خود ارضایی (3) درمان
نویسنده : حسن مانیان
راه کارهای درمان
2- داشتن اراده و تقویت آن
خداوند حکیم در قران کریم می فرماید: و اما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی، فان الجنه هی المأوی (1)
هرکس از مقام خداوند خوف داشته باشد و نفس خود را از خواهش و هوس باز دارد بهشت جایگاه او می باشد.
حضرت علی (ع) می فرماید: هر کس شخصیتش برایش کریم و بزرگ باشد شهوتش را خوار می کند. (2)
باز حضرت (ع) می فرماید: کسی که شرافت ذاتی خود را بشناسد، خویش را از پستی شهوت مصون می دارد. (3)
حضرت یوسف (ع) می فرماید: « ... ان النفس لأمارۀ بالسوء الا ما رحم ربی ...» (4)
همانا نفس أماره انسان را به کارهای زشت و ناروا، سخت وا می دارد جز آن که خدای من به لطف خاص خود بنده را
نگه دارد.
3- سبک بودن شکم به هنگام خواب.
4- بیرون بودن دست ها از رختخواب به هنگام خواب.
5- عدم پوشدن لباسهای تنگ.
6- عدم نگاه به مناظر و فیلم های محرک.
حضرت پیامبر (ص) می فرماید: هیچ مرد مسلمانی نیست که نگاهش به زنی بیفتد و چشم خود را پایین اندازد مگر این که خدای متعال به او توفیق عبادتی دهد که شیرینی آن را در دل خویش بیابد. (5)
7- عدم شوخی های جنسی و محرک.
8- عدم خوردن مواد غذایی محرک مانند پیاز، تخم مرغ، خرما، گوشت قرمز و غذاهای پرچرب.
پیامبر (ص) می فرماید: در خرما نُه خصوصیت است: از میکروب جلوگیری می کند، موجب تقویت ستون فقرات و زیاد شدن توان، بر مجامعت می شود .... (6)
روایت شده: خوردن گوشت موجب تقویت بینایی و شنوایی می شود و خوردن آن با تخم مرغ موجب زیاد شدن نیروی جنسی می گردد.(7)
راوی می گوید به سبب کم داشتن فرزند به امام ابی الحسن (ع) گلایه کردم حضرت فرمود: استغفار کن و تخم مرغ را با پیاز بخور. (8)
راوی می گوید از امام صادق (ع) شنیدم که می فرمود: پیاز بخورید؛ زیرا در آن سه ویژگی است: دهان را خوشبو می کند، لثه را محکم می کند و منی بدن (توان نزدیکی) را زیاد می نماید. (9)
9- تخلیه مثانه قبل از خواب
10- عدم افراط در نوشیدن آب
11- عدم نگاه به بدن عریان خود
12- عدم دست ورزی با اندام جنسی خود
13- عدم دمرو خوابیدن
14- زیاد ورزش کردن
«موریس دبس» درباره ی نقش تربیت بدنی، به خصوص برای نوجوان و جوان می گوید: تربیت و ورزش به بدن محدود نمی شود؛ یعنی در شخصیت عقلی و اجتماعی و اخلاقی نیز مؤثر است . (10)
15- وقت خالی برای خود نگذاشتن
16- بقاء موهای بدن بر بدن.
امام علی (ع) فرمودند: موی هیچ مردی زیاد نشد، مگر این که شهوتش کم شد. (11)
روزی مردی نزد پیامبر آمد و عرض کرد: یا سول الله! من وضع مالی خوبی ندارم که با زنان ازدواج کنم؛ برای مجرد بودنم چه کنم؟ حضرت فرمود: (دو کار انجام بده: یکی اینکه) موی جسد خود را زیاد کن و (دیگر اینکه) برروزه گرفتن مداومت کن.
پس آن شخص رفت و چنین کرد؛ در نتیجه جوشش شهوتش از بین رفت! (12)
17- از مکان خلوت دوری نمودن.
اریکسون می گوید: افرادی که ارزش کمتری برای خود قائل هستند، بیشتر از دیگران ممکن است به انزوا دمساز گردد. چنین افرادی آسیب پذیرند، نسبت به انتقاد، خود را حساس تر نشان می دهند، از عقیده دیگران نسبت به خود نگرانند و از عدم پیشرفت در وظایف خود، دگرگون می شوند. (13)
18- گرفتن دوش آب سرد
«سیلوانس استال» در این باره توضیح می دهد: اگر به واسطه تخیل و یا سبب دیگر، خونی بسیار به اعضای تناسلی گراید، بدان سان که رگ های آن را فراخ سازد و این تهاجم دموی غیر طبیعی، انگیزش شهوت را سبب شود، نباید از پی علاج چنین عارضه ای به مطب پزشک رفت. راه درمان آن است که زندگی خویش را دگرگون کند و روشی برگزیند که خون را از اعضاء براند و آن را به عضلات و دماغ و اندام های دیگر پیکر ببرد تا همه ی دستگاه های بدن بتوانند تعادل خویش را برقرار سازند. برای تغییر دادن این حال باید اعضای تناسلی را بامدادن و شامگاهان با آب سرد شستشوی داد. این شستشو، آرامش آن اعضاء را سبب می شود و قوه ی فکر و خیال جوان را از توجه به شهوت باز می گرداند! (14)
19- گرفتن روزه ی مستحبی
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: ای جوانان بر شما باد که ازدواج کنید؛ اگر نمی توانید به شما باد که روزه بگیرید؛ زیرا روزه، شهوت مباشرت را ضعیف می کند. (15)
روزی مردی نزد پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! من وضع مالی خوبی ندارم که با زنان ازدواج کنم؛ برای مجرد بودنم چه کنم؟ حضرت (ص) فرمود: (دو کار انجام بده یکی این که) موی جسد خود را زیاد کن و (دیگر اینکه) بر روزه گرفتن مداومت کن. پس آن شخص رفت و چنین کرد؛ در نتیجه شهوتش از بین رفت. (16)
از عثمان بن مظعون نقل شده: به پیامبر (ص) عرض کردم که می خواهم خود را خواجه و از نظر جسمی ناتوان کنم، حضرت (ص) فرمود: چنین نکن ای عثمان! زیرا خود را از توان جنسی انداختن امت من به وسیله ی روزه است. (17)
20- پرهیز از سخن گفتن ملائمت آمیز با نامحرمان
21- عدم بقاء با نامحرم در مکان خلوت
22- خواندن قرآن و احادیث و پیشه کردن تقوا
خداوند در قرآن ذیل آیه ای می فرماید: «اِن الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا واذا هم مبصرون» (18)
پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه های شیطان شوند و به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) می افتند (در پرتو یاد او راه حق را می بینند و بینا می گردند.)
نیز در ذیل آیه ای دیگر می فرماید: « و الذین اذا فعلوا فاحشهً او ظلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله و لم یصروا علی ما فعلوا و هم یعلمون (19)
آن ها وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود ستم می¬کنند، به یاد خدا می افتند و برای گناهان خود طلب آمرزش می-کنند-کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟- و بر گناه اصرار نمی ورزند با اینکه می¬دانند.
امام علی (ع) در حدیثی گهربار می فرمایند:
هر کس نفس خود را در لذت هایش رها کند، بدبخت شده و از (سعادت) دور خواهد شد. (20)
هر کس که شهوتش را محدود کند، به درستی که ارزش خود را نگه داشته است! (21)
زیاد به یاد مرگ باشید؛ زیرا او نابودکننده لذت ها می باشد. (22)
وقتی نفس شما خواست شما را درباره ی شهوات به تباهی بکشاند زیاد یاد مرگ باشید، زیرا برای موعظه، یاد مرگ کافی است. (23)
از هر کاری که در نهان انجام می شود و در آشکار از انجام آن شرم شود، دوری کن. (24)
چه بسیاز تفاوت است میان دو کار: کاری که لذتش از بین می رود و رنجش باقی می ماند و کاری که رنج و زحمتش می رود و پاداش آن می ماند.(25)
23- متوجه غذای ذهن خود بودن
از امام صادق (ع) روایت شده که فرموده اند: حواریون نزد حضرت عیسی (ع) جمع شدند و گفتند: ای معلم خوبی ها! ما را ارشاد نما. پس حضرت فرمود: حضرت موسی (نبی الله) به شما دستور داد زنا نکنید و من به شما امر می کنم که با خودتان در مورد زنا حرف نزنید، چه رسد به اینکه زنا کنید. به درستی که هر کس با خودش در مورد زنا حرف بزند مثل کسی است که در خانه نقاشی شده آتش روشن کند در نتیجه دود، تصاویر را از بین می برد؛ اگر چه خانه آتش نگیرد.(27)
«الکسیس کارل» می گوید: جوان پس از اتمام بلوغ تحت تأثیر غریزه قدرتمند جنسی و تمایلات روانی و عاطفی ناشی از آن تعلق خاطر شدیدی به تشکیل خانواده و داشتن همسر و فرزند پیدا می کند، به طوری که اثر این تعلق در اغلب آمال و فعالیت های روزانه او آشکار شود. تمایل به جنس مخالف ابتدا با شرم و خجالت و دلهره همراه می باشد و اگر در مسیر وصول به جنس مخالف یا اشباع غریزه جنسی، با موانع اخلاقی و اجتماعی مواجه شود به صورت طبیعی به تخیل پناه می برد تا به ارضای خیالی خود بپردازد. گاهی گرایش به تخیل در او قدرت گرفته و شوق به کام جوئی جنسی را در او شدت می دهد و موجب انحراف جنسی او می شود!(28)
24- ازدواج به موقع و به جا
در این باره حضرت پیامبر (ص) خطاب به والدین می فرماید: از حقوقی که فرزند بر پدر دارد یکی این است که وقتی فرزند بالغ شد وسایل ازدواجش را فراهم نماید. (29)
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: اِنّ الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر ... (30)
بدرستی که نماز انسان را از هر گونه آلودگی و عمل گناه دور نگه می دارد.
علاوه بر آنکه جوان سعی در کنترل شهوت و¬غریزه ی جنسی می کند¬، باید برای ازدواج که یگانه ¬راه درست ارضای غریزه ی جنسی می باشد. نیز اقدام کند، به این معنا که پسرها از 18 سالگی به بعد می توانند به فکر ازدواج باشند و اگر شرایط را مساعد می بینند، از همین زمان، مقدمات آن را فراهم کنند و دختران هم، چنانچه مورد مناسبی به خواستگاری آنها آمد به دلائل نوعاً غیر موجه و پوچ مثل هنوز زود است، می خواهم درس بخوانم داماد وضع مادی خوبی ندارد و ... از ازدواج خودداری نکنند و والدین هم سنگ اندازی های غیر منطقی نداشته باشند.
امید است با رعایت این نکات و به خصوص توجه به تقوا و نماز بتوانید غریزه ی جنسی و حس شهوت را در خویش کنترل و مهار نمائید و زمانی که فرصت مناسب برای ازدواج فراهم گردید به ازدواج اقدام کنید.
25- توبه از کردار زشت قبل
بله! گناه ناراحتی و عذاب وجدان دارد؛ لکن به مفهوم پایان فرصت ها و انتهای راه و نابودی نیست.
کسی که از صمیم دل رجوع کند و تصمیم قاطع بر جبران لغزش بگیرد، محبوب درگاه خدا خداوند است:
«اِنّ الله یُحبُّ التوابین» (31)
همانا خداوند توبه کارانی که توبه شان پیوسته است را دوست دارد.
چه عاملی از این کارسازتر که شخص گنه کار، احساس کند در صورت توبه، خداوند او را دوست می دارد و در نظر خداوند چنان است که گوئی اصلاً گناهی مرتکب نشده است.
امام باقر (ع) در این باره می فرماید: « التائب من الذنب کمن لا ذنب له.» (32)
توبه کننده از گناه، همانند کسی است که اصلاً گناه نکرده است.
«توبه» یعنی شروع زندگی پاک و سازنده و حرکت در نور و روشنائی.
اگر شخص از توبه و بخشیده شدن نا امید است باید کلام امیرالمؤمنین (ع) را بداند که بالاترین گناه، یأس و ناامیدی است.
منابع و مآخذ :
1- قرآن کریم.
2- امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، غررالحکم و دررالحکم، ترجمه محمد علی انصاری قمی، مهر آئین، 1378ه.ش.
3- استال، سیلوانس، آنچه که یک جوان باید بداند ؟، دکتر نصرت الله کاسمی، انتشارات تهران.
4- دبس، موریس، مراحل تربیت، علی محمد کاردان، انتشارات دانشگاه تهران، 1353ه.ش.
5- دانشجو، جوانان چرا ؟، بنیاد فرهنگی اسلام، قم، 1368 ه.ش .
6- دورانت، ویلیام جیمز، لذات فلسفه، عباس زریاب خوئی، سازمان انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران، 1369ه.ش.
7- عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، مکتبه الاسلامیه، 1339ه.ق.
8- فلسفی، محمد تقی، گفتار فلسفی، دفتر نشر و معارف اسلامی، 1349ه.ش.
9- فریده، مرتضی، الحدیث، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1366ه.ش.
10- کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه و شرح هاشم محلاتی و جواد مصطفوی، علمیه اسلامیه، 1350ه.ش.
11- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، 13-14ه.ق.
12- محدث، جلال الدین، شرح غررو درر تمیمی آمدی، محمد علی انصاری، دانشگاه تهران، 1346ه.ش.
13- منصور ودادستان، محمود و پریرخ، روان شناسی ژنتیک؛ از دوران تحلیل گری تا رفتار شناسی، انتشارات سمت، تهران، 1378ه.ش.
14- محمدی ری شهری، محمد ، میزان الحکمه، مؤسسه فرهنگی دارالحدیث، 1381ه.ش.
پی نوشت ها :
1 - سوره نازعات، آیات 40 و 41.
2 - بحارالانوار، ج 78، ص 13وج87، ص 71.
3 - شرح غرر الحکم و دررالکلم، حدیث 9069.
4 - سوره یوسف، آیه 53.
5 - میزان الحکمه، ج 13، ص 6323، حدیث 3889.
6- وسائل الشیعه، ج 17، ص107.
7- بحارالانوار، ج 66، ص106.
8 -همان، ص 46.
9 - وسائل الشیعه، ج 25، ص 212و ر.ک: کتاب های خواص خوراکیها، مانند اسلام پزشکی بی دارو، احمد امین شیرازی.
10 - مراحل تربیت، ص100.
11 - بحارالانوار، ج104، ص 78.
12 - وسائل الشیعه، ج7، ص 178.
13 - روانشناسی ژنتیک، از دوران تحلیل گری تا رفتار شناسی، ج2، ص 128.
14 - آنچه که یک جوان باید بداند؟، ص 54.
15 - وسائل الشیعه، ج 4، ص300.
16 - همان، ج7، ص 178.
17 - همان، ص 178.
18 -سوره اعراف، آیه 201.
19 - سوره ال عمران، آیه 135.
20 - شرح غرر الحکم و درالحکم، حکمت 644.
21 - بحارالانوار، ج 77، ص 288، تحف العقول، ص97.
22 - شرح نهج البلاغه، ج 6، ص69.
23 - همان.
24 - میزان الحکمه، ج 9، ص 4073، حدیث2950.
25 - همان، ص4077، حدیث 2956.
26 - شرح غرر و درر، ج 1، حکمت 664.
27 -بحارالانوار، ج 14، ص 331.
28 - لذات فلسفه، ص100.
29 - الحدیث،ج 1، ص297.
30 - سوره عنکبوت، آیه45.
31 - سوره بقره، آیه 222.
32 - اصول کافی، ج2، ص435.