ببینید این موضوع خیلی موضوع پیچیده ای هستش مخصوصا توی ایران. بخاطر یسری اشتباهات سیستم آموزشی و طرز فکر خیلی از بچه ها. خیلیا هستن از ترس پدر و مادرها میخونن، خیلی ها هستن دقیقا برعکس از ترس پدر و مادرها نمیخونن. خیلیا میان سر کلاس فقط برای مسخره بازی و خوش گذرونی. خیلیا هم واقعا میخونن و دوست دارن. ولی این همه هدف هست. کدومش به جایی میرسه؟
کسی که از ترس پدر و مادر میخونه نمیتونه علاقشو تا وقتی خودش بخواد دنبال کنه، چون به احتمال خیلی زیاد پدر و مادر برای رشتش هم نقشه دارن و مجبورش میکنن. اونایی که عاشق درسن هم دو نوع هستن: یسریشون تظاهر به عاشق درس بودن دارن که درواقع پی به دلشون گذاشتن برای مدرک و یسریشونم واقعا عاشق درس هستن که دوست ندارن مثه طوطی ها فقط یچیزیو حفظ کنن و یک سال نشده یادشون بره. برای نوع اول باید بگم توی دنیا مدرک خیلی درصد کمی مهمه. الان معیار اصلی دانش فنی و اخلاق هستش. در منظور اصلی یعنی کسی که بتونه از اون چیزی که خونده استفاده کنه. نه مثه طوطی تو تحصیل بوده باشه و الانم چیزی یادش نیاد.
حالا اینا دو نمونه بودن که من از نظر خودم گفتم به کجا میرسن. ولی انقدر نمونه هست که من اگه بخوام همرو بگم تا صبح فردا هم تموم نمیشه ولی درکل میشه گفت معیار اصلی برای موفقیت تحصیل نیست. یسریا درس میخونن ولی قربون نخوندن
مگه زاکربرگ نبود که از دانشگاه انصراف داد. الان میتونه با داراییش همه ی مارو بخره و در راه خدا آزاد کنه ولی یسریام هستن واقعا از درس استفاده میکنن. مثلا فکر میکنین انیشتین خیلی مدرک داشته که تونسته یکی از معروف ترین دانشمند های دنیا بشه. نه بابا! انیشتین قبل از اینکه دیپلم بگیره خودش به عمد کاری کرد که اخراج بشه و به نوعی از آلمان در رفت. چون سیستم آموزشیه بد جور فجیعی داشت
اینم تصویری ناب از استاد انیشتین
زمان انیشتین توی آلمان بیشتر مدارس باید زبان یونانی و لاتین یاد میگرفتن. تا کلاس هفتم فیزیک نداشتن. کسی حق نداشت از مدرسه انتقاد کنه و همچی باید حفظ میشد و اصلا درک مطلب مهم نبود. خب ولی چجوری انیشتین تونست بهترین بشه؟ راه خودشو کشید و اون جوری که میخواست بود. چه اونا قبول کنن چه نکنن. پس انیشتین با استقلال خودش به اینجایی که هست رسید. زیر بار حفظیات نرفت و نشست یاد گرفت، از اون مدرسه خودشو اخراج کرد ولی عمرا کسی از ماها از این جرعتا داشته باشیم و… برای همینه که حالا E=mc² رو میشنوی تن و بدنت میلرزه. چون این انیشتینه 👏
پس هیچ وقت هدف اصلیتو درس قرار نده. هدفتو این قرار نده که بشینی انقدر تست بزنی تا کنکور رو قبول بشی. اینا چیزیایی هست که مجبوریم تو همه جا قبول کنیم ولی تویی که باید تغییر رو ایجاد کنی. اول بشین و خودتو تغییر بده، طرز فکرتو عوض کن و بعد اینکه خودت آدم شدی بیا سراغ دنیا. اون موقع هست که میتونی کسی بشی که میتونه بدونه درس هم بهترین باشه.
سعیت بر این نباشه که بخوای مبصر کلاس باشی. مگه چه چیزی بهت میده؟ سعی کن جدا از درس به چیزایی که دوسشون داری فکر کنی. انجامشون بده. رزومشون کن. وقتی اینکارارو انجام دادی درسم به دردت میخوره. ولی اگه مثه طوطیا بشینی و جمله و کلمه حفظ کنی و بعدم یه امتحان زپرتی بدیو بری کلاس بالاتر بدردت نمیخوره. پس فردا حتی نمیتونی یه ضرب دو رقمی انجام بدی. حتی نمیتونی یه جملرو بدون غلط بخونی.
در کل هدفم از این مطلب این بود که یسری از هدف هایی از تحصیل رو بگم و اینم بگم که چجوری میشه از درس و مدرسه هم به خوبی استفاده کرد. حالا دیگه همچیز به ماها بستگی داره. تا ببینیم چند نفرمون میتونن به آدمایی مثل انیشتین یا زاکربرگ برسن. تو هدفت از درس خوندن و تحصیل چیه و چجوری پیش میبریش؟
اصولاً تمام انسانها با ملاحظه هدفی که دارند به چهار گروه تقسیم میشوند:
1. گروهی اهداف قابل وصول و منطقی دارند، این گروه از انسانها پیروز هستند؛ زیرا با توجه به موقعیت، امکانات و تواناییهای خود گام برمی دارند و در زندگی هدفهایی را مشخص میکنند و با برنامه به هر یک نزدیک میشوند. آنها برای هر دقیقه ارزش قائلند و هرگز وقت خود را بیهوده نمیگذرانند، هر روز میدانند به کجا میروند و چه کاری باید انجام دهند؛ برنامه ماهیانه و سالیانه آنها نیز در تعقیب هدفهایی که مشخص کردهاند روشن است.2. گروهی، اهدافی خارج از توانایی و امکانات خود در نظر میگیرند که رسیدن به آن اهداف برای آنان غیرممکن است. آیا به نظر شما با تفنگی که دویست متر برد دارد میتوان به هدفی که در سیصد متری است شلیک کرد!؟ هرگز ممکن نیست. به قول قدیمیها، برداشتن سنگ بزرگ نشانه نزدن است.
3. گروهی نیز اهدافی بسیار کوچک انتخاب میکنند، این گروه از تواناییهایی که خداوند به همه انسانها داده است غفلت کرده و آن گونه که باید خود را نشناختهاند. آنها دایره فعالیتهایشان را محدود ساخته و کمتر از امکانات واستعداد های خود بهره میبرند.
4. گروهی هیچ هدف سازنده و خوبی را در زندگی دنبال نمیکنند. آنان افرادی هستند که نمیدانند برای چه زندگی میکنند و در مقابل زندگی چه مسئولیتهایی دارند. این گروه در برابر حوادثی که برایشان اتفاق میافتد کم طاقت هستند و خیلی سریع خود را میبازند. آنها هرگز توانایی حل مشکلات و مبارزه با سختیها را ندارند.
هدف گیری مثبت به انسان قدرت ایستادگی و مبارزه با مشکلات را میدهد.
هدفدار بودن، توانایی های فرد را افزایش می دهد و او را به حرکت وامی دارد.
هدف دار بودن، اندیشه را فعال میکند و به کارها جهت میدهد. هدف مانند بادبان کشتی است که انسان را از میان امواج سرگردان میرهاند. انسان بی هدف، همچون کشتی بدون بادبان است.
هدف داری به انسان انگیزه میدهد و فعالیتها را هماهنگ میکند.
هدف داری شما را در یادگیری کمک میکند و فرایند آموختن را آسانتر و سریعتر میسازد.
هدف گیری خوب، علاقه شما را نسبت به تحصیل افزایش میدهد. میل و رغبتی فراوان درشما ایجاد میکند. اگر دانش آموزان موفق را مورد مطالعه قرار دهید خواهید دید که آنها هدفهای ویژه ای را دنبال کردهاند.
بنابراین، هدفدار بودن، کلیدی است که میتواند عمده اشکالات دانش آموزان را در زمینه یادگیری حل کند. بررسی وضعیت دانش آموزان نشان میدهد که وقتی حین تحصیل هدفی برای خود انتخاب میکنند، نمرات درسی آنها بلافاصله بالا میرود. در واقع مشکل دانش آموزانی که نمرات پایین می آورند و دانشجویانی که دلسرد از تحصیل میشوند و دانشگاه را ترک میکنند، اینست که واقعاً نمیدانند برای چه درس میخوانند؟
تعیین هدف، یکی از مهمترین علل موفقیت شماست که باید به دقت انجام گیرد و به هر میزان اهدافی که در نظر گرفتهاید برایتان با ارزش و مهم باشد، انگیزه ای را در شما ایجاد میکند، نیرومندتر و پرانرژیتر خواهد بود. پس سعی کنید اهدافی در نظر بگیرید که هیچ گاه در انتخاب آنها اشتباه و خطا نکرده و همواره سودآور باشند.
پیشنهادات:
با توجه به تمام موارد گفته شده پیشنهاد میکنیم که بکوشید برای خدا درس بخوانید و برای او مشکلات تحصیل را تحمل کنید. برای خدمت به همنوعان وجهت بهتر ساختن زندگی تلاش کنید.چنانچه حضرت محمد (ص) میفرمایند: «هر که دانش را براى خدا بیاموزد، به هیچ بابى از آن نرسد مگر این که بیش از پیش، خود را حقیرتر بیند، با مردم افتادهتر شود، ترسش از خدا بیشتر گردد و در دین کوشاتر شود. چنین کسى از علم بهرهمند مىشود. امّا کسى که دانش را براى دنیا و منزلت یافتن نزد مردم فرا گیرد، به هیچ بابى از آن نرسد مگر این که خود بزرگ بینتر شود و بر مردم بیشتر بزرگى فروشد و از خدا بیشتر غافل شود و از دین بیشتر فاصله گیرد. چنین کسى از دانش سود نمىبرد.» (روضه الواعظین : 16 منتخب میزان الحکمة : 400)
آری، وقتی هدف برای شما مشخص شد، دیگر درنگ نکنید. بلکه بکوشید تا از میان راههای مختلف بهترین راه نیل به آن را انتخاب نمایید و با برنامه ریزی و پشتکار دست به کار شوید. مطمئن باشید آنچه شما در ذهن دارید و به آن فکر میکنید مهم است و قطعاً بر جریان زندگیتان اثر میگذارد. پس هوشمندانه عمل کنید، تفکرات مثبت و سازنده در ذهنتان ایجاد نمایید و آن را پرورش دهید. به آن چه به عنوان هدف در نظر گرفتهاید بیندیشید و آنها را در دفترچه اهدافتان بنویسید؛ در صورت لزوم به آن مراجعه نمایید وبا خود زمزمهاش کنید. آن وقت خواهید دید که فعالیتهای شما در جهت هدفهایتان پیش خواهد رفت.
هدف گذاری درسی و تحصیلی یکی از نخستین و مهمترین مراحل برای رسیدن به موفقیت تحصیلی و بهبود عملکرد شماست. اما زمانی که از هدف گذاری نام برده میشود، بسیاری از دانش آموزان نمی دانند که چکار باید انجام دهند.
مراحل انجام درست هدف گذاری درسی
انواع هدف گذاری درسی را بشناسید
اگر برای درس خواندن انگیزه ندارید، بدانید که در این راه تنها نیستید. این مشکل بسیاری از دانش آموزان است. اینکه در زمان مطالعه کردن به اهداف خود فکر کنید به این معنی نیست که به خودتان فشار بیاورید تا همین الان به اهداف بلندمدتی که دارید برسید.اصلا منطقی و واقع بینانه نیست که بخواهید هر روز قدم های بزرگ در راه رسیدن به هدف بردارید. به یاد داشته باشید که رسیدن به اهداف بزرگ از طریق برداشتن قدمهای کوچک ممکن خواهد شد.
اصلاح این مدل ذهنی به شما کمک میکند تا با مشخص کردن گامهای کوچک تا حدود زیادی استرس هدف بزرگ را کاهش دهید. پس باید بدانید که ۳ نوع هدف گذاری تحصیلی وجود دارد که باید برای یک سال تحصیلی آنها را در نظر داشته باشید:
هدف گذاری بلندمدت: اصلیترین هدفی که میخواهید در آن سال تحصیلی به آن برسید: مثلا کسب معدل کل ۱۸ و بالاتر
هدف گذاری میان مدت: اهدافی که میخواهید در پایان میانترم به آنها برسید: مثلا کسب معدل ۱۸.۵ در امتحانات میان ترم
هدف گذاری کوتاه مدت: کارها و اقداماتی که باید طی هفته و روزانه انجام دهید: مثلا کسب نمرهی بالای ۱۷ در امتحانات هفتگی
عامل انگیزشی شما برای دستیابی به هدف درسی آخر سال در واقع اهداف کوتاهمدت (کوچکترین قدم) هستند که تعیین میکنید. فکر کردن به تصویر بزرگتر (اهداف میان مدت و بلندمدت) بر روی ذهن شما تاثیر منفی خواهد داشت. چرا که فکر میکنید با انجام این کارهای کوچک نخواهید توانست به آن هدف بزرگ دست پیدا کنید ولی واقعیت این است که هر درس و امتحانی که با موفقیت پشت سر بگذارید شما را یک قدم به رسیدن به هدف اصلی نزدیکتر کرده است.
خصوصیات هدف گذاری تحصیلی
هنگام هدف گذاری درسی و تحصیلی باید یک سری از موارد را به یاد داشته باشید و رعایت کنید تا در مسیر درست قرار بگیرید. پس نیاز است بدانید که هدف گذاری تحصیلی چه مشخصاتی دارد؟ لیست زیر اصلیترین خصوصیات تعیین هدف درسی است:هدف باید
مشخص و واضح باشد: مثلا اینکه بگویید در فلان امتحان نمرهی خوبی بگیرم، منظور از واژهی “خوب” مشخص و واضح نیست. باید دقیقا مشخص کنید که خوب یعنی چه؟ پس تعیین هدف به صورت مبهم ممنوع! بهتر است مثال را اینگونه بازنویسی کنیم: در فلان امتحان حداقل نمرهی ۱۷ میگیرم.قابل اندازه گیری باشد: قابل اندازه گیری بودن هدف کمک میکند تا ابهامات ذهنی برطرف شوند. شما باید بتوانید بین وضعیت فعلی و وضعیتی که میخواهید به آن برسید یک فاصله و معیاری در نظر بگیرید. همچنین باید واحد زمان را نیز در نظر بگیرید. برای مثال میخواهم ترازم در امتحان بعدی که ۱۵ روز دیگر است ۱۰۰۰ واحد افزایش داشته باشد. (هدف: ۱۰۰۰ واحد افزایش تراز طی ۱۵ روز)
واقع بینانه باشد: بلندپروازی ممنوع! بلندپروازی در هنگام هدف گذاری شما را از واقعیت دور کرده و بی انگیزه میکند. باید قدم به قدم پیشرفت کنید. اگر ساکن تهران باشید و بخواهید به اصفهان بروید، باید ابتدا وارد خیابان شوید. نباید انتظار داشته باشید که پس از خروج از منزل بلافاصله به مقصد رسیده باشید.
پس از تعیین هدف چکار باید بکنم؟
همانطور که گفته شد، تعیین هدف درسی نخستین قدم است. در مرحلهی بعد باید برای گامهای کوچکی که گفته شد، برنامه ریزی کنید و یک نقشهی راه ترسیم کنید.
منبع: سایت ویرگول
سایت تبیان
سایت عصر علم