خوب است بدانيم
براي اينكه موضوع را جمع كنيم خوب است بدانيم چگونه انتقاد كنيم كه بهترين كارايي را داشته باشيم.
ـ در قدم اول بدانيم كه در مورد يك موضوع و مسألهي به خصوص صحبت ميكنيم. يعني محدوده مشكل يا مسأله خود را تعريف كنيم. چرا كه اگر موضوع و محدوده مشخص باشد ما به بحثهاي بيخود نميپردازيم و مسألهي اصلي را بررسي ميكنيم و عميقتر و با محتواتر صحبت ميكنيم. و شخص مقابل ما را راحتتر ميپذيرد. همانطور كه گفتيم در مورد انتقاد، دور احساسات را خط بكشيد. چرا كه احساسات مانع از تعقل ميشود و اگر احساسي برخورد كنيم طرف مقابل زياد ما را جدي نميگيرد و اگر احساسات طرف مقابل را نشانه بگيريم، باز ارتباط دچار مشكل ميشود.
ـ و بعد يادمان باشد واكنش دفاعي نداشته باشيم. چه در زماني كه نقد ميشويم چه زماني كه انتقاد ميكنيم اگر طرف مقابل بتواند ما را منفعل كند، مديريت بحث را از ما ميگيرد. خيلي عاقلانه برخورد كنيم. يادمان باشد اجازهي توهين به كسي ندهيم بلكه يادآوري كنيد كه در فضاي توهين، امكان بحث منطقي نيست.
ـ در گام بعد ما بايد كمي روانشناسي بدانيم و بدانيم طرف مقابل چه شخصيتي دارد، گفتار، رفتار و كردارش چگونه است و همهي خصوصيات و شخصيت او را زير سؤال نبريم.
ـ يك توصيهاي كه همهي كارشناسان در زمينهي نحوه انتقاد ميكنند اين است كه: به طرف مقابل هنگام انتقاد برچسب نزنيم، مثلاً تو كينهاي هستي، تو ديكتاتوري، عقدهاي هستي و ... اين برچسبها مانند ماسكي ميشود كه ما ديگر نميتوانيم با واقعيات ارتباط برقرار كنيم.
ـ اگر ميخواهيم انتقاد كنيم اول به خودمان نگاه كنيم آيا ما خودمان دچار هستيم يا نه؟ به عبارتي از انتقاد در موضوعاتي كه به خودمان نيز وارد هست، پرهيز كنيم.
ـ وقتي ميخواهيم انتقاد كنيم. قبل از انتقاد ببينيم ما پيشنهادي براي بهبود داريم؟ براي مشكل، يك راهحل هم داشته باشيم.
ـ وقتي عصباني هستيم و شخص مقابل هم عصباني است بهتر است از انتقاد صرفنظر كنيم.
ـ كسي كه اعتماد به نفس پايين دارد، تحمل كمتري دارد. اينجا خيلي كمرنگ انتقاد كنيد و بهتر است قبل از انتقاد راهحل بدهيد. مثلاً اگر ميخواهيد بگوييد در جمع مسائل مالي ضعيف هستيد؟ بگوييد بهتر است براي جمع مسائل مالي از ماشين حساب استفاده كنيد. دقيقتر است.
ـ وقتي ميخواهيد انتقاد كنيد نياز به ارتباط داريد. بايد بدانيد با هر گروه سني چگونه ارتباط برقرار ميكنيد.
ـ بعضي افراد قبل از بحث موضع خود را تثبيت كردهاند. اين افراد زياد اهل انتقادپذيري نيستند و اصلاً هم دلشان نميخواهد انتقاد بشوند. در مورد اين افراد شما وقت خود را تلف ميكنيد.
ـ ما هميشه بخشي از حقيقت را نميدانيم. پس بهتر است آن حقيقت را بيابيم شايد روند بحث ما را عوض كرد.
ـ اگر فكر ميكنيم هدف ما از انتقاد هدايت است، واكنشهاي دفاعي مانع انتقادپذيري ما ميشود و ارتباط ما فقط بحث بيمورد است.
ـ اگر قرار است در انتقاد خودي نشان دهيم و طرف مقابل را حقير كنيم بهتر است اصلاً انتقاد نكنيم چرا كه ديگر عنوان انتقاد به آن اطلاق نميشود. از نظر اخلاقي نيز درست نيست. اگر از در انتقاد وارد ميشويم اول دوستي و برادري خود را ثابت كنيم و بعد وارد بحث شويم.
منبع: نشريه شاهد جوان- ش 55
ـ در قدم اول بدانيم كه در مورد يك موضوع و مسألهي به خصوص صحبت ميكنيم. يعني محدوده مشكل يا مسأله خود را تعريف كنيم. چرا كه اگر موضوع و محدوده مشخص باشد ما به بحثهاي بيخود نميپردازيم و مسألهي اصلي را بررسي ميكنيم و عميقتر و با محتواتر صحبت ميكنيم. و شخص مقابل ما را راحتتر ميپذيرد. همانطور كه گفتيم در مورد انتقاد، دور احساسات را خط بكشيد. چرا كه احساسات مانع از تعقل ميشود و اگر احساسي برخورد كنيم طرف مقابل زياد ما را جدي نميگيرد و اگر احساسات طرف مقابل را نشانه بگيريم، باز ارتباط دچار مشكل ميشود.
ـ و بعد يادمان باشد واكنش دفاعي نداشته باشيم. چه در زماني كه نقد ميشويم چه زماني كه انتقاد ميكنيم اگر طرف مقابل بتواند ما را منفعل كند، مديريت بحث را از ما ميگيرد. خيلي عاقلانه برخورد كنيم. يادمان باشد اجازهي توهين به كسي ندهيم بلكه يادآوري كنيد كه در فضاي توهين، امكان بحث منطقي نيست.
ـ در گام بعد ما بايد كمي روانشناسي بدانيم و بدانيم طرف مقابل چه شخصيتي دارد، گفتار، رفتار و كردارش چگونه است و همهي خصوصيات و شخصيت او را زير سؤال نبريم.
ـ يك توصيهاي كه همهي كارشناسان در زمينهي نحوه انتقاد ميكنند اين است كه: به طرف مقابل هنگام انتقاد برچسب نزنيم، مثلاً تو كينهاي هستي، تو ديكتاتوري، عقدهاي هستي و ... اين برچسبها مانند ماسكي ميشود كه ما ديگر نميتوانيم با واقعيات ارتباط برقرار كنيم.
ـ اگر ميخواهيم انتقاد كنيم اول به خودمان نگاه كنيم آيا ما خودمان دچار هستيم يا نه؟ به عبارتي از انتقاد در موضوعاتي كه به خودمان نيز وارد هست، پرهيز كنيم.
ـ وقتي ميخواهيم انتقاد كنيم. قبل از انتقاد ببينيم ما پيشنهادي براي بهبود داريم؟ براي مشكل، يك راهحل هم داشته باشيم.
ـ وقتي عصباني هستيم و شخص مقابل هم عصباني است بهتر است از انتقاد صرفنظر كنيم.
ـ كسي كه اعتماد به نفس پايين دارد، تحمل كمتري دارد. اينجا خيلي كمرنگ انتقاد كنيد و بهتر است قبل از انتقاد راهحل بدهيد. مثلاً اگر ميخواهيد بگوييد در جمع مسائل مالي ضعيف هستيد؟ بگوييد بهتر است براي جمع مسائل مالي از ماشين حساب استفاده كنيد. دقيقتر است.
ـ وقتي ميخواهيد انتقاد كنيد نياز به ارتباط داريد. بايد بدانيد با هر گروه سني چگونه ارتباط برقرار ميكنيد.
ـ بعضي افراد قبل از بحث موضع خود را تثبيت كردهاند. اين افراد زياد اهل انتقادپذيري نيستند و اصلاً هم دلشان نميخواهد انتقاد بشوند. در مورد اين افراد شما وقت خود را تلف ميكنيد.
ـ ما هميشه بخشي از حقيقت را نميدانيم. پس بهتر است آن حقيقت را بيابيم شايد روند بحث ما را عوض كرد.
ـ اگر فكر ميكنيم هدف ما از انتقاد هدايت است، واكنشهاي دفاعي مانع انتقادپذيري ما ميشود و ارتباط ما فقط بحث بيمورد است.
ـ اگر قرار است در انتقاد خودي نشان دهيم و طرف مقابل را حقير كنيم بهتر است اصلاً انتقاد نكنيم چرا كه ديگر عنوان انتقاد به آن اطلاق نميشود. از نظر اخلاقي نيز درست نيست. اگر از در انتقاد وارد ميشويم اول دوستي و برادري خود را ثابت كنيم و بعد وارد بحث شويم.
منبع: نشريه شاهد جوان- ش 55