پند اخلاقی دعای روز پانزدهم ماه رمضان با تاکید بر خشوع و تواضع

در این نوشتار، با توجه به متن دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان، شرحی اخلاقی بر این دعا با تاکید بر فضیلت اخلاقی خشوع و تواضع خواهیم داشت.
يکشنبه، 26 اسفند 1403
تخمین زمان مطالعه: 13 دقیقه
موارد بیشتر برای شما
پند اخلاقی دعای روز پانزدهم ماه رمضان با تاکید بر خشوع و تواضع
مقدمه
در این نوشتار، با توجه به عنوان خاصی از دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان، حول محور آن به بحث و تحقیق پرداخته شده است و شامل قسمت‌های مختلفی چون آیاتی از کلام اللّه مجید، روایات مأثوره، مثال‌ عرفی، شعر، داستان اخلاقی و ... می‌باشد که در ادامه مطلب، شرحی اخلاقی بر این دعا با تاکید بر فضیلت اخلاقی خشوع و تواضع خواهیم داشت.

متن و ترجمه دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان
در روز پانزدهم ماه مبارک رمضان، دست نیازمند خود را به سوی خدای بی نیاز بلند می کنیم و می خوانیم:
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ طَاعَةَ الْخَاشِعِینَ وَ اشْرَحْ فِیهِ صَدْرِی بِاِنَابَةِ الْمُخْبِتِینَ بِاَمَانِکَ یَا اَمَانَ الْخَائِفِینَ».
خدایا در در این ماه طاعت فروتنان را نصیبم کن، و سینه‌ام را برای انابه همانند بازگشت خاضعان باز کن به امان دادنت ای امان ده هراسندگان.

خشوع و تواضع
«تواضع» عبارت است از شکسته نفسی و پائین انگاشتن خود و اینکه انسان خود را از دیگری برتر و بالاتر نبیند که از نیکوترین صفت اولیاء خدا و مقربان درگاه اوست. در واقع تواضع مزرعه خشوع الهی و ترس از عذاب پروردگار و حیاء و عفت از محارم اوست. تا کسی متواضع نباشد نمی تواند قدم در وادی اطاعت بگذارد.

اما بعضاً این معنا با «ذلت و خواری» اشتباه می شود که صفت مذمومی است. باید خاطر نشان کرد هر صفتی حدی متعادل دارد و افراط یا تفریط در آن سبب مذموم گردیدن آن می شود. طرف افراط این صفت حمیده به «تکبر» گرائیده و طرف تفریط آن به «خواری و ذلت» می انجامد.

ز خاک آفریدت خداوند پاک
پس ای بنده افتادگی کن چو خاک
تواضع سر رفعت افرازدت
تکبر به خاک اندر اندازدت
به عزت هر آن کو فروتر نشست
به خواری نیفتد ز بالا و پست

آیات مرتبط با خشوع و تواضع
آیه اول

«و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا»1
و بندگان خدا کسانی هستند که روی زمین به تواضع گام بر می دارند.

آیه دوم
«و لا تمشِ علی الارض مرحا ان اللّه لا یحب کل مختال فخور»2
در زمین با تکبر راه مرو که خداوند انسان خودپسند فخرفروش را دوست ندارد.

پند اخلاقی دعای روز پانزدهم ماه رمضان با تاکید بر خشوع و تواضع

آیه سوم
«ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات و اخبتوا الی ربّهم اولئک اصحاب الجنة»3
بی گمان کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند و با فروتنی به سوی پروردگارشان آرام یافته اند آنها اهل بهشت هستند.

آیه چهارم
«و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین»4
بال خود را بگستر در مقابل مؤمنینی که از تو اطاعت می کنند.

آیه پنجم
«و اخفض جناحک للمؤمنین»5
بال خویش را بر مؤمنین بگستر (تواضع کن).

روایات مرتبط با خشوع و تواضع
روایت اول

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:
من مشی علی الارض اختیالا لَعَنتْه الارض من تحتها و فوقها؛ 
هر کس با تکبر روی زمین راه برود زمین از زیر و بالایش او را لعن می کند6.

روایت دوم
حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:
من التواضع ان تسلّم علی من لقیت؛ 
از فروتنی است که به هر کس که می رسی سلام کنی7.

روایت سوم
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: 
تواضعوا و جالسوا المساکین تکونوا من کبراء اللّه و تخرجوا من کبراء اللّه و تخرجوا من الکبَرَ؛ 
فروتنی نمائید و با مسکینان همنشینی کنید تا از کسانی که در نزد خدا بزرگند و از کبر بیرون رفته اند باشید8.

روایت چهارم
حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:
من خصف نعله و رقّع ثوبَه و حمل سِلعته فقد برء من الکبر؛ 
هر کس کفش اش را پینه بزند و لباسش را وصله نماید و بار خود را به دوش خود کشد از تکبر شفاء خواهد گرفت9.

پند اخلاقی دعای روز پانزدهم ماه رمضان با تاکید بر خشوع و تواضع

روایت پنجم
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: 
تواضعوا من التواضعین فانّ التواضع المتواضعین صدقه و تکبّروا مع المتکبرین فانّ التکبّر مع المتکبرین عبادة؛ 
با مردم متواضع، فروتنی کنید که تواضع در مقابل متواضعین صدقه است و تکبر کنید با متکبرین که تکبر کردن با متکبرین عبادت است.

روایت ششم
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: 
کلّ ذی نعمةٍ محسود الا صاحب التواضع و التواضع من اخلاق الانبیاء و الکبْر من اخلاق الکفار و فراعنه؛ 
هر کس که نعمتی داشته باشد مورد حسد واقع می شود جز آن کس که نعمت تواضع دارد. فروتنی از اخلاق انبیاء و تکبّر از اخلاق کفار و فرعون هاست10.

روایت هفتم
حضرت امام علی علیه السلام فرمودند:
عجبت للمتکبر الذی کان بالامس نطفة فیکون فی غدٍ جیفه؛ 
در شگفتم از کسی که تکبر می ورزد در حالی که دیروز نطفه ای بود و فردا جنازه بدبویی است.

روایت هشتم
حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند:
ایاک و الکبرْ فانّه داعیة المقت و من بابه تدخل النقم علی صاحبه و ما اقلّ مقامه عنده و اسرع زواله عنه؛ 
بپرهیز از تکبر و خودبینی زیرا تکبر مردم را به دشمنی با متکبر می خواند و از در آن کیفر الهی به وی داخل می گردد. چقدر مدتش کم و زوالش سریع خواهد بود11.

روایت نهم
حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:
یا هشام انّ الزرع ینبت فی السهل و لا ینُبتُ فی الصفا فکذلک الحکمة تعمُرُ فی قلب المتواضع و لا تعمر فی قلب المتکبر الجبّار لان اللّه تعالی جعل التواضع آلة العقل و جعل التکبر من آلة ألم تعلم انّ من شمخ الی السقف برأسه شجَّه و من خَفَضَ رأسه استظلّ تحته فکذلک مَن لم یتواضع للّه خفضه رفعه و من تواضع لله رفعه اللّه؛ 
ای هشام! رویش گیاهان در زمین نرم و مساعد است نه سخت و رویش شجره حکمت نیز در جان شخص متواضع است نه سخت دل و متکبر چه آنکه پروردگار تواضع را ابزاری در خدمت عقل قرار داده کما آنکه تکبر در خدمت جهل و نادانی. آیا ندیدی کسی که سرش را به شدت بالا می برد به سقف خورده و می شکند ولی اگر فرود آرد از لذت سایه سقف بهره مند می شود؟ حال تواضع نیز چنین است هر کس تکبر کند می شکند و چون در پیشگاه حق فروتنی نماید سربلند می شود12.

پند اخلاقی دعای روز پانزدهم ماه رمضان با تاکید بر خشوع و تواضع

مثال
مثالی غیر از روایت اخیر اینکه فرد متواضع مانند درختی پر برگ و بار است و همین کثرت بار و میوه اش سبب افتادگی شاخه ها شده است اما آن فردی که تکبر می کند مانند درختی است که بدون بار است و شاخه های آن به طرف آسمان بلند شده اما از برگ و بار تهی است.

افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

داستان
حضرت سجاد علیه السلام در سفر

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: حضرت امام سجاد علیه السلام هیچ گاه به صورت دسته جمعی مسافرت نمی رفتند مگر با آن کسانی که ایشان را نمی شناختند و با همسفران خود قبل از سفر شرط می کردند که ایشان خدمتکار آنها در طول سفر باشند. 

روزی حضرت امام سجاد علیه السلام با جمعی به سفر رفته بود و از تواضع زیادی که داشت مشغول خدمت به همسفران خود گردید. مردی پس از مدتی نگاه کردن به چهره حضرت، ایشان را شناخت به همسفران خود گفت: «می دانید این آقا کیست!» 

همه اظهار بی اطلاعی کردند. او گفت: «او علی بن الحسین است». 

همه با شنیدن این خبر، خود را روی دست و پای حضرت انداختند و شروع به بوسیدن دست و پای حضرت کردند و از ایشان معذرت خواهی نمودند و گفتند: «یابن رسول اللّه! شما می خواهید که ما به آتش دوزخ بسوزیم. اگر خدای نکرده در اثر عدم شناخت، به شما جسارتی می کردیم عذاب الهی برای همیشه شامل مان می شد! چرا چنین کردید؟» 

حضرت فرمودند: «من یک مرتبه با کسانی که مرا می شناختند به مسافرت رفتم. آنها به خاطر احترام به رسول خدا، مرا احترام می کردند به حدی که سزاوار آن نبودم پس ترسیدم خود را به شما معرفی کنم و شما هم با من چنین رفتاری داشته باشید»13.

تواضع امام باقر علیه السلام
«ابو عبیده» می گوید: با حضرت امام باقر علیه السلام همسفر شدم. دیدم حضرت به هر کس می رسد سلام و احوالپرسی می کند و با او دست می دهد درست مانند یک دوست قدیمی و حال آنکه چنین رفتار را قبلاً از کسی ندیده بودم. وقتی که از مرکب پیاده می شد با عابران و اشخاص که می دید احوالپرسی و مصاحفه می نمود. 

از ایشان پرسیدم: «ای مولای من! من از هیچ کس چنین چیزی ندیده ام که با مردم این گونه گرم بگیرد و صمیمی باشد» 

حضرت فرمودند: «مؤمنان وقتی به هم می رسند و با هم مصافحه می کنند، تا دست در دست هم دارند گناهان شان مانند برگهای پائیزی می ریزد و خداوند به آنها نظر می کند تا از هم جدا بشوند»14.

تکبر برای چه؟!
آورده اند که یکی از بزرگان یونان زمین، بر غلامی تکبر نمود و به او فخرفروشی کرد. 

غلام جلوی او را گرفت و گفت: «اگر تکبر تو به خاطر حسب و نسب و پدرانت است پس برتری برای آنهاست نه برای تو، اگر تکبر تو به خاطر لباسی است که پوشیده ای پس شرافتت به لباست است نه برای خودت و اگر به خاطر مرکب خوبی است که سوار شده ای پس این فضیلت از آن مرکب تو است نه برای خودت. حالا تو چه داری که بخواهی به آن تکبر کنی و فخرفروشی نمائی؟»15.

تواضع پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله
روزی مردی که مبتلا به بیماری آبله بود در جمعی که حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله حضور داشتند وارد شد. بیماری مرد بسیار وخیم بود به طوری که پوست او چرک کرده بود. 

حضرت مشغول خوردن چیزی بودند. آن شخص آمد اما کنار هر کسی که می نشست آن از کنار او بلند می شدند و جای خود را تغییر می دادند. 

حضرت از رفتار اطرافیان ناراحت شد و ظرف غذای خود را برداشته و کنار آن مرد نشسته و شروع کرد به خوردن غذا با او نمود16.

تواضع حضرت علی علیه السلام
«ابی اسحق سبیعی» می گوید: من در کودکی با پدرم به نماز جمعه رفته بودم. حضرت علی علیه السلام را دیدم که خطبه می خواند اما هر چند لحظه یک بار، پیراهن خود را با دست تکان می داد. 

از پدرم پرسیدم: «آیا ایشان به خاطر گرمای هوا این کار را می کنند؟» 

پدرم گفت: «نه بلکه امام یک پیراهن بیشتر ندارد و چون آن را شسته و خیس است این کار را می کند که خشک بشود. امام در خطبه های آن روز می فرمود: «همین یک پیراهن را آن قدر وصله زده ام که دیگر از وصله زننده آن شرم دارم»17. 

بعضی از اصحاب خدمت ایشان می آمدند و اعتراض می کردند. حضرت فرمودند: «در این کار چند فایده است. یکی اینکه مؤمنین به من اقتدا می کنند و رفتارشان را مانند من می سازند و دیگر اینکه دل خود را خاشع ساخته و از تکبر دوری می نمایم»18.

روزی آن حضرت یک درهم گوشت خریده و آن را گوشه عبای خود گرفته بود و به خانه می برد. یکی از اصحاب ایشان را دید و خواست که به عنوان کمک آن را گرفته و به خانه حضرت ببرد. 

اما حضرت می فرمود: «صاحب عیال سزاوارتر است که آن را ببرد» 

و می فرمودند: «حمل کردن چیزی و به خانه بردن آن به جهت عیال و فرزندان، از کمال و مردی چیزی کم نمی کند»19.

پند اخلاقی دعای روز پانزدهم ماه رمضان با تاکید بر خشوع و تواضع

داستان علماء 
مقدس اردبیلی رحمه الله

«ملا احمد مقدس اردبیلی در سفر بود. یکی از زوار که او را نمی شناخت به او گفت: جامه های مرا ببر نزدیک آب بشوی و چرک آنها را بگیر. 

ملا احمد قبول کرد و جامه های آن مرد را برد و شست و آورد تا به او بدهد. در این هنگام آن مرد، ملا احمد را شناخت و خجالت کشید و مردم نیز او را توبیخ کردند. 

مقدس اردبیلی فرمود: چرا او را ملامت می کنید مطلبی نشده است. حقوق برادران مؤمن بر یکدیگر بیش از این حرفهاست»20.

ابن جوزی رحمه الله
«ابن جوزی یکی از خطبای زمان خودش نیز بود. رفته بود بالای منبری که سه پله داشت برای مردم صحبت می کرد. یک زنی از پائین منبر بلند شد و مسأله ای از او پرسید. او گفت: نمی دانم. 

زن گفت: تو که نمی دانی پس چرا سه پله از دیگران (مردم) بالاتر نشسته ای؟ 

گفت: این سه پله را که من بالاتر نشسته ام به آن اندازه ای است که من می دانم و شما نمی دانید. به اندازه معلوماتم رفته ام بالا. اگر به اندازه مجهولاتم می خواستم بروم بالا، لازم بود که یک منبری درست کنم که تا فلک افلاک بالا می رفت»21.

سید بن طاووس رحمه الله
در شرح زندگانی «سید بن طاووس» آمده است که او با اینکه شایسته مقام و افتاء و مرجعیت بود، بر اثر تقوای زیاد فتوی صادر نکرد و متصدی مرجعیت نشد22.

پی‌نوشت‌ها:
1. فرقان/63.
2. لقمان/18.
3. هود/23.
4. شعرا/215.
5. حجر/88.
6. نور الثقلین/4/207.
7. خصال صدوق/1/14.
8. اقوال الائمة/7/236.
9. روضه کافی/2/53.
10. مواعظ العدیدة/39.
11. مستدرک/2/329.
12. تحف العقول/418.
13. سفینة البحار/1/382.
14. بحار/46/302.
15. جامع السعادات/1/377.
16. بحار/73/206.
17. مناقب مرتضوی/360.
18. نهج البلاغه فیض/1132.
19. بحار/73/207.
20. سیمای فرزانگان/295.
21. سیره نبوی/115.
22. سیمای فرزانگان/135.

منبع:
ضیافت نور (پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان)، ابوالفضل هادی‌منش، ناشر: مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، 1380ش.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط