درونگرایی چیست؟
درونگرایی یکی از اصلی ترین خصوصیات شخصیتی است که در بسیاری از نظریه های شخصیتی تعریف می شود. افرادی که درون گرا هستند اغلب به جای دنبال کردن یک محرک از بیرون ، متمایل به درون خود هستند یا بیشتر روی افکار ، احساسات و خلق و خو های درونی خود متمرکز اند.درونگرایی معمولاً به عنوان بخشی از یک زنجیره در کنار برونگرایی مشاهده می شود. درون گرایی یک انتهای طیف را نشان می دهد ، در حالی که برونگرایی نشان دهنده انتهای دیگر آن است.
اصطلاحات درونگرایی و برونگرایی به واسطه ی Carl Jung محبوبیت یافت و بعد ها به بخشهای اصلی نظریه های برجسته دیگر از جمله نظریه شخصیتی 5 بزرگ تبدیل شد ( درمورد 5 بزرگ بیشتر بدانید ). بُعد درونگرایی-برونگرایی نیز یکی از چهار زمینه ای است که توسط شاخص Myers-Briggs Type (MBTI) مشخص شده است ( درمورد شاخص myers-briggs بیشتر بدانید ). طبق بسیاری از نظریه های شخصیتی ، هر کس درجاتی از درون گرایی و برونگرایی را دارد. با این حال، مردم اغلب به یکی از این جهات متمایل می شوند.
درونگرا ها تمایل دارند ساکت تر ، کم حرف تر و بیشتر درون نگر باشند. بر خلاف برون گرایانی که از تعاملات اجتماعی انرژی می گیرند ، افراد درونگرا مجبورند در موقعیت های اجتماعی انرژی زیادی مصرف کنند. افراد درونگرا اغلب بعد از شرکت در مهمانی یا گذراندن وقت در گروه زیادی از افراد، به وسیله ی گذراندن یک دوره زمانی تنهایی ، به “شارژ شدن مجدد” نیاز پیدا می کنند.1
خصوصیات یک فرد درونگرا
در زیر برخی از ویژگی های بارز قطب شخصیتی برونگرایی را با هم مرور می کنیم:آنها ترجیح می دهند که زمان هایی را به تنهایی و خلوت با خود اختصاص دهند
تنها ماندن در خانه، چیزی نیست که یک درونگرا از آن اجتناب کند، بلکه با آغوش باز آن را می پذیرد و از تنهایی شدن با خود لذت می برد. این تایم های اختصاصی و گاه و بی گاه در انزوا به سر بردن، برای سلامت و شادمانی یک فرد درونگرا بسیار حیاتی و با اهمیت است. او به هر صورت از تنهایی خود لذت می برد، چه ان را به استراحت بگذراند و چه فعالیت خاصی انجام دهد.درونگراها، از مطالعه و کتاب خواندن، باغبانی و پرورش گل و گیاه، ساختن صنایع دستی، نوشتن، تماشای فیلم و هر کار دیگری که در تنهایی انجام می شود، لذت می برند.
انرژی آنها در تعاملات اجتماعی تحلیل می رود
در حالی که یک فرد برونگرا، به سختی می تواند از پذیرفتن دعوت به یک مهمانی در آخر هفته چشم پوشی کند، درون گراها در این مواقع به میزان انرژی خود نگاه می کنند و اگر چندان سرشار از انرژی نباشند، ترجیح می دهند که آخر هفته شان را در تنهایی سپری کرده تا بتوانند باتری درونی شان را مجددا شارژ کنند.این امر به این معنا نیست که غالبا تمام درون گراها از رفتن به مهمانی و دورهمی اجتناب می کنند، بلکه آنها هم از دورهمی و بودن در جمع دوستان و آشنایان به اندازه برون گراها لذت می برند، اما موضوع این است که آنها در پایان مهمانی ها، به شدت دچار حس خالی و بی انرژی شدن هستند و برای بازکسب این انرژی، چاره ای ندارند جز این که از جمع گریخته و به خلوت خود پناه ببرند.
ترجیح می دهند که به تنهایی کار کنند
اگر از کارهای تیمی و گروهی بیزار هستید و این قبیل کارها به نظرتان بسیار خسته کننده می رسد، به احتمال زیاد شما یک درونگرا هستید.درونگراها زمانی به بهترین نحو کاری را پیش می برند که آن کار را به تنهایی انجام دهند. در واقع تنهایی و انزوا به آنها این امکان را می دهد تا عمیقا بر روی کار خود متمرکز شده و آن را با کیفیت بهتر به انجام رسانند. نه این که درونگراها مطلقا نتوانند با دیگران کار کنند، بلکه آنها معمولا ترجیح می دهند که تنها کار کنند، تا این که بخواهند کاری را از جنبه گروهی و اجتماعی هدایت کرده و پیش ببرند.
تعداد کمی دوست صمیمی و نزدیک دارند و همین برایشان مطلوب است
تعداد دوستانی که درون گراها برای خود برمی گزینند، چندان زیاد نیست. اما این موضوع هرگز به این معنی نیست که آنها توانی لازم را برای دوست یابی ندارند و یا ارتباط اجتماعی شان ضعیف است.واضح است که این افراد نیز معاشرت و شناخت دیگرانرا دوست دارند، اما در عین حال، ترجیح می دهند که دایره دوستانشان محدود باشد. در واقع آنها کیفیت دوستی را به کمیت تعداد دوستان ترجیح می دهند.
بر اساس مطالعه ای که در این زمینه صورت گرفته است، کیفیت دوستی برای این افراد، کلید شادمانی و رضایت است.
آنها درون نگر و کنجکاو هستند
اگر شما یک درونگرا باشید، ممکن است درباره اقداماتی که خیال دارید انجام دهید، خیلی قبل از انجام آنها به تفکر و تعمق بپردازید و پیش از ایجاد هر تغییری، تمام جوانب آن را به دقت بسنجید.تفکرات درونی در افراد درونگرا، دارای روند و پروسه بسیار فعال است. درونگراها خود را وقف علایق خود می کنند و در زمینه علاقه مندی هایشان، به دنبال کسب آگاهی هرچه بیشتر و آمادگی هرچه تمام تر هستند.
دیگران معمولا آنها را به حواس پرتی و نداشتن تمرکز متهم می کنند
درونگراها معمولا برای فرار از موقعیت نامطلوبی که در آن قرار گرفته اند، ذهن خود را از فضا و مکان حاضر منحرف کرده و به چیزهای دیگر معطوف می کنند.اگر درونگرا باشید، ذهن شما ممکن است به طور اتوماتیک، این روش را برای خلاص شدن از موقعیت هایی که در آنها احساس راحتی نمی کنید، به کار بگیرد. اما از نگاه دیگران، چنین به نظر می رسد که شما نمی توانید روی موضوع مورد بحث آنچنان که باید متمرکز شوید.
نوشتن را به صحبت کردن ترجیح می دهند
یک فرد درونگرا، همواره با نوشتن درباره احساسات و ایده های خود راحت تر است تا حرف زدن درباره آنها. به خصوص زمانی که آمادگی لازم را برای صحبت کردن در خود حس نمی کند.اگر شما هم درونگرا هستید، حتما ترجیح می دهید که در یک گفتگو، پیش از پاسخ دادن به پرسش های طرف مقابل، درباره آن خوب فکر کنید، چرا که در واقع سبک و شیوه برقراری ارتباط برای شما بر پایه ملاحظات و توجه ویژه به موضوعات بنا شده است. به خصوص هنگامی که پای تصمیم گیری در میان باشد.
درونگراها برای این که بتوانند در مورد موضوعی خاص، با اطمینان لازم به بحث و گفتگو بنشینند، حتما باید از قبل تمام گزینه ها و انتخاب های موجود را بررسی کنند. بنابراین آنها به زمان بیشتری احتیاج دارند.
آنها موضوعات را بیشتر «احساس» می کنند
طبق مطالعات و بررسی های صورت گرفته، تشخیص افسردگی در افراد درونگرا بیشتر صورت می گیرد. تحقیقات نشان می دهد از آنجا که ممکن است درونگراها به اندازه برونگراها از شادی برخوردار نباشند، این موضوع که میزان افسردگی در آنها بیشتر است، می تواند به گونه ای صحت داشته باشد.علت این امر که چرا درونگراها رضایت و شادمانی زیادی از خود بروز نمی دهند، نامشخص است. اما این موضوع تا حد زیادی به شیوه نگرش و شناخت آنها از مقوله شادی مربوط است.
درونگراها از کیفیت روابط و دوستی های خود و همچنین احساسات و عواطف انسانی از جمله شادی، انتظارات بیشتری نسبت به سایر افراد دارند. بنابراین رسیدن به سطح مطلوبی از شادی چنان که مورد نظر آنها است، و در نتیجه داشتن رضایت دائمی برای آنان کمی دشوار تر خواهد بود.2
علت درونگرایی چیست؟
مهمترین دلیلی که برای درونگرا بودن مطرح میشود، نقش فیزیولوژی و هورمونهای بدن است. روشی که بدن شما به محیط خارج پاسخ میدهد نقش مهمی در تعیین سطح برون گرایی و درونگرایی شما دارد. شبکهای از نورونها در مغز هستند که مسئول تنظیم مقادیر آشفتگی مثل خواب و بیداری، تحریکپذیری و مقابله با تهدیدات است. این سیستم در افراد درونگرا سطح تحریک پذیری پایینتری دارد.یعنی نسبت به برونگراها، راحتتر تحریک میشوند. مثلا فرد برونگرا برای اینکه به تحریک برسد باید میزان بالایی از محرکها وارد بدنش شود، اما درونگراها با محرکهای کمتری به این بی قراری میرسند و اطلاعات بیشتری از محیط میگیرند. به همین دلیل سعی میکنند از محیطهای تحریک آمیز دوری کنند. تربیت خانواده، تجربیات شخصی، جو محیط و ژنتیک نیز از دیگر دلایل درون گرا بودن است.3
نحوه رفتار با درون گراها
درونگرایی خود یک ویژگی است، نه اختلال. درست مثل چپ دست بودن که ممکن است در برخی از جایگاهها برای شما دشواری ایجاد کند اما کاملا عادی است و باید پذیرفته شود. واژههایی مثل گوشه گیر، افسرده، خجالتی، جمع گریز یا مضطرب به اشتباه برای درونگراها استفاده میشود و آنها را آزرده میکند.درونگرایی اختلال نیست. کاری که شما باید بکنید این است که آنها را بپذیرید، به تنهایی آنها احترام بگذارید و با اصرار یا کنایه، سعی نکنید که خلوت آنها را به هم بزنید. همچنین درونگرایی در شخصیتهای اسکیزوئید، بخشی از وجود آنها محسوب میشود. با اطلاع از نحوه برخورد با شخصیت اسکیزوئید نیز میتوانید راحت تر با او کنار بیایید.3
پینوشتها
1.www.darmankade.com
2.www.salamati24.com
3.www.honarehzendegi.com