دین و رسانه (2)

ارتباط انسان ها، سنگ بنای جامعه انسانی است و بدون آن هرگز جامعه، خصیصه ی انسانی نمی یابد. این ارتبطگیری مقوم فرهنگ بحساب می آید که فرهنگ نیز سرچشمه و محتوای آن را تامین می کند. از جانب دیگر گسترش ارتباطات الکترونیک، جامعه جدید را چنان از جوامع پیشین متمایز ساخته است که برخی عصر نو را عصر ارتباطات می خوانند. وسایل ارتباطی که به نام رسانه شناخته می شوند بر گردونه ارتباطی تأثیری شگرف بر جای می گذارند. این وسایل بر خلاف انتظار پدیده
دوشنبه، 5 بهمن 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دین و رسانه (2)
دین و رسانه (2)
دین و رسانه (2)

نویسنده : سید عبدالرسول علم الهدی




رسانه ها و تغییرات جامعه بشری

در بخش قبل از مسئله تعامل یا تقابل دین و رسانه نوشتیم و بعد از نگاهی به فلسفه دین حال در مورد رسانه و تاثیرات آن در تغییرات ساختارهای جامعه بشری می نویسیم.

ارتباطات و رسانه ها

ارتباط انسان ها، سنگ بنای جامعه انسانی است و بدون آن هرگز جامعه، خصیصه ی انسانی نمی یابد. این ارتبطگیری مقوم فرهنگ بحساب می آید که فرهنگ نیز سرچشمه و محتوای آن را تامین می کند. از جانب دیگر گسترش ارتباطات الکترونیک، جامعه جدید را چنان از جوامع پیشین متمایز ساخته است که برخی عصر نو را عصر ارتباطات می خوانند. وسایل ارتباطی که به نام رسانه شناخته می شوند بر گردونه ارتباطی تأثیری شگرف بر جای می گذارند. این وسایل بر خلاف انتظار پدیده ای خنثی و کاتالیزور نیستند بلکه خود بر تمامی ارکان جامعه مؤثرند. این وسایل در پدیدار شدن عادات تازه، تکوین فرهنگی جهانی، تغییر در رفتار و خلق و خوی انسانها و بالاخره ، کوچک شدن کرۀ زمین و همسایگی ملل دور دست، سهمی شگرف بر عهده دارد. در تعریفی ساده رسانه، وسیله ای است در جهت رساندن پیام از فرستنده به گیرنده. رسانه ها بر ساختارهای اجتماعی تاثیر گذارند و از این حیث اندیشمند فیلسوف ارتباطات سه کهکشان تمدنی با توجه به تکنولوژی ارتباطی برای جهان بشریت ترسیم می کند که به آن اشاره می کنیم.

کهکشان شفاهی(زبان)

انسان اعصار گذشته، در زمان هایی دور، از ارتباطات چهره به چهره و رودر رو استفاده می کرده و از طریق طبل و دود پیام هایش را برای دیگران ارسال می کرده است. بشر این دوره، از دنیای بیرون جامعه کوچک و محدود خود بی خبر بوده و تمام دنیا را در گروه محدود و کوچک خود می دیده است. فرد در این اوضاع و احوال مستقیما در محیط طبیعی خود قرار دارد و خود را با گروه اجتماعی خود یعنی قبیله ادغام می کند. بنابراین، انسان با سعی و تلاش برای برقراری ارتباط بیشتر با اطراف خود، در طولانی مدت به زبان شفاهی دست یافت و از آن برای برقراری ارتباط بهتر و مؤثرتر استفاده کرد. مک لوهان در اینجا معتقد است که بشر وارد کهکشان شفاهی شد. زمان آن از دور دست تاریخ آغاز و تا سال 1453 میلادی ادامه داشت. در کهکشان شفاهی، بیشتر به محتوا توجه شده است، ارتباط مستقیم (شنیداری ودیداری ) بود و بشر برای برقراری ارتباط، از پنج حس خود استفاده می کرده است؛ پیامها از طریق تسلط بیان و دریافت سمعی منتقل می شود به این دلیل حس غالب شنوایی است که در ارتباط زبانی میان افراد بشر مناسب تر از دیگر حواس است.
با این حال، انسان کهکشان شفاهی نیز برای انتقال پیام ها وخواسته های خود، با مشکلاتی مواجه بود و به وسایل پیشرفته تری برای برقراری ارتباط نیاز داشت، تا اینکه در حدود 700 سال پیش از میلاد، اختراع بزرگی در یونان به وقوع پیوست و آن حروف الفبا بود. اختراع حروف الفبا، مانند پلی، گفتار و نوشتار را به یکدیگر نزدیک کرد و آن دو را با یک دیگر آشتی داد، فاصله ها از میان رفت و انسان توانست، به انتقال افکار و ارسال آن برای دیگران فکر کند. زمینه ساز این نقطه عطف تاریخی، تکامل سه هزار ساله سنت شفاهی و ارتباط غیر الفبایی است که سر آغاز دگرگونی کیفی ارتباطات انسانی بود، گسترش سواد تا قرن ها پس از اختراع و گسترش صنعت چاپ و تولید کاغذ، به وقوع نپیوست (کاستلز، 1380، ص382).

کهکشان گوتنبرگ(چاپ)

اختراع چاپ توسط گوتنبرگ موجب شد، انسان علاوه بر ارتباط مستقیم، به ارتباط نوشتاری دست یابد و با آغاز این مرحله، بشر به عصرکتابت یا عصر گوتنبرگ وارد شد. مک لوهان معتقد است، دنیای آدم مقیم کهکشان گوتنبرگ را دنیای خطوط مستقیم و پشت سر هم، دنیای اعتقادات به فرضیه های ثابت و معلوم، دنیای طبقه بندی ها، دنیایی که در آن هر چیز باید در طبقه مخصوص خود قرار گیرد و هر معلولی فقط از علت تعیین شده ی خود ریشه می گیرد، تشکیل می شود. (محسنیان راد، 1369، ص487).
در این عصر، به اعتقاد مک لوهان موجبات جدایی انسان از محیط گرم روستایی فراهم آمد و بدبختی ماشینی بشر آغاز شد. به این دلیل که ارتباط افراد از طریق نشریات و کتابها به صورت مجزا و بی روح انجام می گیرد. (عصر چاپی، نخبه گرایی، خرد گرایی، فرد گرایی، انسان گرایی، ناسیونالیسم، اصالت انسایت) انسان در حدود 380 سال در این کهکشان باقی ماند. در این عصر، بیشتر از حس بینایی استفاده می شد و علاوه بر محتوا، به رسانه یا وسیله انتقال پیام توجه گردید. در نیمه دوم قرن پانزدهم صنعت چاپ، به سرعت پیشرفت کرد، نوشته های خبری افزایش یافت و امکان انتشار آن فراهم شد، البته این انتشار، به صورت ادواری نبوده است. مطبوعات ادواری یک قرن و نیم بعد از اختراع صنعت چاپ پدید آمدند. از آغاز قرن شانزدهم، اخبار به شکل کالای حقیقی درآمد و مطبوعات چاپی به عنوان نخستین وسیله ارتباطی نوین به حساب آمدند.
تکمیل شیوه چاپ با حروف متحرک سربی، در اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم میلادی، در انتشار اندیشه های نو و پیشرفت علوم و فنون، تاثیر بسیار داشت. با اختراع، پیشرفت و تکمیل صنعت و ایجاد شرایط فنی، مکانی، زمانی و مالی مساعد در زمینه تهیه و تکثیرنوشته ها و پیام های مکتوب، تحول بزرگی در ارتباطات غیر مستقیم آغاز شد و برای اشاعه معلومات و اطلاعات و افکار انسانی و پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری امکانات وسیعی پدید آمد. بدین ترتیب، مطبوعات یکی از محصولات مهم و رایج جامعه صنعتی شد که از آغاز قرن هفدهم، پیشرفت سریع خود را آغاز کرد و در نیمه دوم قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم، ویژگی های یک صنعت بزرگ را به خود گرفت.

کهکشان مارکونی (الکترونیک)

با افزایش جمعیت و پراکندگی آنان در سطح کره خاکی نیاز به اطلاعات و تبادل آن بیشتر گردید. انسان که برای ارسال پیام های خود، زمانی از دوندگان مقاوم، اسب های تندرو و کبوتران نامه بر استفاده می کرد و زمانی دیگر، از مطبوعات و روزنامه ها، اما نتوانست نیاز اصلی اش را که تبادل سریع اطلاعات بود، بر طرف سازد؛ او به وسیله ای نیاز داشت تا پیام های خود را سریع تر منتقل کند. اختراع برق و سپس پیدایش تلگراف درسال 1832 میلادی توسط ساموئل مورس انگلیسی موجب شد، انسان بتواند برای نخستین بار اطلاعات را با سرعت بالا و از طریق رمزهای ساده به مسافت های طولانی انتقال دهد.
اما اختراع تلفن در سال 1876 میلادی توسط الکساندر گراهام بل و توماس واتسون آمریکایی، تحول بزرگی بود، زیرا علاوه بر غلبه بر زمان و مکان، این امکان فراهم آورده بود که صدای انسان دیگری را که کیلومترها ازآنان فاصله داشت بشنود. اختراع تلفن انسان را قادر ساخت که از طریق سیم با افرادی فرسنگ ها دورتر از خود گفت و گو کند؛ هر چند تلفن دربالا رفتن سرعت ارتباطات تاثیر به سزایی داشت اما به دلیل استفاده ازسیم، محدودیت در ارتباط همچنان وجود داشت و وسیله ای مورد نیازبود، تا بدون سیم و با سرعت نور، اطلاعات را در فضا انتقال دهد و ازموانع بگذرد، و آن چیزی نبود جز رادیو.
با اختراع رادیو در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، انسان واردعصر الکترونی شد که بر ارتباطات راه دور تکیه داشت و حس غالب حس شنوایی بود. با اختراع دستگاه ارتباط بی سیم و رادیویی، توسط گوگلیلموما رکنی ایتالیایی در سال 1895 اخبار و اطلاعات با سرعت شگفت آوری تا نقاط دور دست منتشر شدند. شاید در ابتدا کارکرد رادیو سرگرمی و موسیقی بود اما با گذشت زمان توجه بشر به فواید اطلاع رسانی و تبلیغات توسط آن بیشتر شد که در جنگ جهانی دوم یکی از وسایل پراستفاده طرفین جنگ در عملیات روانی بحساب می آمد.
در مرحله بعد، سینما متولد شد. این وسیله ارتباطی که هدفش سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت بود، کمتر جنبه خبری داشت و حتی ازنظر انتشار نیز با دیگر وسایل ارتباطی تفاوت اساسی داشت، از جمله پیشرفت های چشمگیر علمی پس از جنگ جهانی دوم بود، زیرا درسال های آخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، با کوشش هایی که برای تکمیل فن عکاسی و فیلمبرداری صورت گرفت، وسایل نوینی چون سینما وتلویزیون در اختیار انسان گذاشته شد.
ظهور تلویزیون موجب گردید که رویدادها آن چنان که اتفاق افتاده اند، به جهان نشان داده شوند. گسترش تلویزیون پس از جنگ جهانی دوم وفراگیر شدنش، آن را به یک رسانه همگانی تبدیل کرد. این وسیله جدیدکه می توانست، پیام مشابهی را برای میلیون ها نفر به طور همزمان پخش کند، موجب همگون سازی مخاطبان و ایجاد مخاطبان یکسان شد و اغلب توسط دولت ها اداره می شد. رواج تلویزیون درسه دهه پس ازجنگ جهانی دوم، به قول مک لوهان دنیای جدیدی از ارتباطات راموجب شد (کاستلز به نقل از مک لوهان، 1380، 102). البته گسترش این رسانه جدید، به معنای از میان رفتن دیگر رسانه ها نبود.
هر چند که با رونق روز افزون تلویزیون، رادیو مرکزیت خود را از دست داد، ولی گستردگی و انعطاف پذیری آن بیشتر گردید. در حال حاضر، برنامه های رادیو و تلویزیون به صورت شبانه روزی شده است و اخبار راپیوسته پخش می کنند. از طرفی وجود روزنامه ها در اینترنت، دسترسی به اطلاعات را سریع تر می کند. در دوره جدید، یا در عصر اطلاعات، دیگرپیام واحد مورد استفاده نیست، زیرا در این دوره، به علت ناهمگن بودن افراد، به پیام های متنوع تر نیاز است.
در سال 1957 روس ها با استفاده از اندیشه پوپوف در بیرون از کره زمین، ارتباط را میسر ساختند و نخستین قمر مصنوعی با ماهواره، با نام (اسپوتنیک )، به مدار زمین فرستاده شد.
در دوره مارکونی و الکترونیک، مجددا حس شنوایی در زندگی بشری غلبه یافت. به نظر مک لوهان در این عصر مجددا تنوع اصالت بشر باز می گردد و وجه فرهنگی مبتنی بر رسانه های الکترونیک جدید، کسب اعتبار مجدد بیان شفاهی است. و از این جهت نوعی رجعت به وضع جامعه ابتدایی فاقد کتابت به شمار می آید. منتهی با تفاوت آشکار، به نظر مک لوهان این امر رجعتی به نظام قبیله ای در یک سطح جهانی محسوب می شود و از این حیث دهکده ای جهانی در عصر مارکونی با توجه به همگانی شدن ارتباطات بوجود آمده است.
حال انسان برای حفظ اطلاعات، باید وسیله ای را در اختیار داشته باشد تا اطلاعات به دست آمده را انباشته کند. در ابتدا انسان برای نگهداری اطلاعات، از مغز خوداستفاده می کرد، کندن تصویر بر روی سنگ را نیزمی توان از وسایل اولیه انباشت اطلاعات در گذشته های دور دانست، اختراع حروف الفبا و استفاده از چرم به جای لوح های گلی و پیدایش کاغذ و اختراع چاپ و در سال ها بعد، پیدایش عکس، فیلم، ضبط صوت و نوار کاست و ظهور کامپیوترهای که می تواند، اطلاعات فراوانی را درحافظه خود نگه دارد، از دیگر وسایل انباشت اطلاعات است. با ورودکامپیوتر به زندگی بشر و ایجاد شبکه اینترنت، تحولی عظیم در زندگی بشر رخ داد و انقلابی عظیم با نام انقلاب اطلاعات رخ داد.
گسترش سیل آسای کامپیوتر در دهه های اخیر، مهم ترین تغییر را درنظام دانایی، از اختراع چاپ در قرن پانزدهم یا حتی از اختراع خط به این سو، پدید آورده است. همراه با این تغییر خارق العاده، گسترش شبکه ها و رسانه ها که کارشان جا به جا کردن دانایی و عناصر تشکیل دهنده آن، یعنی داده و اطلاعات است، به همان اندازه شگفت انگیز است اگر هیچ چیز دیگر تغییر نمی کرد، باز پیشرفت این دو بر انقلاب دانایی گواهی می داد؛ اما تحولات به هم پیوسته، این نظام دانایی یا (سپهراطلاعاتی ) را در جهان دارای تکنولوژی پیشرفته، به تدریج دگرگون می سازد. (تافلر، 1374، 649).
البته، پیشرفت در ابزارهای مبادله اطلاعات با ابزارهایی که برای انباشتن اطلاعات در نظر گرفته شده، همراه بوده است. در حقیقت این دو فراگرد، جدا از یکدیگر نیست، چرا که انباشت اطلاعات، تراکم تجربه و دانش و آن چیزی است که افراد، نسل ها و ملت ها در سراسر تاریخ، برای آیندگانشان به میراث گذاشته اند. با ثبت و ضبط کردن، یا به یادسپردن اطلاعات، به هر ترتیبی که هست، اطلاعات را برای آینده نزدیک و دور نگه می داریم.(آذرنگ، 1371، 34) از طرفی تجهیزات ارتباطی همان ابزارهای انباشت اطلاعاتی است، چنان که ازترکیب سه تکنولوژی متفاوت، یعنی صنایع کامپیوتر، نرم افزار و برنامه نویسی، صنایع فیلم سازی، سینما و تلویزیون، و صنایع مخابرات (tele communication, electronic) ابرشاهراه اطلاعاتی ایجاد شده است که اطلاعات گوناگون صوت و تصویری را از طریق کابل های از جنس فیبرنوری، به مصرف کننده منتقل می سازد. فیبرهای نوری بالاترین حجم اطلاعات را در کوتاه ترین زمان، درفواصل مختلف مبادله می کنند. (دادگران، 1374، 13).
پس می توان گفت در دهه 1980، تکنولوژی های جدید، دنیای رسانه ها را با تغییر و تحول رو به رو کردند و با این دگرگونی، رسانه ها این توانایی را یافتند که اطلاعات را در سطح گسترده ای منتشر کنند وانفجاری در رابطه با کمیت اطلاعات ایجاد کنند؛ اما به علت از بین رفتن توده مردم، شمار مخاطبان رسانه ها در این دوره در حال محدود شدن است و انبوه مخاطبان به گروه های کوچکتر تبدیل شده اند.
ادامه دارد...
منبع: http://www.farhangnews.ir




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط