ز) توزیع عادلانه محبت
محبت باید در خانواده عادلانه توزیع شود تا امنیت خانواده تأمین گردد وگرنه موجب حسادت و برخورد و ناامنى مىشود. چنانچه برادران یوسف با وى چنین عمل نمودند و گفتند یوسف نزد پدر محبوبتر از ماست در حالى که ما قوى هستیم و کارهاى پدر را انجام مىدهیم، لذا تصمیم به حذف یوسف گرفتند.21
ح) فرزندان ناخلف
فرزندان ناخلف و متمرد از احکام الهى نمىتوانند امنیت داشته باشند ولو فرزند پیامبرى همچون نوح باشند وقتى پدر به وى مىگوید سوار کشتى شو و از کافرین مباش، فرزند مىگوید: به کوه پناه مىبرم تا مرا از آب حفظ کند و نهایتاً غرق مىشود. وقتى حضرت نوح به خداوند عرضه مىدارد تو وعده دادى اهل مرا نجات دهى و فرزندم اهل من بود، خداوند مىفرماید او غیر صالح بود و اهل تو نبود.22
ط) رؤیت ، حجاب ، زینت ، صداى نامحرم
یکى دیگر از مصادیق امنیت محیط خانواده حجاب زنان است که موجب حفظ آنان ، عفت ، حیا و پاکى است و در نتیجه موجب گرم شدن کانون خانواده مىگردد و موجب امنیت جسم و روح زن و خانواده است که در آیات متعدد، حدود حجاب و موارد استثنا، وظیفه چشمپوشى مردان و زنان نسبت به نامحرم و حفظ دامن و عدم آشکار شدن زینتهاى زنان و نحوه سخن گفتن آنان آمده است تا موجب طوع در افراد مریض دل نگردد23. اینها همه از مصادیق تأمین امنیت خانواده است و عدم توجه به این دستورات موجب ناامنى محیط خانواده مىگردد.
ى) نفقه
آیات متعددى در خصوص تأمین نیازهاى مادى همسر و فرزندان است. مانند تأمین مسکن ، پوشاک ، غذا و سایر امکانات تا آنها در آرامش و امنیت به سر برند.24
ک) اختلافات خانوادگى
ممکن است به دلیل بىتوجهى زوجین به وظایف خود در یک خانواده ، ناامنى و مشکل ایجاد شود که قرآن کریم از راه حلهاى انفرادى مثل صبر تا توصیه به حق تا جدال حسن تا تعیین حکم و مراحل دیگرى را پیشبینى نموده است تا امنیت به خانواده بازگردد و نیز نشوز و موعظه و ترک بستر و تنبیه خفیف و عدم تجاوز از حد را به منزله راهکار پیشنهاد مىنماید25 تا مشکل حل گردد و امنیت برقرار شود.
ل) طلاق
طلاق نیز از اهمیت زیادى برخوردار است، زیرا اگر واقعاً یک زن و شوهر به هیچ وجه نتوانستند با یک دیگر زندگى کنند و از هم متنفر بودند، در اسلام راه حل دارد و آن طلاق است. ولى باید دانست که این نسخه آخر و براى تأمین فرد و جلوگیرى از مشکلات دیگر است.26
م) وصیت وارث
قرآن به موضوع وصیت و تأمین روحى روانى فرد قبل از موت و تعیین تکلیف اموالش بعد از موت نیز توجه داشته است تا موجب درگیرى و اختلاف و نزاع و ناامنى نگردد.
ن) تهمت به زنان، فحشا
یکى دیگر از موارد ناامنى در خانواده و حتى جامعه تهمت فحشا و منکرات به دیگران است که موجب ناامنى روحى فرد و بلکه از هم پاشیدن خانوادهها مىگردد. قرآن به این موضوع نیز پرداخته است و تهمت زنندگان به تنبیه شدید بدنى که در حدود مطرح است ، محکوم مىگردند و از رحمت الهى نیز دور و لعنت شدهاند تا جامعه در آرامش به سر برد و با شایعات و اتهامات دچار التهاب نگردد. البته اگر مشخص شود فحشا و منکرات و زنا صورت گرفته است با شدت تنبیه مىنماید تا این غده سرطانى از بدن جامعه خارج شود.
س) زنانِ الگو
در چند آیه به معرفى زنان خوب چون حضرت آسیه و حضرت مریم مىپردازد. با این که همسر آسیه، فرعون است ، ولى با تلاش خود و ایمان به خدا در امنیت الهى به سر برده و تا ابد الگوى زنان مؤمن معرفى شده است و نیز زن حضرت نوح و حضرت لوط به منزله زنان بد معرفى شدهاند که همسرى پیامبر بودن ، موجب امنیت و نجات آنان از عذاب نشده است.27
ع) زنان مسئولین
زنان مسئولین و رهبران جامعه ، مسئولیت مضاعفى دارند و براى نمونه طبق آیات قرآن اگر زنان پیامبر اسلام خطا کنند دو برابر عذاب مىشوند.28 و نباید اسرار رهبرى را آشکار کنند و با سایر زنان تمایز دارند. این حساسیت سبب امنیت مضاعف براى آنها و رهبران مىگردد.
ف) دعاى فرشتگان
در آیاتى از قرآن اشاره به دعاى فرشتگان براى خانواده بهینه شده است؛ یعنى خانواده خوب به جایى مىرسد که مورد توجه و دعاى فرشتگان الهى قرار مىگیرد29 و امنیت آنان تأمین مىگردد.
ص) رفتار با یتیمان
در آیاتى نیز نحوه روابط با ایتام تبیین شده است تا جایى که دو پیامبر الهى همچون حضرت موسى و حضرت خضر براى حفظ اموال ایتام، دیوار خراب را مىسازند. باید در حفظ اموال ایتام دقت کرد و استفاده از آن همچون آتشخورى است و وقتى بالغ و رشید شدند باید اموالشان به آنها تحویل شود. بدین صورت قرآن امنیت افراد بىوالدین و یتیم را تأمین مىکند.
ق) سایر امور
در پایان این بخش باید گفت هر فردى نسبت به خانواده خود نیز وظایفى دارد تا امنیت آنان را در دنیا و آخرت تأمین کند، مثل انذار خانواده، مواظب خود و اهل خود بودن که به آتش کشیده نشوند. باید توجه داشت اموال و اولاد ، فتنه هستند و موجب آزمایش انسان و در برخى موارد فرزندان دشمن انسان شمرده شدهاند که باید از آنان برحذر بود و از آنان درگذشت یا نباید به آنان نکات منفى القا نمود و الا به همان متمسک مىشوند، مثل فرزندان حضرت یعقوب که به پدر گفتند یوسف را گرگ خورد. در مجموع اگر خانوادهاى بهینه بود برکات خداوند بر آنان نازل مىگردد، مثل خانواده حضرت ابراهیم یا خانواده پیامبر اسلام که از هر پلیدى و زشتى و نجاست پاک است و اگر غیر بهینه بود در عذاب است مثل خانواده ابى لهب.
سوم) امنیت جمعى ( ملى )
بعد از واحد فرد و خانواده به جمع ، جامعه و اجتماع مىپردازیم تا ملاحظه گردد امنیت چگونه در اجتماعات برقرار مىگردد و چه جوامعى ناامن است و دلایل آن چیست. با دستهبندى آیات مىتوان به مواردى به شرح ذیل رسید:
تنوع اجتماعات و نژاد و زبان و رنگ انسانها، مهر و محبت و خفض جناح نسبت به خودىها و مؤمنین ، شدت و غلظت نسبت به غیر خودىها و منافقین و منحرفین. امنیت در گفتار و دیدار با سلامِ به یک دیگر و در سلم و سلامت بودن30. امنیت در ورود به منازل مجاز و نحوه ورود با اجازه و سلام بر اهل خانه ، نحوه مصرف و خوردن در منازل مجاز ، امنیت رفتارى که با تکبر راه نرویم و گام کوتاه برداشتن و صدا را بلند نکردن. امنیت گفتارى در مجادله با اهل کتاب و نیکو سخن گفتن31. با مؤمنین سخن نیکو گفتن ، زیرا شیطان در پى اختلاف افکنى است و امنیت اجتماعى را از بین مىبرد. در انجام امور ان شاء اللَّه گفتن و عدم فراموشى یاد خدا تا در فضاى امنیتى ، امور اجرا شود. امنیت رفتارى در صله رحم و وفاى به عهد، امنیت اجتماعى در پرتو امر به معروف و نهى از منکر تا جامعه همواره پالایش گردد، عدم اذیت مؤمنین، نگرانى از سوء سابقه ، چنان که حضرت موسى به خداوند عرض مىکند چون من از آنها کسى را کشتهام نگرانم که مرا تکذیب کنند و برادرم را همراهم بفرست و خلاصه، احساس ناامنى دارد که مىخواهد با همراهِ فصیح و بدون سابقه جبران شود. امنیت قضایى و حقوقى در جامعه ایجاد کردن با قصاص، حکم به عدل کردن سبب امنیت اجتماعى است.32 امنیت نظامى با بسیج عمومى، واگذارى امانات و مسئولیتهاى سیاسى و اجتماعى و... به اهلش ، توجه به این نکته که انسان خود حرکت درست داشته باشد و به گمراهى دیگران توجه نکند ، دقت در مورد افراد ناشناس و ناشناخته ، چنان که حضرت ابراهیم دچار ترس و عدم امنیت شد. الفت بین قلوب به دست خدا است و با چیز دیگر بدست نمىآید که سبب آرامش و امنیت اجتماعى گردد.33 وحدت و چنگ زدن به ریسمان الهى سبب امنیت اجتماعى است در حالى که قبلاً افراد دشمن یکدیگر بودهاند. تفرقه و اختلاف ممنوع است. در این صورت است که بهترین امت خواهید بود.
ملاحظه مىگردد که در حدود 40 آیه مذکور، ابعاد امنیت در یک جامعه اعم از (گفتارى، رفتارى، دیدارى، مصرف، روانى، حقوقى، سیاسى و نظامى و...) مطرح است که حیات یک جامعه منوط بدان است و بسیارى از ناامنىهاى اجتماعى بشرى ریشه در بىتوجهى بدان دارد.
چهارم) امنیت جهانى ( فرا ملى )
امنیت جهانى که مرکب از جوامع مختلف است چگونه باید تأمین گردد؟ بدیهى است مهمترین اصل روابط دو یا چند جانبه یا جهانى و همگانى است که در حدود 20 آیه به شرح ذیل به این مهم پرداخته است، مبنى بر این که قراردادها را محترم بشمارید. به پیمان خود عمل کنید مگر این که از جانب طرف دیگر نقض یا خیانتى ببینید. رعایت عدالت؛ روشهاى بد دیگران سبب بىعدالتى ما نگردد. در مقابل امتیازات خارجى براى کوتاه آمدن در اهداف، خود را نباختن مانند داستان هدایاى ملکه سبا براى حضرت سلیمان که نپذیرفت. تأثیر امنیت جهانى و درگیرى قطبهاى قدرت در امنیت مسلمین مانند درگیرى دو قطب قدرتمند قدیم ایران و روم.34 حمایت از مستضعفین و مسلمین ، مگر قرارداد دو جانبهاى مانع حمایت شود. عهد و معاهدات به قدرى مهم است که از آن بازخواست الهى مىشود و نقض عهد موجب لعنت است و سنگدلى. بر این اساس صلح بر جهان حاکم مىشود.
سوم) انواع امنیت از حیث موضوع، محتوا و مفهوم
در این فصل موضوعات مختلفِ امنیتى از حیث موضوع ، محتوا و مفهوم دستهبندى شده است. این فصل طى پانزده بخش و به ترتیب ذیل ارائه مىگردد:
اول) امنیت روانى
آن چه موجب امنیت روح و ذهن آدمى مىگردد، تحت عنوان عوامل ایجاد امنیت روانى مىآید و آن چه موجب عدم امنیت روانى است به منزله تهدیدات امنیت نام برده مىشود و نهایتاً دسته سوم، جنگ روانى است. با توجه به این که بعضى از مکاتب فکرى امنیت را امرى ذهنى مىدانند این مبحث مىتواند قابل توجه باشد.
الف) عوامل ایجاد امنیت روانى
در بیش از سى آیه قرآن به عوامل ایجاد امنیت روانى اشاره شده است، مانند ولى خدا بودن و ولایت الهى را پذیرفتن، زیرا اولیاى الهى خوف و حزنى ندارند؛ یعنى نه نسبت به گذشته اندوهگین هستند نه نسبت به آینده ترس دارند.35 ایمان به خدا و عمل صالح و اقامه نماز و ایتاى زکات موجب فقدان ترس و حزن و نگرانى است.36 ایمان به خدا و استقامت در راه او موجب نزول ملائکه و بشارت به عدم ترس و حزن است. ایمان و عمل صالح موجب رفع خوف و حزن، تقوا و عمل صالح موجب رفع حزن و خوف است. ایمان به خدا، رسول، قرآن و عمل صالح و تبعیت از حق سبب اصلاح بال (خیال، ذهن، روان، اندامهاى شعورى و...) مىگردد و آرامش روانى را به دنبال دارد. نزول سکینه و آرامش بر قلوب مؤمنین از عنایات خداوند در تولید امنیت روانى است.37 راهکار ایمن شدن پناه بردن به خداست. زیرا وقتى انسان به دریاى بىانتهاى رحمت الهى متصل شد و باکى از غیر او ندارد، از نعمتهاى مهم الهى که در تأمین آرامش روانى و امنیت آن مؤثر است خواب مىباشد که آیه و نشانه او معرفى شده است. خداوند توصیه مىکند که از او بترسیم نه غیر او. مؤمنین توصیه به ترک اندوه و سستى شدهاند. تبعیت از هدایتِ الهى ایمنى آور است و اسلام و احسان و نیکوکارى سبب رفع حزن و خوف است. و نیز انفاق در راه خدا و ایمان به خدا و روز قیامت رافع حزن و اندوه است. همراهى با رسول خدا و رهبرى موجب نزول سکینه الهى است.38
ب) عوامل تهدید امنیت روانى
عوامل تهدید امنیت روانى را نیز مىتوان در حدود سى آیه ملاحظه نمود. مانند یأس از رحمت خدا به گونهاى که یأس در قرآن از صفات کفار شمرده شده است.39 نجوا و درگوشى صحبت کردن که موجب سلب امنیت روانى حضّار مىگردد و فکر مىکنند سخنى علیه آنها گفته مىشود، لذا از صفات و روشهاى شیطانى شمرده شده است مگر به ضرورت و براى اصلاح اختلافات دیگران. سوء سابقه امنیتى به گونهاى که حضرت موسى در پذیرش مسئولیت رسالت بدان اشاره مىکند و به خدا عرضه مىدارد: به سبب فردى که کشته شد از ما حرف شنوى نداشته و ما را نمىپذیرند یا حضرت یوسف در پذیرش مسئولیت ابتدا خواهان رفع اتهام مىگردد و بعد مسئولیت مىپذیرند. تهمت و بهتان نیز از عوامل ناامنى روانى است.40 همچنین بخل و حسادت (سوره فلق) که در جریان هابیل و قابیل موجب کشته شدن هابیل شد یا در جریان یوسف. مسخره نمودن با اشاره و بیان که شدیداً نهى شده است، زیرا اثرات روانى مخربى بر شنونده دارد. نام زشت نهادن، ظن و گمان سوء، تجسس از امور دیگران و غیبت که از گناهان کبیره است.
ج) جنگ روانى
جنگ روانى نیز به دلیل برخوردارى از ماهیت روانى در این بخش آمده است، زیرا دشمن با پخش شایعات، اتهامات و تهدیدات، روحیهها را تضعیف کرده ایجاد اختلال مىنماید مانند تهدیداتى که فرعون علیه حضرت موسى داشت و گفت او مىخواهد با سحرش شما را از سرزمینتان بیرون کند.41 یا از طریق عوامل داخلى، بحران امنیتى ایجاد کردن مانند قوم حضرت موسى که به وى مىگفتند ما قبل و بعد از آمدن تو اذیت مىشویم یا اگر به آنها خوبى مىرسید ، مىگفتند دست آورد خودمان است و اگر مشکلى ایجاد مىشد آن را به موسى نسبت مىدادند یا اطرافیان فرعون خطاب به فرعون مىگویند آیا موسى و قومش را رها مىکنى که در زمین فساد کنند. جنگ روانى مخل امنیت روانى افراد و بالطبع جامعه است.
ادامه دارد ...
پى نوشت ها :
21. یوسف (12) آیه 8 و 9.
22. هود (11) آیه 42 - 46.
23. نور (24) آیه 31 و 32.
24. طلاق (65) آیه 6 و 7.
25. نساء (4) آیه 34.
26. طلاق (65) آیه 1 - 3.
27. تحریم (66) آیه 9 - 12.
28. احزاب (33) آیه 30.
29. غافر (40) آیه 7 - 9.
30. نساء (4) آیه 86.
31. عنکبوت (29) آیه 46.
32. نساء (4) آیه 58 .
33. انفال (8) آیه 63.
34. روم (30) آیه 2 - 5 .
35. یونس (10) آیه 62 - 64.
36. بقره (2) آیه 277.
37. فتح (48) آیه 4 و 26.
38. توبه (9) آیه 4.
39. یوسف (12) آیه 78.
40. نساء (4) آیه 111.
41. طه (20) آیه 63؛ اعراف (7) آیه 109 و 110.
منبع: فصلنامه علوم سیاسی ، شماره 33
/ن