مقدمه:
مدافعین حرم به آنان اطلاق میشود که در دفاع ازکیان اسلام و مرزهای اسلام ومکانهای مقدس و مذهبی، خود را فدا میکنند.آنها معمولاً افرادی هستند که برای حفظ امنیت و حرمت این مکانها، به صورت داوطلبانه و با ایمان عمل میکنند.
این ممکن است شامل نظامیان، نیروهای امنیتی، محافظان مساجد و همچنین افراد عادی با اراده قوی باشد که در مواقع خطر و تهدید، جان خود را در خدمت دفاع از حرم میگذارند.
مدافعین حرم با شجاعت و تعهد خود، از حرمت مکانهای مذهبی محافظت میکنند و در برابر تهدیدات
آنها به عنوان مردان و زنانی شجاع و پرتلاش شناخته میشوند که در مقابل هر چالش و خطری، از جان و دست خود برای حفظ حرمها و اماکن مقدس عزاداری استفاده میکنند.
آنها نمادی از ایمان و اراده قوی هستند و به عنوان ستونهایی استوار در مقابل هرگونه تهدید و تجاوز در نظر گرفته میشوند.
در این مطلب بیانات حضرت آیتالله خامنه ای رهبر انقلاب را با موضوع مدافعین حرم در سخنرانی های متعدد اشاره خواهیم کرد.
مدافعین حرم از دیدگاه حضرت آیتالله خامنه ای (حفظه الله)
شهدای جوان مدافع حرم
همین شهدای جوانی که میروند این روزها برای دفاع از حرم یا رفتهاند شهید شدهاند -از جمله همان شهید عزیز قزوینی شما- حرف اینها، اقدامشان، حرکتشان، خاطرهشان، سخنانی که راجع به اینها گفته میشود، .همهی اینها بیدارکننده است، همهی اینها هشیارکننده است. ما گوشمان سنگین است، این پیامها را درست نمیشنویم؛ اگر به ما بشنوانند این پیامها را، دیگر این گرایش به شرق و به غرب و به دشمن و به کفر و الحاد و مانند اینها، از بین ما رخت بر خواهد بست.(1)
مدافع حرم شهید حججی
امروز نام حججی یک نام برجسته و ممتاز و درخشانی در سرتاسر کشور شده، این به برکت مجاهدت جوان شما و شهادت مظلومانهی او است. البتّه شهدای ما همهشان عزیزند و همهشان مظلومند.غیر از محسن شما -محسن ما- شهدای دیگری هم هستند که آنها هم به همین ترتیب به شهادت رسیدند؛ یعنی دشمن سر از تنشان جدا کرده و ضربات کشندهای بر اینها در حال زندگی وارد کرده.
شهدایی داریم که ازاینقبیل هستند؛ درجات همهی آنها عالی است، همهی آنها پیش خدای متعال عزیزند. منتها همچنانکه وقتی یک جماعتی، یک جمعی، یک جایی هستند، یک نفر از اینها بهعنوان نماینده حرف میزند و سخنگوی آنها میشود، این شهید محسن نمایندهی همهی این شهدای مظلوم شد؛ در واقع، سخنگوی اینها شد.
خدای متعال این شهید را عزیز کرد، بزرگ کرد. البته عزّتی که خدا میدهد به کسی یک دلیلی دارد، یک حکمتی دارد؛ یعنی بیخود و بیجهت نیست.
یک خصوصیّاتی در این جوان بود که ممکن است بعضی از آنها را ما خبر داشته باشیم، از خیلی هم خبر نداشته باشیم. خدای متعال بهخاطر این خصوصیّات، این جوان را اینجور عزیز میکند.
و وقتی عزیز شد، میشود نماینده و سخنگوی همهی این شهیدان؛ یعنی این شهیدانی که از ایران و افغانستان و عراق و جاهای دیگر در این جبههی مبارزهی با اشرار تکفیری و دستنشاندههای آمریکا و انگلیس به شهادت رسیدند،
در واقع همهی اینها در این جوان خلاصه میشوند، دیده میشوند و این جوان میشود نمایندهی اینها، میشود نماد شهادت مظلومانه؛ نماد میشود.(2)
در گفتوگو با خانوادهی شهید حججی
خداوند انشاءالله که درجات شهید را عالی کند. خدا شهید شما را عزیز کرد؛ ببینید چه غوغایی در کشور راه افتاده بهخاطر شهادت این جوان.شهید خیلی هستند؛ همهی شهدا هم پیش خدای متعال عزیزند لکن یک خصوصیّتی در این جوان وجود داشته -خداوند هیچوقت کارش بدون حکمت نیست- .
اخلاص این جوان و آن نیّت پاک این جوان و به موقع حرکت کردن این جوان و نیاز جامعه به اینجور شهادتی، این موجب شده که خدای متعال، نام این جوان شما را، شهید شما را، بلند کرد؛ بلندمرتبه کرد.
کمتر شهیدی را ما سراغ داریم که اینجور خدای متعال او را در چشم همه عزیز کرده باشد.(3)
مدافع حرم در عراق
اینها میخواستند کاری بکنند که عراق، [این] کشور تاریخی باعظمت، با اینهمه افتخارات، تحت تسلّط صهیونیستها و آمریکاییها قرار بگیرد؛سوریه مرکز به این مهمّی، کانون مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی، در واقع در اختیار رژیم صهیونیستی قراربگیرد؛ لبنان هم که تکلیفش معلوم است. اینها این را میخواستند و این کار را میخواستند انجام بدهند.
حالا شما نگاه کنید به واقعیّت، ببینید واقعیّت با آنچه اینها میخواستند چقدر فاصله دارد! لبنان را نگاه کنید، نتوانستند هیچ غلطی بکنند؛ عراق را ملاحظه کنید، درست عکس آنچه آنها خواستند انجام گرفت؛ سوریه را ملاحظه کنید!
البتّه در سوریه آمریکا و متّحدینش جنایتهای زیادی کردند، دست اینها تا مِرفَق به خون مردم سوریه آلوده است؛ در این شکّی نیست؛
داعش را راه انداختند، همین تکفیریها -جبهةالنّصرة و امثال اینها- را راه انداختند و مردم را به یک معنا قتلعام کردند، این کار را کردند لکن نتوانستند پیش ببرند. امروز شما نگاه کنید مسئلهی داعش، موضوع داعش درواقع دارد به پایان میرسد،
تکفیریها بهطورکامل منزوی هستند، وضعی که آنها میخواستند از بین برود تا به جای آن یک وضع دیگری به وجود بیاورند، استقرار بیشتری پیدا کرده، و درست نقطهی مقابل آنچه آمریکا میخواسته تحقّق پیدا کرده. وقتی آمریکاییها نگاه میکنند،
ایران را در این زمینه مؤثّر و مقصّر میدانند لذا عصبانیاند. خب به قول مرحوم آقای بهشتی «عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر»! خب حالا عصبانی باشند.
مسئله این است، دعوا این است. اشتباه نباید کرد که کسی خیال کند که حالا مثلاً فرض کنید یک قدرت چنینوچنان در مقابل ایران قرار گرفته؛ نخیر، آن عکسالعملی که آنها دارند نشان میدهند، نشانهی ضعف است، نشانهی عقبماندگی آنها است،.
و نشانهی عصبانیّت ناشی از شکستخوردگی آنها است. بینیشان به خاک مالیده شده؛ لذا عصبانیاند، این حرفها را میزنند، این نطقهای سخیف را میکنند و این کارها را انجام میدهند.(4)
مدافعان حرم در مقابل داعش
امروز منطقهی ما منطقهی ناامنی است. این بهخاطر چیست؟ اوّلاً بهخاطر دخالت شیطنتآمیز و شرارتآمیز قدرتهای سلطهگر است؛ دخالت آمریکا، دخالت صهیونیسم.از هر وسیلهای برای نفوذ، برای تأمین منافع نامشروع خود، برای تضعیف ملّتها، برای نابود کردن رشادتها و اقتدارهای ملّی استفاده میکنند:
یک روز داعش را به وجود میآورند و آنوقتی که با همّت [نیروهای] مقاومت، با همّت جوانان مؤمن، داعش و امثال داعش نفسهای آخر را میکشند، دنبال راههای خباثتآمیز دیگری میروند.(5)
مدافعان حرم و عشق به جهاد
این را باید توجّه کرد که وقتی ما از امکان انحراف نسل جوان میگوییم، از ظرفیّت و امکان هدایت و رویشِ نسلِ جوانِ مؤمن هم بگوییم؛ امروز در نظام ما اینجوری است. شما ببینید؛همین شهید عزیزی که اخیراً به شهادت رسید -شهید حُجَجی- او یک جوان از همین جوانهای امروز است، او هم یک جوانی است در سنّ ۲۵ سالگی؛
یعنی همین اینترنت و همین کانالهای اجتماعی و همین روزنههای اغواگر صوتی و تصویری و همهجوری، این جوان را هم احاطه کرده، مثل هزاران جوان دیگری که احاطه کرده،
امّا او اینجوری از آب درمیآید. البتّه شهید حُجَجی را خدای متعال مثل یک حجّتی امروز در مقابل چشم همه گرفت.
امّا زیادند کسانی که این احساس، این انگیزه، این ایمان در آنها وجود دارد. این رویشهای جدید انقلابی و اسلامی را نباید دستِکم گرفت، اینها خیلی باارزشند، قدرشان را باید دانست.
به بنده نامههایی نوشته میشود از طریق [واحد] ارتباط مردمی، برای حضور در جبهههای جنگ؛ جبههی جنگ در کجا؟ در سوریه، در حلب! همینطور مدام نامه مینویسند، التماس میکنند.
بعضیها خودشان التماس میکنند، بعضیها والدینشان التماس میکنند که «جوان ما خیلی بیتابی میکند، فلان میکند، شما اینها را بفرستید مثلاً [بروند]». اینها پدیدههای باورنکردنی است؛
یعنی اگر واقعاً اینها را نقل میکردند برای ما از یک زمان دیگر و خودمان ندیده بودیم، بهآسانی حاضر نبودیم باور کنیم اینها را؛ امّا در زمان ما دارد اتّفاق میافتد.
این چه عاملی است که این جوان را وادار میکند که عشق به جهاد و عشق به دفاع از ارزشها، او را از زن و زندگی و خانواده و بچّه و پدر و مادر و راحتی و شغل و همگی بِکَند و بفرستد به هزارها کیلومتر آنطرفتر و خارج از مرزهای کشور برای مبارزهی با دشمن؟ اینها را نباید ندیده گرفت.(6)
مدافعان حرم و امنیت کشور
شما که خانوادهی شهدا هستید، خودتان داغدارید و دستتان در کار است؛ من میخواهم این را عرض بکنم -این حرفها پخش میشود، گفته میشود تا مردم بدانند که این شهیدان ما چقدر دارند به این کشور خدمت میکنند- خدمت، فقط دادن آب و نان نیست؛ بالاتر از آب و نان، امنیّت است؛ اینها دارند امنیّت کشور را تأمین میکنند.در همهی مرزهای کشور اینجوری است؛ چه آنهایی که در خارج کشور در دفاع از حرم کار میکنند، چه آنهایی که در مرزها کار میکنند، چه آنهایی که در داخل شهرها و جادّهها برای امنیّت کار میکنند، همهی اینها حقّ حیات به گردن کشور دارند.(7)
شهدای دفاع از حرم
شهدای دفاع از حرم اگر نبودند، ما باید حالا با عناصر فتنهگرِ خبیثِ دشمنِ اهلبیت و دشمن مردم شیعه، در شهرهای ایران میجنگیدیم.در برنامههای دشمن بود دیگر؛ در عراق که بودند، اینها در یک منطقهای بودند و سعی میکردند خودشان را بکشانند به سمت منطقهی مرزی با جمهوری اسلامی؛ و خودشان را برسانند.
به مناطق شرقیشان که همسایهی جمهوری اسلامی است؛ سعی میکردند بیایند به این استانهایی که با ما هممرزند؛ جلویشان گرفته شد، بهشان تودهنی زده شد، تارومار شدند، پدرشان درآمد، حالا [هم] که دارند بکلّی اِزاله میشوند، جارو میشوند.
در سوریه هم همینجور؛ اگر این کاری را که سرداران باارزش ما انجام دادند انجام نمیدادند، به قول این آقای مدّاح عزیزمان، حالا باید در همین دوروبَر و اطراف با اینها میجنگیدیم؛.
باید در همین خیابانهای خودمان و شهرهای خودمان با اینها مبارزه میکردیم. بخش مهمّی از این امنیّتی که امروز شما دارید، مربوط به همین مدافعان حرم است.(8)
مدافعان حرم مانع نفوذ
یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللهِ فَیَقتُلونَ وَ یُقتَلون؛ یعنی وقتی شما در راه خدا مجاهدت میکنید، چنین نیست که برَوی جانت را دودستی بدهی دست دشمن و بگویی بکُش؛ نه آقا!شما هم ضربه میزنی به او. این مرزبان ما که در مرزها به شهادت میرسد، قبلش مبالغ زیادی ضربه به دشمن زده، مانع نفوذ دشمن شده، جلوی توطئهی دشمن را گرفته، جلوی فساد دشمن را گرفته؛
این جوان ما که در دفاع از حرم، در فلان کشور خارجی در مقابل داعش ایستاده و شهید شده، قبل از اینکه شهید بشود، صد ضربه به او زده، جلوی او را گرفته، اهداف او را ناکام کرده، پدر او را درآورده، حالا هم شهید میشود. فَیَقتُلونَ وَ یُقتَلُون؛ هم میکُشند، بعد هم خودشان کشته میشوند.(9)
عطر شهیدان مدافع حرم
بسیار جلسهی شیرین و جالبی است از این جهت که عطر شهادت در این جلسه پیچیده است. بله، همهی خانوادههای شهدا در اینجا نیستند.لکن یک مجموعهای از خانوادههای عزیز شهیدان ما، چه شهیدان [مدافع] حرم، چه شهیدان مرزبانی، چه شهیدان ارتش -نیروی زمینی- چه شهیدان سپاه، چه شهیدان نیروی انتظامی و دیگران در اینجا اجتماع کردهاید و عطر شهیدان در فضای حسینیّه پیچیده است.(10)
اصرار مدافعان حرم
مکرّر، خیلی زیاد، افرادی میآیند، نامه مینویسند به ما، اصرار، التماس، گریه، برای اینکه اجازه داده بشود بروند دفاع از حرم و جزو مدافعین حرم [بشوند]؛.یعنی همان چیزهایی که ما در آن روزهای دههی ۶۰ میدیدیم -که جوانها، بچّههای کوچک، آنهایی که نمیشد بروند به یک جهتی و به یک دلیلی، میآمدند التماس میکردند.
برای اینکه بروند- حالا هم همان وضعیّت در خیلی از اینها هست؛ اَلحِقنی بِالصّٰلِحین؛ این الحاق به صالحین است.(11)
زیان قاصر در مقابل خانوادها مدافعان حرم
خانوادههای شهدا گاهی میآیند اینجا پیش من؛ اصلاً زبان انسان قاصر است از اینکه این حالتی را که اینها دارند، توصیف کند.زن نسبتاً جوان که فرزند جوانتر از خودش رفته جبهه و در سوریه شهید شده، آمده و با یک شهامتی حرف میزند و با یک گذشتی حرف میزند!
خب میدانید، حالا با وضع دوران دفاع مقدّس هم فرق دارد؛ آنجا صدای توپ دشمن را همه میشنفتند، اینجا صدای توپ را فقط گوشهای شنوا میشنوند، همه نمیشنوند، درعینحال در یک چنین شرایطی، این مادر، این همسر، این پدر [جوانشان را میفرستند].
چند روز پیش از این، یک عدّهای از آنها اینجا بودند؛ من اسم یک خانوادهای را آوردم، پدر خانواده [آمد]، .
دیدم یک مردی آمد جوان -خودش جوان بود، شاید مثلاً چهل و چند سال یا چهل و دو سه سال- این جوانش را، پسرش را [فرستاده بود].
گفتم پسر بزرگت بود؟ گفت بله. پسر بزرگِ جوانِ مثل گل را فرستاده سوریه! اینها مهم است؛ چیزهای عجیبی است.
این انقلاب یک چیز عجیبی است؛ حتّی شماها هم که رفتهاید در دلش و آنجور کار کردهاید، هنوز به آن اعماق و ریزهکاریهایش نرسیدهاید؛ ما که بیشتر از شما نرسیدهایم؛
خیلی این انقلاب چیز عجیبی است. این برای اربابهای دنیا، حالاحالاها دردسرها خواهد داشت؛ این اوّل کار است الان.(12)
تبیین اتحاد مدافعین حرم
همین مسئلهی سنّی و شیعه که مطرح شد -هم ایشان فرمودند، هم من عرض کردم- خیلی مسئلهی مهمّی است؛ جوانهای شیعه و سنّی بدانند که این چقدر مهم است.امروز دشمنان از این اختلافات، از این دلخوریهایی که گاهی به وجود میآید -یا از این طرف، یا از آن طرف- دارند استفاده میکنند. امثال داعش و تکفیریها و مانند اینها از همین چیزها دارند استفاده میکنند؛ ما باید جلوی استفادهی اینها را بگیریم.
این نمیشود مگر اینکه جوان شیعه، جوان سنّی، بدانند که این کاری که الان دارند میکنند، این هماهنگی و همزیستی و همکلامی و همدلیای که بین اینها هست، خیلی چیز بزرگی است؛
این بزرگترین حربه است بر ضدّ دشمن ایران، دشمن اسلام و دشمن قرآن. این را بدانند و حفظ کنند. اینها را بایستی به شکل ملموسی به ذهن مخاطبان جوان خودمان منتقل و منعکس کنیم.(13)
سه خصوصیت شهدا مئافع حرم
خیلی خوش آمدید برادران و خواهران خانوادهی عزیز شهید حرم؛ کسانی که داوطلبانه به این میدان میروند، دو سه خصوصیّت در اینها هست که ممتاز است. یکی این است که اینها غیرت و تعصّب دفاع از حریم اهلبیت (علیهمالسلام) را دارند.اینهایی که میروند، یکی از احساسات و روحیهشان همین است که میخواهند از حریم اهلبیت (علیهمالسلام) دفاع کنند. پدرها و مادرهایشان هم همینطور.
در اظهاراتی که یکی از مادران شهدا خطاب به حضرت زینب داشت این بود که: "من محمدحسین خودم را دادم به شما!" این خیلی باارزش است؛ آن غیرتی که نسبت به اهلبیت (علیهمالسلام) که در هر مؤمنی باید وجود داشته باشد
دوّمین خصوصیّت بصیرت است. کسانی که این بصیرت را ندارند با خودشان میگویند: اینجا کجا، سوریه و حلب کجا؟ این بر اثر بیبصیرتی است.
[حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام] فرمود که فَوَاللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا.» نباید منتظر ماند که دشمن بیاید داخل خانهی آدم، بعد آدم به فکر دفاع از او و خانه بیفتد. دشمن را باید در مرزهای خودش سرکوب کرد.
افتخار جمهوری اسلامی، امروز این است که ما در مجاورت مرزهای رژیم صهیونیستی و بالاسر آنها نیروهای حزبالله یا نیروهای مقاومت یا نیروهای اَمَل را داریم.
اینکه اینها اینقدر ناراضی هستند و میگویند جمهوری اسلامی چرا دخالت میکند، به این خاطر است. این خیلی افتخار بزرگی برای اسلام و جمهوری اسلامی است.
جوانهایی که رفتند به سوریه و عراق و عمدتاً به سوریه، این بصیرت را داشتند. یک عدهای امروز اینجا نشستهاند در خانه و نمیفهمند که قضیه چیست.
نکتهی سومی که در اینها وجود دارد، شوق شهادت است. بعد از پایان جنگ تحمیلی، مایی که در جریان کار بودیم، احساس میکردیم که یک جادّهی دوباندهی وسیعی جلوی رویمان بود که این بسته شد؛ جادّهی شهادت! مثل یک دری که ببندند.
کسانی که آن موقع، جهاد و شهادت در راه خدا را دوست داشتند، دلشان را غم گرفت. این فرزندان شما غالباً کسانی هستند که آن دوره را درک نکردند؛ در اینها هم آن احساس شوق بود که بلند شدند و رفتند.
الان هم [جوانها] به من نامه مینویسند، البته من جواب نمیدهم به این نامهها. مرتّب جوانها از اطراف کشور نامه [مینویسند]، التماس [میکنند]، خیال میکنند .
که من باید اجازه بدهم یا من باید دخالت بکنم؛ که آقا اجازه بدهید ما برویم سوریه برای جهاد. این شوقِ شهادت است و خیلی مهم است.
اگر در یک ملّتی، در یک قوم و جمعیّتی، قدرت و قوّت چشمپوشی از زندگی باشد، این قوم شکستبخور نیست. ماها که گاهی اوقات در مقابل حوادث کم میآوریم، به خاطر این است که دودستی چسبیدهایم به زندگی و زیباییهای زندگی.
زندگی یعنی چه؟ زندگی فقط نفس کشیدن خود ما نیست؛ زن و بچه و پدر و مادر ما هم زندگی است. پول و عنوان و اعتبار ما هم؛ به این چیزها چسبیدهایم.
وقتی به این چیزها چسبیدیم، در مقابل حوادثِ سخت، کم میآوریم؛ اما کسانی که این قوّت و اراده در آنها هست که از زندگی چشم بپوشند، اینها بلند میشوند میروند به میدان شهادت.
بچههایی که شماها دادید، چه همسران، چه فرزندان، چه پدران و مادرانشان، بدانند که واقعاً مایهی افتخارند. این فقط شعار نیست؛ واقعیّت قضیّه این است.
[اینها] در هر ملتی که باشند -حالا ممکن است شناخته شده نباشند برای فلان شهر، برای فلان روستا. [ممکن است کسی] مشغول یک شغل معمولی است؛ ستاره نیست،
مثل بعضیها که در جوامع بهخاطر هیاهو به توهّم ستاره شدن هی دارند کار میکنند؛ اما اینها- ستارهی واقعیاند؛ ستاره در چشم ما نیستند؛ ما که چشممان نزدیکبین و کوتهبین است؛ در ملأ اعلی اینها ستارهاند.(14)
شوقِ شهادت مدافعان حرم
هیچکس خیال نکند که گسترش شیعه و اعتقاد تشیّع و استحکام ایمان شیعی به این بدوبیراه گفتن و به این [طرز] حرف زدن است؛ نخیر؛ اینها عکس عمل میکند.وقتی شما بدوبیراه گفتید، دُور او یک حصاری کشیده میشود از عصبانیّت، از احساسات، و دیگر حرف حق هم برایش قابل تحمّل نیست.
ما حرف حسابی خیلی داریم، حرف منطقی خیلی داریم، حرفهایی که هرکسی که صاحب فکر است اگر بشنود، آنها را قبول میکند، خیلی [از این حرفها] داریم؛ بگذارید این حرفها شنیده بشود، بگذارید این حرفها امکان نفوذ در دلهای طرف مقابل را پیدا کند.
وقتی شما فحش دادی، وقتی بدوبیراه گفتی، یک سدّی کشیده میشود و این حرف اصلاً شنیده نمیشود، گوش نمیکنند؛
آنوقت گروههای خبیث و وابسته و مزدور و پولبگیر از آمریکا و سیا و اینتلیجنسسرویس -مثل داعش و جبهةالنّصره و امثال اینها- با استفادهی از یک مشت آدمهای عامیِ نادانِ غافل، این اوضاع را به راه میاندازند که ملاحظه کردید .
در عراق و در سوریه و در جاهای دیگر به راه انداختند؛ این کارِ دشمن است. دشمن، منتظر فرصت است؛ دشمن از هر فرصتی استفاده میکند. ما حرف حق داریم، حرف منطقی داریم، حرف محکم داریم.
الان هم [جوانها] به من نامه مینویسند، البته من جواب نمیدهم به این نامهها. مرتّب جوانها از اطراف کشور نامه [مینویسند]، التماس [میکنند]، خیال میکنند.
که من باید اجازه بدهم یا من باید دخالت بکنم؛ که آقا اجازه بدهید ما برویم سوریه برای جهاد. این شوقِ شهادت است و خیلی مهم است.
اگر در یک ملّتی، در یک قوم و جمعیّتی، قدرت و قوّت چشمپوشی از زندگی باشد، این قوم شکستبخور نیست.
ماها که گاهی اوقات در مقابل حوادث کم میآوریم، به خاطر این است که دودستی چسبیدهایم به زندگی و زیباییهای زندگی. زندگی یعنی چه؟
زندگی فقط نفس کشیدن خود ما نیست؛ زن و بچه و پدر و مادر ما هم زندگی است. پول و عنوان و اعتبار ما هم؛ به این چیزها چسبیدهایم.
وقتی به این چیزها چسبیدیم، در مقابل حوادثِ سخت، کم میآوریم؛ اما کسانی که این قوّت و اراده در آنها هست که از زندگی چشم بپوشند، اینها بلند میشوند میروند به میدان شهادت.
بچههایی که شماها دادید، چه همسران، چه فرزندان، چه پدران و مادرانشان، بدانند که واقعاً مایهی افتخارند.
این فقط شعار نیست؛ واقعیّت قضیّه این است. [اینها] در هر ملتی که باشند -حالا ممکن است شناخته شده نباشند برای فلان شهر، برای فلان روستا. [ممکن است کسی] مشغول یک شغل معمولی است؛ ستاره نیست،
مثل بعضیها که در جوامع بهخاطر هیاهو به توهّم ستاره شدن هی دارند کار میکنند؛ اما اینها- ستارهی واقعیاند؛ ستاره در چشم ما نیستند؛ ما که چشممان نزدیکبین و کوتهبین است؛ در ملأ اعلی اینها ستارهاند.(15)
التماس و گریه زاری مدافعان حرم
اینکه بنده بارها تکرار میکنم که جوان امروز، از جوان اوّل انقلاب و دوران جنگ اگر جلوتر نباشد، بهتر نباشد، عقبتر نیست -و من معتقدم که جلوتر است-بهخاطر این است که امروز با اینهمه ابزارهای تبلیغی، با اینهمه شگردهای گوناگونِ فروریختن پایههای ایمان، جوان انقلابی ایستاده است.
ما در عرصهی فرهنگ، در عرصهی سیاست، در عرصههای اجتماعی، در عرصههای هنری الیماشاءالله جوان مؤمن داریم؛ البتّه بله، یکعدّهای هم هستند که معتقد نیستند، پابند نیستند، آن را هم میدانیم، نه اینکه غافل باشیم
امّا این خیل عظیم جوانان مؤمن، جزو معجزات انقلاب است. این جوان امروز [است]؛ جوانی که نامه مینویسند به بنده -از این نامهها یکی و دوتا و دهتا هم نیست، زیاد است- و التماس، گریه که اجازه بدهید
ما برویم در دفاع از حرم اهلبیت (علیهمالسّلام) بجنگیم؛ از زندگی راحت، از زن و بچّه بگذریم. نامه مینویسند -واقعاً نامه گریهآلود است- که [ما] پدر و مادر را راضی کردیم،
شما اجازه بدهید ما برویم بجنگیم؛ این وضع جوان امروز است. خب میخواهند ایمان این [جوان] را از بین ببرند.(16)
در قضیّهی بحرین که یک لشکر بیگانه از یک کشوری میآیند داخل بحرین برای اینکه به مردم بحرین فشار وارد کنند؛ اینجا هم باز چراغ سبز آمریکا است.
هر کس باد بکارد
خب حالا آن دولت سعودی، دولتی است که دست بچّهها دارد میگردد، بچّههای نابِخرد واقعاً، دست آنها است، امّا آنچیزی که انسان با تحلیل مسائل، با مشاهدهی مسائل میفهمد، حقیقتاً همین است که این دست آمریکا است، پشتیبانی آمریکا است.این گروههای تکفیری هم همینجور [هستند]. حالا الان ادّعا میکنند که علیه گروههای تکفیری ائتلاف تشکیل دادهاند -البتّه الان هم علیه آنها کار درستی انجام نمیدهند؛
یک جاهایی حتّی طبق گزارشهایی که به ما میرسد کمک هم میکنند- امّا تولید این گروهها باز برمیگردد به آمریکا که بعضی از مسئولین آمریکایی اعتراف کردند.
این معنا را؛ اعتراف کردند و گفتند داعش را ما کمک کردیم که بیایند، هم داخل امّت اسلامی اختلاف بیندازند.
، هم اسلام اموی و مروانی را ترویج کنند. این اسلام وهّابی و تکفیری همان اسلام اموی است، اسلام مروانی است، اسلامی است که با اسلام حقیقی فرسنگها فاصله دارد؛ بدنام کردند اسلام را.
البتّه حالا دامن خودشان را هم گرفته است. معروف است در فارسی که «هر که باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد»، حالا یواشیواش دارند طوفان را درو میکنند. امّا تقصیر آنها است و آنها بودند که این کار را کردند.(17)
مدافعین حرم و شناخت
امروز بغداد عزادار است. بسیارى از کشورهاى دیگر اسلامى بهخاطر جنگها، بهخاطر خونریزى عزادارند؛ سوریه عزادار است، یمن عزادار است، لیبى عزادار است، بحرین عزادار است. امّت اسلامى شایستهى اینهمه مشکلات نیست.این مشکلات از کجا مىآید؟ این مشکلات از کدام منبع خبیث و نامبارکى ناشى میشود؟ چه کسى این نطفهى ناپاک تروریسم را در دنیاى اسلام ترویج میکند؟
در زبان، همه از تروریسم تبرّى میجویند و گاهى علىالظّاهر یک تظاهر عملى هم علیه تروریسم میکنند -به تعبیر رئیس جمهور محترم یک ائتلاف ظاهرى و دروغین و مصنوعى علیه تروریسم تشکیل میدهند- امّا در باطن اینجور نیست؛
در باطن تروریسم را ترویج میکنند. ما فراموش نکردهایم آن روزهایى را که در اوایل قضایاى سوریه، سفیر آمریکا بلند شد رفت در بین معارضین تا به آنها دلگرمى بدهد و آنها را وادار کند که یک منازعهى سیاسى را تبدیل کنند به یک جنگ داخلى. این کار کوچکى است؟
خب منازعات سیاسى در خیلى از کشورها هست؛ چرا باید منازعهى سیاسى را تبدیل کنند به جنگ؟ [آنهم] جنگ در خود یک ملّت و برادرکشى. بعد هم با پول و با درآمدهاى نفتى حرام، جوانهایى را از اطراف و اکناف جمع کنند [و به آنجا] متوجّه کنند؛
در سوریه یکجور، در عراق یکجور. حالا که دیگر گسترش پیدا کرده است؛ در بنگلادش، ترکیه و دیگر جاها. اینها است.
که دنیاى اسلام را دچار این بدبختىها میکند و این ناامنى را به وجود مىآورد. چرا ما دشمن خودمان را نمىشناسیم؟
بعضى خیال میکنند اینکه ما بر روى دشمنى آمریکا با ما تکیه میکنیم، ناشى از تعصّب است؛ نه، ناشى از شناخت است، ناشى از تجربه است.(18)
مجاهدت های متعدد مدافعان حرم
مجاهدت، میدانهای فراوانی دارد؛ البتّه همهی میدانهای مجاهدت هم خطر دارد. شهدای هستهای را ببینید! در میدان علم کار کردند امّا مورد تعرّض دشمن قرار گرفتند؛ [این] جهاد است.فَضََّلَ اللهُ المُجاهِدینَ عَلَی القاعِدینَ اَجرًا عَظیمًا؛ خب، [اینکه] خدای متعال برای مجاهدین فضیلت قائل شده است، برای مجاهدت رتبه قائل شده است، برای همین است.
ما مگر چقدر در این دنیا عمر میکنیم؟ میلیاردها سال قبل و بعد ما این دنیا عمر دارد، از این میلیاردها [سال]، پنجاه سال، شصت سال، هفتاد سالش نصیب من و شما است؛
در این مدّت باید از فرصت استفاده کنیم، خودمان را برای زندگی واقعیای که «اِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِیَ الحَیَوان» است، آماده کنیم. در این فاصله، بعضیها مجاهدت میکنند و این مجاهدت، آنها را به مقامات عالی میرساند؛
نهفقط آخرت خودشان را درست میکنند، دنیای دیگران را هم میسازند و تقویت میکنند و به وجود میآورند. آنوقت این مالِ مجاهدت است؛ مال شهدا:
وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ اَمواتًا، اینها مرده نیستند، بَل اَحیآءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون * فَرِحینَ بِمآ ءاتاهُمُ اللهُ مِن فَضلِه وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون. قضیّه اینجوری است؛
این کلام خدا است، مژدهی خدا است که میگوید اینها زندهاند، پیش خدایند، مورد لطف الهیاند، مورد رزق الهیاند، خرسندند، خوشحالند؛ به من و شما هم پیغام میدهند و میگویند.
که بدانید اگر از این راه بیایید، در این سرمنزل نه غم هست، نه نگرانی؛ نه ترس هست، و نه حزن؛ اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم؛ راه این است. راه را درست رفتند، صحیح رفتند، درست حرکت کردند.
البتّه شما خانوادهها رنج کشیدید، غصّه خوردید؛ حق هم دارید؛ از دست دادن جوانتان -چه جوان، همسرتان باشد، چه فرزندتان باشد، چه دامادتان باشد، چه برادرتان باشد- خیلی سخت است.
برای بازماندگان، خیلی سخت است، خیلی دشوار است امّا بدانید آنها خیلی خوشند؛ آنها در زیر سایهی نعمت الهی دارند زندگی میکنند.
در مقابلهی با دشمنانِ مستکبر اینجوری باید برخورد کرد. دشمنان مستکبر، از این حقیقت بیخبرند؛ در محاسباتشان نمیتوانند این را بفهمند.
در مورد جنگ نامتقارن شنیدهاید؛ معنای جنگ نامتقارن این است که [یکی از] نیروهای دو طرف از امکاناتی برخوردارند که آنطرف مقابل دستش از آن امکانات کوتاه است؛
نوعشان، شیوهشان، امکاناتشان، حتّی گاهی منابع قدرت در هر طرفی برای طرف مقابل ناشناخته است؛ این جنگ نامتقارن است.
آنها نمیدانند چه قدرتی در ایمان به خدا و در اعتقاد به جهاد وجود دارد؛ آثارش را میبینند، درست نمیتوانند تحلیل کنند؛ لذا به اقدامات دیوانهوار [دست میزنند].
این قضیّهی داعش و این قضیّهی تروریستهای تکفیری و مانند اینها، همه ازاینقبیل است. اینها را در واقع درست کردهاند برای اینکه جمهوری اسلامی را شکست بدهند؛ عراق مقدّمه بود، شام مقدّمه بود؛.
مقدّمهی این بود که بتوانند اینجا را تحت تأثیر قرار بدهند؛ قدرت اینجا موجب شد که اینها در آنجا هم زمینگیر شدند؛ وَالّا آنها هدفشان این بود.
این کسی که از اینجا بلند میشود، میرود در عراق یا در سوریه بهعنوان دفاع از حریم اهلبیت در مقابل این تکفیریها میایستد، درواقع دارد از شهرهای خودش دفاع میکند. البتّه نیّت آنها خدا است، [امّا] واقع قضیّه این است؛ این دفاع از ایران است، دفاع از جامعهی اسلامی است.
مخصوص شیعه هم نیست؛ آن تکفیریها شیعه و سنّی نمیشناسند؛ سنّی را هم میزنند. ما در داخل کشور خودمان چقدر از علمای اهل سنّت داریم –
مرحوم شیخالاسلام در سنندج، مرحوم حسینبُر در بلوچستان و علمای دیگری- که همین تکفیریها اینها را ترور کردند و خونشان را مظلومانه بر زمین ریختند.
آنها سنّی و شیعه نمیشناسند؛ آنها هر کسی را که با انقلاب است، هر کسی را که در مقابل استکبار است، هرکسی را که با آمریکا دشمن است میزنند؛ اسمش را هم میگذارند جنگ شیعه و سنّی.(19)
جنبه های مختلف مدافعان حرم
امروز مسئلهی شهدای دفاع از حریم اهلبیت مطرح است؛ این از آن ماجراهای عجیب تاریخ است. ما در دوران جنگ جوانها را تشویق میکردیم به اینکه بروید به میدان جنگ، اجابت میکردند و میرفتند؛امام یک سخنرانی میکردند، خیل جوانها راه میافتادند میرفتند [امّا] امروز ما چنین تشویقی نمیکنیم، درعینحال این انگیزه چقدر قوی است، .
این ایمان چقدر شفّاف است که این جوان از ایران، از افغانستان، از کشورهای دیگر راه میافتد، بلند میشود از همسر جوانش، از کودک خردسالش، از زندگی راحتش میگذرد،.
میرود در یک کشور غریب، در یک خاک غریب، در راه خدا مجاهدت میکند و به شهادت میرسد. این چیز کوچکی است؟ قدمبهقدم تاریخ انقلاب اسلامی از این شگفتیهای تاریخساز به خود دیده است؛ اینها شگفتی است.
و من عرض کنم این سه جنبه دارد: یک جنبه، جنبهی صبر خودِ این شهید و انگیزه و ایمان این شهید است؛ یک جنبه، جنبهی صبر خانوادهها و تحمّل آنها است؛
[چون] این زن جوان میتوانست کاری کند که شوهرش نرود؛ این پدر و مادر میتوانستند مانع رفتن جوانشان بشوند؛ اینها صبر کردند؛ هم برای رفتن او، هم هنگام برگشتن جنازهی مطهّر او، و [هم] بعد از او. و جنبهی سوّم خودِ حادثه است که تاریخنگار انقلاب اسلامی است؛
انقلاب این است، نظام اسلامی این است. این انگیزهها، این ایمانها، این قدرتهای روحی، این عزم و ارادهها است که جمهوری اسلامی را به وجود آورده؛ میشود دستِکم گرفت جمهوری اسلامی را؟
دشمنها چه خیال میکنند دربارهی نظام جمهوری اسلامی؟ یک پیکرهی عظیمی، همه اقتدار، همه توانمندی؛ جمهوری اسلامی را این چیزها تشکیل داده.(20)
دفاع از مدافعان حرم
شما از مدافع حرم هم که دفاع میکنید، خیلی کار باارزشی است. همین شعرهایی که خوانده شد، همین حرفهایی که زده شد، اینها خیلی باارزش است،.در این تردیدی نیست -کمااینکه در دوران دفاع مقدّس، همین شعرهایی که خوانده میشد و همین سرودهایی که گفته میشد، خیلی تأثیر داشت؛
این بلاشک امروز هم این تأثیر را دارد- منتها در کنار این یک کاری هست که آن کار اگر اهمّیّتش بیشتر نباشد، کمتر نیست؛ و آن تقویت باورهای جوانها است.(21)
مدافعین حرم جزئی از تدین
یک نکتهی دیگری که خوشبختانه امروز در جامعهی مدّاح تا حدود زیادی رواج دارد، توجّه به مسائل جاری روز است که خب امروز اینجا شنیدید در بخشهای مختلفی راجع به مدافعین حرم و مسائل جاری روز؛ اینها خیلی مسائل مهمّی است، اینها مسائل اساسیای است؛ نباید خیال کنیم که اینها از حیطهی تدیّن ما خارج است. (22)مدافعان حرم اهل سنت
ما امروز در کنار خود، از برادران اهل سنّت کسانی را داریم که با ما و همراه ما دارند در دفاع از حرم اهلبیت میجنگند و کشته میدهند، شهید میدهند.خانوادههایی از شهدای مدافع حرم پیش من آمدند که در بینشان چند خانوادهی سنّی بودند. خب، این برادر اهل سنّت که برای دفاع از حرم حضرت زینب یا حرم امیرالمؤمنین یا حرم سیّدالشّهدا جوان خودش را گسیل میکند به جبهه، بعد هم که پیش ما میآید،
به جای اظهار تأسّف، به جای اظهار غم و اندوه یا گِله و شکایت، ابراز افتخار میکند که پسر من در این راه شهید شده.(23)
مافعان حرم نیروهای مردمی
این قضایای اخیر در عراق را شما ملاحظه کردید؛ کسانی که تحریکشدهی آمریکا و صهیونیست و دیگران بودند، تا پشت دروازهی بغداد آمدند؛ نیروهای مجاهد مردمی عراق در پشتیبانی از ارتش آن کشور توانستند این ضربه را به این نیروهای موسوم به داعش وارد کنند.در سوریه همینجور؛ نیروهای مردمی به کمک ارتششان رفتند. مردم اینجورند؛ هرجا صحنه به مردم سپرده شد، انگیزههای مردمی، نیروهای متنوّع و متکثّر مردمی، کارها را پیش خواهد برد.(24)
مدافع حرم در سه جبهه
من دو سه کار لازم را که غیر قابل اغماض است، عرض میکنم: یکى [تشکیل] یک نهضت علمى و منطقى فراگیر از سوى همهى علماى مذاهب اسلامى است.براى ریشهکن کردن جریان تکفیرى؛ این مخصوص مذهبى دون مذهبى [دیگر] نیست؛ همهى مذاهب اسلامى که دلشان براى اسلام میسوزد، اسلام را قبول دارند و براى اسلام دل میسوزانند، در این وظیفه سهیمند، شریکند؛ باید یک حرکت علمىِ عظیمى انجام بگیرد.
آنها با شعار دروغین «پیروى از سَلَف صالح» وارد این میدان شدند؛ باید بیزارى سلف صالح را از کارى که اینها میکنند و از حرکتى که اینها میکنند، با زبان دین، با زبان علم، با منطق صحیح، به اثبات رساند. جوانان را نجات بدهید!
عدّهاى هستند که تحت تأثیر این افکار گمراهکننده قرار میگیرند و بیچارهها خیال میکنند دارند کارِ خوب انجام میدهند، مصداق آیهى شریفهى :
«قُل هَل نُنَبِّئُکُم بِالاَخسَرینَ اَعمالًا * اَلَّذینَ ضَلَّ سَعیُهُم فِى الحَیوةِ الدُّنیا وَ هُم یَحسَبونَ اَنَّهُم یُحسِنونَ صُنعًا» هستند؛ خیال میکنند دارند جهاد فىسبیلالله میکنند.
اینها همان کسانى هستند که در روز قیامت عرض خواهند کرد به خدا: رَبَّنآ اِنّآ اَطَعنا سادَتَنا و کُبَرآءَنا فَاَضَلّونَا السَّبیلَا * رَبَّنآ ءاتِهِم ضِعفَینِ مِنَ العَذابِ وَ العَنهُم لَعنًا کَبیرا؛
این بیچارهها همانها هستند. آن که در مسجد دمشق یک عالم بزرگ مسلمان را به قتل میرسانَد جزو اینها است؛ آن کسى که مسلمانها را به بهانهى انحراف از دین سر میبُرد جزو اینها است؛
آن کسى که در پاکستان و در افغانستان و در بغداد و در شهرهاى گوناگون عراق و در سوریّه و در لبنان با انفجار، بىگناهها را به خاک و خون میکشد، جزو همینها است که روز قیامت خواهد گفت:
رَبَّنا اِنّآ اَطَعنا سادَتَنا و کُبَرآءَنا فَاَضَلّونَا السَّبیلَا. رَبَّنآ ءاتِهِم ضِعفَینِ مِنَ العَذابِ. در یک جاى دیگر قرآن، خدا میفرماید:
لِکُلٍ ضِعفٌ؛ قبول نمیکند خدا که «رَبَّنآ ءاتِهِم ضِعفَینِ»، [میفرماید] «لِکُلٍ ضِعفٌ»، هر دوتان، تابع و متبوع [در عذابید]؛ «تَخاصُمُ اَهلِ النّار»، با همدیگر میجنگند. اینها را باید نجات داد،
این جوانها را باید نجات داد، و این بهعهدهى علما است. علما با محافل روشنفکرى هم ارتباط دارند، با تودهى مردم هم ارتباط دارند؛ باید تلاش کنند. خداى متعال در قیامت از علما سؤال خواهد کرد که چه کردید؟ باید اقدام کنند. این یک کار.
کار دوّم که بسیار لازم است، روشنگرى نسبت به نقش سیاستهاى استکبارى آمریکا و انگلیس است. باید روشنگرى کرد؛ باید دنیاى اسلام همه بدانند که نقش سیاستهاى آمریکا در این میان چیست؛
نقش سرویسهاى جاسوسى آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستى در این احیاء جریان فتنهى تکفیرى چیست؛ این را باید همه بدانند.
همه باید بدانند که اینها دارند براى آنها کار میکنند؛ نقشه از آنها است، پشتیبانى از آنها است، ارائهى طریق از آنها است، پول هم از دستنشاندگان آنها [یعنى] حکومتهاى منطقه است که پولش را میدهند،.
این بیچارهها را بدبخت میکنند و دنیاى اسلام را دچار این مشکل میکنند. این هم یک کار لازم دیگرى است که بایستى انجام بگیرد.
کار سوّمى که حتماً باید انجام بگیرد، اهتمام به قضیّهى فلسطین است. نگذارید قضیّهى فلسطین و قدس شریف و مسئلهى مسجدالاقصى به دست فراموشى سپرده بشود؛ آنها این را میخواهند. آنها میخواهند دنیاى اسلام از قضیّهى فلسطین غفلت کند.
الان شما ببینید در همین روزها کابینهى رژیم صهیونیستى، یهودیّت کشور فلسطین را اعلام کرد؛ بهعنوان یک کشور یهودى آن را اعلام کرد.
از مدّتها قبل دنبال این قضیّه بودند، حالا بصراحت این کار را انجام دادند. در غفلت دنیاى اسلام، در غفلت آحاد مردم و ملّتهاى مسلمان، رژیم صهیونیستى به دنبال تصرّف قدس شریف است،
به دنبال تصرّف مسجدالاقصى است، به دنبال تضعیف هرچه بیشتر فلسطینیان است؛ این را باید توجّه داشت. همهى ملّتها باید از دولتهاى خودشان مطالبه کنند مسئلهى فلسطین را؛ علماى اسلامى از دولتهاى خودشان بخواهند و مطالبه کنند پیگیرىِ مسئلهى فلسطین را؛
این یکى از وظایف عمدهى مهم است. ما خدا را شکر میکنیم که در جمهورى اسلامى، دولت و ملّت در این جهت همزبانند.
دولت جمهورى اسلامى و امام بزرگوار ما از اوّل، سیاست حمایت از فلسطین و دشمنى با رژیم صهیونیستى را اعلام کرد و سرِدست گرفت؛ تا امروز هم ادامه دارد و ۳۵ سال است که ما از این خط، منحرف نشدیم و ملّت ما هم با کمال میل همراهند.
گاهى بعضى از جوانهاى ما که مراجعه میکنند و جوابى نمىشنوند، به من نامه مینویسند و التماس میکنند که اجازه بدهید ما برویم در صفوف مقدّم با رژیم صهیونیستى بجنگیم. ملّت، عاشق مبارزهى با صهیونیستها است و جمهورى اسلامى [هم این را] نشان داده است.(25)
نتیجه:
هر حرکت و نهضت و انقلابی که از محیط بینالمللی و منطقهای خود غافل شود، قطعاً ضربه خواهد خورد،.همانگونه که حرکت ملت ایران در قضیه مشروطه و در قضیه ملی شدن صنعت نفت به دلیل سرگرم شدن به مسائل داخلی و غفلت از دخالتگران خارجی آسیب دید و به سرانجام نرسید.
دشمن در طراحی خود قصد داشت با تصرف منطقه و همزمان با وارد کردن فشارهای اقتصادی و سیاسی و همچنین «عقیدتی و مذهبی» به ایران، نظام اسلامی را از بین ببرد اما جمعی از جوانان با ایمان، با مرکزیت جمهوری اسلامی، این نقشه پرخرج استکبار را به شکست کشاندند.
حضور جوانانی که امام و دوران دفاع مقدس را ندیده بودند برای دفاع از حرم، نشان دهنده قدرت عجیب انقلاب اسلامی در بازآفرینی همان انگیزههای دینی و انقلابی چهار دهه پیش است.(26)
پی نوشت:
1.مربوط به :بیانات در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان قزوین - 1397/08/142.مربوط به :بیانات در دیدار خانواده شهید محسن حججی - 1396/07/11
3.مربوط به :بیانات در کنار پیکر مطهر شهید محسن حججی - 1396/07/05
4.مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1396/06/30
5.مربوط به :بیانات در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی - 1396/06/26
6.مربوط به :بیانات در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت آیتالله آقانجفی همدانی - 1396/05/30
7.مربوط به :بیانات در دیدار خانوادههای شهدای مرزبان و مدافع حرم - 1396/03/28
8.مربوط به :بیانات در دیدار خانوادههای شهدای مرزبان و مدافع حرم - 1396/03/28
9.مربوط به :بیانات در دیدار خانوادههای شهدای مرزبان و مدافع حرم - 1396/03/28
10. مربوط به :بیانات در دیدار خانوادههای شهدای مرزبان و مدافع حرم - 1396/03/28
11.مربوط به :بیانات در مراسم شب خاطره دفاع مقدس - 1396/03/03
12.مربوط به :گفتوگوی رهبر انقلاب با جانباز دفاع مقدس آقای علی خوشلفظ - 1395/10/16
13.مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت چهارهزار شهید استان گلستان - 1395/09/15
14.مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم - 1395/09/01
15.مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر - 1395/06/30
16.مربوط به :بیانات در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران - 1395/05/31
17.مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1395/05/11
18.مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی - 1395/04/16
19. مربوط به :بیانات در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر و جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم - 1395/04/05
20.مربوط به :بیانات در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر و جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم - 1395/04/05
21.مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از مداحان اهلبیت علیهمالسلام - 1395/01/11
22مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از مداحان اهلبیت علیهمالسلام - 1395/01/11
23. مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى - 1394/12/20
24.مربوط به :بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی - 1393/11/29
25.مربوط به :بیانات در دیدار شرکتکنندگان در «کنگرهى جهانى جریانهاى افراطى و تکفیرى از دیدگاه
26. بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بینالمللی شهدای مقاومت و مدافع حرم منتشر شد- ۱۴۰۳/۰۴/۰۹
منابع:
https://farsi.khamenei.ir/newspart-print?tid=11206&npt=12https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=11206
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=41853