مقدمه:
هر روزی به ما رسیده، روزی خاص و محدودی است که اگر غم و ناراحتی آن را بخوریم، از زندگیمان لذت نخواهیم برد. بهتر است که با آرامش و ایمان به خداوند، روزهای خود را زنده و پرانرژی بگذرانیم و برای آینده نگران نباشیم.هیچ انسانى نمىتواند پیشبینى کامل از آینده داشته باشد و همه چیز بستگى به اراده و مشیت الهى دارد. بنابراین، بهتر است که زمان و انرژى خود را براى زندگى در حال حاضر و لذت بردن از لحظههاى حاضر صرف کنیم، زیرا همیشه بهترین زمان براى زندگى، اکنون است.
متون دینی به ما یادآوری میکند که باید از نعمتهای حاضر قدردانی کنیم و به جای نگرانی از آینده، زندگی را به شکرانه سپری کنیم.
خداوند روزی ما را از راههای غیرمنتظره و غیرمتصوری فراهم میآورد و این ما را باید به امید و اعتماد به او پرورش میدهد. بنابراین، به جای نگرانی از آینده، به لحظات حال زندگی ارزش بدهیم و از نعمتهای حاضر بهره ببریم
نگرانی از رزق آینده نشاندهنده این است که انسان به اندازه کافی به خداوند اعتماد ندارد. اعتماد به خداوند به معنای ایمان به قدرت و عدالت او است.
و این باعث میشود که انسان به لحظههای حال زندگی بیشتر ارزش بدهد و از نعمتهای حاضر قدردانی کند. اعتماد به خداوند ما را از استرس و نگرانیهای آینده آزاد کرده و به ما آرامش و امید میبخشد.
غم روزی فردا مخور
غم روزی فردا در احادیث:
فی حدیثِ المعراجِ : یا أحمدُ ، عَجِبتُ مِن ثلاثةِ عَبیدٍ: مِن عَبدٍ لَهُ قُوتُ یَومٍ مِن الحَشِیشِ أو غَیرِهِ و هُو یَهتَمُّ لِغَدٍ .(1) در حدیث معراج آمده است :اى احمد! از سه بنده در شگفتم: . . . و از بنده اى که به اندازه خوراک یک روز خود سبزیجات یا جز آن دارد و با این حال غم فردا را مى خورد .
رسولُ اللّه صلى الله علیه و آله : لا تَهتَمَّ للرِّزقِ ، فإنّ اللّه َ تعالى یقولُ: «و ما مِنْ دابَّةٍ فی الأرضِ إلاّ عَلى اللّه رِزْقُها» .(2) و قالَ: «و فی السَّماءِ رِزْقُکُم و ما تُوعَدُونَ» .(3)
و قالَ : «و إن یَمْسَسْکَ اللّه بِضُرٍّ فلا کاشِفَ لَهُ إلاّ هُوَ ، و إن یَمْسَسْکَ بخَیرٍ فَهُوَ عَلى کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ»(4) پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : غم روزى را مخور؛ زیرا خداوند متعال مى فرماید : «و هیچ جنبنده اى در روى زمین نیست، مگر آن که روزى او به عهده خداست» ؛
و فرموده است: «و روزى شما و هرچه به شما وعده داده شده در آسمان است»؛ و فرموده است : «اگر خدا به تو محنتى برساند هیچ کس جز او دفعش نتواند کرد و اگر به تو خیرى برساند بر هر کارى تواناست» .
صفحه اختصاصی حدیث و آیات عنه صلى الله علیه و آله : لا تَهتَمَّ لِرِزقِ غَدٍ فإنّ کُلَّ غَدٍ یَأتِی بِرِزقِهِ .(5) پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : غم روزى فردا را مخور ؛ زیرا هر فردایى روزى را با خود مى آورد .
صفحه اختصاصی حدیث و آیات الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : مَنِ اهتَمَّ لِرِزقِهِ کُتِبَ علَیهِ خَطِیئَةٌ .(6) امام صادق علیه السلام : هرکه غم روزى خود را بخورد ، برایش یک گناه محسوب شود .
ای دل غم این جهان فرسوده مخور
بیهوده نه ای غمان بیهوده مخور
چون بوده گذشت و نیست نابوده پدید
خوش باش غم بوده و نابوده مخور(7)
رزق با خداست نه بنده
خدا میفرماید : وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ : و هیچ جنبندهاى در زمین نیست، مگر آنکه روزى او بر خداست و او قرارگاه دائمى و جایگاه موقّت او را مىداند. همه در کتاب آشکارى ثبت است. (8)کلمهى « دَابَّةٍ» از «دَبیب» به معناى آهسته راه رفتن و قدمهاى کوچک برداشتن است، ولى به هر جنبندهاى اطلاق مىشود.«رزق» به معناى بخشش مستمرّ است، چه مادّى و چه معنوى، و لذا در دعا مىخوانیم: «الّلهم ارزقنى ... قلباً خاشعاً ... و لساناً ذاکراً ... و علماً نافعا» (9)
رزقى که خداوند مىدهد از هر جهت مناسب با موجودات است، مثلًا غذاى کودک در شکم مادر به تناسب نیاز او تغییر مىکند تا آنکه پس از تولّد تبدیل به شیرى گوارا مىشود و الّا انسان با چه قدرتى مىتوانست به نوزاد در رحمِ مادر غذا برساند و یا نوزاد چگونه مىتوانست غذاى خود را بدست آورد.
«وَ کَأَیِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُها» (10) «مستقر»، به معناى جایگاه ثابت و «مستودع» به معناى ودیعه گذاشتن و گرفتن آن است که کنایه از جایگاه موقّت است.
تمام همّت را هزینه روزی نکن.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- یَا ابْنَ مَسْعُودٍ لَا تَهْتَمَّنَّ لِلرِّزْقِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَی اللهِ رِزْقُها وَ قَالَ وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ وَ قَالَ وَ إِنْ یَمْسَسْکَ اللهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ.پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ای پسر مسعود! دنبال روزی بودن را تمام همّت خود قرار نده [که از عبادت خدا و کارهای دیگر باز بمانی] که خدای تعالی فرموده است:
ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَی اللهِ رِزْقُها و فرموده است: و روزی شما در آسمان است و آنچه به شما وعده داده میشود.
و فرموده است: اگر خداوند زیانی به تو برساند، هیچ کس جز او نمیتواند آن را برطرف سازد! و اگر خیری به تو رساند، او بر همه چیز تواناست. (11)(12)
لصّادق (علیه السلام)- مَنِ اشْتَرَی دَابَّهًًْ کَانَ لَهُ ظَهْرُهَا وَ عَلَی اللهِ رِزْقُها :مام صادق (علیه السلام)- هرکه چهارپایی میخرد سواریش برای اوست و روزیش بر عهدهی خداوند است.(13)
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- ٍ قَسَمَ أَرْزَاقَهُمْ وَ أَحْصَی آثَارَهُمْ وَ أَعْمَالَهُمْ وَ عَدَدَ أَنْفُسِهِمْ وَ خَائِنَهًَْ أَعْیُنِهِمْ وَ مَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ مِنَ الضَّمِیرِ وَ مُسْتَقَرَّهُمْ وَ مُسْتَوْدَعَهُمْ مِنَ الْأَرْحَامِ وَ الظُّهُورِ إِلَی أَنْ تَتَنَاهَی بِهِمُ الْغَایَات.(14)
امام علی (علیه السلام)- خداوند روزیشان را بخش میکند، نشانهها و کردارشان و شمار نفسهایشان، خیانت دیدگانشان و آن اسراری که در سینههایشان پنهاناست.
و جای استقرار و محل آنها را در رحم مادران و آشکارشدنشان در دنیا تا پایان کارشان را دانسته و حساب کردهاست.
علیّبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- قوله وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَی اللهِ رِزْقُها یقول یکفل بأرزاق الخلق. علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- مقصود از وَ مَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَی اللهِ رِزْقُهَا آن است که پروردگار متعال، روزی مخلوقاتش را تضمین کرده است.(15)
الباقر (علیه السلام)- عن جابر عن أبیجعفر (علیه السلام): أَتَی رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْبَادِیَهًِْ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِنَّ لِی بَنِینَ وَ بَنَاتٍ وَ إِخْوَهْ وَ أَخَوَاتٍ وَ بَنِی بَنِینَ وَ بَنِی بَنَاتٍ وَ بَنِی إِخْوَهْ وَ بَنِی أَخَوَاتٍ وَ الْمَعِیشَهًُْ عَلَیْنَا خَفِیفَهْ فَإِنْ رَأَیْتَ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنْ تَدْعُوَ اللَّهَ أَنْ یُوَسِّعَ عَلَیْنَا قَالَ وَ بَکَی فَرَقَّ لَهُ الْمُسْلِمُونَم
فَقَالَ رَسُولُ اللَّه (صلی الله علیه و آله) ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَی اللهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ مَنْ کَفَلَ بِهَذِهِ الْأَفْوَاهِ الْمَضْمُونَهْ عَلَی اللهِ رِزْقُهَا صَبَّ اللَّهُ عَلَیْهِ الرِّزْقَ صَبّاً کَالْمَاءِ الْمُنْهَمِرِ إِنْ قَلِیلًا فَقَلِیلًا وَ إِنْ کَثِیراً فَکَثِیراً
قَالَ ثُمَّ دَعَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أَمَّنَ لَهُ الْمُسْلِمُونَ قَالَ أَبُوجَعْفَرٍ (علیه السلام) فَحَدَّثَنِی مَنْ رَأَی الرَّجُلَ فِی زَمَنِ عُمَرَ فَسَأَلَهُ عَنْ حَالِهِ فَقَالَ مِنْ أَحْسَنِ مَنْ خَوَّلَهُ حَلَالًا وَ أَکْثَرِهِمْ مَالًا.
امام باقر (علیه السلام)- جابر (رحمة الله علیه) از امام باقر (علیه السلام) نقل میکند: مردی صحرانشین، نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)!
من دارای چند پسر و دختر، برادر و خواهر، پسرزاده و دخترزاده، برادرزاده و خواهرزاده هستم. درآمدمان خیلی کم است.
ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! اگر صلاح میدانید، در حقّ ما دعا کنید تا شاید پروردگار متعال، فرج و گشایشی در روزی ما قرار دهد». سپس [آن مرد] شروع به گریستن کرد و دل مسلمانان به حال او سوخت.
[پس] رسول خدا (صلی الله علیه و آله) این آیه را تلاوت فرمود: وَ مَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَی اللهِ رِزْقُهَا وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ و فرمود:
«هرکس که مسئولیّت تأمین معاش این همه دهان را که خداوند، روزی آنها را تضمین کرده، بپذیرد، خداوند متعال رزق و روزی را همچون جویی پر آب بر او میریزد. [و هرطور بخواهد، [به او] میبخشد] اگر کم بدهد، کم داده و اگر بسیار بدهد، بسیار خواهد داد».
امام (علیه السلام)فرمود: «سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای آن مرد دعا کرد و مسلمانان آمین گفتند». سپس امام (علیه السلام) ادامه داد کسی برایم نقل کرد که:
در زمان خلافت عُمَر همان مرد را دیده و احوال او را جویا شده و او پاسخ داده است که: از جمله بهترین کسانی هستم که خداوند، مال حلالی را در اختیارم گذاشته است و از همهی آنها ثروتمندترم».(16)
الصّادق (علیه السلام)- روی فی بعض الکتب: ِ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ یَا ابْنَ آدَمَ (علیه السلام) حَرِّکْ یَدَکَ أَبْسُطْ لَکَ فِی الرِّزْقِ وَ أَطِعْنِی فِیمَا آمُرُکَ فَمَا أَعْلَمَنِی بِمَا یُصْلِحُک.(17)
امام صادق (علیه السلام)- روایت شده است: خدای تعالی میفرماید: «ای فرزند آدم! تو حرکت کن تا من برکت و روزیت را گسترش دهم. و فرمان مرا ببر که من خوب صلاح تو را میدانم».
رزق از منظر امیرالمومین علیه السلام
الرِّزقُ رِزقانِ ، رِزقٌ تَطلُبُهُ و رِزقٌ یَطلُبُکَ ، فإن لَم تَأتِهِ أتاکَ ، فلا تَحمِل هَمَّ سَنَتِکَ على هَمِّ یَومِکَ ، کَفاکَ کُلُّ یَومٍ عَلى ما فِیهِ ، فإن تَکُنِ السَّنَةُ مِن عُمُرِکَ فإنَّ اللّهَ تعالى سیُؤتِیکَ فی کلِّ غَدٍ جَدیدٍ ما قَسَمَ لکَ ، و إن لَم تَکُن السَّنَةُ مِن عُمُرِکَ فما تَصنَعُ بِالهَمِّ فیما لَیسَ لکَ ، و لَن یَسبِقَکَ إلى رِزقِکَ طالِبٌ و لَن یَغلِبَکَ علَیهِ غالِبٌ ، و لَن یُبطِئَ عنکَ ما قد قُدِّرَ لکَ(18).روزى دو گونه است؛ یک روزى که تو آن را مى جویى و روزى دیگر که آن تو را مى جوید ، که اگر تو در پى آن نروى، آن در پى تو مى آید . پس غم سالت را بر غم روزت افزون مکن . روزى هر روز، براى همان روز تو کافى است
اگر آن سال [که غم روزى اش را مى خورى] از عمر تو باشد خداوند متعال فرداى هر روزى، قسمت آن روز را به تو خواهد داد و اگر آن سال از عمر تو نباشد ، غم روزى آن را چرا مى خورى؟
هیچ کس براى رسیدن به آنچه روزىِ توست، بر تو پیشى نگیرد و هیچ غلبه کننده اى در به چنگ آوردن روزىِ تو، مغلوبت نکند و رزقىکه برایت مقدّر شده بى درنگ به تو برسد
حضرت على علیه السلام در وصیّت به فرزندش امام حسن مىفرماید: رزق دوگونه است: نوعى از آن را باید با تلاش و کوشش بدست آورى و نوعى دیگر خود به سراغ تو مىآید. (مثل نور، باران وهوا در طبیعت و هوش، حافظه واستعداد در انسان)
پس مراد آیه آن نیست که در گوشهاى بنشینیم و منتظر نزول غذاى آسمانى باشیم، بلکه منظور آن است که هم کار و تلاش داشته باشیم و هم آنچه را بدست مىآوریم رزقى از جانب خدا بدانیم، لذا همهى پیشوایان دینى ما کار مىکردهاند.
غم روزى که نیامده
عن أَمِیرِ الْمُؤمِنِینَ عَلِیٍّ (علیه السلام) قَالَ: «یَابْنَ آدَمَ، لاَ تَحْمِلْ هَمَّ یَوْمِکَ الَّذِی لَمْ یَأْتِکَ عَلَى یَوْمِکَ الَّذِی قَدْ أَتَاکَ، فَإِنَّهُ إِنْ یَکُ مِنْ عُمُرِک یَأْتِ اللّهُ فِیهِ بِرِزْقِکَ».(19)عَن أَمِیرِ الْمُؤمِنِینَ عَلِیٍّ (علیه السلام) قَالَ: «یَابْنَ آدَمَ، لاَ تَحْمِلْ هَمَّ یَوْمِکَ الَّذِی لَمْ یَأْتِکَ عَلَى یَوْمِکَ الَّذِی قَدْ أَتَاکَ، فَإِنَّهُ إِنْ یَکُ مِنْ عُمُرِک یَأْتِ اللّهُ فِیهِ بِرِزْقِکَ».(20)
از حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده که فرمودند:«اى فرزند آدم! غم و اندوهِ روزى را که نیامده بر آن روز که در آن هستى، تحمیل مکن؛ چراکه اگر آن روز، از عمرت باشد، خداوند روزىِ تو را در آن روز مى رساند (و اگر نباشد، چرا اندوه آن را میخوری؟)».
منظور آنحضرت از این کلام، نفى آینده نگرى و تدبیر در امور زندگى نیست؛ زیرا هر کسى باید به آینده همسر و فرزندان توجه داشته باشد.
در حدیثی از از امام صادق (علیه السلام) در باره حالات سلمان فارسى که آگاهى کامل از تعلیمات اسلام داشت، آمده است: هنگامى که سهم خود را از بیت المال می گرفت، قوت سال خود را از آن مىخرید و نگهدارى مى کرد.
در همان حدیث نیز آمده است که سلمان فارسی فلسفه این کار را چنین بیان می کرد: «… إِنَّ النَّفْسَ قَدْ تَلْتَاثُ عَلَى صَاحِبِهَا إِذَا لَمْ یَکُنْ لَهَا مِنَ الْعَیْشِ مَا تَعْتَمِدُ عَلَیْهِ فَإِذَا هِیَ أَحْرَزَتْ مَعِیشَتَهَا اطْمَأَنَّتْ »؛
«… نفس آدمى هنگامى که آینده خود را تأمین نبیند، دلچرکین می شود، ولى زمانى که معیشت خود را تأمین کرد، اطمینان پیدا می کند». بنابراین هرگز منظور امام علی (علیه السلام) از سخن فوق، ترک تلاش و کوشش براى زندگى و تأمین آینده معقول و برنامهریزى براى وابسته نبودن به دیگران نیست،و
بلکه هدف جلوگیرى از حرص شدیدى است که بسیارى از مردم را فرا مىگیرد و بهبهانه تأمین آینده، دائماً براى ثروتاندوزى تلاش و اموالى را گرد می آورند که هرگز تا آخر عمر از آن استفاده نکرده، براى دیگران بهیادگار مىگذارند.
شاهد این سخن جملهاى است که در ذیل این حدیث شریف در بعضى از منابع آمده که امام علیه السلام مى فرماید: «… وَ اعْلَمْ أنَّکَ لاتَکْسِبُ مِنَ الْمالِ شَیْئاً فَوْقَ قُوتِکَ إلّا کُنْتَ فِیهِ خازِناً لِغَیْرِکَ »؛(21)
«… بدان که تو چیزى از مال را بیش از نیاز خود بهدست نمی آورى، مگر اینکه در آن، خزانهدار براى دیگران هستى». در تفسیر دیگری از کلام امام علی (علیه السلام)، آمده است که این سخن، نهى از کار و کوشش نسبت به آینده نیست.
و چگونه ممکن است نهى از این کار باشد؛ در حالى که خودِ آن حضرت می فرمایند: «اِعْمَلْ لِدُنْیاکَ کَأَنَّکَ تَعِیشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَداً»؛(22)
«براى دنیایت آنگونه عمل کن که گویى تا ابد زنده هستى و براى آخرتت آن گونه عمل کن که گویا مىخواهى فردا از دنیا بروى». پس اگر کار و تلاش پیگیر نباشد، زندگى در دنیا غیر ممکن است.
نتیجه اینکه، منظور امام علی (علیه السلام) از کلام فوق این است که اگر چیزى هنوز زمانش فرا نرسیده و به دست تو نیامده غمگین مباش و حسرت و اندوه بهخود راه نده، شاید چنین چیزى اصلاً وجود پیدا نکند؛.
لذا نباید شتابزده، غم و اندوه را براى آن بهخود راه دهى. چنین غم و اندوهى چه سودى دارد و چهبسا زندگى را بر ما تباه کرده و غم و اندوه را بر دل ما مضاعف سازد و ما را از تفکر و تلاش براى واجبات و انجام مسئولیتها بازدارد. البته آنچه در تفسیر اول گفته شد، مناسبتر به نظر مىرسد، هر چند جمع بین دو تفسیر نیز امکانپذیر است.
رابطه رزق و علم کتاب امیرالمومنین
لازمهى رزقرسانى به همهى موجودات، علم به مکان و نیاز آنهاست، باید یک سیستم بسیار دقیق وجود داشته باشد که آخرین آمار، آخرین نیازها و آخرین قرارگاه را بداند.تعداد انسانها و حیوانات از دریایى، هوایى و صحرایى و همهى موجودات ریز و درشت با ویژگىهاى گوناگون و نیازهاى بسیار متنوّع آنان را بداند. «یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها»
اگر همهى امور در کتاب مبین است : کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ»، پس کسى که علم کتاب را داشته باشد، همه چیز را مىداند. در آیه آخر سورهى رعد مىخوانیم: به کفّار بگو: شاهد من خداوند است و کسى که علم کتاب را دارا است. روایات شیعه و سنّى مىگویند که مراد از این شخص حضرت على علیه السلام است.
خداوند دو سنّت دارد: یکى سنّت رزق رسانى و یکى سنّت اجراى امور از طریق اسباب و وسایل، بنابراین رسیدن به رزق منافاتى با قانون تلاش انسانها ندارد.(22)
حضرت صادق(ع) دید شخصی ناراحت است و اخمهایش درهم است فرمود: چه شده چرا اوقاتت تلخ است؟ عرض کرد: آیا این زندگی شد من از شرمندگی نمی توانم سرم را بالا کنم. حضرت فرمود: مگر چه شده؟ عرض کرد:
با این که دختر داشتم باز خدا به من دختر دیگری داد. امام صادق(ع) فرمود: خجالت نمی کشی این حرف را میزنی به تو چه مربوط است. اِنَّ عَلَیٰ اللهِ رِزْقُها وَ عَلَیٰ الْاَرْضِ ثِقْلُها خدا روزیش را میدهد و زمین بارش را حمل میکند تو چکاره هستی، خودت هم نان خور خدا هستی.
حضرت رسول(ص) فرمودند: هیچ گاه غصه روزی را نخور زیرا خدا فرمود: رزق و روزی همهی جنبندگان را میرساند. این عبارت ممکن است شامل نباتات هم بشود.
زیرا نباتات نیز رشد میکنند و تغذیه میخواهند و ارض را مطرح کرده چون در مرعی و منظر ماست والا آن چه در عالم هستی میباشد روزی خوار خدایند. هر کس هم غم روزی را بخورد معلوم میشود به این کلام خدا دست نیافته و باورش نیامده که خدا روزی دهنده است و انسانها نوعاً این گونه اند.
شب که میشود به فکر فردایند که چطور میشود، از کجا پیدا کنند و قسمت زیادی از عمر آنها صرف فکر روزی میشود. روایت داریم اِنَّکُمْ لَوْ تَتَوَکَّلُونَ عَلَیٰ اللهِ کَتَوَکُّلِ الطَّیْرِ تَغْدُو خِماصاً وَ تَرُوحُ بِطاناً امام صادق(ع) فرمود:
اگر توکل شما به اندازه توکل پرنده بود صبح میرفتید گرسنه و شب سیر بر میگشتید. آیا هیچ حیوانی شده، شب که میخوابد بگوید فردا روزی من چه میشود. حضرت صادق(ع) میفرماید: توکلتان مانند آنها باشد که خاطرشان جمع است که خدایی دارند که رزق و روزیشان به دست اوست.
قَالَ «وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ مَا تُوعَدُونَ» (23) خدا فرمود: رزق شما در آسمان است نعمت باران از آسمان است که اگر نباشد هیچ موجودی زنده نمی ماند.
فلذا قرآن کریم فرمود: «لَوْ اَنَّ اَهْلَ القُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ» سوره (24) اگر مردم ایمان بیاورند و تقوا داشته باشند دربهای برکت را از آسمان به روی آنها باز میکنیم. آب اگر نباشد و آفتاب اگر نباشد حیات نیست و زندگی وجود ندارد.
وَ مَا تُوعَدُونَ آن چه که وعده داده شده هم در آسمان است بنابراین دفتر اعمال هم در آسمان مورد رسیدگی قرار میگیرد.وَ قَالَ «وَ اِنْ یَمْسَسْکَ اللهُ بِضُّرٍ فَلا کاشِفَ لَهُ اِلّا هُوَ وَ اِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلیٰ کُلِّ شَئٍ قَدیرٌ» (25) اگر خدا بخواهد به شما ضرری برساند چه کسی میتواند جز ذات اقدسش آن را بردارد.
و اگر بخواهد خیری برساند بدانید اوست که بر همه چیز قادر است. همه چیز از خداست و همه چیز به دست خداست. «اِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ» (26) اگر خدا چیزی داده و گرفته انسان نباید ناراحت شود.
زیرا امانتی بوده در دست ما و امانت خود را گرفته. امیرالمؤمنین(ع) اولین کسی بود که کلمه اِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلیهِ راجِعُونَ را فرمود. زمانی که برادرش جعفر طیار به شهادت رسید. حضرت این جمله را به زبان آورد.
همان طور که اولین کسی که عمامه سیاه بر سر گذاشت رسول الله(ص) بود با توجه به این که سادات باید عمامه سبز به سر بگذارند ولی به علی(ع) فرمود: ما باید عمامه سیاه به سر بگذاریم.
اَوَّلُ مَنْ تَعَمَّمَ بِعِمامَةِ السَّوْداءِ کانَ رَسُولُ الله وَ تَعَمَّمَ بِذلِکَ عَلِیٰ بْنَ اَبیطالِبٍ بعد که عمامه سیاه بر سر مولا علی(ع) گذاشت برایش تحت الحنک قرار داد آنگاه فرمود: به این صورت به جنگ برو تا مرز بین ما و مشرکین باشد تا دشمن بداند ما نسل ابراهیم خلیل الرحمن و حضرت اسماعیل ذبیح الله هستیم.
یَابْنَ مَسعُود وَ الَّذی بَعَثَنی بِالْحَقِّ اِنَّ مَنْ یَدْعُ الدُّنْیا وَ یَقْبَلُ عَلی تِجارَةِ الْآخِرَةِ فَاِنَّ اللهَ تَعالی یَتَّجِرُ لَهُ مِنْ وَرآءِ تِجارَتِهِ وَ یَرْبَحُ اللهِ تِجارَتَهُ ای ابن مسعود قسم به خدایی که مرا به پیامبری مبعوث کرد.
اگر کسی دنیا را رها کند و دنبال تجارت آخرت باشد خدا تجارت او را سودمند میکند. چقدر ارزش دارد که انسان در این چند سال عمر کوتاه دنیا، تجارتی کند که باقی بماند.
تجارتی که خدا آن را تضمین کند و بیمه نماید. هر کس یک درهم صدقه بدهد، به اندازه کوه احد پرورش پیدا میکند. این تشبیهات برای این است که عقل ما کشش و درک آن را داشته باشد.
یَقُولُ اللهُ تَعالی «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکرِ اللهِ وَ اِقامِ الصَّلوةِ وَ اِیتاءِ الزَّکاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ القُلُوبُ وَ الْاَبْصارُ» (27)
خدا میفرماید: مردان الهی کسانی هستند که نه تجارت و سوداگری و نه معاملات، آنها را از یاد خدا و نماز و زکات باز میدارد و از شدت اهوال روز قیامت مضطربند.
مرا در نجف به خاک نسپارید
مرحوم فاضل دربندی مرد بزرگوار و عالمی جلیل القدر و عاشق امام حسین(ع) بود. میفرمود: من از قیامت وحشت دارم و چیزی هم ندارم که سرمایهی من در قیامت باشد میخواهم دستم به دامن امام حسین(ع) باشد فلذا هنگام احتضار فرمود، علماء جمع شوند و وصیت کرد مرا در نجف به خاک نسپارید بلکه در کربلا دفن کنید.حاضرین تعجب کردند که همه دوست دارند در وادی السلام نجف دفن شوند اما چرا ایشان میگوید به کربلا ببرید. علت را از خود آقا پرسیدند. فرمود:
روایت است که هر کس در نجف دفن شود از برکت مولا امیرالمؤمنین(ع) خدا بدون حساب او را به بهشت میبرد و من میترسم که مرا به نجف ببرند و عاقبت چنین شود و حال آن که دوست دارم در صحرای قیامت باشم .
و ببینم که خدا با حرمله، قاتل علی اصغر(ع) امام حسین(ع) چه میکند. البته پاسخ آقا طور دیگری هم نقل شده که ایشان فرمودند:
مرا در کربلا دفن کنید چون مهمانان امام حسین(ع) فردای قیامت حسابشان با خود اباعبدالله(ع) است و امام حسین(ع) هم دریای رحمت است و مهمانان خود را به بهشت میبرد.
حضرت على علیه السلام مىفرماید: خداوند تو را شنوا و بینا آفرید، هم شاد مىشوى و هم غضبناک، هم گرسنگى را احساس مىکنى و هم سیرى را. (28)
مردم به خاطر ضعف ایمان به مقدّر بودن رزق، گرفتار گناه، سرقت، کم فروشى، حرص، بخل و انواع خلافکارىها مىشوند. نزول رزق، با حساب و کتاب دقیق است، «عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» (29)
اصل و سرچشمه نزد ماست و ما جز به مقدار معلوم، فرو نمىفرستیم. آیه «فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ» را چند نوع مىتوان معنا کرد:
الف. مراد باران باشد که از آسمان نازل مىشود و همچنین نور و ابر و باد و ...
ب. مراد آن باشد که تقدیر امور زمینیان در آسمانهاست.
ج. رزق ابدى که بهشت است در آسمانهاست.
د. تحقق وعدههاى الهى (نزول رحمت یا عذاب) از سمت آسمان است. (30)
«مِثْلَ ما أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ» یعنى همان اندازه که سخن گفتن شما برایتان محسوس است و واقعیّت دارد، وعدههاى الهى نیز همین گونه است، پس در آنها شک نکنید.(31)
سوال:
آیا «روزى» هر کس از آغاز تا پایان عمر تعیین شده، و خواه ناخواه به او مىرسد؟باید بگوییم درست است که روزى هر کس مقدر برگزیده و ثابت است، ولى در عین حال مشروط به سعى و تلاش و کوشش مىباشد، و هرگاه این شرط حاصل نشود مشروط نیز از میان خواهد رفت.
نکته مهم این است که آیات و روایات مربوط به معین بودن روزى در واقع ترمزى است روى افکار مردم حریص و دنیاپرست که براى تأمین زندگى به هر در مىزنند، و هر ظلم و جنایتى را مرتکب مىشوند، به گمان این که اگر چنین نکنند زندگیشان تأمین نمىشود.
آیات قرآن و احادیث اسلامى به این گونه افراد هشدار مىدهد که بیهوده دست و پا نکنند، همین اندازه که آنها در طریق مشروع گام بگذارند و تلاش و کوشش کنند مطمئن باشند خداوند از این راه همه نیازمندیهاى آنها را تأمین مىکند.
البته بعضى از روزیها مثل نور آفتاب، باران و هوا و عقل و هوش خدادادى چه انسان به دنبال آن برود، یا نرود، به سراغ او مىآیند.
ولى اگر با تلاش و کوشش خود از همین مواهب نیز بطور صحیحى نگهدارى نکنیم آنها نیز از دست ما خواهد رفت، و یا بىاثر مىماند.
ولى به هر حال نکته اساسى این است که تمام تعلیمات اسلامى به ما مىگوید براى تأمین زندگى بهتر چه مادى و چه معنوى، باید تلاش بیشتر کرد.
سوال:
اگر خداوند رساندن رزق به به همه را تضمین کرده پس چگونه کودکانی در افریقا از گرسنگی میمیرند1.خدا رزاق است یعنی رزق را می دهد این که آیا من آن را می گیرم یا خیر نکته دیگری است. مثلا من به کسی می گویم تشنه ام در حالی که لیوان دستم است و آن فرد لیوان را پر از آب می کند.
در اینجا من می توانم بخورم یا می توانم این آب را بریزم. اما اگر این آب ریخته شد، چه کسی مقصر است؟ قطعا من خودم مقصرم. بحث خیلی ساده است یعنی اسراف گاه باعث از دست دادن رزق و روزی می شود.
2.تفاوت بین مردم اعم از چاقی و لاغری، شهری و غیرشهری، کوتاهی و بلندی قد، کندی و زرنگی و ... وجود دارد و این جزو سنت های خلقت است و این موارد نیز جزو رزق های الهی است.
در واقع تفاوت لازمه خلقت است و علت آن این است که که خدا مردم را در انجام وظیفه شان امتحان کند. اما نکته مهم این است خدا امتحانی که می گیرد یکسان نیست حتی از یک انسان در دو حالت مختلف امتحان یکسان نمی گیرد.
مثلا در شب قدر عبادت بیشتری می طلبد تا در شب های عادی یا آن که پول بیشتری دارد انفاق بیشتری را از او می طلبد لذا این ظلم نیست، چون امتحان ها یکسان نیست.
3.خدا اختیار را از انسان ها نگرفته و نمی گیرد لذا دست ستمگران را هم نمی بندد برای این که آن هم به اختیار خود ستم کرده و اراده خود را در دنیا عملی کند اگر خدا می خواست اختیار آدم ها را سلب کند، سلب اختیار از شمر و ابن ملجم و قاتلان اسراییلی می شد.
گاه باب رزق را خدا نمی بندد و ظالم می بندد. در روایات وارد شده کسی آمد خدمت امام صادق (ع) و گفت مگر آیه نداریم که تؤتی الملک من تشاء... امام (ع) فرمودند: بلی. گفت: پس سلطنت بنی امیه چیست؟ امام (ع) فرمودند: اگر کسی لباس تو را بدزدد این لباس را خدا به او داده یا دزدیده؟
به عبارت دیگر هر کس هر چه در اختیار داشت دلیل نمی شود که خدا به او داده است. لذا خدا از قدرت خلع نشده و همیشه "لایمکن الفرار من حکومتک" است، اما همان خدا اختیار به انسان ها داده است.
ششم اگر ما به دلایلی خودمان رزقمان را محدود کنیم مانند اسراف، تنبلی، گناه، نادانی و ... مقصر خود هستیم. ما وظیفه داریم راه های حلال بهتری را همواره برای کسب رزق پیدا کنیم، اگر پیدا نکردیم خدا مقصر نیست.
4. در هر صورت وقتی رزق محدود شد علت خاص آن کدام یک از اینهاست آیا امتحان خداست یا ظلم یک ظالم یا گناه خود ما این را نمی دانیم. علت کار خاص هر کس را امام زمان (عج) می داند و
که لوح تقدیر ما را می داند و در شب قدر به ایشان عرضه می شود. او می داند هر کسی هر مورد خاصی چه مقدار خدا روزی به او مادی و معنوی داده و چه مقدار خود، راه را بست یا ظالمی بسته که باید او هم بابت ظلم خود جواب پس دهد.
5.آن که اگر ظالمی گناه کرد، قضای خدا هست اما رضای خدا همیشه نیست؛ قضای خدا یعنی همان سلطه و حکومت خدا که همیشه دایر است و از بین نمی رود اما هیچ گاه قضای خدا رضای او نیست مانند بچه ای که گرسنه می ماند و این مورد پسند او نیست.
6. اگر بر فرض به اینجا رسیدیم که این کم رزقی اراده خداست باید اینجور پاسخ دهیم که: ما چون یقین داریم که خدا ظلم نمی کند، این گرسنگی دنیای موقت را ذخیره می کند برای روز قیامت و حیات دائمی و روزی که بیشتر از فرد دارا به او دهد..
به عنوان مثال بین مدارس ایران، مدارس مناطق محروم یا شهرستان ها کمتر از نظر درسی پیشرفت می کنند، این با مدارس شهرها اصلا قابل مقایسه نیست.
در این صورت برای ایام کنکور امتیازی برای شهرستانی ها در نظر می گیرند. این برای بشری است که می خواهد مقداری به عدالت عمل کند اما یقین داریم خدا ظلم نمی کند اینجا هم جای ماندن نیست، اگر بر فرض به اینجا رسید که این اراده خداست که این آدم رزق او کمتر شود، مطمئنا جای دیگر جبران می کند.
نتیجه:
1- نشانههاى قدرت و حکمت الهى در زمین، همراه با پیشرفت علم و کشف اسرار طبیعت، روز به روز آشکارتر مىشود2- خداشناسى، باید بر اساس یقین به رزق دادن باشد باشد.
3- سرچشمهى رزق، در آسمان است.
4- هرگونه خیر و برکت یا قهر و عذاب الهى، به عنوان پاداش یا کیفر از آسمان نازل مىگردد.
5- تأمین و تقدیر روزى زمینیان در آسمانها، نمودى از ربوبیّت گسترده خداوند در آسمان و زمین است.
6- نباید خودمان را این قدر گرفتار امور دنیوی کنیم. به فکر همه چیز باشیم از زن و بچه و خانه و ماشین، و دریک کلام رزق دنیوی باشیم
7- رزق با همه ی کم و زیادی می آید و میرود و ما هر روز میبینیم عده ای که آنها را میشناختیم از دنیا رفتند. این برای رزق دنیا عصه خوردن و یا نخوردن این به درد آحرت آنها نمی خورد. مگر رزق اخروی که در دنیا به جا گذاشته باشد یا رزق معنوی که با خود برده باشد.
8- همیشه بهترین زمان برای زندگی، اکنون است
9-ا ز نعمتهای حاضر قدردانی کنید و به شکرانه زندگی کنید
10- خداوند روزی ما را از راههای غیرمنتظره فراهم میآورد
11- اعتماد به خداوند به معنای ایمان به قدرت و عدالت او است
پی نوشت:
1.بحار الأنوار : 77/22/6 .2.هود : 6 .
3.الذاریات : 22 .
4. الأنعام : 17 . مکارم الأخلاق : 2/356/2660 .
5.بحار الأنوار : 77/67/6 .
6. الأمالی للطوسی: 300/593 .
7.خیام ، رباعیات، رباعی شمارهٔ 102.
7.هود آیه ۶
8. بحار، ج 95، ص 258.
9. عنکبوت، ص 60.
10.ذاریات/۲۲.
11.انعام/۱۷
12.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۹۲ بحار الأنوار، ج۷۴، ص۱۰۷/ مکارم الأخلاق، ص۴۵۵، «لاتهتم» بدل «لاتهتمن»/ مستدرک الوسایل، ج۱۳، ص۴۳
13.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۹۲ بحار الأنوار، ج۶۱، ص۱۶۱
14.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۹۲ نهج البلاغه ،ص ۱۲۳ / نور الثقلین
15.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۹۲ القمی، ج۱، ص۳۲۱/ البرهان
16.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۹۲ بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص۳۱/ العیاشی، ج۲، ص۱۳۹/ مستدرک الوسایل، ج۱۳، ص۳۸/ نور الثقلین/ البرهان
17.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۹۲ أعلام الدین، ص۱۶۲
18.بحار، ج 5، ص 147.
19. شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق / مصحح: فیض الإسلام، سید علی نقی، ص ۵۲۲، ناشر: هجرت، چاپ اول، قم، ۱۴۱۴ ق.
20. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، ج ۵، ص ۶۸، ناشر: دار الکتب الإسلامیة، چاپ: چهارم، تهران، ۱۴۰۷ ق.
21. مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت (علیهم السلام)، ج ۱، ص ۲۳۵، ناشر: کنگره شیخ مفید، چاپ اول، قم، ۱۴۱۳ ق.
22. نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت (علیهم السلام)، ج ۱، ص ۱۴۶، ناشر: مؤسسة آل البیت (علیهم السلام)، چاپ اول، قم، ۱۴۰۸ ق.
22.استاد قرائتی: تفسیر نور(10جلدى)، ج4، ص: 23
23. سوره ذاریات آیه ۲۲
24. اعراف آیه ۹۶
25.سوره انعام آیه ۱۷
26. سوره بقره آیه ۱۵۶
27.سوره نور آیه ۳۷
28. تفسیر نورالثقلین به نقل از تقسیر نور دیل همین آیات
29. حجر، 21.
30. تفسیر راهنما. به نقل از تقسیر نور دیل همین آیات
31.تفسیر نورجلد 9 - صفحه 251
منابع:
http://alvahy.com/%D9%87%D9%88%D8%AF/6https://www.gooyeh-qom.com/104/2022/05/07
https://www.hadithlib.com/rolls/view/2100380
https://poe.com/chat/2752sqrodwhp3kz9vmj
https://rasekhoon.net/article/show/1641747
https://ganjoor.net/khayyam/robaee/sh102
https://wiki.ahlolbait.com/آیه 22 سوره ذاریات
https://wiki.ahlolbait.com/آیه 6 سوره هود
https://ahlolbait.com/content/18212
https://hadith.net/post/52961/03