فرزندان و مشکلاتی پیرامون مدرسه و تکالیف آن
تصور كنيد در شركتى مشغول به كار هستيد كه 6 يا 7 بخش مختلف دارد و شما مجبور هستيد كه هر روز به اين 7 قسمت گزارش دهيد. همچنين تصور كنيد كه هر بخش براى خود رئيسى دارد و هر كدام از آنها بدون توجه به ديگرى، كارهايى را به شما محول مىكند. بيشتر اين كارها مشكل است و نياز به خواندن، نوشتن و به خاطر سپردن دارد و همچنين اكثر اين كارها جذابيت ندارد. براى انجام اين امور، شما مجبوريد كه تمام روز يكجا بنشينيد، يادداشت برداريد و موضوعات را به خاطر بسپاريد. محل كار معمولا شلوغ و پرجمعيت است و تمركز شما را به هم مىزند. تنها زمان فراغت از كار نيز، هنگام ناهار است كه به ناهارخورى شركت مىرويد و مجبوريد كه از غذاهاى بد مزهى آن جا بخوريد. حال تصور كنيد كه شما تا چه حد از اين شغل لذت مىبريد، به چه مدت مىتوانيد اين كار را ادامه دهيد و چقدر در انجام آن تبحر داريد؟
كودكان از طريق حواس خود، با دنيا ارتباط برقرار مىكنند. آنها به چيزهايى كه مىتوانند لمس كنند، بينند، بچشند، بشنوند و ببويند علاقهمند هستند. با آغاز مدرسه در سن 7 يا 8 سالگى، كودك شروع به آموختن مفاهيم غير ملموس و انتزاعى مىكند. بسيارى از كودكان از لحاظ رشد عقلى به آن حد نرسيدهاند كه آمادگى يادگيرى اين مفاهيم انتزاعى را داشته باشند ولى بزرگترها، از آنها چنين انتظارى را دارند و مىخواهند كه فرزندان در يادگيرى مهارتهاى خواندن، نوشتن، تلفظ كردن و رياضيات، تبحر پيدا كنند. چنين كودكانى به مبارزه با اين موضوع مىپردازند و حتى دچار نااميدى مىگردند زيرا توانايى يادگيرى را در خود نمىبينند. بسيارى از دانش آموزان در اين سن، از لحاظ روحى به درجهى رشد كافى نرسيدهاند و نمىتوانند مسئوليتها و قوانين و ساختارهاى مدرسه را به عهده بگيرند و آن را كنترل كنند. ولى به هر حال بيشتر كودكان چنين مشكلاتى را ندارند و با شايستگى مىتوانند از عهدهى امور دبستان برآيند. در اين ميان والدين نقش اصلى را در تعليم و تربيت بازى مىكنند و مىتوانند اين روند را آسانتر و يا مشكلتر نمايند.
معلم خوب و برجسته مىتواند تأثير مثبتى بر روى كودك بگذارد كه در تمام طول عمر، ماندگار است. همچنين معلم بد نيز مىتواند بر روى كودك تأثير بگذارد و صدمهاى ماندگار به او وارد سازد. در اين ميان والدين وظيفه دارند كه پيرامون ارتباط معلم و كودكانش مطلع باشند و مشكلات آنان را بشناسند. براى آگاهى از اين مسائل، پدر و مادر مىتوانند با كودك خود گفتگو كنند و پيرامون مسائل مدرسه از او سؤالاتى بپرسند. همچنين ملاقاتهاى دورهاى با معلم مدرسه مىتواند اطلاعات كافى را در اختيار والدين قرار دهد.
خانم دكتر كاتلين نادو (2) كسانى را به عنوان بهترين معلم توصيف مىكند كه علاقهى واقعى به دانش آموزانشان دارند، انعطاف پذيرند و متوجه نيازهاى فردى افراد هستند، انتظاراتشان را آشكار بيان مىكنند و در كارشان نظم و تربيت دارند، وقتى كودك مشكلى دارد به جاى انتقاد او را تشويق به حل آن مسئله مىكنند، از آموزش لذت مىبرند و به مواد درسى احاطه داشته و خلاقانه عمل مىكنند. اما افرادى نيز وجود دارند كه چنين خصوصياتى ندارند و پدران و مادران متعجبند كه چرا اينها، شغل معلمى را انتخاب كردهاند. اين گونه افراد، احتمالا درس خود را مىدهند و مىگذرند بدون اين كه خود را درگير كودك و قابليتهاى او كنند، سختگير و غير قابل انعطافند و نسبت به نيازها و تفاوتهاى فردى بىتفاوتند، انتظارات خود را به وضوح بيان نمىكنند و سعى دارند كه به جاى تحسين و تشويق كودك، با خجالت دادن و انتقاد از او، در وجودش انگيزه ايجاد كنند.
اگر والدين متوجه شوند كه مشكلات درسى فرزند به خاطر ارتباط نامناسب معلم و كودك است، مىتوانند از مدير مدرسه بخواهند كه معلم فرزندش را عوض كند. بسيارى از معلمها، به خاطر اين درخواست مىرنجند اما اگر اين مشكل موجه باشد و در واقع علايق كودك تأمين نگردد، مديران مدرسه اجازهى انجام اين كار را خواهند داد. حقيقت اين است كه پدر و مادر، صرف اين موضوع كه كودك معلم خود را دوست ندارد، نبايد به فكر عوض كردن مربى فرزند خود بيفتند، اما اگر اين عدم علاقه، سبب بروز اختلاف و پيامدهاى منفى گردد، چنين تعويضى لازم است. چه بسا در بسيارى از موارد پدر و مادر به اين موضوع توجه نمىكنند و فرزندشان در طول سال تحصيلى سپر بلاى معلمى است كه او را دوست ندارد و كودك مجبور به سپرى كردن سال تحصيلى دشوار و هولناكى است.
والدين بايد به خاطر بسپارند كه روند رشد كودكان منحصر به فرد است و هر كودكى با همسن و سالانش تفاوتهايى دارد، بعضى زود شكوفا مىشوند و عدهاى ديرتر. تعدادى از فرزندان ما در سن 18 ماهگى به خوبى صحبت مىكنند اما عدهاى نيز تا سه سالگى قادر به حرف زدن نيستند، حتى مشاهده شده است كه كودكان تا سن 4 سالگى قادر به صحبت نيستند ولى در آن زمان شروع به اداى جملات كاملى مىكنند. اين موارد حاكى از تفاوتهاى تكاملى و رشدى فرزندان است و هرگز مشكل يادگيرى را مطرح نمىكند زيرا تفاوتهاى موجود در توانايىهاى شناختى و مهارتهاى جسمى امرى طبيعى است. اگر والدين در اين گونه موارد دچار نگرانى هستند مىتوانند با پزشك اطفال و يا معلم فرزندشان مشاوره كنند تا وضعيت براى آنها روشن شود.
مشكلات مدرسه را ناديده نگيريد، ممكن است دلايلى جدى در پس آن وجود داشته باشد
كودكان ذاتا به دنبال آموختن هستند
كودكان از طريق حواس خود، با دنيا ارتباط برقرار مىكنند. آنها به چيزهايى كه مىتوانند لمس كنند، بينند، بچشند، بشنوند و ببويند علاقهمند هستند. با آغاز مدرسه در سن 7 يا 8 سالگى، كودك شروع به آموختن مفاهيم غير ملموس و انتزاعى مىكند. بسيارى از كودكان از لحاظ رشد عقلى به آن حد نرسيدهاند كه آمادگى يادگيرى اين مفاهيم انتزاعى را داشته باشند ولى بزرگترها، از آنها چنين انتظارى را دارند و مىخواهند كه فرزندان در يادگيرى مهارتهاى خواندن، نوشتن، تلفظ كردن و رياضيات، تبحر پيدا كنند. چنين كودكانى به مبارزه با اين موضوع مىپردازند و حتى دچار نااميدى مىگردند زيرا توانايى يادگيرى را در خود نمىبينند. بسيارى از دانش آموزان در اين سن، از لحاظ روحى به درجهى رشد كافى نرسيدهاند و نمىتوانند مسئوليتها و قوانين و ساختارهاى مدرسه را به عهده بگيرند و آن را كنترل كنند. ولى به هر حال بيشتر كودكان چنين مشكلاتى را ندارند و با شايستگى مىتوانند از عهدهى امور دبستان برآيند. در اين ميان والدين نقش اصلى را در تعليم و تربيت بازى مىكنند و مىتوانند اين روند را آسانتر و يا مشكلتر نمايند.
نقش والدين در امر آموزش كودكان
محترم شمردن مدرسه
رابطهى اوليا و مربيان
معلم خوب و برجسته مىتواند تأثير مثبتى بر روى كودك بگذارد كه در تمام طول عمر، ماندگار است. همچنين معلم بد نيز مىتواند بر روى كودك تأثير بگذارد و صدمهاى ماندگار به او وارد سازد. در اين ميان والدين وظيفه دارند كه پيرامون ارتباط معلم و كودكانش مطلع باشند و مشكلات آنان را بشناسند. براى آگاهى از اين مسائل، پدر و مادر مىتوانند با كودك خود گفتگو كنند و پيرامون مسائل مدرسه از او سؤالاتى بپرسند. همچنين ملاقاتهاى دورهاى با معلم مدرسه مىتواند اطلاعات كافى را در اختيار والدين قرار دهد.
خانم دكتر كاتلين نادو (2) كسانى را به عنوان بهترين معلم توصيف مىكند كه علاقهى واقعى به دانش آموزانشان دارند، انعطاف پذيرند و متوجه نيازهاى فردى افراد هستند، انتظاراتشان را آشكار بيان مىكنند و در كارشان نظم و تربيت دارند، وقتى كودك مشكلى دارد به جاى انتقاد او را تشويق به حل آن مسئله مىكنند، از آموزش لذت مىبرند و به مواد درسى احاطه داشته و خلاقانه عمل مىكنند. اما افرادى نيز وجود دارند كه چنين خصوصياتى ندارند و پدران و مادران متعجبند كه چرا اينها، شغل معلمى را انتخاب كردهاند. اين گونه افراد، احتمالا درس خود را مىدهند و مىگذرند بدون اين كه خود را درگير كودك و قابليتهاى او كنند، سختگير و غير قابل انعطافند و نسبت به نيازها و تفاوتهاى فردى بىتفاوتند، انتظارات خود را به وضوح بيان نمىكنند و سعى دارند كه به جاى تحسين و تشويق كودك، با خجالت دادن و انتقاد از او، در وجودش انگيزه ايجاد كنند.
اگر والدين متوجه شوند كه مشكلات درسى فرزند به خاطر ارتباط نامناسب معلم و كودك است، مىتوانند از مدير مدرسه بخواهند كه معلم فرزندش را عوض كند. بسيارى از معلمها، به خاطر اين درخواست مىرنجند اما اگر اين مشكل موجه باشد و در واقع علايق كودك تأمين نگردد، مديران مدرسه اجازهى انجام اين كار را خواهند داد. حقيقت اين است كه پدر و مادر، صرف اين موضوع كه كودك معلم خود را دوست ندارد، نبايد به فكر عوض كردن مربى فرزند خود بيفتند، اما اگر اين عدم علاقه، سبب بروز اختلاف و پيامدهاى منفى گردد، چنين تعويضى لازم است. چه بسا در بسيارى از موارد پدر و مادر به اين موضوع توجه نمىكنند و فرزندشان در طول سال تحصيلى سپر بلاى معلمى است كه او را دوست ندارد و كودك مجبور به سپرى كردن سال تحصيلى دشوار و هولناكى است.
شكست مشكلات ناشى از تكاليف مدرسه
كودكان با نيازهاى خاص
كودكانى كه مشكل ناتوانى يادگيرى دارند به توجه و كمك بيشترى نيازمندند
والدين بايد به خاطر بسپارند كه روند رشد كودكان منحصر به فرد است و هر كودكى با همسن و سالانش تفاوتهايى دارد، بعضى زود شكوفا مىشوند و عدهاى ديرتر. تعدادى از فرزندان ما در سن 18 ماهگى به خوبى صحبت مىكنند اما عدهاى نيز تا سه سالگى قادر به حرف زدن نيستند، حتى مشاهده شده است كه كودكان تا سن 4 سالگى قادر به صحبت نيستند ولى در آن زمان شروع به اداى جملات كاملى مىكنند. اين موارد حاكى از تفاوتهاى تكاملى و رشدى فرزندان است و هرگز مشكل يادگيرى را مطرح نمىكند زيرا تفاوتهاى موجود در توانايىهاى شناختى و مهارتهاى جسمى امرى طبيعى است. اگر والدين در اين گونه موارد دچار نگرانى هستند مىتوانند با پزشك اطفال و يا معلم فرزندشان مشاوره كنند تا وضعيت براى آنها روشن شود.
پي نوشت :
(1). Kathleen Nadeau
(2). Kathleen Nadeau
(3). Susan Setley