به سوی عرفات ؛ روزی برای شناخت و قربانی نفس

و آنگاه كه آدم (علیه السّلام) در عرفات و أما خلیل الله حضرت ابراهیم (علیه السّلام) ولی آنچه بر پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در عرفات گذشت امام زمان (عج) در عرفات صحرای عرفات همایش شناخت و خودسازی امام حسین (علیه السّلام) برگزیده ای از دعای امام حسین (علیه السّلام) در عرفه عرفات، نام منطقه وسیعى است با
يکشنبه، 25 مهر 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
به سوی عرفات ؛ روزی برای شناخت و قربانی نفس

به سوی عرفات ؛ روزی برای شناخت و قربانی نفس
به سوی عرفات ؛ روزی برای شناخت و قربانی نفس


 






 

تاریخچه عرفات
 

و آنگاه كه آدم (علیه السّلام) در عرفات و أما خلیل الله حضرت ابراهیم (علیه السّلام) ولی آنچه بر پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در عرفات گذشت امام زمان (عج) در عرفات صحرای عرفات همایش شناخت و خودسازی امام حسین (علیه السّلام) برگزیده ای از دعای امام حسین (علیه السّلام) در عرفه عرفات، نام منطقه وسیعى است با مساحت حدود 18 كیلومتر مربع در شرق مكه معظمه، اندكى متمایل به جنوب كه در میان راه طائف و مكه قرار گرفته است.
زائران بیت‏الله الحرام در روز عرفه - نهم ذى حجّه - از ظهر تا غروب در این منطقه حضور دارند. در نقلى آمده است كه آدم و حوّا(علیه السّلام) پس از هبوط از بهشت و آمدن به كره خاكى، در این سرزمین همدیگر را یافتند و به همین دلیل، این منطقه «عرفات» و این روز«عرفه» نام گرفته است. چنین گفته اند كه جبرائیل علیه السلام هنگامی كه مناسك را به ابراهیم می آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آری، لذا به این نام خوانده شد و نیز گفته اند سبب آن این است كه مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف می‌كنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی می‌دانند كه برای رسیدن به آن باید متحمل شد . چرا كه یكی از معانی «عرف » صبر و شكیبایی و تحمل است.
عرفه، از عیدهاى بزرگ است؛ هر چند عید نامیده نشده است و روزى است كه حق تعالى بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود دعوت كرده، سفره جود و احسان خود را براى آنها گسترده است. شیطان در این روز، از همه اوقات خوارتر و حقیرتر و خشمناك‏تر است. چنین گفته اند كه جبرائیل علیه السلام هنگامی كه مناسك را به ابراهیم می آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آری، لذا به این نام خوانده شد و نیز گفته اند سبب آن این است كه مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف می‌كنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی می‌دانند كه برای رسیدن به آن بایدتحمل شد .
چرا كه یكی از معانی «عرف » صبر و شكیبایی و تحمل است. روایت شده كه حضرت زین‏العابدین(علیه السّلام) در روز عرفه صداى فقیرى را شنید كه از مردم كمك مى‏خواست. حضرت فرمود: واى بر تو! آیا دست نیاز به سوى غیر خدا دراز مى‏كنى؛ در حالى كه امید مى‏رود در این روز بچه‏هایى كه در شكم مادر هستند، مورد فضل و لطف الهى قرار گیرند و سعادتمند گردند؟ در روایتى از حضرت صادق(علیه السّلام) آمده است:« كسى كه در ماه رمضان آمرزیده نگردد تا رمضان آینده آمرزیده نمى‏گردد؛ مگر این كه روز عرفه را درك كند.» بهترین عمل در روز عرفه دعا است و در میان روزهاى سال، این روز براى دعا امتیاز ویژه‏اى دارد.
روز عرفه داراى دعاهاى فراوانى است؛ ولى در این میان، دعاى عرفه امام حسین(علیه السّلام) داراى جایگاه ممتاز،أخص و ویژه است و در واقع، ناب‏ترین و عمیق‏ترین معارف الهى و توحیدى در این دعا، بر زبان سالار شهیدان(علیه السّلام) جارى گشته است. عصر روز عرفه امام حسین(علیه السّلام) با گروهى از خاندان و فرزندان و شیعیان، با نهایت خاكساری و خشوع از خیمه بیرون آمدند و در جانب چپ كوه ایستادند. امام(علیه السّلام) چهره مبارك خود را به سوى كعبه گردانید مانند مسكین نیازمندى كه غذا مى‏طلبد، دست‏ها را برابر صورت خود گرفت و دعایش را چنین آغاز كرد:
«الحمدلله الذى لیس لقضائه دافع ولا لعطائه مانع ولا كصنعه صانع و هو الجواد الواسع؛ سپاس خداوندى را سزاست كه چیزى قضایش را دور نمى‏سازد و از عطا و بخشش او جلوگیرى نمى‏كند و هیچ آفریننده‏اى آفرینش او را ندارد و او سخاوتمندى عالم گستر است.»
حضرت(علیه السّلام) سپس به بیان گوشه‏اى از نعمت‏هاى بى پایانِ خداوند كه انسان را در تمام مراحل رشد و تكامل در برگرفته، مى‏پردازد و مهربانى مادران و دایه‏ها و مواظبت و پرستارى و دلسوزى آنان را از الطاف و عنایت‏هاى خداوند مى‏شمرد؛ سپس به لزوم شكر نعمت‏هاى الهى اشاره مى‏كند و خود را از اداى یك شكر نیز عاجز و ناتوان مى‏بیند. هر فرازى از این دعا، دریچه‏اى از نور و توحید و عشق و محبت به خداوند را به سوى دل انسان مى‏گشاید و عباراتِ دعا و محتواى آن، نشان مى‏دهد كه امام حسین(علیه السّلام) در حال این دعا یكسره از خود و عالم غافل گشته، تمام جهان را به یك سو نهاده، با همه وجود حضور خداوند و احاطه و اشراف او به همه ذرات هستى و نفوذ علم و قدرت و حیات او را بر تك تك ذرات و موجودات عالم مشاهده مى‏نماید و آن چه را كه دیده، بر زبان آورده است. امام حسین(علیه السّلام) مى‏خواهد با این نیایش، انسان و خدا را بشناساند و نزدیكى آنان را به هم بنماید. او با این نیایش، منطقى‏ترین و واقعى‏ترین رابطه انسان با خداوند را با زیباترین شكل به تصویر می كشد. در روایتى از حضرت صادق(علیه السّلام) آمده است:
« كسى كه در ماه رمضان آمرزیده نگردد تا رمضان آینده آمرزیده نمى‏گردد؛ مگر این كه روز عرفه را درك كند.»
دعاى عرفه سیدالشهداء(علیه السّلام) سراسر نور و عرفان پروردگار است و آمیزه‏اى از شور و عشق و محبت و معرفت به ذات پاك خداوندی است. در فرازهاى این دعا، امام حسین(علیه السّلام) با خداوند چنین عاشقانه زمزمه مى‏كند: خداوندا! اجازه فرما تا دمى چند در برابرت به زانو درافتم و قطراتى از اقیانوسِ جان، نثار بارگاهت نمایم. خیال دورى راه تا درگاه جمالت خسته و فرسوده ام كرده است كه: از گِل آدم شنیدم بوى تو راه‏ها پیموده‏ ام تا كوى تو خدایا! موجوداتى كه در هستى خود نیازمند تو هستند، چگونه مى‏توانند راهنماى من به سوى تو باشند؟
پروردگارا! آیا حقیقتى غیر از تو آن روشنایى را دارد كه بتواند تو را بر من آشكار سازد؟ كى از نظر غایب و پنهان بوده‏اى كه نیازمند راهنمایى به سوى خود باشى و چه وقت از من دور بوده‏اى تا نمودهاى جهان مرا به تو برساند؟ همه عالم به نور توست پیدا كجا گردى تو از عالم هویدا؟ خدایا! روشنایى جمال و جلالت در جهان هستى آشكارتر از هر چیز است و وجودِ تو خِفا و پوشیدگى ندارد تا چراغى سر راه بگیرم و بارگاه ربوبى تو را جست و جو نمایم و یا دلیلى را راهنماى خود به سوى تو قرار دهم؛ چون فروزنده چراغ تو، و سازنده دلیل و راهنما، تویى . خداى من! چشمى كه تو را بر خود نگهبان و مراقب نبیند، كور و فرو بسته باد و بنده‏اى كه از متاع محبت تو بى بهره باشد، سرمایه باخته و ورشكسته باد. دیده‏اى كان چهره روشن نبیند كور باد خاطرى كَز توست خالى، تیره و بى نور باد امام حسین(علیه السّلام) با این دعا روحى تازه به كالبد عرفات دمید و این نغمه خوش آسمانى و آواى دل‏انگیز ملكوتى را تا ابد در سینه سیناى عرفات به یادگار گذاشت.
از صداى سخن عشق ندیدم خوش‏تر یادگارى كه در این گنبد دوّار بماند صحراى عرفات كالبد و امام حسین(علیه السّلام) روحِ آن است و به همین دلیل حق تعالى، در روز عرفه پیش از آن كه به اهل موقفِ عرفات نظر لطف كند، به زائران قبر پاك حسین(علیه السّلام) نظر رحمت مى‏افكند. سُبحانَكَ اللهُمَ وَ بِحمدِك لا الهَ الاّ اَنْتْ عَمِلْتُ سوء وَ ظَلَمْتُ نَفْسی وَ اِعْتَرِفْتُ بِذَنبی اِغْفرلی اِنَّكَ اَنْتَ اَلغَفور الرّحیمْ ؛ تو را تسبیح می گویم خداوندا به جز تو خدایی نیست. كار بد كردم و بهخود ظلم نمودم به گناه خود اعتراف می‌كنم. تو مرا ببخش كه تو بخشنده و مهربانی . تاریخچه عرفات حال نگاهی گذرا به تاریخچه عرفات بیفكنیم تا شمیم عشق و عرفان را در وادی رحمت بچشیم . و آنگاه كه آدم (علیه السّلام) در عرفات فَتَلَقی آدَمُ مِنْ رَبِّه كَلماتًُ فتابَ عَلیهِ اِنَّه’ هو التَّوابُ الرّحیمْ (قرآن كریم ) آدم از پروردگارش كلماتی دریافت داشت و با آن بهسوی خدا بازگشت و خداوند، توبه او را پذیرفت، چه او توبه پذیر مهربان است. طبق روایت امام صادق(علیه السّلام)، آدم (علیه السّلام) پس از خروج از جوار خداوند، و فرود به دنیا، چهل روز هر بامداد بر فراز كوه صفا با چشم گریان در حال سجود بود، جبرئیل بر آدم فرود آمد و پرسید: ـ چرا گریه می كنی ای آدم؟ ـ چگونه می توانم گریه نكنم در حالیكه خداوند مرا از جوارش بیرون رانده و در دنیا فرود آورده است. ـ ای آدم به درگاه خدا توبه كن و بسوی او بازگرد. ـ چگونه توبه كنم؟
جبرئیل در روز هشتم ذیحجه آدم را به منا برد، آدم شب را در آنجا ماند. و صبح با جبرئیل به صحرای عرفات رفت. جبرئیل بههنگام خروج از مكه، احرام بستن را به او یاد داد و به او لبیك گفتن را آموخت و چون بعد از ظهر روز عرفه فرا رسید تلبیه را قطع كرد و به دستور جبرئیل غسل نمود و پس از نماز عصر، آدم را به وقوف در عرفات واداشت و كلماتی را كه از پروردگار دریافت كرده بود به وی تعلیم داد. آدم (علیه السّلام) تا بههنگام غروب آفتاب همچنان دستش رو به آسمان بلند بود و با تضرع اشك می ریخت، وقتی كه آفتاب غروب كرد همراه جبرئیل روانه مشعر شد، و شب را در آنجا گذراند. و صبحگاهان در مشعر بپا خاست و در آنجا نیز با كلماتی به دعا پرداخت و به درگاه خداوند توبه نمود. و أما خلیل الله حضرت ابراهیم (علیه السّلام) در صحرای عرفات، جبرئیل، پیك وحی الهی، مناسك حج را به حضرت ابراهیم (علیه السّلام) نیز آموخت و حضرت ابراهیم (علیه السّلام) در برابراو می فرمود: عَرِفتُ ، عَرِفتُ (شناختم، شناختم). ولی آنچه بر پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در عرفات گذشت و نیز دامنه كوه عرفات در زمان صدر اسلام كلاس صحرایی پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بود و بنا به گفته مفسرین آخرین سوره قرآن(سوره نصر) در صحرای عرفات بر پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نازل شد. پیغمبر این سوره را كه از جامع ترین سوره های قرآن است و دارای میثاق و پیمان های متعدد با ملل یهود، مسیحی و مسلمان و علمای آنها می باشد، و قوانین و احكام كلی اسلام را در بر دارد، به مردم و شاگردانش تعلیم فرمود. و طبق مشهور میان محدثان پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در چنین روزی سخنان تاریخی خود را در اجتماعی عظیم و با شكوه حجاج بیان داشت: ... ای مردم سخنان مرا بشنوید! شاید دیگر شما را در این نقطه ملاقات نكنم. ... شما به زودی بهسوی خدا باز می گردید.
در آن جهان به اعمال نیك و بد شما رسیدگی می شود. من به شما توصیه می كنم هر كس امانتی نزد اوست باید به صاحبش برگرداند. ... هان ای مردم بدانید ربا در آئین اسلام اكیداً حرام است. ... از پیروی شیطان بپرهیزید. ... به شما سفارش می كنم كه به زنان نیكی كنید زیرا آنان امانت های الهی در دست شما هستند، و با قوانین الهی بر شما حلال شده اند. ... من در میان شما دو چیز به یادگار می گذارم كه اگر به آن دو چنگ زنید گمراه نمی شوید، یكی كتاب خدا و دیگری سنت و (عترت) من است. گواهی می دهم ای پروردگار كه اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بكوشم تا شكر یكی از نعمات تو بجا آورم نتوانم، مگر باز هم توفیق تو رفیقم شود، كه آن خود مزید نعمت و مستوجب شكر دیگر، و ستایش جدید و ریشه دار باشد. امام زمان (عج) در عرفات به استناد برخى از روایات، امام عصر- عجل الله تعالی فرجه الشریف- در زمان غیبت كبرا در همه جا حضور مى‏یابد، و یوسف وار به طور ناشناس میان مردم رفت و آمد مى‏كند.
هیچ كس وى را نمى‏شناسد تا وقتى خداوند به او اجازه دهد خود را معرفى كند؛ چنانكه به یوسف صدیق اجازه داد خود را به برادرانش بشناساند. بر اساس روایت امام صادق علیه السلام، یكى از جاهایى كه امام عصر- عجل الله تعالی فرجه الشریف- حضور مى‏یابد، صحراى عرفات در ایام حج است. عبید بن زراره گفت: از امام صادق علیه السلام چنین شنیدم: زمانى فرا رسد كه مردم امام خود را نبینند. او در روزهاى حج مردم را مى‏بیند ولى مردم او را نمى‏بینند. محمد بن عثمان، یكى از نواب اربعه، نیز در این باره مى‏گوید: والله ان صاحب هذا الأمر یحضر الموسم كل سنة فیرى الناس و یعرفهم و یرونه ولا یعرفونه؛ به خدا سوگند، صاحب این امر همه ساله در مراسم حج حضور پیدا مى‏كند. مردم را مى‏بیند و مى‏شناسد؛ ولى مردم - با این ‏كه او را مى‏بینند- نمى‏شناسند.
صحرای عرفات همایش شناخت و خودسازی امام حسین (علیه السّلام) حضرت سیدالشهدا، امام حسین(علیه السّلام) نیز بعد از ظهر روز عرفه همراه با فرزندان و گروهی از اصحاب از خیمه‌های خود در صحرای عرفات بیرون آمدند، و روی به دامن «كوه رحمت» نهادند و در سمت چپ كوه روی به كعبه، همایشی تشكیل دادند، كه موضوع آن بهمناسبت روز عرفه (روز شناخت)، شناخت و سازندگی بود. این همایش، تنها جنبه علم و معرفت نداشت بلكه شناخت توأم با عمل و سازندگی و تزكیه و خودسازی بود و فهرست أهم مطالب آن عبارت بودند از:
1ـ شناخت خدا و صفات الهی.
2ـ شناخت خود یا خودشناسی.
3ـ شناخت جهان.
4ـ شناخت آخرت.
5ـ شناخت پیامبران.
6ـ خودسازی .
7ـ پرورش نفس با كمالات الهی.
8ـ توبه و بازگشت به خدای مهربان.
9ـ دوری كردن از صفات نكوهیده.
10ـ فراگیری راه تعلیم و تربیت.
11ـ شناخت و درخواست بهترین ها.
12ـ تبدیل خود پرستی نفس به خدا پرستی.
13ـ تبدیل خود برتر بینی نفس به تواضع و فروتنی.
14ـ تبدیل خودخواهی نفس به ایثار و غیر خواهی.
15ـ تعلیم مفاهیم و ادبیات قرآن.
برگزیده ای از دعای امام حسین (علیه السّلام) در عرفه
1ـ ستایش حق تعالی: ستایش سزاوار خداوندی است كه كس نتواند از فرمان قضایش سر پیچد. و مانعی نیست كه وی را از اعطای عطایا، باز دارد. و صنعت هیچ صنعتگری بهپای صنعت او نرسد. بخشنده عالم گستر است. اوست كه بدایع خلقت را بسرشت. و صنایع گوناگون وجود را با حكمت خویش استوار ساخت.
2ـ تجدید عهد و میثاق با خدا: پروردگارا بهسوی تو روی آورم. و به ربوبیت تو گواهی دهم. و اعتراف كنم كه تو تربیت كننده و پرورنده من هستی . و بازگشتم به سوی توست. مرا با نعمت آغاز فرمودی قبل از این كه چیز قابل ذكری باشم.
3ـ خود شناسی: و قبل از هدایت مرا با صنع زیبایت مورد رأفت و نعمت های بیكرانت قرار دادی. آفرینشم را از قطره آبی روان پدید آوردی. و در تاریكی های عالم جنین سكونتم دادی؛میان خون و گوشت و پوست. و مرا شاهد آفرینش خویش نگرداندی و هیچیك از امورم را به خودم وا نگذاشتی.
4ـ راز آفرینش انسان: ولی مرا برای هدفی عالی(یعنی هدایت و رسیدن به كمال). وجودی كامل و سالم بهدنیا آوردی. و در آن هنگام كه كودكی خردسال در گهواره بودم، از حوادث حفظ كردی. و مرا از شیر شیرین و گوارا تغذیه نمودی. و دل های پرستاران را به جانب من معطوف داشتی. و با محبت مادران به من گرمی و فروغ بخشیدی.
5ـ تربیت انسان در دانشگاه الهی: تا اینكه با گوهر سخن مرا ناطق و گویا ساختی. و نعمت های بیكرانت را بر من تمام كردی. و سال به سال بر رشد و تربیت من افزودی.تا اینكه فطرت و سرنوشتم، به كمال انسانی رسید. و از نظر توان اعتدال یافت. حجتت را بر من تمام كردی كه معرفت و شناختت را به من الهام فرمودی.
6ـ نعمت های خداوند: آری این لطف تو بود كه از خاك پاك عنصر مرا بیافریدی. و راضی نشدی ای خدایم كه نعمتی را از من دریغ داری. بلكه مرا از انواع وسائل زندگی برخوردار ساختی. با اقدام عظیم و مرحمت بیكرانت بر من. و به احسان و نیكی گسترده خود نسبت به من، تا این كه همه نعمت هایت را درباره من تكمیل فرمودی.
7ـ شهادت به بیكرانی نعمت های الهی: الهی! من به حقیقت ایمانم، گواهی دهم. و نیز به تصمیمات متیقن خود، و به توحید صریح و خالصم، و به باطن نادیدنی نهادم. و پیوست های جریان نور دیده ام. و خطوط ترسیم شده بر صفحه پیشانی ام، و روزنه های تنفسی ام، و نرمه های تیغه بینی ام، و آوازگیرهای پرده گوشم، و آنچه در درون لب های من پنهان است.
8ـ ناتوانی بشر از بجا آوردن شكر الهی: گواهی می دهم ای پروردگار كه اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بكوشم تا شكر یكی از نعمات تو بجا آورم نتوانم، مگر باز هم توفیق تو رفیقم شود، كه آن خود مزید نعمت و مستوجب شكر دیگر، و ستایش جدید و ریشه دار باشد.
9ـ ستایش خدای یگانه: با این همه من با تمام جد و جهد و توش و توانم تا آنجا كه وسعم می رسد با ایمان و یقین قلبی گواهی می دهم،و اظهار می دارم: حمد و ستایش خدایی را كه فرزندی ندارد تا میراث بَرَش باشد. و در فرمانروایی نه شریكی دارد تا با وی در آفرینش بر ضدیت برخیزد و نه دستیاری دارد تا در ساختن جهان به وی كمك دهد.
10ـ خواسته های یك انسان متعالی: خداوندا، چنان كن كه از تو بیم داشته باشم، آنچنان كه گویی تو را می بینم و مرا با تقوایت رستگار كن! اما به خاطر گناهانم مرا به شقاوت دچار مساز! مقدر كن كه سرنوشت من به خیر و صلاح من باشد. و در مقدراتم خیر و بركت بمن عطا فرما!
11ـ سپاس به تربیت های الهی: خداوندا! ستایش از آن توست كه مرا آفریدی. و مرا شنوا و بینا گرداندی! و ستایش سزاوار توست كه مرا بیافریدی و خلقتم را نیكو بیاراستی. به خاطر لطفی كه به من داشتی .
12ـ نیازهای تربیتی از خدا: و مرا بر مشكلات روزگار، و كشمكش شبها و روزها یاری فرمای! و مرا از رنج های این جهان و محنت های آن جهان نجات بده و از شر بدی هایی كه ستمكاران در زمین می كنند نگاه بدار.
13ـ شكوای دل: خدایا! مرا به كه وا می گذاری؟ آیا به خویشاوندی كه پیوند خویشاوندی را خواهد گسست؟ یا به بیگانه كه نسبت به من آشفته می شود؟ یا به كسانی كه مرا به استضعاف و استثمار كشانند؟ در صورتی كه تو پروردگار من و مالك سرنوشت منی؟
14ـ ای مربی پیامبران: ای خدای من و ای خدای پدران من! ابراهیم، اسماعیل، اسحاق و یعقوب، و ای پروردگار جبرئیل، میكائیل و اسرافیل. و ای تربیت كننده محمد، خاتم پیامبران و فرزندان برگزیده اش. ای فرو فرستنده تورات، انجیل، زبور و فرقان.
15ـ تو پناهگاه منی: تو پناهگاه منی، بههنگامی كه راه ها با همه وسعت، بر من صعب و دشوار شوند و فراخنای زمین بر من تنگ گردد. و اگر رحمت تو نبود من اكنون جزء هلاك شدگان بودم. و تو مرا از خطاهایم باز می داری. و اگر پرده پوشی تو نبود از رسوایان بودم.
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : MADHI_KK



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط