امنیت در قرآن (2)

محبت باید در خانواده عادلانه توزیع شود تا امنیت خانواده تأمین گردد وگرنه موجب حسادت و برخورد و ناامنى مى‏شود. چنان‏چه برادران یوسف با وى چنین عمل نمودند و گفتند یوسف نزد پدر محبوب‏تر از ماست در حالى که ما قوى هستیم و کارهاى پدر را انجام مى‏دهیم، لذا تصمیم به حذف یوسف گرفتند.21
پنجشنبه، 10 تير 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امنیت در قرآن (2)
امنیت در قرآن (2)
امنیت در قرآن (2)

نويسنده : علی رضا اسلامی




ز) توزیع عادلانه محبت‏

محبت باید در خانواده عادلانه توزیع شود تا امنیت خانواده تأمین گردد وگرنه موجب حسادت و برخورد و ناامنى مى‏شود. چنان‏چه برادران یوسف با وى چنین عمل نمودند و گفتند یوسف نزد پدر محبوب‏تر از ماست در حالى که ما قوى هستیم و کارهاى پدر را انجام مى‏دهیم، لذا تصمیم به حذف یوسف گرفتند.21

ح) فرزندان ناخلف‏

فرزندان ناخلف و متمرد از احکام الهى نمى‏توانند امنیت داشته باشند ولو فرزند پیامبرى هم‏چون نوح باشند وقتى پدر به وى مى‏گوید سوار کشتى شو و از کافرین مباش، فرزند مى‏گوید: به کوه پناه مى‏برم تا مرا از آب حفظ کند و نهایتاً غرق مى‏شود. وقتى حضرت نوح به خداوند عرضه مى‏دارد تو وعده دادى اهل مرا نجات دهى و فرزندم اهل من بود، خداوند مى‏فرماید او غیر صالح بود و اهل تو نبود.22

ط) رؤیت ، حجاب ، زینت ، صداى نامحرم‏

یکى دیگر از مصادیق امنیت محیط خانواده حجاب زنان است که موجب حفظ آنان ، عفت ، حیا و پاکى است و در نتیجه موجب گرم شدن کانون خانواده مى‏گردد و موجب امنیت جسم و روح زن و خانواده است که در آیات متعدد، حدود حجاب و موارد استثنا، وظیفه چشم‏پوشى مردان و زنان نسبت به نامحرم و حفظ دامن و عدم آشکار شدن زینت‏هاى زنان و نحوه سخن گفتن آنان آمده است تا موجب طوع در افراد مریض دل نگردد23. اینها همه از مصادیق تأمین امنیت خانواده است و عدم توجه به این دستورات موجب ناامنى محیط خانواده مى‏گردد.

ى) نفقه‏

آیات متعددى در خصوص تأمین نیازهاى مادى همسر و فرزندان است. مانند تأمین مسکن ، پوشاک ، غذا و سایر امکانات تا آنها در آرامش و امنیت به سر برند.24

ک) اختلافات خانوادگى‏

ممکن است به دلیل بى‏توجهى زوجین به وظایف خود در یک خانواده ، ناامنى و مشکل ایجاد شود که قرآن کریم از راه حل‏هاى انفرادى مثل صبر تا توصیه به حق تا جدال حسن تا تعیین حکم و مراحل دیگرى را پیش‏بینى نموده است تا امنیت به خانواده بازگردد و نیز نشوز و موعظه و ترک بستر و تنبیه خفیف و عدم تجاوز از حد را به منزله راهکار پیشنهاد مى‏نماید25 تا مشکل حل گردد و امنیت برقرار شود.

ل) طلاق‏

طلاق نیز از اهمیت زیادى برخوردار است، زیرا اگر واقعاً یک زن و شوهر به هیچ وجه نتوانستند با یک دیگر زندگى کنند و از هم متنفر بودند، در اسلام راه حل دارد و آن طلاق است. ولى باید دانست که این نسخه آخر و براى تأمین فرد و جلوگیرى از مشکلات دیگر است.26

م) وصیت وارث‏

قرآن به موضوع وصیت و تأمین روحى روانى فرد قبل از موت و تعیین تکلیف اموالش بعد از موت نیز توجه داشته است تا موجب درگیرى و اختلاف و نزاع و ناامنى نگردد.

ن) تهمت به زنان، فحشا

یکى دیگر از موارد ناامنى در خانواده و حتى جامعه تهمت فحشا و منکرات به دیگران است که موجب ناامنى روحى فرد و بلکه از هم پاشیدن خانواده‏ها مى‏گردد. قرآن به این موضوع نیز پرداخته است و تهمت زنندگان به تنبیه شدید بدنى که در حدود مطرح است ، محکوم مى‏گردند و از رحمت الهى نیز دور و لعنت شده‏اند تا جامعه در آرامش به سر برد و با شایعات و اتهامات دچار التهاب نگردد. البته اگر مشخص شود فحشا و منکرات و زنا صورت گرفته است با شدت تنبیه مى‏نماید تا این غده سرطانى از بدن جامعه خارج شود.

س) زنانِ الگو

در چند آیه به معرفى زنان خوب چون حضرت آسیه و حضرت مریم مى‏پردازد. با این که همسر آسیه، فرعون است ، ولى با تلاش خود و ایمان به خدا در امنیت الهى به سر برده و تا ابد الگوى زنان مؤمن معرفى شده است و نیز زن حضرت نوح و حضرت لوط به منزله زنان بد معرفى شده‏اند که همسرى پیامبر بودن ، موجب امنیت و نجات آنان از عذاب نشده است.27

ع) زنان مسئولین‏

زنان مسئولین و رهبران جامعه ، مسئولیت مضاعفى دارند و براى نمونه طبق آیات قرآن اگر زنان پیامبر اسلام خطا کنند دو برابر عذاب مى‏شوند.28 و نباید اسرار رهبرى را آشکار کنند و با سایر زنان تمایز دارند. این حساسیت سبب امنیت مضاعف براى آنها و رهبران مى‏گردد.

ف) دعاى فرشتگان‏

در آیاتى از قرآن اشاره به دعاى فرشتگان براى خانواده بهینه شده است؛ یعنى خانواده خوب به جایى مى‏رسد که مورد توجه و دعاى فرشتگان الهى قرار مى‏گیرد29 و امنیت آنان تأمین مى‏گردد.

ص) رفتار با یتیمان‏

در آیاتى نیز نحوه روابط با ایتام تبیین شده است تا جایى که دو پیامبر الهى هم‏چون حضرت موسى و حضرت خضر براى حفظ اموال ایتام، دیوار خراب را مى‏سازند. باید در حفظ اموال ایتام دقت کرد و استفاده از آن هم‏چون آتش‏خورى است و وقتى بالغ و رشید شدند باید اموالشان به آنها تحویل شود. بدین صورت قرآن امنیت افراد بى‏والدین و یتیم را تأمین مى‏کند.

ق) سایر امور

در پایان این بخش باید گفت هر فردى نسبت به خانواده خود نیز وظایفى دارد تا امنیت آنان را در دنیا و آخرت تأمین کند، مثل انذار خانواده، مواظب خود و اهل خود بودن که به آتش کشیده نشوند. باید توجه داشت اموال و اولاد ، فتنه هستند و موجب آزمایش انسان و در برخى موارد فرزندان دشمن انسان شمرده شده‏اند که باید از آنان برحذر بود و از آنان درگذشت یا نباید به آنان نکات منفى القا نمود و الا به همان متمسک مى‏شوند، مثل فرزندان حضرت یعقوب که به پدر گفتند یوسف را گرگ خورد. در مجموع اگر خانواده‏اى بهینه بود برکات خداوند بر آنان نازل مى‏گردد، مثل خانواده حضرت ابراهیم یا خانواده پیامبر اسلام که از هر پلیدى و زشتى و نجاست پاک است و اگر غیر بهینه بود در عذاب است مثل خانواده ابى لهب.

سوم) امنیت جمعى ( ملى )

بعد از واحد فرد و خانواده به جمع ، جامعه و اجتماع مى‏پردازیم تا ملاحظه گردد امنیت چگونه در اجتماعات برقرار مى‏گردد و چه جوامعى ناامن است و دلایل آن چیست. با دسته‏بندى آیات مى‏توان به مواردى به شرح ذیل رسید:
تنوع اجتماعات و نژاد و زبان و رنگ انسان‏ها، مهر و محبت و خفض جناح نسبت به خودى‏ها و مؤمنین ، شدت و غلظت نسبت به غیر خودى‏ها و منافقین و منحرفین. امنیت در گفتار و دیدار با سلامِ به یک دیگر و در سلم و سلامت بودن‏30. امنیت در ورود به منازل مجاز و نحوه ورود با اجازه و سلام بر اهل خانه ، نحوه مصرف و خوردن در منازل مجاز ، امنیت رفتارى که با تکبر راه نرویم و گام کوتاه برداشتن و صدا را بلند نکردن. امنیت گفتارى در مجادله با اهل کتاب و نیکو سخن گفتن‏31. با مؤمنین سخن نیکو گفتن ، زیرا شیطان در پى اختلاف افکنى است و امنیت اجتماعى را از بین مى‏برد. در انجام امور ان شاء اللَّه گفتن و عدم فراموشى یاد خدا تا در فضاى امنیتى ، امور اجرا شود. امنیت رفتارى در صله رحم و وفاى به عهد، امنیت اجتماعى در پرتو امر به معروف و نهى از منکر تا جامعه همواره پالایش گردد، عدم اذیت مؤمنین، نگرانى از سوء سابقه ، چنان که حضرت موسى به خداوند عرض مى‏کند چون من از آنها کسى را کشته‏ام نگرانم که مرا تکذیب کنند و برادرم را همراهم بفرست و خلاصه، احساس ناامنى دارد که مى‏خواهد با همراهِ فصیح و بدون سابقه جبران شود. امنیت قضایى و حقوقى در جامعه ایجاد کردن با قصاص، حکم به عدل کردن سبب امنیت اجتماعى است.32 امنیت نظامى با بسیج عمومى، واگذارى امانات و مسئولیت‏هاى سیاسى و اجتماعى و... به اهلش ، توجه به این نکته که انسان خود حرکت درست داشته باشد و به گمراهى دیگران توجه نکند ، دقت در مورد افراد ناشناس و ناشناخته ، چنان که حضرت ابراهیم دچار ترس و عدم امنیت شد. الفت بین قلوب به دست خدا است و با چیز دیگر بدست نمى‏آید که سبب آرامش و امنیت اجتماعى گردد.33 وحدت و چنگ زدن به ریسمان الهى سبب امنیت اجتماعى است در حالى که قبلاً افراد دشمن یک‏دیگر بوده‏اند. تفرقه و اختلاف ممنوع است. در این صورت است که بهترین امت خواهید بود.
ملاحظه مى‏گردد که در حدود 40 آیه مذکور، ابعاد امنیت در یک جامعه اعم از (گفتارى، رفتارى، دیدارى، مصرف، روانى، حقوقى، سیاسى و نظامى و...) مطرح است که حیات یک جامعه منوط بدان است و بسیارى از ناامنى‏هاى اجتماعى بشرى ریشه در بى‏توجهى بدان دارد.

چهارم) امنیت جهانى ( فرا ملى )

امنیت جهانى که مرکب از جوامع مختلف است چگونه باید تأمین گردد؟ بدیهى است مهم‏ترین اصل روابط دو یا چند جانبه یا جهانى و همگانى است که در حدود 20 آیه به شرح ذیل به این مهم پرداخته است، مبنى بر این که قراردادها را محترم بشمارید. به پیمان خود عمل کنید مگر این که از جانب طرف دیگر نقض یا خیانتى ببینید. رعایت عدالت؛ روش‏هاى بد دیگران سبب بى‏عدالتى ما نگردد. در مقابل امتیازات خارجى براى کوتاه آمدن در اهداف، خود را نباختن مانند داستان هدایاى ملکه سبا براى حضرت سلیمان که نپذیرفت. تأثیر امنیت جهانى و درگیرى قطب‏هاى قدرت در امنیت مسلمین مانند درگیرى دو قطب قدرت‏مند قدیم ایران و روم.34 حمایت از مستضعفین و مسلمین ، مگر قرارداد دو جانبه‏اى مانع حمایت شود. عهد و معاهدات به قدرى مهم است که از آن بازخواست الهى مى‏شود و نقض عهد موجب لعنت است و سنگدلى. بر این اساس صلح بر جهان حاکم مى‏شود.
سوم) انواع امنیت از حیث موضوع، محتوا و مفهوم‏
در این فصل موضوعات مختلفِ امنیتى از حیث موضوع ، محتوا و مفهوم دسته‏بندى شده است. این فصل طى پانزده بخش و به ترتیب ذیل ارائه مى‏گردد:

اول) امنیت روانى‏

آن چه موجب امنیت روح و ذهن آدمى مى‏گردد، تحت عنوان عوامل ایجاد امنیت روانى مى‏آید و آن چه موجب عدم امنیت روانى است به منزله تهدیدات امنیت نام برده مى‏شود و نهایتاً دسته سوم، جنگ روانى است. با توجه به این که بعضى از مکاتب فکرى امنیت را امرى ذهنى مى‏دانند این مبحث مى‏تواند قابل توجه باشد.

الف) عوامل ایجاد امنیت روانى‏

در بیش از سى آیه قرآن به عوامل ایجاد امنیت روانى اشاره شده است، مانند ولى خدا بودن و ولایت الهى را پذیرفتن، زیرا اولیاى الهى خوف و حزنى ندارند؛ یعنى نه نسبت به گذشته اندوهگین هستند نه نسبت به آینده ترس دارند.35 ایمان به خدا و عمل صالح و اقامه نماز و ایتاى زکات موجب فقدان ترس و حزن و نگرانى است.36 ایمان به خدا و استقامت در راه او موجب نزول ملائکه و بشارت به عدم ترس و حزن است. ایمان و عمل صالح موجب رفع خوف و حزن، تقوا و عمل صالح موجب رفع حزن و خوف است. ایمان به خدا، رسول، قرآن و عمل صالح و تبعیت از حق سبب اصلاح بال (خیال، ذهن، روان، اندام‏هاى شعورى و...) مى‏گردد و آرامش روانى را به دنبال دارد. نزول سکینه و آرامش بر قلوب مؤمنین از عنایات خداوند در تولید امنیت روانى است.37 راهکار ایمن شدن پناه بردن به خداست. زیرا وقتى انسان به دریاى بى‏انتهاى رحمت الهى متصل شد و باکى از غیر او ندارد، از نعمت‏هاى مهم الهى که در تأمین آرامش روانى و امنیت آن مؤثر است خواب مى‏باشد که آیه و نشانه او معرفى شده است. خداوند توصیه مى‏کند که از او بترسیم نه غیر او. مؤمنین توصیه به ترک اندوه و سستى شده‏اند. تبعیت از هدایتِ الهى ایمنى آور است و اسلام و احسان و نیکوکارى سبب رفع حزن و خوف است. و نیز انفاق در راه خدا و ایمان به خدا و روز قیامت رافع حزن و اندوه است. همراهى با رسول خدا و رهبرى موجب نزول سکینه الهى است.38

ب) عوامل تهدید امنیت روانى‏

عوامل تهدید امنیت روانى را نیز مى‏توان در حدود سى آیه ملاحظه نمود. مانند یأس از رحمت خدا به گونه‏اى که یأس در قرآن از صفات کفار شمرده شده است.39 نجوا و درگوشى صحبت کردن که موجب سلب امنیت روانى حضّار مى‏گردد و فکر مى‏کنند سخنى علیه آنها گفته مى‏شود، لذا از صفات و روش‏هاى شیطانى شمرده شده است مگر به ضرورت و براى اصلاح اختلافات دیگران. سوء سابقه امنیتى به گونه‏اى که حضرت موسى در پذیرش مسئولیت رسالت بدان اشاره مى‏کند و به خدا عرضه مى‏دارد: به سبب فردى که کشته شد از ما حرف شنوى نداشته و ما را نمى‏پذیرند یا حضرت یوسف در پذیرش مسئولیت ابتدا خواهان رفع اتهام مى‏گردد و بعد مسئولیت مى‏پذیرند. تهمت و بهتان نیز از عوامل ناامنى روانى است.40 هم‏چنین بخل و حسادت (سوره فلق) که در جریان هابیل و قابیل موجب کشته شدن هابیل شد یا در جریان یوسف. مسخره نمودن با اشاره و بیان که شدیداً نهى شده است، زیرا اثرات روانى مخربى بر شنونده دارد. نام زشت نهادن، ظن و گمان سوء، تجسس از امور دیگران و غیبت که از گناهان کبیره است.

ج) جنگ روانى‏

جنگ روانى نیز به دلیل برخوردارى از ماهیت روانى در این بخش آمده است، زیرا دشمن با پخش شایعات، اتهامات و تهدیدات، روحیه‏ها را تضعیف کرده ایجاد اختلال مى‏نماید مانند تهدیداتى که فرعون علیه حضرت موسى داشت و گفت او مى‏خواهد با سحرش شما را از سرزمینتان بیرون کند.41 یا از طریق عوامل داخلى، بحران امنیتى ایجاد کردن مانند قوم حضرت موسى که به وى مى‏گفتند ما قبل و بعد از آمدن تو اذیت مى‏شویم یا اگر به آنها خوبى مى‏رسید ، مى‏گفتند دست آورد خودمان است و اگر مشکلى ایجاد مى‏شد آن را به موسى نسبت مى‏دادند یا اطرافیان فرعون خطاب به فرعون مى‏گویند آیا موسى و قومش را رها مى‏کنى که در زمین فساد کنند. جنگ روانى مخل امنیت روانى افراد و بالطبع جامعه است.
ادامه دارد ...

پى نوشت ها :

21. یوسف (12) آیه 8 و 9.
22. هود (11) آیه 42 - 46.
23. نور (24) آیه 31 و 32.
24. طلاق (65) آیه 6 و 7.
25. نساء (4) آیه 34.
26. طلاق (65) آیه 1 - 3.
27. تحریم (66) آیه 9 - 12.
28. احزاب (33) آیه 30.
29. غافر (40) آیه 7 - 9.
30. نساء (4) آیه 86.
31. عنکبوت (29) آیه 46.
32. نساء (4) آیه 58 .
33. انفال (8) آیه 63.
34. روم (30) آیه 2 - 5 .
35. یونس (10) آیه 62 - 64.
36. بقره (2) آیه 277.
37. فتح (48) آیه 4 و 26.
38. توبه (9) آیه 4.
39. یوسف (12) آیه 78.
40. نساء (4) آیه 111.
41. طه (20) آیه 63؛ اعراف (7) آیه 109 و 110.
منبع: فصلنامه علوم سیاسی ، شماره 33





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما