هماهنگي مهر و قهر با جمال و جلال

چون خداوند بسيط الحقيقه است وهيچ گونه كثرت و تعدد در او راه ندارد، لذا اوصاف ذاتى وى عين ذات او بوده، چنانكه عين هم‏اند. بنابراين اسماى حسناى او همگى آيت همان ذات و يكتاست؛ يعنى هر اسمى همه كمالهاى ذاتى و وصفى وفعلى را به همراه دارد و تفاوت نامهاى الهى، گذشته از محيط ومحاط بودن و تقسيمهاى ديگر، فقط در ظهور و خفاى كمالهاست؛ يعنى هر اسمى واجد تمام كمالهاى الهى بوده و مظهر همه آنهاست، ليكن در ظهور وخفاى آن كمالها بين اسماء اختلاف است، بنابراين مظهر هر
سه‌شنبه، 10 فروردين 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هماهنگي مهر و قهر با جمال و جلال
هماهنگي مهر و قهر با جمال و جلال
هماهنگي مهر و قهر با جمال و جلال

نویسنده : آيت‌الله جوادي آملي



چون خداوند بسيط الحقيقه است وهيچ گونه كثرت و تعدد در او راه ندارد، لذا اوصاف ذاتى وى عين ذات او بوده، چنانكه عين هم‏اند. بنابراين اسماى حسناى او همگى آيت همان ذات و يكتاست؛ يعنى هر اسمى همه كمالهاى ذاتى و وصفى وفعلى را به همراه دارد و تفاوت نامهاى الهى، گذشته از محيط ومحاط بودن و تقسيمهاى ديگر، فقط در ظهور و خفاى كمالهاست؛ يعنى هر اسمى واجد تمام كمالهاى الهى بوده و مظهر همه آنهاست، ليكن در ظهور وخفاى آن كمالها بين اسماء اختلاف است، بنابراين مظهر هر نامى كمالهاى اسامى ديگر را داراست، گرچه فعلا كمالهاى مزبور در او ظهور ندارد.
جلال وجمال كه از اسماء الهى‏اند، مظاهر گوناگون دارند؛ ولى چون جلال حق در جمال وى نهفته است و جمال وى در جلال او مستور است، چيزى كه مظهر جلال الهى است، به نوبه خود واجد جمال حق بوده و چيزى كه مظهر جمال خداست، به نوبه خويش داراى جلال الهى خواهد بود. نمونه بارز استتار جمال در كسوت جلال را مى‏توان از آيات قصاص و دفاع استنباط نمود؛ يعنى حكم قصاص، اعدام، اماته، خونريزى، قهر، انتقام، غضب، سلطه، استيلا، چيرگى و مانند آن، كه از مظاهر جلال وجنود ويژه آن به شمار مى‏روند و احيا، صيانت دم، مهر، تشفى، خشنودى و نظاير آن را كه از مظاهر جمال وسپاهيان خاص آن شمرده مى‏شوند، به همراه دارد، چنانكه خداوند صاحب جلال و جمال چنين مى‏فرمايد:
«و لكم في‌القصاص حياه يا اولى الالباب: و اى خردمندان، شما را در قصاص زندگانى است.»
يعنى اين اعدام ظاهرى احياء را در درون خود داشته و مانع از بين بردن ظالمانه ديگران است و اين مرگ فردى حيات جمعى جامعه را تامين مى‏نمايد و اين قهر زودگذر مهر مستمر را به دنبال دارد و... چنانكه درباره دفاع مقدس وپيكار در برابر تهاجم بيگانگان نيز مى‏فرمايد:
«يا ايها الذين امنوا استجيبوا لله وللرسول اذا دعاكم لما يحييكم: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، چون خدا و پيامبر، شما را به چيزى فرا خواندند كه به شما حيات مى‏بخشد، آنان را اجابت كنيد.»(انفال/24)
اين آيه در سياق آيات قتال و دفاع نازل شده است و براى دفع توهم كسانى كه مرگ در راه خدا را نابودى دانسته و جهاد و دفاع را زوال مى‏پندارند، سند گويايى است و عصاره مضمون آن اين است كه: جنگ در برابر زور و قيام در قبال قهر و اقدام در صحنه نبرد با باطل، گرچه مظهر جلال الهى است، ليكن صلح با حق و تسليم در برابر قسط و عدل و تامين حيات خود و ديگران را كه همگى از مظاهر جمال خدا به شمار مى‏آيند، به همراه دارد. البته تمام دستورهاى آسمانى حيات بخش بوده و اين حيات بخشى اختصاصى به جهاد و دفاع ندارد، ليكن آيه مزبور در جريان جنگ با باطل و ايثار و نثار در راه حق نازل شده است كه هنگام بسيج نيرو به صحنه پيكار مى‏فرمايد: پذيرش دعوت مناديان دفاع، زندگى شما را تثبيت مى‏نمايد. چنانكه بعد از قيام و اقدام و جهاد و اجتهاد و حضور در صحنه ستم ستيزى ونيل به مقام شامخ شهادت مى‏فرمايد:
«ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل‌الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون: هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‏اند، مرده مپندار، بلكه زنــده‏اند و نــزد پروردگـــارشان روزى داده مى‏شونـــــــد.» (آل عمران/169)
پس دفاع كه مظهر جلال خداست، عامل تضمين‌كننده حيات فردى و جمعى و ضامن زندگى سالم دنيا وآخرت خواهد بود واين همان استتار جمال در جامه جلال و اشتمال كسوت جلال بر هسته مركزى جمال است.

تجلى مهر و قهر در گستره هستى

توجه به اين نكته لازم است كه هماهنگى قهر و مهر و همبستگى جلال و جمال اختصاصى به مسائل ياد شده از قبيل قصاص و دفاع ندارد، بلكه در سراسر شريعت نهفته ودر سراسر شؤون آن مشهود است، به طورى كه هر ارادتى در كراهت نهفته است و هر اشتياقى در انزجار مستتر است. لذا گاهى مى‏فرمايد:
«كتب عليكم القتال وهو كره لكم وعسى ان تكرهوا شيئا و هو خير لكم: بر شما كارزار واجب شده است، در حالى كه براى شما ناگوار است، وبسا چيزى را خوش نمى‏داريد وآن براى شما خوب است.» (بقره/216)
يعنى قتال كه ظاهرا شر شمرده مى‏شود و مايه كراهت است، خير را در درون خود دارد و پايه ارادت شما خواهد بود. در مسائل خانوادگى نيز تحمل برخى از مصائب اخلاقى ظاهرا شر به شمار مى‏آيد، ليكن خير بى‏شمار را كه همان تحكيم خانواده و حراست از كيان آن است، در درون خود خواهد داشت. چنانكه مى‏فرمايد:
«فعسى ان تكرهوا شيئا و يجعل‌الله فيه خيرا كثيرا: پس چه بسا چيزى را خوش نمى‏داريد وخدا در آن مصلحت فراوان قرار مى‏دهد.» (نساء/19)
خلاصه آنكه تكليف الهى گرچه با كلفت ورنج همراه است و به نوبه خود نشانه جلال خداوند است، ليكن درون آن جز تشريف كه آيت جمال خداست، نخواهد بود. لذا هر مكلفى مشرف خواهد شد واين كلفت و رنج زودگذر امتثال دستورهاى الهى، شرف پايدار را به ارمغان خواهد آورد. از اين رهگذر قرآن كريم بعد از دستور وضو و غسل وتيمم مى‏فرمايد: خداوند مى‏خواهد شما را تطهير كند؛ يعنى اين تكليف ظاهرى، تطهير معنوى كه جمال دل را تضمين مى‏نمايد، به همراه دارد:
«... ما يريدالله ليجعل عليكم من حرج ولكن يريد ليطهركم وليتم نعمته عليكم لعلكم تشكرون: خدا نمى‏خواهد بر شما تنگ بگيرد، ليكن مى‏خواهد شما را پاك و نعمتش را بر شما تمام گرداند، باشد كه سپاس او بداريد.» (مائده/6)
چنانكه زكات مال ظاهرا مايه نفاد آن است، ليكن درون آن نمو ورشد تعبيه شده است:
«يمحق‌الله الربا ويربي الصدقات: خدا از بركت ربا مى‏كاهد، و بر صدقات مى افزايد.» (بقره/276)
«وما اتيتم من‌زكاة تريدون وجه الله فاولئك هم المضعفون: آنچه را از زكات مى‏دهيد وخشنودى خدا را بدان خواستاريد پس آنان فزونى يافتگان‏اند.» (روم/39)
وشاهد استتار جمال در كسوت جلال همان است كه بهشت در درون رنجها ودشواريهاي سير وسلوك و صبر و استوارى جهاد اصغر و اوسط و اكبر جا گرفته است: «حفت الجنة بالمكاره: بهشت ‏با ناگواريها پيچيده شده است.» همان‌طورى كه جلال در درون برخى از جمالها واقع شده است: «حفت النار بالشهوات‏: آتش‏جهنم با تمايلات دلخواه پيچيده شده است.»
زيرا شهوتها و لذتها و نشاطها و نظاير آن مظاهر جمالند و اگر تعديل نشوند و از مرز حلال بگذرند وجنبه حيوانى محض بگيرند، در درون خود قهر خدا را به همراه دارند.
مهمترين نمونه اختفاى جمال در چهره جلال، و بهترين شاهد نهان بودن جمال در جامه جلال واستتار مهر در كسوت قهر، تبيين وضع دوزخ يا عذابهاى دردناك ديگرى است. چنانكه در سوره الرحمن‏كه براى يادآورى نعمتهاى ويژه الهى نازل شده و مكرراً از همه مكلفان اعتراف مى‏طلبد وراه هرگونه تكذيبى را براى آنها مسدود مى‏كند، دوزخ وشعله‏هاى گدازنده آن به عنوان نعمتهاى خاص الهى اعلام شده و از همگان اقرار گرفته مى‏شود كه تكذيب آنها روا نيست و نمى‏توان اصل وجود آنها را دروغ دانست:
«هذه جهنم التي يكذب بها المجرمون، يطوفون بينها و بين حميم ان، فباي الاء ربكما تكذبان: اين است همان جهنمى كه تبهكاران آن را دروغ مى‏خوانند، ميان آتش و ميان آب‏جوشان سرگردان باشند. پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟» (رحمن/44ـ43)
همان طورى كه عذاب دوزخ هماهنگى جلال وجمال را به همراه دارد، عذاب استيصال و تدمير دنيا نيز پيام هماهنگى قهر و مهر و هماوردى نقمت ونعمت را به همراه دارد، چنانكه مى‏فرمايد:
«وانه هو رب الشعرى، وانه اهلك عادا الاولى و ثمود فما ابقى، وقوم نوح من قبل انهم كانوا هم اظلم واطغى، والمؤتفكه اهوى، فغشاها ما غشى، فباي الاء ربك تتمارى: و هم اوست پروردگار ستاره شعرى، وهم اوست كه عاد قديم را وثمود را هلاك كرد و چيزى باقى نگذاشت و پيشتر از آنها قوم نوح را؛ زيرا آنان ستمگرتر و سركش‏تر بودند، وشهرهاى مؤتفكه را فرو افكند، پس پوشاند بر آن شهرها آنچه پوشاند، پس به كدام يك از نعمت‏هاى پروردگارت ترديد روا مى‏دارى؟» (نجم/55ـ49)
در اين آيات سرنگونى طاغيان و براندازى نظام طغوى وتعدى را از الاء ونعمتهاى الهى شمرده و هيچ‌گونه مريه وشك در آن روا نمى‏داند وگرچه انكار نعمتهاى خدا وكفران آنها كيفرى چون كيفر اقوام ياد شده دارد، ليكن ظاهر آيه‏هاى مزبور آن است كه براندازى نظام ظلم بر اساس مهر الهى به محرومان است؛ يعنى آن مهر وجمال در جامه قهر و جلال ظهور كرد، و رفع محرومان با وضع مستكبران در آميخت تا كوثر صبر و شكيبايى بر تكاثر بطر واشر پيروز آيد.
اين امتزاج قهر ومهر در هر موجودى برابر باسعه وجود آن موجود ظهور دارد؛ يعنى در موجود مستكفى نيرومندتر از موجودهاى ناقص است و در ذات اقدس خداوند كه فوق تمام است، به كمال محض مى‏رسد.
در نشئه كثرت و منطقه ماده چون ظهور جمعى آن كم است، هماهنگى و اتحاد دو وصف جمال و جلال محسوس نيست، ‏بلكه چنان مى‏نمايد كه برخى فقط مظهر قهر بى‏مهرند و بعضى مدار مهر بى‏قهرند، ليكن برهان و عرفان، حاكمان بر حس‏اند و نقص احساس را با تحليلى مفهومى يا تجليل شهودى ترميم مى‏نمايند؛ زيرا ممكن نيست چيزى آيت‏حق تعالى باشد؛ ولى همه اوصاف او را ارائه ندهد.
البته در نحوه آيت ‏بودن و كيفيت ارائه بين آنها تمايز برقرار است.
منبع:روزنامه اطلاعات




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط