هم جام زرکش، هم لعل دلخواه
نويسنده:ليلاسيف
طلاو جواهر سازي حرفه خوش زرق و برقي است كه هم كار است، هم هنر، هم دائم دست تان به طلاست!
حتي اگر دور و برتان آدم هايي را بشناسيد كه از طلا خوششان نيايد، باز هم تعداد كساني كه عاشقانه اين فلز زرد را دوست دارند و برايش سر و دست مي شكنند خيلي زياد است. فلزي كه الان سكه هايش را سر قباله ازدواج، هزار تا هزار تا بذل و بخشش مي كنند اما در دنياي واقعي تر براي داشتن يک رشته زنجير باريک تر از مويش، بايد واقعاً پول خرج كرد.
پولي كه اتفاقاً حسابي هم در گردش است و بازار طلاو طلاسازي را هر روز گرم تر و زردتر مي كند. اصولاً بازار شغل هايي كه رابطه مستقيمي با رسم و رسوم دارد و مشتري اصلي اش خانم ها هستند، در كسادترين شرايط هم گرم اند. با اين حساب، اگر دنبال شغلي هستيد كه هم پول داشته باشد، هم هنر و مهم تر از اينها اسمش خيلي قشنگ باشد، طلا سازي را انتخاب كنيد. اقلكنش اين است كه حلقه نامزدي تان كار دست خودتان مي شود!
درآمد - دخل طلا، دور از بلا
بدون سرمايه - كارگر ميليوني
سرمايه 2ميليوني: كار در خانه
سرمايه 5ميليوني: سفارش مستقيم
خيلي بيشتر از اينها: كارگاهي از خشت طلا
آموزش - ورود به باشگاه كيمياگران
1.هنرستان طلا و جواهرسازي
صنف طلا و جواهر تهران از سال 1372با همكاري آموزش و پرورش، هنرستان طلا و جواهر سازي راه انداخته. ضمن اينكه قرار است كارداني طلا و جواهر سازي را در دانشگاه علمي و كاربردي و دانشگاه آزاد راه بيندازند.
2.مراكز فني و حرفه اي
پر طرفدارترين رشته هاي اين كلاس ها طلا و جواهر سازي و مخراط كاري اند چون مي شود به آنها به چشم يک شغل مستقل نگاه كرد. رشته هاي اين آموزشگاه از اين قرار است:
طلا و جواهر سازي
شهريه: در آموزشگاه ها براي 480ساعت آموزش طلا و جواهر سازي 810 هزار تومان شهريه مي شود.
لوازم: به غير از شهريه هزينه لوازم ياد گرفتن اين رشته هم حدود 50 هزار تومان است.
مواد لازم: همان اول كار به 250گرم نقره ناقابل هم احتياج داريد كه قيمتش مي شود حدود200 هزار تومان.
مخراج كاري
شهريه: آموزش مخراج كاري200ساعت طول مي كشد و شهريه اش هم 405 هزار تومان است.
لوازم: قيمتشان همان 50 هزار تومان است.
مواد لازم: فقط به حدود 30 هزار تومان انواع و اقسام نگين هاي مختلف احتياج دارد ويک سيني مسي.
اين هم بقيه رشته ها و شهريه هايشان
رشته شهريه(تومان)
طلا و جواهر سازي 810000
ريخته گرفلزات قيمتي 405000
مخراج كار و قلمزن 405000
فروشندگي طلا و جواهر 180000
تعميرات فلزات قيمتي 235000
نكته بازاري
يک طلا ساز خوب، بدون تبليغات يک كيمياگر بيمار است.
1.بعد از آموزش بهتر است برويد دنبال كار در كارگاه ها تاهم تجربه به دست بياوريد و هم توي بازار بشناسندتان. اين فرمول هميشه جواب مي دهد كه از اول ريسک نبايد كرد.
2.روي تبليغات وقت بگذاريد. چاپ و پخش بروشورهاي كارهايتان در فروشگاهاي طلا فروشي كه كارهاي سفارشي مشتري ها را قبول مي كنند جواب مي دهد.
نكته ويژه
راه انداختن مغازه دويست متري در يک نقطه نسبتاً خوب شهر براي كسي كه تازه مي خواهد كار و كاسبي راه بيندازد، مثل روبه رو شدن تيم قابلمه سازي دوقوزآباد با رئال مادريد است و نتيجه اش نامعلوم. بهتر است بي خيال اين سنگ بزرگ كه نشانه نزدن است بشويد و اول راه كارتان را از يک زير پله يا حداقل يک مغازه20-10متري كوچک تر شروع كنيد. مغازه وسرمايه بزرگ، مثل ساندو يچ بزرگي است كه اگر هم بخوريدش، روي دلتان مي ماند.
تجربه واقعي
من طلا سازي را از برادرم كه خيلي هم استاد سختگيري بود ياد گرفتم. سختگير هم كه مي گويم براي اينكه برادرم معلم بود و مثلاً در مدت زماني كه كلاس داشت و در خانه نبود بايد يک انگشتر يا گردنبند يا هر چيز ديگري را تا رسيدن او به خانه درست مي كردم.
بعد از اينكه آموزش تمام شد، كارم را در خانه شروع كردم. امكان راه انداختن كارگاه آن وقت ها نبود. در خانه كار مي كردم و يادم هست اولين اجرتي كه گرفتم 5 هزار تومان بود. براي يكي از فاميل ها يک زنجير نقره ساختم و5 هزار تومان پول گرفتم. آخرين چيزي هم كه ساختم همين هفته پيش بود كه يک انگشتر ساختم باز براي يكي از فاميل ها. كار طلا سازي را در خانه ادامه مي دادم. بعد از برگشتنم از سربازي كم كم همه چيز روي روال افتاد. يک كارگاه ريخته گري تجهيز كرديم و در كنارش مجوزهاي آموزش را از فني و حرفه اي گرفتيم. در امتحان مربيگري يكي از بهترين نمره ها را گرفتم و حالا هم كارگاه داريم، هم آموزشگاه. اينطوري هم نبود كه سرمايه نقد داشته باشيم و كارگاه راه بيندازيم. تلاش كرديم، وام گرفتيم و كاركرديم تا به كمک همين حرفه به اينجا رسيديم. حرفه اي كه وقتي مي خواهي واردش شوي همه توي دلت را خالي مي كنند كه كار نيست و ريسک بالاست و اينها. ولي واقعيت اين است كه هيچ هنري روي زمين نمي ماند، مخصوصاً اين هنر كه اين همه قدمت دارد و لااقل نيازي به معرفي ندارد و مي شود با ياد گرفتن آن حسابي كار كرد و با برنامه ريزي صاحب كارگاه هم شد. كاري كه ما در مدت اين سال ها انجام داديم همين بود. تمام فاميل ها ي ما در كار پوشاک بودند و ماسه برادر يک جورهايي سنت شكني خانوادگي كرديم و به جاي اينكه وارد کار خانوادگي مان بشويم صنعت ديگري را براي کار کردن انتخاب کرديم. صنعتي که هم هنر است هم کار و مي شود به کمکش خيلي کارها کرد. خيلي کارها مثل ساختن حلقه ازدواج سفارشي. من هنوز ازدواج نکرده ام، ولي وقتي زمانش برسد حتي در شرايط پر کار روزهاي ازدواج حتماً حلقه همسرم را خودم مي سازم.
مهدي شاه محمدي
مربي طلاسازي
منبع:هفته نامه همشهري جوان، شماره263
