لبخند بي کران

جهان را غرق اقيانوس خواهد کرد لبخندت
زماني که بيايد از دياري دور فرزندت

تو عطر توام آويشن و نارنج و زيتوني
نسيم روزهاي اول خلقت پراکندت

سپس طوفان تندي در گرفت و آسمان لرزيد
ملايک سجده آورند بانو تا ببويندت

درخت ريشه در افلاک ، نامت سبز ، برگت سبز
خدا با شاخه هاي سبز طوبي داد پيوندت

به شاخ و برگ تان با رنگ و بوي عشق برکت داد
بشارت داد دنيا را به فرزندان دل بندت

بشارت داد دنيا را به آن روزي که مي آيد
کسي که نام پاک ات حک شده بر روي سربندش

کسي که چون مزار پاک تو پيداي پنهان است
کسي هفت آسمان و هفت دريا آرزومندش

مي آيد از دياري دور مرد آب و آيينه
جهان را غرق در خورشيد خواهد کرد لبخندت