آيا واقعا «هيچكس تنها نيست!»؟
نويسنده: هومن كبيري پرويزي
انتخابات و هياهوي قبل و بعد از آن به پايان خود نزديك ميشود. در بين تمامي اخبار مربوط به اين رويداد مهم، براي يك خبرنگار فناوري اطلاعات مانند اينجانب، شايد بتوان مهمترين اتفاق مرتبط! با اين امر را قطع خدمات پيامك اپراتورهاي تلفن همراه به مدت 20 روز، قطع سرويسGPRS از 21 خرداد ماه تا زمان نگارش اين ستور در روز 20 تير ماه 1388 و نيز اختلال شديد و گهگاه قطع سرويس مكالمه تلفن همراه در روزهاي پس از برگزاري انتخابات دانست. عليرغم پيشبيني ستاد انتخاباتي برخي كانديداها مبني بر قطع سرويس پيامك در روز انتخابات، اين پيش بيني با تكذيب مقامات مسئول مواجه گرديد. عصر روز پنج شنبه مورخ 21 خردادماه، زماني كه سرويس پيامك قطع شد ابتدا نظرات رسمي، دال بر اختلال فني در اين سرويس بود. رفته رفته و در روزهاي آتي واكنش سخنگويان رسمي بيشتر به نوعي وقتكشي و در برخي موارد به استهزاي سؤال كنندگان بيشتر شبيه بود.
قطع سرويس پيامك بيشتر از اينكه مشتركين عادي تلفن همراه را گرفتار كند، موجب اختلال شديد در كار شركتها و نهادهايي شد كه از اين سرويس براي استفادههاي تجاري استفاده ميكردند؛ مانند انتقال اطلاعات مكاني از طريق پيامك براي موقعيت يابي وسايط نقليه عمومي و باربري در سطح جادههاي كشور. برآورد خسارات وارد شده به اين دسته از كاربران كار بسيار دشواري است و در حوصله اين مقاله نيست و هنوز مشخص نيست چه نهادي بايد اين خسارت را جبران نمايد.
در نبود هيچ پاسخ متقن و قابل قبولي براي اين اختلالات، گمانه زنيهاي گوناگون براي دلايل اصلي اين رويداد از مواردي شبيه به ادعاي تكذيب شده ستادهاي انتخاباتي تا احتمال قطع اين سرويسها به دلايل امنيتي، كه تمامي اين دلايل لااقل براي بخش عمده اي از جامعه چندان موجه به نظر نميرسد، انجام گرفته است. همچنين بايد به اين نكته اشاره كرد كه دليل اين امر هر چه باشد به نظر ميرسد مشتركين شبكه تلفن همراه به دليل عدم دريافت پاسخ درخور و حتي به شوخي گرفتن اين امر توسط بلندپايهترين مقام مسئول در اين زمينه، تا حد زيادي از اين رويداد خشمگين بوده و حقوق خود را پايمال شده ميدانند.
به عنوان ديگر جنبه قابل ذكر اين رويداد بايد گفت عدم دسترسي به امكانات ارتباطي اگر چه در روزهاي نخست موجب بلاتكليفي و سرگرداني بسياري از كاربران عادي گرديد، ولي رفته رفته موجب كاهش وابستگي عامه به استفاده از اين تكنولوژيها و به عبارت ديگر عادت كردن آنها به نبود وسايل ارتباطي گرديد و روشهاي سنتي مانند استفاده از تلفنهاي عمومي و ثابت و حتي مراجعه حضوري به مخاطب، جايگزين تكنولوژيهاي مرسوم هزاره سوم، براي كساني شد كه برخلاف شعار تبليغاتي بزرگترين اپراتور تلفن همراه كشور، "تنها" مانده بودند.
ترك عادت كاربران در استفاده از سرويسهاي تلفن همراه تا آنجا پيش رفته است كه با وجود وصل سرويس پيامك از دهم تيرماه استفاده از اين سرويس به ميزان زيادي كاهش يافته است. اين كاهش حتي در استفاده از سرويس مكالمه تلفن همراه هم كاملا مشهود است.
بايد توجه داشت كه دليل اين كاهش چه قهر مشتركين باشد و چه از سر افتادن عادت آنها نتيجه اين عمل بيشتر از همه به زيان اپراتورهاي تلفن همراه است و براي جلوگيري از زيانهاي سنگينتر دستاندركاران، بايد با احترام به افكار عمومي و رعايت حقوق مصرفكنندگان ضمن ارائه پاسخي شايسته براي آنان و مطالباتشان به جبران خسارتهاي وارده، به ويژه در مورد كاربران تجاري اقدام نمايند.
منبع:نشريه دنياي کامپيوتر و ارتباطات ،شماره 80
/س
قطع سرويس پيامك بيشتر از اينكه مشتركين عادي تلفن همراه را گرفتار كند، موجب اختلال شديد در كار شركتها و نهادهايي شد كه از اين سرويس براي استفادههاي تجاري استفاده ميكردند؛ مانند انتقال اطلاعات مكاني از طريق پيامك براي موقعيت يابي وسايط نقليه عمومي و باربري در سطح جادههاي كشور. برآورد خسارات وارد شده به اين دسته از كاربران كار بسيار دشواري است و در حوصله اين مقاله نيست و هنوز مشخص نيست چه نهادي بايد اين خسارت را جبران نمايد.
در نبود هيچ پاسخ متقن و قابل قبولي براي اين اختلالات، گمانه زنيهاي گوناگون براي دلايل اصلي اين رويداد از مواردي شبيه به ادعاي تكذيب شده ستادهاي انتخاباتي تا احتمال قطع اين سرويسها به دلايل امنيتي، كه تمامي اين دلايل لااقل براي بخش عمده اي از جامعه چندان موجه به نظر نميرسد، انجام گرفته است. همچنين بايد به اين نكته اشاره كرد كه دليل اين امر هر چه باشد به نظر ميرسد مشتركين شبكه تلفن همراه به دليل عدم دريافت پاسخ درخور و حتي به شوخي گرفتن اين امر توسط بلندپايهترين مقام مسئول در اين زمينه، تا حد زيادي از اين رويداد خشمگين بوده و حقوق خود را پايمال شده ميدانند.
به عنوان ديگر جنبه قابل ذكر اين رويداد بايد گفت عدم دسترسي به امكانات ارتباطي اگر چه در روزهاي نخست موجب بلاتكليفي و سرگرداني بسياري از كاربران عادي گرديد، ولي رفته رفته موجب كاهش وابستگي عامه به استفاده از اين تكنولوژيها و به عبارت ديگر عادت كردن آنها به نبود وسايل ارتباطي گرديد و روشهاي سنتي مانند استفاده از تلفنهاي عمومي و ثابت و حتي مراجعه حضوري به مخاطب، جايگزين تكنولوژيهاي مرسوم هزاره سوم، براي كساني شد كه برخلاف شعار تبليغاتي بزرگترين اپراتور تلفن همراه كشور، "تنها" مانده بودند.
ترك عادت كاربران در استفاده از سرويسهاي تلفن همراه تا آنجا پيش رفته است كه با وجود وصل سرويس پيامك از دهم تيرماه استفاده از اين سرويس به ميزان زيادي كاهش يافته است. اين كاهش حتي در استفاده از سرويس مكالمه تلفن همراه هم كاملا مشهود است.
بايد توجه داشت كه دليل اين كاهش چه قهر مشتركين باشد و چه از سر افتادن عادت آنها نتيجه اين عمل بيشتر از همه به زيان اپراتورهاي تلفن همراه است و براي جلوگيري از زيانهاي سنگينتر دستاندركاران، بايد با احترام به افكار عمومي و رعايت حقوق مصرفكنندگان ضمن ارائه پاسخي شايسته براي آنان و مطالباتشان به جبران خسارتهاي وارده، به ويژه در مورد كاربران تجاري اقدام نمايند.
منبع:نشريه دنياي کامپيوتر و ارتباطات ،شماره 80
/س