نقش نخبگان شيعي عراق در تحولات سياسي كشور(2)

تحولات جهان اسلام و به ويژه جريان هاي مربوط به انقلاب مشروطيت در ايران، در اوايل قرن بيستم ميلادي، بيشترين تاثير را بر جوامع اسلامي از جمله جامعه ي عراق به ويژه شيعيان اين كشور داشته است.جنبش مشروطيت كه منجر به تشكيل مجلس و تهيه ي قانون اساسي در ايران شد، تاثيرات فراواني بر حركت نخبه‌گرايي سياسي و
شنبه، 15 آبان 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش نخبگان شيعي عراق در تحولات سياسي كشور(2)

تاثير تحولات جهان اسلام به ويژه انقلاب مشروطيت بر تحولات سياسي عراق
نقش نخبگان شيعي عراق در تحولات سياسي كشور(2)


 



نام نویسنده : دكتر حسن بشير(1)، عضو هيئت علمي دانشكده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع)


 2تاثير تحولات جهان اسلام به ويژه انقلاب مشروطيت بر تحولات سياسي عراق
تحولات جهان اسلام و به ويژه جريان هاي مربوط به انقلاب مشروطيت در ايران، در اوايل قرن بيستم ميلادي، بيشترين تاثير را بر جوامع اسلامي از جمله جامعه ي عراق به ويژه شيعيان اين كشور داشته است.جنبش مشروطيت كه منجر به تشكيل مجلس و تهيه ي قانون اساسي در ايران شد، تاثيرات فراواني بر حركت نخبه‌گرايي سياسي و مبارزاتي شيعيان در عراق گذاشت.
از طرف ديگر، جنبش اسلامي و تاثير مصلحان اسلامي در جهان اسلام، مانند سيد جمال الدين (1838-1897)، محمدعبده (1849-1905) و نشريات محلي و غير محلي، مانند مجلات "لغه العرب"، "تنوير الافكار"، "المقطم"، "العروه الوثقي"، "الهلال"، و يا روزنامه هايي چون:"بين النهرين"، "الرقيب"، "مصباح الشرق"، "صدي الالام"ومانند آن، همچنين نهضت مشروطه در ايران و جنبش قانون اساسي(الدستور)تركيه و سرانجام ترس از گسترش نفوذ استعمار غربي در كشورهاي عربي و اسلامي (فوزي، 2006/الجميل، 1991، صص218 و 240)نه تنها تاثير فراواني بر بيداري سياسي و اجتماعي نخبگان عراقي، جوانان و اقشار مختلف اجتماعي گذاشت، بلكه بر روي علماي ديني نيز تاثيرات وسيعي بر جاي گذاشت.
فعاليتهاي سياسي در ميان مجتهدان و علماي شيعه، درباره مشروطيت ايران، و فرمان مظفرالدين شاه براي مشروطيت در سال 1906 بسيار روشن و واضح بود.كشمكش هاي طرفداران مشروطيت و مخالفان آن، بر نخبگان و فعالان سياسي عراق تاثير بسياري داشت.تاثيرات آن باعث تقسيم جامعه ي نخبه عراق به دو قسمت گرديد:مويدان و مخالفان مشروطيت.اين مسئله نه تنها بر برخي از طبقات اجتماعي تاثير گذاشت، بلكه به شكل وسيع تر بر روي علماي موجود در عراق نيز تاثيرات خود را گذارد.آيت الله شيخ كاظم خراساني، از مويدان و آيت الله سيدكاظم يزدي (اسدي، 1975/كمال الدين، 1906)از مخالفان مشروطيت بودند.اين حركت سياسي به حق به يك حركت فكري عظيمي در ميان عموم جامعه عراق به ويژه نخبگان سياسي و فرهنگي آن ايجاد نمود(فوزي، 2006، ص31).
"روزنامه‌هاي عراقي به شكل جدي وقايع مربوط به جنبش مشروطيت در ايران و تحولات آن را دنبال مي كردند.اين روزنامه‌ها از طرفداران مشروطيت در ايران دفاع مي كردند و مشروطيت را تاييد مي نمودند.در همان زمان، موضع گيري محمدعلي شاه كه از قوي ترين مخالفان مشروطيت و يكي از مستبدترين پادشاهان قاجار بود، مورد توجه نخبگان عراقي قرار گرفت و هنگامي كه شاه مزبور در آگست 1909 از پادشاهي خلع شد، روزنامه "الرقيب"خبر را تحت عنوان "بشري"*(الرقيب، 1909)كه مفهوم مهمي را تداعي مي كند، منتشر كرد؛ همچنين روزنامه "صدي بابل"** علت خلع محمدعلي شاه را از‌آن رادانسته بود كه:"به خواسته هاي مخالفان مشروطيت گوش نداده بود"كه دقيقاً مخالفان سياسي را تداعي مي كند (صدي بابل، 1909.به نقل از:فوزي، 2006، ص 31-32).
جنبش مشروطيت در ايران و نيز تركيه بگونه‌اي بود كه تاثيرات بسياري بر فعاليت هاي سياسي، اجتماعي و ادبي نخبگان عراقي گذاشت؛ براي مثال شكل گيري "الجمعية العلمية الادبيه"كه در سال 1907 در بغداد تاسيس شد و نيز گردهمايي‌هاي معروف نجف كه در آنها بر اشغال ايران توسط انگليس و روسيه، همچنين اشغالي ليبي در سال 1911 توسط ايتاليا، به شدت اعتراض شد، از جمله اين تاثير پذيري‌هاست(فوزي، همان، ص34)

تجربه ي اولين انتخابات پارلماني در عراق و حذف شيعيان
 

عراق حاكميت و استقلال خود را طي چهار قرن در فاصله ي سال هاي 1534 تا 1914 ميلادي از دست داده بود و از آنجايي كه منطقه و بخشي از دولت عثماني به حساب مي آمد، اختيارات قانوني و حكومتي اي كه ترك ها برآن داشتند، از طريق اخذ ماليات هاي سنگين و قابل توجه، افزايش مي يافت كه بايد آن را با توجه به تعهدات شان به دولت عثماني، پرداخت مي كردند.
با آغاز قرن نوزدهم (1817-1832)داوود پاشا اصلاحاتي به وجود آورد كه در زمان خودش مهم بشمار مي آمد و مدحت پاشا(1869-1872)نيز به پيروي از وي اصلاحاتي در شهرداري به وجود آورد و امنيت برقرار شد؛ ضمن آنكه طايفه‌ها زمين كشاورزي را مالك و صاحب شدند.اين اصلاحات انجام شده، اصلاحاتي حيرت انگيز و مهم براي عراقي ها به حساب مي آمد.
تحول ايجاد شده در دولت عثماني نه تنها در تركيه تاثيرگذار بود، بلكه به لحاظ فشارهاي ايجاد شده بر اثر بيداري نخبگان و علماي مناطق تحت پوشش از جمله عراق، حكومت عراق مجبور به ايجاد ساختارهاي جديد سياسي و اجتماعي در اين كشور بود.بدين لحاظ اولين تجربه انتخابات در عراق براي تشكيل مجلس (پارلمان)پس از اعلان قانون اساسي(دستور)در كشور تركيه در زمان حكومت عثماني، در 23 دسامبر سال 1378 هجري قمري صورت گرفت.اين انتخابات براي تشكيل مجلس مبعوثان(نمايندگان)انجام گرفت و شش نماينده و شش نماينده از سه استان انتخاب شدند:سه نفر از بغداد، دو نفر از بصره و يك نفر از موصل (جميل، 1983، ص15).اين افراد در دو دوره مجلس كه اولي در تاريخ 19 مارس آغاز شد و تا ژوئيه سال 1877 ادامه داشت و دومي كه در 11 دسامبر 1877 آغاز شد و تا فوريه 1878 ادامه داشت، حضور داشتند.اين تجربه تا زمان شكست سلطان عبدالحميد دوم در مقابل روس ها ادامه داشت، لذا در كل روسها عمل به قانون اساسي را مورد تعليق قرار دادند و جلسات پارلمان را تا زمان غير معين تعطيل كردند(بروكلمان، 1979، ص585-589).
ترك هاي عثماني، شيعيان را شديداً از حضور در ساختار سياسي و اداري كشور عراق دور مي كردند و به هيچ وجه آمادگي نداشتند شيعيان حتي در پارلمان، نماينده داشته باشند.چنانچه عثماني ها مجبور به انتخاب نماينده از شهرهاي شيعي كشور بودند، يك نفر سني را-مثلاً-از شهرهاي نجف و كربلا و يا هر شهر شيعي ديگر انتخاب مي كردند؛ در حالي كه همين حكومت عثماني به مسيحيان و يهوديان اجازه داده بود نمايندگاني از خود در پارلمان داشته باشند؛ بنابراين علي رغم اينكه حكومت قانون در كشور، تحولي اساسي براي ايجاد آزادي و برابري بود، اما شيعيان از اين حق طبيعي در دوره اول مجلس مبعوثان محروم بودند.
همان گونه كه در جدول هاي شماره 1و 2 ديده مي شود، در مجلس اول مبعوثان تنها يك نفر شيعي از يك فرقه كم جمعيت شيعي به نام فرقه "كشفيه"وجود داشت كه بنا به رغبت ترك هاي عثماني انتخاب شده بود؛ بقيه همگي سني، عرب، كرد، ترك، تركمان، مسيحي و يهودي بودند.
جدول شماره (1)
اعضاي مجلس نمايندگان عراق "مجلس مبعوثان"در عهد دستوري دوم در دولت عثماني؛ دوره اول سال 1908 ميلادي (به نقل از:العزاوي، 1955، ج8، ص165-

166).
جدول
 

دين –مذهب     

 اسامي نمايندگان مجلس 

استان        

     سنی کردی       
سنی عربی         
یهودی           

اسماعيل حقي بابان

         الحاج علي علاءالدين  الالوسي     
   ساسون حسقیل      
 

بغداد        

                    سنی عربی         
سنی عربی         

طالب پاشا النقیب    
احمد پاشا الزهیر    

بصره         

سنی عربی         

محمد  علی فاضل
داوود یوسفیانی  

موصل        

سنی عربی         

شوکت رفعت بک
مصطفی الواعظ

ديوانيه        

سنی عربی         

الحاج عبدالمهدی الحافظ

كربلا          

سنی کردی
سنی ترکی

رأفت السنوی
خضر لطفی

منتفك        

سنی عربی         

عبدالحسین السعدون
عبدالمجید الشاوی

عماره       

سنی کردی        

الحاج ملاسعید کرکوکلی

سليمانيه       

سنی ترکمانی
سنی ترکمانی

الحاج مصطفی فیر دار
صالح پاشا النفطجی

كركوك       

جدول شماره (2)
جمع بندي تعداد و گرايش ديني نمايندگان دوره اول مجلس مبعوثان عراق
جدول
 

مسیحی 

یهود    

ترک سنی و تر کمانی 

کرد    

عرب- شیعه

عرب-سنی

1

1

3

4

1

7

نگاه دقيق تر به جدول شماره 2 نشان مي دهد كه چگونه ترك هاي عثماني، شيعيان اكثريت را همچون اقليت يهودي و مسيحي در نظر گرفته، به جاي انتخاب شخصيت هاي شيعي از استان هاي با اكثريت شيعي، همچون "منتفك"و "ديوانيه"، علي رغم وجود شخصيت هاي معروف شيعي در اين استان ها، افراد سني را از اين شهرها انتخاب كرده‌اند.اگر هم اجازه داده شده بود كه در دوره اول مجلس مزبور در سال 1908 يك نفر شيعي در مجلس حضور داشته باشد، اين فرد از فرقه "كشفيه"بود كه تنها در كربلا و برخي از مناطق "حله"حضور داشتند.
با چنين رويكردي مي توان سوال كرد:چرا ترك هاي عثماني بايد به دور كردن شيعيان از قدرت سياسي اصرار داشته باشند؟ آيا اين مسئله به علت انقلابي بودن اين گروه نبود؟ اين حركت را در حقيقت مي توان ادامه ي همان سياست امويان و عباسيان در طول تاريخ اسلامي دانست كه هميشه در تلاش براي دور ساختن شيعيان از قدرت بودند.جالب توجه اينكه شعبه هاي همه ي احزاب و جمعيت هاي سياسي تركي كه در سال هاي 1908-1914 تاسيس شده بودند، در شهرهاي عراق نيز وجود داشتند.همه ي اعضاي اين احزاب و جمعيت ها نيز از ثروتمندان و افراد موجّه سني عرب و يا كارمندان ترك بودند؛ به جز سيد عبدالوهاب طباطبايي دبير حزب "الحرية والائتلاف"* كه عرب شيعي و مدير روزنامه "الدستور"بود(العطيه، 1988،ص75-96)
وضعيت مجلس دوم عراق نيز با وضعيت مجلس اول از نظر سهم دهي به شيعيان به هيچ وجه تغييرنكرد؛ به عبارت ديگر سياست "عدم اعتقاد"به شيعيان همچنان ادامه داشت و در اين مجلس نيز به جز يك نفر شيعي-آن هم از فرقه "كشفيه"-نماينده ي ديگري از اكثريت شيعيان وجود نداشت.جدول شماره 3 وضعيت مجلس دوم عراق را نشان ميدهد.
جدول شماره 3
اعضاي دوره دوم نمايندگان مجلس مبعوثان عراق در عهد دستوري دوم
در دولت عثماني؛ سال 1912 ميلادي (به نقل از:العزاوي، 1955، ج8، ص222)
جدول
 

دین-مذهب      

اسامی نمایندگان مجلس

استان          

سنی ترکی
سنی ترکی
سنی هندی
یهودی

مراد بک سلیمان
فؤاد افندی
محی الدین الکیلانی
ساسون حسیقل

بغداد          

سنی عربی
سنی عربی
سنی ترکی
سنی ترکی

طالب پاشا النقیب
عبدالله الزهیر
عبدالوهاب پاشا القفرطاس
احمد ندیم     

بصره         

سنی ترکی
شیعی عربی(از فرقه کشیفه)

فؤاد الدفتری
نوری بک البغدادی

کربلا

سنی کردی

اسماعیل حقی بابان

دیوانیه

سنی کردی
سنی عربی

جمیل صدقی الزهاوی
عبدالمجید الشاوی  

منتفک

سنی عربی
سنی عربی

عبدالرزاق المیر
معروف الرصافی

عماره

آنچه از تحليل وضعيت نمايندگان دو مجلس مي توان به دست آورد، به شرح ذيل است:
ظهور نخبگان سياسي عراق از آغاز، در حقيقت ناشي از رغبت افراد و خانواده‌هاي متوسط عراق بوده است كه ناشي از تحولات مستقيم انجام شده توسط دولت عثماني نبوده، بلكه بر اثر تحولات و پيشرفت هاي صورت گرفته در اروپا و نيز ايران-كه بر روي آنان تاثيرات بسياري گذاشته بود-شكل گرفته است.
نخبگان سياسي عراقي در اين دوره، عمدتاً با سياست ترك هاي عثماني كه مبتني بر تبعيض نژادي و ترك سازي كشور بود، مخالف بودند.
پيشگامان نخبگان مزبور عمدتاً جزئي از ساختار سياسي دولت عثماني بودند.
بسياري از اين نخبگان در احزاب سياسي مانند "جمعيت اتحاد و ترقي"و نيز "حزب الحرية و الائتلاف"و "الجمعية المركزيه"حضور داشتند، ولي به علت مخالفت با سياست هاي مزبور، نهايتاً به سوي تاسيس احزاب و جمعيت هاي مستقل اقدام نمودند.
به علت گرايش شديد تبعيض نژادي در انتخابات عراق، در هر دو مجلس دوره اول و دوم، شيعيان كاملاً از صحنه سياست دور شده بودند.جدول شماره4 نشان دهنده ي جمع بندي اين وضعيت در دوره دوم مجلس است.
جدول شماره (4):جمع بندي وضعيت نمايندگان در مجلس دوم
جدول
 

مسیحی

یهود

ترک سنی و غیره

کرد

عرب-شیعه

عرب-سنی

0

1

6

2

1

5

روش تبعيض نژادي و دور ساختن شيعيان از سياست، توسط دولت عثماني از يك طرف و اوج جنبش مشروطيت در ايران و همچنين حركت دستوري در
تركيه، تاثيرات فراواني بر انديشه‌هاي شيعيان عراق گذاشت.اين تاثيرات محدود به نخبگان سياسي نبوده، بلكه بر روي علماي شيعي نيز تاثيرات خود را داشت.نخبگان و علماي مزبور همچنين از آزادي مربوط به چاپ و نشر كه در زمان ترك هاي عثماني تا حدي به وجود آمده بود، استفاده نموده، دست به انتشار برخي كتاب ها از جمله معروف آيت الله نائيني در حمايت از جنبش مشروطيت با نام "تنبيه الامه و تنزيه المله"زدند كه در نجف چاپ و منتشر شد.
از طرفي ديگر، علي رغم سياست دور ساختن شيعيان از قدرت توسط ترك هاي عثماني، اين دولت در تلاش بود از علماي شيعي در مواقع خاصي مثلاً در جلوگيري از نفوذ انگليسي‌ها در دولت عثماني(نقاش، 1988، ص80) به نفع خود بهره‌برداري كند؛ همچنين در زمان جنگ جهاني اول در سال 1914 دولت عثماني از علماي شيعي درخواست كرد نظر خود را درباره ي اشغال كشورهاي اسلامي توسط كفار و اعلان جهاد عليه آنان اعلام نمايند كه در اين زمينه، البته بيشتر علماي شيعي آن را اجابت كردند؛ براي مثال آيت الله سيد كاظم يزدي جلوگيري از جنگ به دليل ناتوانايي مردم از نظر نظامي را مورد تاكيد قرار دادند.
بقيه ي علماي شيعي نيز به عدم سازگاري اسلام با تسلط مسيحي اكتفا كردند (الحسني، 1935، ص66)
1. به معناي "بشارت".
2. نداي بابل.
3. حزب آزادي و همبستگي
منبع: فصلنامه شيعه شناسي شماره 28


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط