهان و برخورد با زندگى را از پدر و مادر خود مىآموزند و در واقع كودكان بيشتر تحت تأثير رفتارهاى والدين خود قرار مىگيرند تا ديگران.
الگوى ضعيفى نباشيد
قدرت تقليد و تشخيص
والدين الگوهاى طبيعى هستند
نقش الگو پذيرى از والدين، با گذشت زمان تغيير مىكند
فرزندان در دوران پس از نوجوانى، مجددا ديد مثبتى به والدين خود پيدا مىكنند و بيشتر سپاسگزار زحمات آنها هستند. مارك تواين (2) اين نكته را به زيبايى در عبارت معروف خود بيان كرده و اين چنين از پدرش قدردانى مىكند:«وقتى 14 ساله بودم پدرم آن قدر نادان بود كه نمىتوانستم او را تحمل كنم، اما وقتى 21 ساله شدم از اين موضوع تعجب كردم كه چگونه اين پيرمرد در اين 7 سال، آموخته است.» بايد به خاطر داشت كه چنين باور و تفكرى از والدين، به دنبال ايجاد بلوغ فكرى و حس استقلال طلبى فرزندان، رشد پيدا مىكند و هرگز نبايد مورد تحقير و يا بحث واقع شود.
الگوى مثبت و سازنده
انسان بودن
صادق بودن
مسئوليت پذير بودن
با ملاحظه و مهربان بودن
لقب و صفت منفى براى كسى در نظر نگيريم (حتى به شوخى) زيرا اين عمل قلب او را جريحهدار مىكند و سالها در ذهنش باقى مىماند و در نهايت، خشونت و اجبار را در زندگى به كار نبنديم زيرا فرزندان نيز اين گونه عمل خواهند كرد.
الگوى بد
دورويى و عدم صداقت منفعتى را به دنبال ندارد
پی نوشت ها :
(1). Haim Ginott
(2). Mark Twain