سوره نازعات

سوره نازعات هفتاد و نهمین سوره و از سوره‌های مَکّی قرآن است که در جزء سی‌ام قرار دارد. این سوره را به دلیل اینکه با سوگند خداوند به نازعات آغاز می‌شود، «نازعات» نامیده‌اند. نازعات یعنی فرشتگانی که جان‌ها را می‌گیرند.
شنبه، 15 خرداد 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سوره نازعات

نامگذاری سوره نازعات

این سوره را به این مناسبت «‌نازعات‌» می‌نامند که با سوگند خداوند به نازعات آغاز می‌شود. نازعات یعنی فرشتگانی که جان‌ها را می‌گیرند.
 

ترتیب و محل نزول

سوره نازعات جزو سوره‌های مکی و در ترتیب نزول، هشتاد و یکمین سوره‌ای است که بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده است.

این سوره در چینش کنونی مُصحَف، هفتاد و نهمین سوره است و در آغاز جزء ۳۰ قرآن جای دارد.


تعداد آیات و دیگر ویژگی‌ها

سوره نازعات ۴۶ آیه، ۱۳۳ کلمه و ۵۵۳ حرف دارد.

این سوره از نظر حجمی، جزو سوره‌های مفصلات (دارای آیات کوتاه) قرآن است و از جمله سوره‌هایی است که با سوگند آغاز می‌شوند و شامل پنج سوگند پیاپی است.


آیات مشهور

«فَأَمَّا مَن طَغَى وَ ءَاثَرَ الحَْیَوةَ الدُّنْیَا فَإِنَّ الجَْحِیمَ هِىَ الْمَأْوَى‏ وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَ‌بِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَىٰ» (آیه ۳۷ـ۴۱)

ترجمه: و اما کسى که طغیان و سرکشى کرده و زندگى دنیا را [بر زندگى ابد و جاوید آخرت‏] ترجیح داده، پس بی‌تردید جایگاهش دوزخ است‏ و اما کسى که از مقام و منزلت پروردگارش ترسیده و نفس را از هوا و هوس بازداشته است، پس بی‌تردید جایگاهش بهشت است.

در این آیات، اوصاف و سرنوشت دوزخیان و بهشتیان بیان شده است. در تفسیر این آیات آمده است ترجیح دنیا بر آخرت و پیروی از هوای نفس، از آثار سرکشی در مقابل خداوند است و مقابله با هوای نفس از آثار ترس از مقام و منزلت خداوند.

همچنین گفته شده دلیل سرکشی و نافرمانی انسان در برابر خدا، خودبزرگ‌بینی انسان است و این خودبزرگ‌بینی ناشی از شناخت‌نداشتن از خداوند و جایگاه اوست. در مقابل، معرفت به خداوند، موجب ترس از مخالفت با او و سبب تسلط بر هوای نفس است.[۱۲] در روایات از امام صادق(علیه السلام) درباره آیه «مَنْ خَافَ مَقَامَ رَ‌بِّهِ» نقل شده است: کسی که می‌داند خداوند می‌بیند و می‌شنود آنچه را که او می‌گوید و انجام می‌دهد، پس همین او را از انجام دادن کارهای زشت باز می‌دارد، همو کسی است که از مقام پروردگارش می‌ترسد. 1


فضلیت سوره نازعات

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرموده اند: هر کس سوره نازعات را قرائت نماید نگه داشتن و حسابرسی او در روز قیامت به اندازه یک نماز واجب طول می کشد تا اینکه وارد بهشت می شود.

باز ایشان فرموده اند: کسی که سوره نازعات را قرائت نماید در قبرش و روز قیامت تنها نیست و این سوره انیس او می  گردد تا وارد بهشت شود.

امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر که سوره نازعات را قرائت نماید سیراب از دنیا می رود و سیراب مبعوث می شود و سیراب وارد بهشت می گردد.

سوره نازعات
 

آثار و برکات سوره نازعات

آثار و برکات این سوره شامل:
 
1) در رویایی با دشمن
امام صادق علیه السلام فرموده اند: کسی که سوره نازعات را در رویارویی با دشمنان بخواند دشمنانش او را نمی بینند و اگر هنگام ورود بر کسی که از خوف و ترس دارند خوانده شود نجات می یابد وبه اذن خدا ایمنی می یابد.
 
2) دفع سم در بدن
روایت شده است هر کس سوره نازعات را نوشته وپس از شستن سوره آن را به کسی که سم خورده یا حیوان وحشره ای سمی او را گزیده است بنوشانند شفا می یابد. 2
 

شأن نزول و محتوای سوره نازعات

این سوره همانند سوره نبا بر محور مسائل (معاد) دور می زند، و روی هم رفته در شش بخش خلاصه می شود:

۱. نخست با قسمهای مؤ کدی که ارتباط با مساله معاد دارد روی تحقق این روز بزرگ تکیه و تاکید می کند.

۲. در مرحله بعد به قسمتی از مناظر هول انگیز و وحشتناک آن روز اشاره می نماید.

۳. در بخش دیگر اشاره کوتاه و گذرایی به داستان موسی و سرنوشت فرعون طغیانگر دارد که هم مایه تسلی خاطر پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم و مؤمنان است و هم هشداری به مشرکان طغیانگر، و هم اشاره ای است به اینکه انکار معاد انسان را به چه گناهانی آلوده می کند.

۴. در بخش بعد نمونه هایی را از مظاهر قدرت خداوند در آسمان و زمین که خود دلیلی است برای امکان معاد و حیات بعد از مرگ بر می شمرد.

۵. بار دیگر به شرح قسمتی دیگر از حوادث وحشتناک آن روز بزرگ و سرنوشت طغیانگران و پاداش نیکوکاران می پردازد.

۶. سرانجام در پایان سوره بر این حقیقت تاکید می کند که هیچکس از تاریخ آن روز با خبر نیست، ولی همین اندازه مسلم است که نزدیک است.

انتخاب نام (نازعات) برای این سوره به خاطر نخستین آیه آن است.

سوره نازعات
 

داستان سوره نازعات

داستان و محتوی این سوره به شرح زیر است:
 
هل اتیک حدیث موسی...
این آیه تا پایان دوازده آیه اشاره ای است به خلاصه ای از داستان موسی علیه السلام، و فرستاده شدنش به سوی فرعون، و اینکه فرعون دعوت آن جناب را رد نموده، و خدای تعالی او را به عذاب دنیا و آخرت گرفتار ساخت.

این آیات در عین حال مشرکین را که منکر قیامتند و با این انکار خود دعوت دینی اسلام را رد کردند - چون بدون معاد، تشریع دین معنا ندارد - اندرز می دهد، و موعظه می کند، و این آیات در عین حال تسلیتی برای رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم و تهدیدی برای کفار نیز هست، موید این معنا این است که در این آیات رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم را مورد خطاب قرار می دهد، و می فرماید: (هل اتیک).

و در این داستان علاوه بر همه نکات گذشته استدلال بر وقوع قیامت و جزا نیز هست، چون هلاکت فرعون و لشکریانش با آن وضع هراسناک دلیل روشنی است بر حقانیت رسالت موسی از جانب خدای تعالی بسوی مردم، و این رسالت از جانب خدا تمام نمی شود مگر با ربوبیت خدای تعالی نسبت به مردم، و این بر خلاف پندار غلطی است که مشرکین دارند، و معتقدند خدای تعالی تنها خالق است و ربوبیتی برای مردم ندارد، و ارباب مردم کسانی دیگرند و خدا رب آن ارباب است.

پس اینکه فرمود: (هل اتیک حدیث موسی) هر چند استفهام است، اما منظور از آن ترغیب شنونده است به اینکه این داستان را خوب گوش بدهد، (مثل اینکه خود ما وقتی می خواهیم خبر مهمی به طرف مقابل خود بدهیم و او خوب گوش بدهد، در آغاز می گوییم: هیچ خبر داری؟) و این خطاب به رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم تسلیت خاطر آن جناب و انذار منکرین است، چون در آن، سخن از عذاب هم رفته، و نیز اتمام حجت است، به آن بیانی که گذشت.

و این نوع از استفهام منافاتی با اطلاع قبلی شنونده از داستان ندارد، برای اینکه منظور این نیست که به راستی و حقیقتا داستان را به اطلاع شنونده برساند، بلکه منظور این است که او را متوجه آن بسازد و به یادش بیندازد، پس ممکن است اولا آیات این سوره اولین نوبتی باشد که قرآن کریم داستان موسی را شرح داده و شنونده هیچ اطلاعی قبلی از آن نداشته باشد، و در ثانی ممکن است اگر هم اطلاع داشته، و مثلا سوره مزمل را و داستان موسی را در آن سوره که قبل از نازعات نازل شده شنیده باشد ولی بطور اجمال شنیده، چون در مزمل تنها اجمالی از آن آمده، همچنان که در سوره اعراف و طه و غیر آن دو به تفصیل آمده.
 
اذ نادیه ربه بالواد المقدس طوی
کلمه (اذ) ظرف است برای قصه و این ندا مربوط به اولین باری است که خدای تعالی به موسی وحی نموده، و مسؤولیت رسالت را به عهده اش انداخته، و کلمه (طوی) اسمی است برای وادی مقدس.
 
اذهب الی فرعون انه طغی
این جمله ندای در آیه قبل را تفسیر می کند، که آن ندا چه بوده. و بعضی گفته اند: در این کلام قولی در تقدیر است، و تقدیر کلام (قائلا اذهب...) بوده، و یا کلمه (ان) تفسیری در تقدیر است، و تقدیر آن: (ان اذهب...) است، و اشکالی که به این دو قول وارد است این است که هیچ احتیاجی به این تقدیرها نیست، و جمله (انه طغی) دستور (اذهب) را تعلیل می کند.

معنای (هل لک الی ان تزکی و اهدیک الی ربک فتخشی) که موسی علیه السلام مامور شد به فرعون بگوید.
 
فقل هل لک الی ان تزکی
کلمه (الی) متعلق به محذوف است، و تقدیر کلام: (هل لک میل الی ان تزکی - آیا میل به این داری که پاک شوی؟) و یا چیزی مثل این است، و مراد از (تزکی) پاک شدن از قذارت طغیان است.
 
و اهدیک الی ربک فتخشی
عطف است بر جمله (تزکی)، و منظورش از هدایت وی به سوی پروردگارش - بطوری که گفته اند - معرفی خدای تعالی برای او، و ارشاد او به معرفت خداست، که ترس از خدا نتیجه این معرفت و دست برداری از طغیان و تعدی از طور و حقیقت عبودیت نتیجه آن ترس است، همچنان که فرمود: (انما یخشی اللّه من عباده العلما).

حال ببینیم مراد از تزکی چیست؟ اگر مراد پاک شدن از طغیان از راه توبه و برگشت به خدای تعالی باشد، آن وقت خشیت اثر مترتب بر آن است، و مراد از خشیت همان ترسی است که همیشه ملازم با ایمان به خداست، و انسان مؤمن را وادار می کند به اطاعت از او و ترک معصیتش، و اگر مراد از آن پاک شدن بوسیله اطاعت و ترک معصیت باشد، جمله (و اهدیک الی ربک فتخشی) مفسر ما قبل خود، و عطفش به ما قبل عطف تفسیری خواهد بود.
 
فاریه الایه الکبری
(فا) در این جمله فصیحه است، و می فهماند چیرهایی در وسط کلام حذف شده، چون احتیاج به ذکر آنها نبوده، و تقدیر کلام (فاتاه و دعاه فاراه...)، بوده یعنی پس موسی به نزد فرعون رفت، و او را دعوت کرد، و آیت کبرایی نشانش داد).

ولی بعضی گفته اند: منظور تمام معجزاتی است که به فرعون و درباریانش نشان داده. ولی این احتمال بعید است.
 
فکذب و عصی
یعنی فرعون موسی و رسالت او را تکذیب نموده، ساحرش خواند و نافرمانیش کرد.
 
ثم ادبر یسعی
کلمه (ادبار) به معنای پشت کردن، و کلمه (سعی) به معنای جد و کوشش است، می فرماید فرعون پشت کرد در حالی که تصمیم گرفته بود دعوت موسی را باطل نموده، با او به معارضه برخیزد.
 
فحشر فنادی
حشر به معنای جمع کردن مردم به زور و جبر است، می فرماید به همین منظور مردم را از اطراف مملکت جمع کرد، دلیل اینکه از همه جا جمع کرد، جمله بعدی از کلام او است، که به مردم گفت: پروردگار بزرگتر شما منم. چون فرعون در مصر ادعای ربوبیت داشت، و معلوم است که خود را رب تمام مردم مملکت می دانسته، نه یک طائفه خاصی از ایشان.

بعضی گفته اند مراد از حشر، جمع کردن همه مردم نیست، بلکه تنها جمع آوری ساحران است، چون در جای دیگر آمده: (فارسل فرعون فی المدائن حاشرین)، و نیز در جای دیگر فرموده: (فتولی فرعون فجمع کیده ثم اتی)، ولی این، دلیل نمی شود که مراد از حشر در سوره شعرا عین حشر در سوره مورد بحث است، و مراد در هر دو آیه یک چیز است. 3

پی نوشت:
1.www.fa.wikishia.net
2.www.beytoote.com
3.www.ommolketab.ir


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.