فرشته ای در کنار پیامبر
مقدمه
یکی از افرادی که با هر چه در توان داشت به یاری اسلام و خاتم پیامبران صلی الله علیه وآله وسلم شتافت، حضرت ام المؤمنین خدیجه کبری سلام الله علیها بود .
این نوشتار برآن است تا با جستاری در زندگی این بانوی بزرگ اندکی از حقوق بی شمار ایشان را اداء نموده نسبت به شخصیت والای ایشا ن ابراز احترام کرده باشد .
خاندان
اسدبن عبدالعزی پدربزرگ ایشان از برجستگان پیمان معروف به "حلف الفضول" (2) بود .یکی دیگر از این افراد رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بودند (3) .
ثروت ، تجارت و آشنایی با پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم
خدیجه کبری علیهاالسلام اموال فراوانی از پدر به ارث برده بود و با آن تجارت می کرد و در این راه از مردانی درست کار مدد می جست. اموال وی را بیشتر از هشتادهزار شتر که در مناطق مختلف مانند حبشه و مصر پراکنده بوده، نوشته اند (4) .اداره کردن چنین مجموعه عظیم تجاری نمایه ای از قوت و تدبیراین بانوی بزرگ است.
در بین کسانی که به عنوان کارگزاران امین خدیجه کبری علیهاالسلام به تجارت پرداخته اند، نام محمد امین صلی الله علیه وآله وسلم نیز به چشم می خورد. ایشان در سن بیست و پنچ سالگی برای تجارت رهسپار شام شدند (5).
ازدواج
ازدواج با مردی فقیر و یتیم نشانگر آن بود که ایشان ارزش را در وجود کمالات روحی جستجو می کند نه در وفور ثروت دنیوی و این درسی است برای همیشه تاریخ.
مراسم خواستگاری با حضور عموی پیامبر صلوات الله علیه وآله جناب ابوطالب علیه السلام و ورقة بن نوفل پسر عموی خدیجه که مردی دانشمند و گریزان از پرستش بت ها بود، انجام شد (6) .
پس از خواندن خطبه عقد توسط حضرت ابوطالب علیه السلام، پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از جای برخاسته آماده رفتن شدند. در این هنگام حضرت خدیجه علیهاالسلام به ایشان عرض کرد:
إلی بیتک فبیتی بیتک و أنا جاریتک (7).
به سوی خانه خود بیایید که خانه من خانه شما و خودم خدمتکار شمایم.
در نظر داشتن موقعیت اجتماعی و مادی حضرت خدیجه علیهاالسلام اهمیت این کلام را روشن می سازد که فردی در چنان جایگاهی چگونه نسبت به عظمت روحی حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم اظهارخضوع می کند .
در مورد ازدواج های حضرت خدیجه علیهاالسلام درمیان محققین اختلاف به چشم می خورد. برخی از صاحبان تحقیق معتقدند ازدواج ایشان با پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم اولین ازدواج ایشان بوده است.
بعثت و نهایت همکاری با پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم
حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند:
و لم یجمع بیت واحد یومئذ فی الاسلام غیررسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و خدیجة و أنا ثالثهما (8).
آن روزها در اسلام هیچ خانه ای افرادی غیر از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و خدیجه و مرا که سومین آنها بودم، در خود جای نداده بود.
ایشان تمام ثروت خویش را تقدیم داشت و چنین گفت :
جمیع ما أملک بین یدیک و فی حکمک ، اصرفه کیف تشاء فی سبیل اعلاء کلمة الله و نشر دینه (9).
همه آنچه دارم در اختیار شما و تحت فرمان شماست، آن را در راه بلندمرتبه ساختن فرمان خدا و گسترش دین او مصرف نمایید.
این گفتار ایشان و در پی آن عمل به گفتار شاید برای همه تلنگری باشد که یک ثروتمند حاضر شد تمام دارایی اش نه بخشی از آن را در اختیار هدفی مقدس قرار دهد. آری او هر چه داشت در راه دین هزینه کرد و این گونه بود که به مقامی بلند نزد خداوند دست یافت.
می توان فعالیت های مهم خدیجه کبری علیهاالسلام را در مواردی خلاصه نمود:
1- پشتیبانی مالی
همان گونه که بیان شد ایشان تمام ثروت خود را در اختیار شوی گرامیش صلی الله علیه وآله وسلم قرار داد و از این رهگذر نه چشمداشتی داشت و نه خود را صاحب اختیار در تصمیم گیری های پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می دانست، حمایتی همه جانبه و بی دریغ. در هیچ منبعی ذکر نشده که ایشان محدودیتی برای هزینه اموال اش قرار داده باشد و یا منتی متوجه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نموده باشد.
2- امداد روحی
در شرایطی که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم مشغول به انجام رسالت الهی خویش بودند و در این راه آزار واذیت فراوان مشرکین شامل آزارهای روحی ( مجنون ، ساحر و دروغگو خوانده شدن ) و آزارهای جسمی ( قطع فروش طعام ، زباله بر سر ریختن و دشنام و سنگ باران نمودن و ...) به ایشان وارد می آمد، این حضرت خدیجه علیهاالسلام بود که ایشان را تسکین می داد و مایه آرامش زندگی خصوصی شان می شد. اگر رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم درون منزل هم تحت فشار قرار می گرفتند، کار بسیار سخت تر و موفقیت دورتر می گردید. این مطلب نیز بر عظمت شخصیت خدیجه کبری علیهاالسلام می افزاید.
3-مشاورت
بنا بر نقل های مختلف خدیجه کبری علیهاالسلام در امور مختلف طرف مشورت سفیر الهی صلی الله علیه وآله وسلم قـــرار می گرفت. این نکته نیز نشانگر قوت فکری و اعتقاد پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم به توانایی های ایشان است.
کان رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم یسکن إلیها و یشاورها فی المهم من اموره (10).
این گونه بود که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در کنار ایشان آرامش می یافتند و در کارهای مهم شان با خدیجه مشورت می کردند.
نقش اموال خدیجه کبری علیهاالسلام در پیشبرد اسلام و یاری مسلمین به گونه ای مهم بود که در کتب مختلف شیعه و سنی از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم احادیث مختلفی نقل شده و دانشمندان نیز به این حقیقت اذعان کرده اند. از جمله می توان به این جمله محمد بن علوی دانشمند مالکی مذهب اشاره نمود:
ما قام الإسلام إلا بسیف علی و أموال خدیجة (11).
اسلام استوار نگشت مگر با یاری شمشیر علی ( علیه السلام ) و ثروت خدیجه ( علیهاالسلام ).
از وجود اقدس پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نیز این کلام را می خوانیم:
ما نفعنی مال قط مثل ما نفعنی مال خدیجة (12).
هیچ ثروتی همانند ثروت خدیجه ( علیهاالسلام ) مرا سود نبخشید.
در این رابطه سخن فراوان است اما به جهت بنای این نوشته بر اختصار بیان آنها به زمانی دیگر موکول می گردد.
واقعه ای مهم در زندگی خدیجه کبری سلام الله علیها
هنگامی که درد زایمان به سراغ ایشان آمد، به واسطه فرستاده ای از زنان قریش یاری طلبید. زنان قریش با سرزنش ایشان که به سخن ما اعتنا نکردی و با یتیم ازدواج کردی، استمداد ایشان را رد کردند. در این هنگام چهار زن بلند قامت وارد اتاق شدند. آنها خود را این گونه معرفی کردند: ساره ( همسر حضرت ابراهیم علیه السلام ) آسیه ( همسر فرعون ) مریم ( مادر حضرت عیسی علیه السلام) و کلثم ( خواهر حضرت موسی علیه السلام ). آنها گفتند: ما از سوی خداوند برای کمک به شما و بشارت به قدوم فرزندتان آمده ایم، در این فرزند و نسل او برکت قرار داده شده است (13).
این اتفاق از عنایت خداوند متعال به خدیجه کبری علیهاالسلام حکایت دارد. وقتی همه از یاری ایشان سرباز زدند فرستادگان الهی نصر خداوند را برای وی به ارمغان آوردند و معلوم ساختند که إن تنصروا الله ینصرکم (14).
حسادت ها
عایشه نقل کرده است که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) از خانه بیرون نمی رفت مگر آنکه خدیجه (علیهاالسلام) را یاد می کرد و بر او به خوبی و نیکی مدح و ثنا می فرمود. روزی از روزها غیرت مرا گرفت و گفتم: خدیجه (علیهاالسلام) پیرزنی بیش نبود و خدا بهتر از او را به شما عوض داده است. پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) غضبناک شد به طوری که موهای جلوی سرش از خشم تکان می خورد، سپس فرمود: نه به خدا، بهتر از او را خدا به من عوض نداده است، ایمان آورد وقتی مردم کافر بودند، مرا تصدیق کرد زمانی که مردم مرا تکذیب کردند، در اموال خود با من مواسات کرد وقتی مردم مرا محروم ساختند و خدا از او فرزندانی روزی من کرد و از زنان دیگر محروم فرمود (15).
در منابعی هم آمده که عایشه پس ازاین اتفاق با خود چنین گفت:
و الله لا أذکرها بسوء أبدا (16).
سوگند به خدا که هیچ گاه او را به بدی یاد نخواهم کرد.
احترام رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم
روی عن أنس قال: کان النبی (صلی الله علیه وآله وسلم) إذا اتی بهدیة قال: إذهبوا إلی بیت فلانة فإنها کانت صدیقة لخدیجة إنها کانت تحبها (17).
این گونه بود که هرگاه برای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) هدیه ای آورده می شد، می فرمودند: این را برای فلان خانم ببرید او دوست خدیجه بود و ایشان را دوست می داشت.
لطف خداوند به خدیجه کبری سلام الله علیها
1- جبرییل سلام الله علیه به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم عرض کرد:
یا محمد هذه خدیجة قد أتتک فاقرأها من ربها السلام و بشرها ببیت فی الجنة من قصب لا صخب فیه و لا نصب (18).
ای محمد (صلی الله علیه و آله وسلم)! این خدیجه ( علیها السلام ) است که نزد تو می آید. به او از جانب خداوند سلام برسان و او را بشارت ده به خانه ای در بهشت از جواهر که نه ناله ای در آن است و نه رنجی.
2- پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم به خدیجه کبری سلام الله علیها فرمودند:
یا خدیجة ... إن الله عزوجل لیباهی بک کرام الملائکة کل یوم مرارا (19).
ای خدیجه! خداوند عزوجل در هر روز چندین بار نزد فرشتگان بلند مرتبه اش به وجود تو مباهات می کند.
امثال این موارد فراوان است و همگی از مقام والای خدیجه کبری سلام الله علیها نزد خداوند متعال حکایت می کند.
سرانجام
چهارده قرن از آن روزها می گذرد. جامعه مسلمین افراد سخت کوش فراوانی به خود دیده است اما نام خدیجه کبری علیهاالسلام نامی است که درخششی خاص دارد. زحمات این بانوی گران قدر نباید از یادها و خاطره ها محو گردد. هرچند مزارایشان در مکه (قبرستان حجون ) همچون مزار فرزندان معصومشان علیهم السلام در بقیع به تیغ نادانی وهابیت تخریب گردیده است، اما نام و یاد آنها در دلهای همه سرسپردگان انسانیت و شرافت و خدمت جاودانه خواهد ماند.
پی نوشت ها:
1- الروض الأنف، ج 1، ص 213
2- حلف الفضول: پیمانی بود که در آن قبایلی از قریش متعهد شدند مظلومی در مکه نیابند مگر آنکه حق اورا بستانند .
3- سیره ابن هشام ، ج1، ص 141
4- بحارالأنوار ، ج 16، ص 22
5- ام المومنین خدیجة الطاهرة ، ص 15
6- بحارالأنوار، ج 16، ص 65
7- سفینة البحار، ج 16، ص 279
8- نهج البلاغة، خطبه قاصعه
9- ام المومنین خدیجة الطاهرة، ص 32
10- بحارالأنوار، ج 16، ص 10
11- مناقب خدیجة الکبری، مقدمه، ص 3
12- امالی شیخ طوسی، ص 468
13- امالی صدوق، ص 470
14- سوره محمد، آیه 7
15- اسدالغابة، ج 5، ص 436
16- تذکرة الخواص، ص 303
17- سفینة البحار، ج 1، ص 380
18- تذکرة الخواص، ص 302
19- بحارالأنوار، ج 16، ص 78