بررسي تدوين فيلم « هياهوي بچه »
نويسنده: زهره معتمدي
ليندزي کلاينمن تدوين را به شکل حرفه اي در سال 1974 وبا فيلم قلب ها و ذهن ها آغاز کرد وبه واسطه دوستي و همکاري هاي قبلي اش با ميلوش فورمن در دومين تجربه سينمايي اش يکي از بهترين آثار سينماي اش را تدوين کرد . او با تدوين پرواز برفراز آشيانه فاخته در سال 1975 توانست براي اولين و آخرين بار نامزد دريافت اسکار بهترين تدوين نيز شود . سپس تا تدوين هياهوي بچه چند فيلم کم اهميت تدوين کرد .اما شانس و اقبال پس از اين فيلم پي در پي به سراغ او آمد و تدوين فيلم هاي رودخانه اي از آن ميان مي گذرد ساخته رابرت رد فورد ؛ جودي فاستر ؛ خاموشي ساخته جاناتان داربي و ساخته ديگري از ميلوش فورمن با نام مردي روي ماه با بازي جيم کري را عهده دار شد . اگر نگاهي کلي به کارنامه سينمايي کلاينمن داشته باشيم متوجه اين موضوع مي شويم که او توانسته در ژانرها و سبک هاي متعددي کار کند . اگر چه او اين اقبال را نداشته تا با طيف وسيع تري از کارگردانان سينماي آمريکا همکاري کند ، اما همکاري او با ميلوش فورمن و جودي فاستر قابل توجه است . کلاينمن براي تدوين هياهوي بچه نامزد دريافت جايزه بهترين تدوين در انجمن تدوينگران سينماي آمريکا شد.
دايان کيتن به عنوان تنها بازمانده صاحب ارثي مي شود واين ميراث ، يک کودک به نام اليزابت است. اما او تجربه بزرگ کردن کودک را ندارد و بنابراين حتي براي اين که بتواند پوشک بچه را عوض کند به دردسر مي افتد . اين جا کلاينمن با استفاده از جامپ کات هاي پي درپي تلاش مي کند تا اين سر گرداني را بيش از پيش نشان دهد در ادامه کيتن قصد دارد براي بچه يک پرستاراستخدام کند وبراي اين کار آدم هاي مختلفي براي کار مراجعه مي کنند .اما در اين جا با جامپ کات هاي متعدد نشان داده مي شود که آدم هاي مختلفي با رفتارهاي مختلف به مراجعه مي کنند اين برش ها سرعت بيشتري مي گيرند تا در نهايت کيتن کلافه مي شود وبي درنگ يکي از آن ها را انتخاب مي کند .
اين که مي گويم تدوين فيلم سبک و سياق کلاسيک را دنبال مي کند ،به اين دليل است که در بسياري از زمان هايي که فصل جديدي از فيلم آغاز مي شود ما همواره با يک نماي معرف روبه رو مي شويم سپس اين نماي معرف به نماهاي نزديک تر يا به اصطلاح خردتر تبديل مي شود.
نکته اي که بايد در پايان اشاره کرد آن است که تدوين فيلم هايي که شخصيت هاي آن ها کودکان و خردسالان هستند بسيار مشکل است . دربسياري از زمان هاي فيلم مي بينيم که تدوينگر بهترين لحظات بازي کودک را انتخاب کرده است . اگرچه در برخي زمان ها عکس العمل هاي بچه اصلا مناسب آن فضا نيست ،اما کلاينمن با استفاده از عاطفي ترين و شيرين ترين لحظات بازي کودک اين ضعف را پوشانده است .
منبع: نشريه صنعت سينما ،شماره 83
/س
جام کات
دايان کيتن به عنوان تنها بازمانده صاحب ارثي مي شود واين ميراث ، يک کودک به نام اليزابت است. اما او تجربه بزرگ کردن کودک را ندارد و بنابراين حتي براي اين که بتواند پوشک بچه را عوض کند به دردسر مي افتد . اين جا کلاينمن با استفاده از جامپ کات هاي پي درپي تلاش مي کند تا اين سر گرداني را بيش از پيش نشان دهد در ادامه کيتن قصد دارد براي بچه يک پرستاراستخدام کند وبراي اين کار آدم هاي مختلفي براي کار مراجعه مي کنند .اما در اين جا با جامپ کات هاي متعدد نشان داده مي شود که آدم هاي مختلفي با رفتارهاي مختلف به مراجعه مي کنند اين برش ها سرعت بيشتري مي گيرند تا در نهايت کيتن کلافه مي شود وبي درنگ يکي از آن ها را انتخاب مي کند .
اين که مي گويم تدوين فيلم سبک و سياق کلاسيک را دنبال مي کند ،به اين دليل است که در بسياري از زمان هايي که فصل جديدي از فيلم آغاز مي شود ما همواره با يک نماي معرف روبه رو مي شويم سپس اين نماي معرف به نماهاي نزديک تر يا به اصطلاح خردتر تبديل مي شود.
فصل هاي ريتميک
ديزالو
ايجاز
نکته اي که بايد در پايان اشاره کرد آن است که تدوين فيلم هايي که شخصيت هاي آن ها کودکان و خردسالان هستند بسيار مشکل است . دربسياري از زمان هاي فيلم مي بينيم که تدوينگر بهترين لحظات بازي کودک را انتخاب کرده است . اگرچه در برخي زمان ها عکس العمل هاي بچه اصلا مناسب آن فضا نيست ،اما کلاينمن با استفاده از عاطفي ترين و شيرين ترين لحظات بازي کودک اين ضعف را پوشانده است .
منبع: نشريه صنعت سينما ،شماره 83
/س