پند اخلاقی دعای روز شانزدهم ماه رمضان با تاکید بر دوستی و همنشینی

در این نوشتار، با توجه به متن دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان، شرحی اخلاقی بر این دعا با تاکید بر مساله دوستی و همنشینی خواهیم داشت.
دوشنبه، 27 اسفند 1403
تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه
موارد بیشتر برای شما
پند اخلاقی دعای روز شانزدهم ماه رمضان با تاکید بر دوستی و همنشینی
مقدمه
در این نوشتار، با توجه به عنوان خاصی از دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان، حول محور آن به بحث و تحقیق پرداخته شده است و شامل قسمت‌های مختلفی چون آیاتی از کلام اللّه مجید، روایات مأثوره، مثال‌ عرفی، شعر، داستان اخلاقی و ... می‌باشد که در ادامه مطلب، شرحی اخلاقی بر این دعا با تاکید بر مساله دوستی و همنشینی خواهیم داشت.

متن و ترجمه دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان
در روز شانزدهم ماه مبارک رمضان، دست نیازمند خود را به سوی خدای بی نیاز بلند می کنیم و می خوانیم:

«اللَّهُمَّ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوَافَقَةِ الْاَبْرَارِ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مُرَافَقَةَ الْاَشْرَارِ وَ آوِنِی فِیهِ بِرَحْمَتِکَ اِلَی [فِی] دَارِ الْقَرَارِ بِاِلَهِیَّتِکَ یَا اِلَهَ الْعَالَمِینَ».

خدایا مرا در این ماه به همراهی و همسویی با نیکان توفیق ده، و از هم‌نشینی با بدان دور بدار و به حق رحمتت به خانه آرامش جایم ده، و به پرستیدگی‌ات ای پرستیده جهانیان.

دوستی و همنشینی
مسأله «مصاحبت» و همنشینی با خوبان یکی از مسائل مهم و حیاتی در راه رسیدن به قرب و رضای الهی می باشد و باعث رشد دادن انسان در مسیر کمالات و یا سقوط او در این مسیر می گردد. 

پس از اهمیت ویژه ای برخوردار است. همنشینی با صلحا سبب می شود که انسان مداومت بیشتری بر ذکر خدا و ترک معاصی او داشته باشد تا جائی که نگاه کردن به چهره عالم و انسان صالح عبادت نیز محسوب می شود.

آیات مربوط به دوستی و همنشینی
آیه اول

«یا ویلتی لیتنی لم اتخذتُ فلانا خلیلاً»
ای کاش فلانی را همنشین و دوست خود نمی گرفتم.

آیه دوم
«قال قائل منهم انّی لی قرین قال هل انتم مطّلعون فاطّلع فرءاه فی سواء الجحیم قال تاللّه ان کدت لتردین و لو لا نعمة ربی لکنت من المحضرین»1
در قیامت گوینده ای می گوید به درستی که من در دنیا همنشینی داشتم آیا می دانید که کجاست؟ پس اطلاع پیدا می کند و او را در آتش می بیند می گوید والله قسم نزدیک بود که مرا به هلاکت اندازی و اگر رحمت پروردگارم نبود من نیز از احضار شدگان بودم.

آیه سوم
«الاخلاّء یومئذ بعضهم لبعض عدو الا المتقین»2
در آن روز دوستان بعضی دشمن بعضی دیگرند مگر متقین.

روایات مربوط به دوستی و همنشینی
روایت اول

حضرت امام علی علیه السلام فرمودند:
جالس العلماء تزدُد حلماً؛ 
با بردباران همنشینی کن و حلم و بردباری خود را زیاد نما3.

روایت دوم
حضرت امام علی علیه السلام فرمودند:
جالس العلماء فسعد؛ 
با علما همنشینی کن خوشبخت می شوی4.
پند اخلاقی دعای روز شانزدهم ماه رمضان با تاکید بر دوستی و همنشینی
روایت سوم
حضرت امام علی علیه السلام فرمودند:
جالس الفقراء تزدد شکراً؛ 
با فقرا همنشینی کن و شکر گزاری خدا را زیاد نما5.

روایت چهارم
حضرت امام علی علیه السلام فرمودند:
جالس الحکماء و یکمل عقلک و تشرف نفسک ینتفِ عنک جهلک؛ 
با حکماء همنشینی کن تا عقلت کامل، نفست شریف، جهلت دور گردد6.

روایت پنجم
حضرت امام علی علیه السلام فرمودند:
خلطة ابناء الدنیا تشین الدین و تضعف الیقین؛ 
همنشینی با اهل دنیا سبب زائل شدن دین و ضعیف شدن ایمان می گردد7.

روایت ششم
حضرت امام علی علیه السلام فرمودند:
صاحب العقلاء و جالس العلماء و اغلب الهوی ترافق الملاء الاعلی؛ 
با عقلا و علماء همنشینی کن و بر نفس غلبه نما تا اینکه رفیق گردی با ملاء اعلی8.

روایت هفتم
حضرت امام علی علیه السلام فرمودند:
صحبة الولّی اللبیب حیاة الروح؛ 
همنشینی دوست عاقل زندگانی روح است9.

روایت هشتم
حضرت امام علی علیه السلام فرمودند:
انّما سمّی الرفیق رفیقاً لانه یرفقک علی صلاح دینک فمن اعانک علی صلاح دینک فهو الرفیق الشفیق؛ 
دوست به این دلیل دوست نامیده شده که به تو در صلاح دینت نفع می رساند پس او رفیق دلسوز توست10.

روایت نهم
حضرت امام علی علیه السلام فرمودند:
انّما سمّی الصدیق صدیقاً لانّه یصدقک فی نفسک و معایبک فمن فعل ذلک فاستنم الیه فانّه الصدیق؛ 
دوست به این دلیل دوست نامیده شده که در مورد نفس و عیب هایت به تو راست می گوید. پس هر کس این کار را با تو کرد به آن آرام گیر که او دوست توست11.

پند اخلاقی دعای روز شانزدهم ماه رمضان با تاکید بر دوستی و همنشینی

مثال
اشخاص صالح مانند «آهنربا» هستند و بقیه انسانها که آن نیروی مغناطیسی را ندارند مانند آهن می باشند وقتی آهن جذب آهنربا شد و به آن نزدیک گردید بعد از مدتی واقع شدن در میدان مغناطیسی آن، خود آهن نیز به آهنربا تبدیل می شود و سبب می شود که این میدان مغناطیسی در آهن نیز به وجود آمده و به یک آهنربا تبدیل شود و مداومت بر همنشینی با انسان های صالح، باعث رشد انسانهای معمولی می شود.

داستان‌های مربوط به دوستی و همنشینی
همنشین مسکینان

وقتی که حضرت امام علی علیه السلام از دنیا رفت و حضرت را به خاک سپردند، در بازگشت، صدای ناله ای از خرابه به گوش حسنین علیهما السلام رسید. آنها به دنبال صدا رفتند و در گوشه خرابه، پیرمردی نابینا را دیدند که می گریست. 

گفتند: «ای پیرمرد! چه شده چرا گریه می کنی؟» 

گفت: «مدت زیادی است که هر روز شخصی می آمد و پهلوی من می نشست و می گفت مسکین جالَسَ مسکیناً، اگر چه رویش را نمی دیدم اما بوی عصمتش به مشامم می رسید و حالا سه روز است که او را ندیده ام. اما بوی او را از شما نیز می شنوم شما کیستید و او که بود!؟»

حسنین علیهما السلام گریستند و گفتند: «او پدر ما علی و ما پسران او حسن و حسین هستیم و الان داریم از تدفین او باز می گردیم». 

گریه پیرمرد شدیدتر شد. به دست و پای حسنین علیهما السلام افتاد و گفت که او را بر سر تربت شاه مردان ببرند. پیرمرد را بر سر تربت مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام بردند. 

او سر بر خاک ایشان نهاده و به زاری می گریست و می گفت: «ای همنشین مهربان من! روی از خاک تو بر نمی دارم تا در فراقت بمیرم». 

سپس گفت: «خداوندا! من پس از علی زندگی را نمی خواهم مرا به او برسان» این را گفت و جان داد12.

نه درد تو را به هیچ درمان بدهم
نه خاک درت ملک سلیمان بدهم
بر گیر نقاب از رخ چون خورشیدت
تا نعره زنان پیش رخت جان بدهم

همنشینی با حضرت امام باقر علیه السلام
جوانی زاهد و نیکوکار از اهل شام بسیار نزد حضرت امام باقر علیه السلام می آمد و از همنشینی با ایشان بهره می برد. روزی خدمت امام باقر علیه السلام بود و عرض کرد: «مصاحبت من با شما به خاطر دوستی نیست بلکه من می خواهم به وسیله همنشینی با شما فضل و فصاحت را فرا گیرم و فیض ببرم».

روزی از روزها خدمت حضرت امام باقر علیه السلام نیامد. حضرت سراغ او را می گیرد و می گویند مریض است و در بستر بیماری می باشد. بعد از چند روز خبر رسید که جوان از دنیا رفته و وصیت کرده است که امام باقر علیه السلام بر او نماز بخواند. 

حضرت دستور داد تا او را غسل و کفن کنند و بر تخت بگذارند تا ایشان بر او نماز بخواند. سپس دو رکعت نماز خوانده و خطاب به جوان فرمود: «ای جوان برخیز که خدا تو را برگردانیده است». 

جوان جواب داد: «لبیک یا بن رسول اللّه!» و برخاست و نشست. 

حضرت امام باقر علیه السلام به او فرمود: «چگونه ای ای جوان!» 

جوان گفت: «روحم را قبض کردند و در این ساعت آوازی به گوشم رسید که روحش را به او باز گردانید که محمد بن علی او را از ما خواسته است»13.

دوستی با پیامبر صلّی الله علیه و آله
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله غلامی بنام «ثوبان» داشت که او را آزاد فرمود اما پس از آزادی، غلام رفته رفته رو به ضعف و لاغری گذاشت و هر روز ضعیف تر می شد. 

روزی خدمت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله مشرف شد حضرت با دیدن ضعف و ناتوانی غلام، از او علت آن را سؤال فرمود. 

غلام عرضه داشت: «یا رسول اللّه! قسم به جان عزیزت که هیچ مرضی در جسم من نیست اما این محبت عشق به شماست که مرا به این روز انداخته است. از آن روزی که از خدمت شما دور شده ام هر روز بیشتر از فراق شما می سوزم و از بین می روم». 

آن گاه جبرئیل نازل شد و این آیه را تنزیل نمود: «و من یطع اللّه و رسوله فاولئک مع الذین انعم اللّه علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا» یعنی کسی که اطاعت خدا و رسول ورزد پس آنها با کسانی که خداوند به آنها انعام فرموده است از پیغمبران و راستگویان و شهدا و صلحاء باشند و اینها رفقای نیک اند14.

پند اخلاقی دعای روز شانزدهم ماه رمضان با تاکید بر دوستی و همنشینی

دلقک فرعون
فرد دلقکی در دربار فرعون بود که کار او مسخره کردن دیگران بالاخص حضرت موسی علیه السلام و اطرافیانش بود. روزی حضرت موسی علیه السلام و برادر او هارون برای هدایت فرعون به در قصر او آمدند. دلقک دم درب قصر آمد و از آنها پرسید که کیستند و چه می خواهند. 

آنها گفتند فرستادگان خدا، موسی و هارون می باشند و عصایی در دست و دلقی بر تن و کلاهی بر سر داشتند. دلقک سریع داخل قصر آمده و لباسهایی شبیه لباسهای آنان بر تن کرد و نزد فرعون آمد. 

فرعون بسیار خندید و از او پرسید: «این چه لباسی است که پوشیده ای؟» 

او گفت: «این لباس موسی است که الان به قصر تو آمده و ادعای پیامبری و هدایت دارد».

فرعون دستور داد که وارد شوند. آنها معجزه خود را نشان فرعون دادند و او را از عذاب الهی ترساندند ولی فرعون به ندای آسمانی آنها گوش فرا نداده و کار به عذاب الهی کشید. عذاب روزی بود که موسی علیه السلام به اذن خدا دریا را شکافت و از آن عبور کرد. 

وقتی لشگریان فرعون داخل آب شدند، عذاب الهی آنها را گرفتار کرده و همگی را غرق نمود اما تنها یک نفر از میان آنها نجات پیدا کرد و او دلقک فرعون بود. 

حضرت موسی علیه السلام از نجات یافتن او تعجب می کند و دلیل آن را از خداوند می پرسد. خطاب می رسد: «ای موسی! من کسی که خود را شبیه دوست من گردانیده است عذاب نمی نمایم»15.

داستان علماء 
حاج میرزا علی قاضی رحمه الله
ایشان استاد عرفان و سیر و سلوک علامه طباطبائی رحمه الله بوده و درباره همنشینی با علماء و برخورداری از محضر آنها فرموده است: 
«اهمّ آنچه در اول این راه لازم است، استاد خبیر و بصیر و از هوی به بیرون آمده و به معرفت الهیه رسیده و انسان کامل است که علاوه بر سیر الی اللّه، سه سفر دیگر را طی کرده و گردش و تماشای او در عالم خلق با خالق بوده باشد. کسی که طالب راه و سلوک طریق خدا باشد اگر برای پیدا کردن استاد این راه، نصف عمر خود را در جستجو و تفحص بگذارد تا پیدا کند ارزش دارد. کسی که به استاد رسید نصف راه را طی کرده است»16.

آخوند همدانی رحمه الله
«شیخ آقا بزرگ تهرانی رحمه الله» در وصف ایشان می فرماید: 
«آخوند همدانی شاگردان زیادی در فن اخلاق پرورید که هر یک ستارگان فروزانی بودند که زینت آسمان علم و فضیلت و محور تقوی و فضیلت به حساب می آمدند و من گر چه فیض درک محضرش نصیبم نشد چون در سال پس از وفات اش، یعنی به سال 1313 ه.ق به عراق رفتم ولی گروه زیادی از شاگردانش را که شب و روز ملازمش بودند و به آنچه خواستند رسیدند و به سعادت ابدی دست یافتند را درک کردم. شاگردانی که اثر تربیت او به خوبی در سیمایشان نمایان بود»17.

پی‌نوشت‌ها:
1. صافات/57،51.
2. زخرف/67.
3. غرر/3/357.
4. همان/356.
5. همان/357.
6. همان/372.
7. غرر/453.
8. همان/4/204.
9. همان/206.
10. همان/3/79.
11. همان.
12. مصابیح القلوب/23.
13. مصابیح القلوب/141.
14. خزینة الجواهر.
15. انوار نعمانیة.
16. رساله سیر و سلوک/176.
17. نقباء البشر/2/674.

منبع:
ضیافت نور (پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان)، ابوالفضل هادی‌منش، ناشر: مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، 1380ش.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط