جوان و خانواده

«خدايا بر محمد و خاندانش درود فرست و در دلم انداز هر وظيفه را که در برابر ايشان بر عهده ي من است، بشناسم و آگاهي از آن وظيفه را به کمال، در من فراهم آر و چنان کن که آنچه را به من الهام کرده اي، به کار بندم و توفيق ده تا آنچه بينش آن را به من داه اي، به جاي آورم و چيزي از آنچه به من آموخته اي، فرو نگذارم و اعضاي بدنم
يکشنبه، 16 آبان 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جوان و خانواده

جوان و خانواده
جوان و خانواده


 





 

نيايش امام سجاد (ع) در حق پدر و مادرش
 

«خدايا بر محمد و خاندانش درود فرست و در دلم انداز هر وظيفه را که در برابر ايشان بر عهده ي من است، بشناسم و آگاهي از آن وظيفه را به کمال، در من فراهم آر و چنان کن که آنچه را به من الهام کرده اي، به کار بندم و توفيق ده تا آنچه بينش آن را به من داه اي، به جاي آورم و چيزي از آنچه به من آموخته اي، فرو نگذارم و اعضاي بدنم از پرداختن به آنچه مرا الهام کرده اي، در نماند.
خدايا چنان کن که من از پدر و مادرم آن گونه بيم نمايم که از پادشاه خودکامه، و به آن دو همچون مادري بس مهربان و دل سوز نيکي کنم، و فرمان برداري از پدر و مادر و نيکي کردن من در حق ايشان را براي من از خواب در چشم خواب آلودگان، شادي آورتر و از آب خنک در کام تشنگان، گواراتر ساز تا خواهش ايشان را بر خواهش خويش ترجيح دهم و خرسندي آنان را بر خرسندي خود مقدم دارم و نيکي آن دو در حق خودم را بسيار بينم؛ اگر چه اندک باشد و نيکي خود در حق آنان را اندک بينم؛ اگر چه بسيار بود.
خدايا آواي مرا در برابر ايشان نرم و آهسته گردان سخنم را خوشايندشان ساز و مرا با آن دو نرم خو کن و مرا دل سوز ايشان قرار ده و چنان کن که با آنان خوش رفتار و غمخوار شوم.
خدايا آن دو را به پاس آنکه پرورشم داده اند، پاداشي نيک ده چون مرا عزيز و گرامي داشته اند، ثواب بزرگي عطايشان کن و در مقابل حفظ و حمايت من در خردي، جانب ايشان را نگاه دار!
خدايا هر آزاري که از من به آن دو رسيده و هر ناپسندي که از من در حق ايشان سر زده و هر حقي از آن دو را که من تباه کرده ام، همه را سبب آمرزش گناهانشان و بلندي مرتبه شان و افزوني حسناتشان قرار ده؛ اي آن که بدي را به چندين برابر نيکي ها دگرگون مي سازي!
خدايا اگر پدر و مادرم با من به تندي سخن گفتند و رفتار نابجايي کردند، يا حقي از من تباه نمودند و يا در وظيفه ي خويش در قبال من کوتاهي ورزيدند، من هم خطا هاي ايشان را بخشيدم و با اين کار، بزرگشان داشتم. از تو مي خواهم که آن دو را به سبب آنچه در حق من کرده اند، گرفتار نسازي، که من در خير خواهي ايشان ترديد ندارم و نمي پذيرم که در خوبي کردن به من درنگ کرده باشند و دلگير نيستم که آن دو کار هاي مرا عهده دار بوده اند. پروردگار، زيرا گزاردن حق ايشان بر من واجب تر است و نيکي آن دو با من ديرينه تر و منتشان بر من بيشتر از آن است که بخواهم آنان را به عدالت قصاص کنم يا آن کنم که آنان کرده اند.
اي معبود! اگر چنين کنم، پس آن روز هاي بسيار که در پرورش من سر کرده اند و آن همه سختي که در نگهداري من به جان خريده اند و آن همه رنج و ناداري که بر خود روا داشته اند تا من در آسايش به سر برم، چه خواهد شد؟ نه، هرگز نتوانند همه حق خود را از من دريافت کنند و من نيز نتوانم حق ايشان بر خود را به شايستگي بگزارم و وظيفه ي خدمتگزاري به آن دو را به جاي آورم. مرا از کساني قرار نده که پدران و مادران خود را نافرماني کرده اند. پدر و مادر مرا به بدترين پاداشي که ويژه ي پدران و مادران بندگان مؤمن خود کرده اي، ويژه گردان، اي مهربان ترين مهربانان! خدايا چنان کن که پس از هر نماز خود و در هر زمان ديگري از شب و در هر ساعتي از روز به ياد آنان باشم ...». (1)

نعمت پدر و مادر
 

نويسنده:مطهره پيوسته
خداي خوبم که در همه لحظه ها مرا ياري مي کند، همه گونه نعمت به من ارزاني داشته تا او را اطلاعت کنم.چه زيباست وقتي به همه چيزهايي که دارم مي انديشم؛داشتن سلامتي ،داشتن ثروت هر قدر هم که اندک باشد،داشتن دست و پا و چشم که مي توانم همه داشته هايم را لمس کنم و داشتن زبان که مي توانم حرف بزنم ،داشتن عقل و هوش که مي توانم با آنها به قدرت خدا بينديشم و يا اين کلام را بازگو کنم.
ازهمه چيزهاي خوبي که در دنيا هست و ازآن مي خورم و مي آشامم و بهره مي برم،مهم تر اين است که وقتي خداوند به من نعمت زندگي داد،پدر و مادري مهربان و دل سوز هم عطايم کرد که همه چيزها را به من بفهماند ؛پدر و مادري که با رفتارشان ريشه شناخت خداوند را در وجودم دوانيدند ،همان هايي که رهبر کودکي هايم بودند و از همان ابتدا يادم دادند که خدا يکي است .پدر و مادر ،جلوه اي کامل از مهرباني و عطوفت پرودگارند که همه هديه هاي خداوند را به من نشان دادند و طعم شيرين هر يک را به من چشانيدند .انجام دادني ها را يادم دادند و از انجام ندادني ها مرا نهي کردند .آنها خداي جهانيان را به من شناساندند .
اگر فقط به همين دو نعمت پدر و مادرم توجه کنم،به راحتي مي توانم خداي خود را بشناسم .اله من!اين دو فرشته نشانه هايي از تواند .از کودکي در دهانم غذا مي گذاشتند و حتي يادم مي دادند که چگونه بخندم .وقتي بزرگ تر شدم،دانش هاي گوناگون را به من آموختند و مرا با کمالات آشنا کردند .وقتي جوان شدم،کمک
کردند تا به خواسته هايم برسم.کاش وقتي که پيرمي شوم،من هم بتوانم نعمتي خوب براي فرزندانم باشم.آري پروردگار من،تو خود را در وجود آنها جريان دادي تا نعمتت را بر من تمام کني!خداي من!حال که همه نعمت هايت را مي شناسم،تو را اطاعت مي کنم وبروالدينم احترام مي گذارم...

جايگاه پدر و مادر در روايات
 

پيامبراعظم (ع)در چند روايت فرموده است:
-«دعاي پدر و مادر براي فرزند،مانند دعاي پيامبر براي امت خويش است.»(2)
-«دعاي پدر و مادر براي فرزند،مانندآب براي زراعت ،سودمند است.»(3)
-«با پدر و مادر نيکوکار باش ،آنگاه به بهشت بسنده کن و اگر آنان را آزردي ،بايد به آتش کفايت کني.»(4)
-«خشنودي خداوند،در خشنودي پدر و مادر است و ناخرسندي خداوند،در نارضايتي آن دو».(5)
امام باقر (ع) مي فرمايد:
-«از پيامبر خدا (ص) سؤال شد :چه کسي بيشترين حق رابرانسان دارد؟حضرت فرمود :پدر و مادرش.»(6)
از امام صادق (ع) نيز نقل مي کنند:
روزي مردي نزد رسول خدا (ع)آمد و گفت :من جوان با نشاط و ورزيده اي هستم و جهاد را دوست دارم،ولي مادري دارم که از اين موضوع ناراحت مي شود.رسول خدا (ع) فرمود:«برگرد و با مادر خود باش .قسم به خدايي که مرا به رسالت برگزيد ،يک شب انس تو با مادرت،از يک سال جهاد در راه خدا بهتراست.»(7)

تاثيردعاي پدر
 

ملا محمد تقي مجلسي مي گويد:«در يکي از شب ها پس از نماز شب،يک حال خوشي به من دست داد.فهميدم که دراين حال هر چه از خدا بخواهم ،برآورده مي شود.درفکر بودم که چه بخواهم و چه حاجتي از خداوند طلب نمايم،که ناگهان صداي گريه محمد باقر ازگهواره به گوشم رسيد. من هم متوجه او شدم و عرض کردم :«خدايا به حق محمد و آل محمد!اين طفل را مروج دين خودت قرار ده و نشر دهنده احکام و سيره رسول الله (ص) قرار بده و او را به توفيقاتي موفق نما که انتهايي نداشته باشد.»(8)
وبي گمان اين اثر اجابت دعاي پدر بود که محمد باقر مجلسي را در رديف علماي برجسته جهان اسلام قرار داد.

پی نوشت ها :
 

1. امام سجاد (ع)، صحيفه ي سجاديه، ترجمه: محمدمهدي رضايي، دعاي بيست و چهارم.
2.مشکاة الانوار ،ص282،ح853.
3.الفردوس ،ج2،ص213 ،ح238.
4.بحارالانوار ،ج74،ص 60.
5.ميرزا حسين نوري ،مستدرک الوسائل ،ج2،ص 627.
7.ملا مهدي نراقي ،جامع السعادات ،ج2،ص272.
8.همان.
 

منبع:نشريه گلبرگ ،شماره 114.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما