انقلاب تأثيرگذار (2)

تا قبل از وقوع انقلاب اسلامي، شيعيان به صورت آتشي زير خاكستر پنهان بودند. آنان نقش بسياري در مناسبات سياسي حكومت ها و ساختار قدرت جهاني نداشتند. سياستمداران و صاحبنظران براي متغير شيعه، حتي بين مؤلفه هاي سياست خارجي ايران ـ كه بيشترين جمعيت شيعه دنيا را داشت ـ جايگاهي قائل نبودند. با پيروزي
چهارشنبه، 19 آبان 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انقلاب تأثيرگذار (2)

 انقلاب تأثيرگذار (2)
انقلاب تأثيرگذار (2)


 

نويسنده: دكتر محمدرضا حافظ نيا*
سيد عباس احمدي**




 

تبيين ژئوپليتيكي اثرگذاري انقلاب اسلامي بر سياسي شدن شيعيان جهان
 

نويسنده: دكتر محمدرضا حافظ نيا(استاد جغرافياي سياسي تربيت مدرس)، سيد عباس احمدي(دانشجوي دكتري جغرافياي سياسي)

يافته هاي تحقيق تأثير انقلاب اسلامي بر سياسي شدن شيعيان
 

1. هويت يابي، خودآگاهي و معرفي شدن شيعه
 

تا قبل از وقوع انقلاب اسلامي، شيعيان به صورت آتشي زير خاكستر پنهان بودند. آنان نقش بسياري در مناسبات سياسي حكومت ها و ساختار قدرت جهاني نداشتند. سياستمداران و صاحبنظران براي متغير شيعه، حتي بين مؤلفه هاي سياست خارجي ايران ـ كه بيشترين جمعيت شيعه دنيا را داشت ـ جايگاهي قائل نبودند. با پيروزي انقلاب اسلامي كه هويتي ديني داشت و بر اساس آموزه هاي اسلام شيعي بنا شده بود و رهبري آن را عالمي ديني از مراجع تقليد شيعه بر عهده داشت، به تدريج تشيع و قابليت هاي آن به جهانيان معرفي شده، در محافل علمي و سياسي مورد توجه قرار گرفت. انقلاب اسلامي باعث برانگيخته شدن شيعياني شد كه به عنوان بخش خاموش جوامع مسلمان تا آن زمان هيچ گونه نقشي در سرنوشت خود و در ساختار سياسي كشورهاي خود نداشتند. آنان به تدريج ضرورت دخالت در سرنوشت خود و امكان مشاركت در مسائل سياسي اجتماعي را دريافتند (ملكوتيان، 1381، ص2). در اثر انقلاب اسلامي، روح درهم شكسته و خسته ي شيعيان در مناطق مختلف جهان زنده شد و روحيه ي اميد در كالبد آنان دميده شد. پس از انقلاب، روحيه ي خودباوري و اعتماد به نفس شيعيان كه رو به خاموشي بود، تقويت شد و آنان جرئت و شجاعت خود را بازيافتند (بهرام شاهي، 1387، ص16).
با پيروزي انقلاب اسلامي، شيعيان در كشورهاي مختلف احساس كردند در ايران حكومتي شيعي به قدرت رسيده كه توان بالايي براي حمايت از آنان در سطح داخلي و خارجي و در ميان جوامع عمدتا سني مذهب دارد. شيعيان با توجهي كه به هويت فراموش شدة خويش كردند، در مقابله با مشكلات سياسي اجتماعي موجود، نيرويي مضاعف كسب كردند(نعيمان، 1384، ص67). آنان مفاهيم ارزش هايي چون ايثار، تلاش براي آزادي و استقلال، ولايت، شهادت، زير بار ظلم نرفتن، مبارزه با هواهاي نفساني و بسياري از ارزش هاي ديگر را در ابعاد وسيع تر و معناي واقعي آن، از مردم انقلاب ايران آموختند(فراتي، 1381، ص87).
وقوع انقلاب اسلامي نه تنها باعث احساس عزت و قدرت شيعيان و تبديل شدن آنان به عنصر تأثيرگذار در تحولات منطقه اي و جهاني شد، بلكه با رويكرد اسلام سياسي، نقش اساسي در بيداري تمامي جامعه ي اسلامي ايفا كرد (اشرف نظري، 1387، ص317). تأثير الهام بخش انقلاب اسلامي كه به افزايش آگاهي و پويايي جوامع اسلامي منجر شد، باعث شد فعاليت جنبش هاي سياسي، چه در ميان شيعيان و چه در ميان اهل تسنن گسترش يابد(شيرودي، 1381، ص5)؛ با اين حال آنچه مشخص است اينكه: بيشترين تأثيرگذاري انقلاب اسلامي در ميان جوامع شيعي اتفاق افتاده است. شيعيان در حقيقت پس از يك دوره فترت و سستي با ظهور انقلاب اسلامي از خواب غفلت بيدار شده، هويت تازه اي يافتند؛ زيرا پيروزي انقلاب ايران آنان را با الگوي عيني يك جنبش شيعي آشنا نمود و اميدهاي تازه اي به روي آنان گشود (متقي زاده، 1384، ص 200)؛ به اين ترتيب انقلاب ايران نقطه عطفي در احياي هويت ديني شيعيان و حتي در نگاهي كلي تر، هويت ديني مسلمانان پديد آورد و تشيع و اسلام را در قلب حوادث و اخبار جهاني قرار داد (پارسانيا، 1376، ص 377). اين انقلاب نظريه ولايت فقيه را با عنوان فراورده الگوي شيعي اسلام سياسي معرفي كرد(ميرموسوي، 1384،ص 407).

2. شكل گيري يا تقويت احزاب و تشكل هاي سياسي
 

يكي از شاخص هايي كه مي توان تأثيرگذاري انقلاب اسلامي را در امر سياسي شدن شيعيان مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار داد، شكل گيري يا تقويت گروه هاي سياسي است كه در اثر انقلاب اتفاق افتاد. در اين زمينه مي توان چند مورد از احزاب و تشكل ها را در كشورهاي منطقه (عراق، لبنان، بحرين، پاكستان، افغانستان، فلسطين) ذكر كرد.
حزب الدعوه عراق: عراق به دليل همجواري جغرافيايي با ايران، وجود اماكن مذهبي، اكثريت جمعيت شيعه، حضور امام خميني در زمان تبعيد، اشتراكات فراوان تاريخي، فرهنگي و ديني و... از جمله كشورهايي بود كه از انقلاب اسلامي تأثير پذيرفت. قبل از انقلاب ايران، شيعيان عراق به رغم اكثريت داشتن، كمترين سهم را در قدرت و ساختار سياسي داشتند؛ بدين ترتيب طبيعي بود كه تأسيس حكومتي ديني با ويژگي اسلامي و مبتني بر آموزه هاي شيعي، اكثريت جمعيت شيعه را تحت تأثير قرار دهد. از همان روزهاي اوليه ي آغاز انقلاب و انعكاس اخبار آن، توده هاي مردم عراق ـ به خصوص شيعيان ـ عكس العمل هاي چشمگيري از خود نشان دادند. «حزب الدعوه» نيز به عنوان يك تشكيلات شيعي، اگر چه در آن زمان حداقل بيست سال سابقه ي فعاليت داشت، ولي وقوع انقلاب موجب احيا، تشديد و توسعه فعاليت اين حزب شد (حشمت زاده، 1387، ص 84). در اثر گسترش حوزه ي نفوذ ايران و افزايش فعاليت هاي سياسي شيعيان عراق، رژيم عراق با اسلام گرايان و مخالفان، به خصوص شيعيان و «حزب الدعوه» شديدا برخورد كرد و آيت الله محمد باقر صدر، رئيس حزب و خواهرش را اعدام نمود (همان، ص 86).
حزب الله لبنان: در حال حاضر هر كجا سخني از تأثير انقلاب اسلامي در فراسوي مرزها و در جهان اسلام به ميان مي آيد، اذهان متوجه لبنان و در كانون آن حزب الله مي شود. سياسي تشكيلاتي شدن شيعيان لبنان در قالب جنبش حزب الله و نقش آفريني چشمگير آن در صحنه داخلي لبنان و در كل منطقه، به خصوص در ارتباط با معادله قدرت اسرائيل، به طور قطع بازتاب انقلاب اسلامي تلقي مي شود. اگر چه قبل از انقلاب نيز فعاليت هاي امام موسي صدر و مصطفي چمران تا حدي به سياسي شدن شيعيان لبنان كمك كرده بود، اما بي شك اين تأسيس جنبش حزب الله در سال 1983 م(1361 ش) بود كه در اين زمينه نقش بسياري ايفا نمود(همان، ص 121-122).
حزب الله به عنوان يك جنبش مخالف سياسي و اجتماعي، به دنبال شكست لبنان از اسرائيل (1982م) و تحت تأثير آرمان هاي انقلاب اسلامي در ميان شيعيان پديد آمد. اين جنبش با ياري و همكاري سپاه پاسداران، نيروهاي مبارز خود را كه به انقلاب اسلامي علاقه مند بودند، آموزش داده، در راه بسيج و سازماندهي نظامي عليه رژيم صهيونيستي به كار گرفت و دست به انجام عمليات ضد اسرائيلي در جنوب لبنان زد (محمدي، 1385، ص241). اين حزب در سال هايي كه تمام كشورهايي عربي گزينه سازش را مطرح مي كردند، با شعار مقاومت براي شكست اسرائيل و بازپس گيري زمين هاي اشغالي، توانست جوانان را جذب نمايد. در اين مبارزات نيز موفق بود و توانست اسرائيل را در سال 2000 م مجبور به عقب نشيني از جنوب لبنان نمايد؛ اما مهم ترين فعاليت حزب الله به جنگ 33 روزه 2006 م باز مي گردد. اين جنگ بين ارتش اسرائيل و حزب الله لبنان به وقوع پيوست و دامنه ي آن، شمال اسرائيل و سراسر لبنان را در برگرفت. بعد از 33 روز سرانجام اين جنگ با قطعنامه 1701 شوراي امنيت سازمان ملل در تاريخ 14 اوت 2006 م پايان يافت و حزب الله هيچ گونه امتيازي از دست نداد.
جبهه اسلامي براي آزادي بحرين: بحرين جزيره اي كوچك در خليج فارس است كه با حاكميت «آل خليفه» اداره مي شود. اگر چه اين كشور از نظر جمعيت و وسعت، كوچك ترين كشور حاشيه خليج فارس است، ولي نزديكي آن به ساحل ايران، اكتشاف چاه هاي نفت ووجود چشمه هاي آب شيرين، از ديرباز بر اهميت موقعيت جغرافيايي و استراتژيك آن افزوده است (سيف افجه اي، 1376، ص22). با پيروزي انقلاب اسلامي ايران، بحرين نيز مانند ديگر كشورهاي منطقه از صدور انقلاب بيمناك شد. خاندان آل خليفه به خوبي دريافتند كه اكثريت 75 درصدي شيعه اين كشور ـ كه تبعيض هاي چندين ساله را تجربه كرده اند ـ تحت تأثير تحولات ايران قرار گرفته، با اين كشور از نظر مذهبي همبستگي نشان مي دهند.
در سال 1360 كودتايي ناموفق براي سرنگوني نظام حاكم بر بحرين توسط شيعيان انجام شد (فاضلي نيا، 1386، ص104). اين اتفاق هم باعث افزايش فشار رژيم حاكم بر شيعيان و هم باعث تيره شدن روابط بحرين با ايران شد؛ اما نمود بارز تأثيرپذيري شيعيان بحرين از انقلاب اسلامي و سياسي شدن آنها، تشكيل «جبهه اسلامي براي آزادي بحرين» بود. سابقه اين جبهه به سال 1357باز مي گردد؛ هنگامي كه گسترش فعاليت ها و تظاهرات شيعيان بحرين تحت تأثير مبارزات مردم ايران، با تبعيد هادي مدرسي به اين كشور توسط رژيم پهلوي همزمان شد. مدرسي پس از ورود به بحرين توانست فعاليت هاي شيعيان را سازماندهي كند و «جبهه اسلامي براي آزادي بحرين» را تأسيس نمايد. فعاليت هاي اين جبهه به رهبري مدرسي باعث شد رژيم بحرين او را بلافاصله از كشور اخراج كند. ترس از فعاليت هاي ضد حكومتي جبهه اسلامي و ساير گروه هاي شيعي، همچنين موجب شد دو دولت عربستان و بحرين در 20 دسامبر 1981م پيمان امنيتي مشتركي منعقد كنند(امرايي، 1383، ص223).
نهضت اجراي فقه جعفري پاكستان: پاكستان از مهم ترين كشورهايي بود كه انقلاب اسلامي ايران به طور سريع، وسيع و عميق در آنجا بازتاب يافت و جريان اسلام گرايي ريشه دار تاريخي آنان را احيا و تشديد كرد(حشمت زاده، 1387، ص229). انقلاب اسلامي به طور خاص براي شيعيان اين كشور فرصت بازيابي بود. بزرگان شيعه پس از مشورت هاي بسيار، با استفاده از اين فرصت، طرح يك اجتماع همگاني را ريختند كه هدف آن تنظيم روش مقابله با وضع ناهنجار حاكميت و آماده ساختن منشوري براي حركت هاي آينده شيعيان بود؛ بر اين اساس روز 24 فروردين 1358روز اجتماع شيعيان سراسر كشور در شهر «بهكر» تعيين گرديد. دو مسئله مورد بررسي قرار گرفت: نخست تعيين رهبر و دوم تشكيل حزب يا سازماني كه بتواند اهداف مورد نظر را به صورت منظم و تشكيلاتي عملي سازد. شور و هيجان و قدرت معنوي حاكم بر اين اجتماع، كاملا تحت تأثير انقلاب اسلامي ايران قرار داشت. روحانيان در پيشاپيش توده ها قرار گرفته، مردم بدان ها اقتدا نمودند. در اين اجتماع عظيم، سازماني بنيان نهاده شد كه به «نهضت اجراي فقه جعفري» موسوم گرديد و علامه مفتي جعفر حسين به عنوان رهبر اين سازمان برگزيده شد.
بدون ترديد نهضت اجراي فقه جعفري به عنوان مولود انقلاب اسلامي و يكي از ستون هاي استوار تشكيلاتي شيعيان پس از پيروزي انقلاب اسلامي، در تبليغ برنامه ها و اهداف انقلاب، در بين مردم پاكستان خدمات شاياني انجام داده است؛ بنابراين مي توان چنين نتيجه گرفت كه يكي از علل اصلي پيدايش اين نهضت، پيروزي انقلاب اسلامي بود. در اثر چنين تحول عظيمي، گروه هاي شيعي پاكستان تشكيلاتي تر شده ، از نظر سطح فكري و بينش سياسي ارتقا يافتند. روحانيان شيعه پاكستان نيز بيشتر به خود آمده، اين معنا را درك كردند كه در قالب يك تشكيلات قوي مردمي، بهتر خواهند توانست به اهداف مورد نظر دست يابند (توكلي كرماني، 1370، ص15).
نهضت اجراي فقه جعفري پس از تأسيس بيشترين تأثير را بر فعاليت هاي شعيان داشت. فعاليت اين گروه در جهت دادن به فعاليت هاي شيعيان و استفاده از تمام توانايي هاي آنان به حدي بود كه تمام گروه هاي ضد شيعي را بارها وادار به شديدترين عكس العمل ها كرد؛ براي نمونه سپاه صحابه، عارف حسيني، دومين رهبر نهضت را ترور كرد. دولت پاكستان نيز به صورت پنهان و پيدا بيشترين اقدام را در سركوب فعاليت شيعيان و جلوگيري از تأثيرپذيري شيعيان از انقلاب اسلامي به انجام رسانيد (محمدي، 1385، ص425). گفتني است علاوه بر نهضت اجراي فقه جعفري، تشكل هاي سياسي مختلف ديگري نيز در ميان شيعيان اين كشور فعاليت دارند كه سازمان دانشجويي اماميه (I.S.O) دارالثقافه الاسلاميه، مؤسسه صباح القرآن، مؤسسه انتشاراتي اماميه كيشنز، جامعه تبليغاتي اسلامي و آكادامي اخوت، از جمله مهم ترين آنها مي باشند. اگر چه برخي از اين تشكل ها در سال ها قبل از انقلاب اسلامي تأسيس شده بودند، اما در اثر وقوع انقلاب ايران و با الهام گيري از آن، به تقويت فعاليت خويش دست زدند(حافظ نيا، 1379، ص 185-187).
احزاب و تشكل هاي متعدد در افغانستان: با پيروزي انقلاب ايران و تحت تأثير آن، شيعيان افغانستان احزاب و تشکل هاي متعددي تأسيس کردند که مقر يا شعبه هاي برخي از آنان در ايران قرار داشت؛ البته گاه اين احزاب دچار اختلافات داخلي مي شدند و با يكديگر به رقابت مي پرداختند. «سازمان نصر افغانستان» كه قبلا با اسامي ديگري فعاليت مي كرد، در سال 1357 به اين نام شناخته شد و مركز آن به ايران منتقل شد. اين سازمان يكي از فعال ترين احزاب شيعي در عرصه ي سياسي و نظامي بود. در سال 1358 شيعيان هزاره جات، «شوراي انقلابي اتفاق اسلامي افغانستان » را سازماندهي كردند. اين شورا پس از مدت كوتاهي از درون و برون هدف حمله قرار گرفت و سرانجام شكست خورد. در اين سال «اتحاديه مجاهدان اسلامي افغانستان» نيز تشكيل شد و به فعاليت پرداخت. گروه «اسلام مكتب توحيد» نيز در سال 1358 در ايران تأسيس شد و بسيار زود دچار انشعاب شد؛ علاوه بر اين، تشكل هاي ديگري با نام هاي «حركت اسلامي افغانستان»، «نهضت اسلامي افغانستان» و «سازمان نيروي اسلامي افغانستان» نيز در همين سال به وجود آمدند.
مركز «حركت اسلامي» در ايران بود، ولي نمايندگان سياسي آن در برخي از كشورهاي ديگر فعال بودند؛ با اين حال اين حزب از سياست هاي جمهوري اسلامي پيروي نمي كرد. اعضاي شوراي مركزي «نهضت اسلامي» نيز همگي از علماي ديني بودند كه در قم سكونت داشتند.«حزب اسلامي رعد افغانستان » نيز در سال 1358 به دست عده اي از علماي ديني افغان در ايران تأسيس شد. در جمله سال 1359 نيز چنين تشكل به وسيله ي شيعيان افغانستان راه اندازي شد. از جمله ي آنها مي توان به «پاسداران جهاد اسلامي افغانستان» اشاره كرد كه نمايندگي هاي فعالي در ايران داشت و نيز «حزب الله افغانستان» كه براي مدتي طولاني، فعال ترين سازمان شيعي در هرات بود؛ همچنين در اين سال «سازمان فلاح اسلامي افغانستان» تأسيس شد. چند سال بعد در سال 1365 «حزب دعوت اتحاد اسلامي افغانستان » از اتحاد چند گروه كوچك تر به وجود آمد، ولي از احزاب تأثيرگذار شيعي محسوب نمي شود(بختياري، 1385 ، ص200-205).
جنبش مقاومت اسلامي فلسطين (حماس): اگر چه مسلمانان فلسطين شيعه نيستند، ولي با پيروزي انقلاب اسلامي، سرزمين هاي اشغالي نيز شاهد حركت بزرگ و بيداري اسلامي بود. در اين زمينه بايد علاوه بر مقاومت مردم فلسطين كه به «انتفاضه» معروف شد، به نقش غير قابل انكار «جنبش مقاومت اسلامي فلسطين (حماس)» اشاره كرد. تلاش ها براي شكل گيري اين جنبش از اوايل دهه 1970م آغاز شده بود، ولي با پيروزي انقلاب ايران كه تصوير جديدي از اسلام سياسي در منطقه ارائه كرد و با الهام گرفتن رهبران جنبش از تجربيات ايران، جنبش مقاومت اسلامي فلسطين به طور رسمي در سال 1980م(1358ش) تأسيس شد(محمدي، 1385 ،ص 259).
با اينكه در انتخاب جانشين عرفات، پس از مرگ وي در سال 2004م، اعضاي ديگر گروه فلسطيني (فتح)، نقشي براي حماس قائل نشدند. فعاليت هاي درخشان جنبش حماس موجب شد اين جنبش در انتخابات آزاد پارلماني فلسطين كه درسال 2006م برگزار شد، بيشترين آراي مردمي را به دست آورد. به دنبال آن اسماعيل هنيه از رهبران اين جنبش، به نخست وزيري دولت خودگردان انتخاب شد.
در اواخر سال 2008 م و در پي پايان آتش بس شش ماهه حماس و رژيم صهيونيستي، ارتش اين رژيم براي به زانو درآوردن مقاومت، اقدام به حمله همه جانبه به غزه كرد. به گفته مسئولان حماس، در اثر اين جنگ كه 22 روز به طول انجاميد، يك هزار و 330 نفر از مردم باريكه غزه كشته و پنج هزار و 500 نفر نيز زخمي شدند؛ با اين حال رزمندگان فلسطيني با انگيزه ي قوي موفق شدند از مواضع خود دفاع كنند و مانع ورود ارتش اسرائيل به غزه شوند(هنيه، به نقل از خبرگزاري ايرنا، 1387/11/9).
به اين ترتيب مي توان گفت: انقلاب اسلامي موجب گسترش مفاهيم و اصول مذهب شيعه از جمله جهاد، شهادت و فداكاري در راه هدف ـ كه عمدتا از نمادهاي شيعيان و شعارهاي انقلاب ايران بودـ در بين طرفداران جنبش هاي اسلامي فلسطين گرديد (امرايي، 1383، ص230). اين امر و آثار آن به خوبي در درگيري هاي فلسطينيان و اسرائيل نظير جنگ 22 روزه نمايان است.

پی نوشت ها :
 

*استاد جغرافياي سياسي تربيت مدرس
**دانشجوي دكتري جغرافياي سياسي

منبع:شيعه شناسي 25
ادامه دارد...



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط