مقدمه:
خط اصیل ائمه (علیهمالسلام) که رهبر معظم انقلاب با تأکید بر ایستادگی تا احقاق حق آن را تبیین میکنند، میراثی است که از عمق تاریخ تشیع تا امروز امتداد یافته است.ائمه (ع) در طول ۲۵۰ سال امامت، نه تنها با شمشیر، بلکه با منطقِ استوار، مبارزهی فرهنگی و تدبیر الهی، مسیر احیای اسلام ناب را هموار کردند.
از دوران امام علی (ع) که حکومت عدل را بنیان نهاد تا امام صادق (ع) که با آموزش هزاران شاگرد، پایههای مکتب تشیع را استحکام بخشید، و از امام رضا (ع) که توطئههای سیاسی عباسیان را به فرصتی برای گسترش معارف تبدیل کرد، همه و همه نشاندهندهی خط مقاومتی است که در برابر هرگونه انحراف و استکبار ایستادگی میکند.
رهبر معظم انقلاب با تحلیل این سیره، نشان میدهند که امروز نیز امنیت و پیروزیِ ملت ایران، وامدار همان مسیر است: مسیری که با تکیه بر ولایت اهلبیت (ع)، ایستادگی در برابر ظلم را بهمثابهی تنها راه نجات میداند.
ایشان با اشاره به وقایعی چون غدیر، مباهله و نزول سورهی هلاَتی، بر نقش محوریِ اقتدار ایمانی و اخلاص در عمل تأکید میورزند؛ مفاهیمی که نه تنها در گذشته، بلکه در مقاومتهای معاصری مانند غزه و لبنان تجلی یافته است.
این تبیین، چراغ راهی است برای عبور از طوفانهای جهانی و اثبات کارآمدیِ مکتب اهلبیت (ع) در عصر حاضر در جهت فهم مبانی و چراغ روشن در این مسیر است.
رهبر معظم انقلاب و تبیین خط اصیل ائمه: ایستادگی تا احقاق حق
تحقق حکومت الهی در سال ۷۰ هجری و علت تأخیر آن تا سال ۱۴۰در زمان امام صادق (علیه الصلاة والسّلام) در تقدیر الهی ــ و نه در قضای محتوم الهی ــ بنا بوده یک تحّولی اتّفاق بیفتد به نفع ائمّهی هدیٰ (علیهم السّلام).
این را در روایات متعدّدی که وارد شده، انسان میفهمد. یک روایت از حضرت صادق (علیه السّلام) است که میفرماید که «اِنّ اللهَ قَدّرَ هذا الاَمرَ فی سَنَةِ سَبعین».(۱)
خدای متعال این امر را، یعنی امر امامت را ــ امامتِ به معنای واقعی را ــ در تقدیر خودش برای سال ۷۰ هجری گذاشته بود.
ببینید؛ وقتی که امام حسن مجتبیٰ صلح کردند با معاویه، یک عدّهای میآمدند گله میکردند و اعتراض میکردند. حضرت میفرمودند که: «ما تَدری لَعَلَّه فِتنَةٌ لَکُم وَ مَتاعٌ الی حین»؛ این تا یک وقتی است، این موقّت است.
یعنی در کلمات امام حسن مجتبیٰ (علیه السّلام) اشاره شده به اینکه این حادثه، این تسلّط کفر و نفاق، بنا نیست دائمی باشد؛ در تقدیر الهی این موقّت است. تا کی؟ تا سال ۷۰. یعنی طبق همین روایت، سال ۷۰ هجری بنا است هر کس از اهلبیت در قید حیات است، قیام کند و حکومت را به دست بگیرد، و امامت واقعی تحقّق پیدا کند.
نقش حادثه کربلا در تغییر مسیر تاریخ و خشم الهی بر مردم
بعد حضرت می فرمایند: فَلَمّا قُتِلَ الحُسینُ علیه السلام اِشتَدَّ غَضَبُ اللهِ عَلی اَهلِ الاَرضِ فَاَخَّرَهُ اِلی مِئَةٍ وَ اَربَعین؛ یعنی حادثهی کربلا، این بیاعتنائی مردم به مبانی دینی، این اِعراض آنها، اثرش این بود که این تقدیر الهی عقب افتاد تا سال ۱۴۰. ۱۴۰ زمان امام صادق (علیه السّلام) است دیگر، که حضرت [سال] ۱۴۸ از دنیا رفتند. این را شیعه میدانستند.یعنی خواصّ شیعه میدانستند. لذا مثلاً در یک روایتی دارد که زُراره به اصحابش ــ زراره که خب جزو نزدیکان است ــ میگوید لا تَری عَلی أعوادِها اِلّا جعفراً؛ (۲) اعواد، [یعنی] پایههای منبر، منبر خلافت؛ یعنی من جعفر را دارم میبینم که روی این منبر خواهد نشست. این [جور] است.
یا در یک روایت دیگر باز همین زراره ــ چون زراره ساکن کوفه بود ــ پیغام میدهد به حضرت صادق (علیه السّلام) و عرض میکند که یکی از دوستان ما از شیعیان مقروض شده و طلبکارها دنبالش هستند. او هم برای اینکه پول ندارد، گذاشته از شهر رفته، آواره شده.
اگر این قضیّه، یعنی قضیهی خلافت، تا همین یکی دو سال بنا است انجام بگیرد ــ در روایت، هذا الأمردارد؛ [یعنی] اگر این قضیّه بنا است همین یکی دو سال انجام بگیرد ــ خب این [شخص] باشد تا شما بیایی سر کار، و قضایا حل میشود؛ امّا اگر طولانی است، رفقا پول جمع کنند و قرض او را بدهند. (۳)
یعنی کسی مثل زراره منتظر بوده که در همین یکی دو ساله مسئله تمام بشود. اینکه شما میبینید میآیند خدمت حضرت صادق و مدام میگویند آقا، چرا قیام نمیکنید، [چرا] قیام نمیکنید، ناشی از این است که منتظرند؛ [یعنی] یک چیزی شنفتهاند، یک مطلبی به گوششان رسیده.
تحلیل های نادرست و بی صبری جامعه شیعه بر مسیر تاریخ
بعد دنبالهی همان روایت که [سال] ۱۴۰ را معیّن فرمود، فرمود: شما افشا کردید، خدا عقب انداخت. یعنی اگر شیعیان دهنشان قرص بود و افشا نمیکردند، شاید همان وقت قضیّه تمام میشد؛ و شما ببینید تاریخ چقدر تغییر پیدا میکرد! اصلاً مسیر بشر یک مسیر دیگری میشد و امروز دنیا، دنیای دیگری بود.یعنی کوتاهیهای ما، یک جا دهنلقّیمان، یک جا کمک نکردنمان، یک جا اعتراض کردن بیخودیمان، یک جا صبر نکردنمان، یک جا تحلیل غلطی که از اوضاع میکنیم، گاهی تأثیر میگذارد ــ [آن هم] تأثیرات تاریخی ــ یعنی اینجور مسیر را عوض میکند؛ لذا خیلی باید مراقبت کرد.
و البتّه زندگی امام صادق (علیه السّلام) زندگی فوقالعادهای است، زندگی عجیبی است، زندگی موفّقی است از لحاظ اشاعهی احکام الهی و روایات فراوانی که از آن بزرگوار و اصحاب ایشان داریم.
البتّه این چهار هزار شاگردی که [برای حضرت] نقل میشود، شنونده خیال میکند که حضرت یک درسی شروع میکردند، چهار هزار نفر آنجا مینشستند؛ این [جور] نیست.
در طول عمر این بزرگوار چهار هزار نفر از ایشان روایت کردهاند ــ آنطور که حالا در آن کتاب هست ــ ایشان چهار هزار نفر راوی دارند؛ چهار هزار شاگرد به این معنا است؛ نهاینکه حالا چهار هزار نفر مینشستند پای درس ایشان و ایشان درس می دادند.
و ماها دوریم از زندگی ائمّه؛ اطّلاعاتمان کم است، هم از کلماتشان، هم از بیاناتشان، روایاتشان، و حالات زندگیشان.
این قضایایی هم که در روایات ما است و نقل می شود که ایشان را بردند پیش منصور و منصور به ایشان شدّت خشم نشان داد، ایشان هم گفتند که «یابنعمّ! بزرگان، پیغمبران مظلوم واقع شدند، آنها بخشیدند، تو هم ما را ببخش»، اینها را بنده به طور قاطع میگویم دروغ است؛ به طور قاطع اینها واقعیّت ندارد.
امام با هیچ کس اینجوری حرف نمیزند؛ چه آن وقتی که خطر کشته شدن باشد، چه خطر کشته شدن نباشد؛ هر چه؛ امام اصلاً اینجوری حرف نمیزند. راوی [این حرف] کیست؟ ربیع؛ راویاش ربیع خادم است! ربیع، خادم منصور است، یعنی همهکارهی منصور است؛ یک فرد درباریِ دروغگوی مثلاً اینجوری. این [شخص] آمده نقل کرده که امام صادق اینجوری گفت.
خب این برای از بین بردن روحیهی شیعه ابزار خوبی است دیگر؛ لذا از نقل اینها مطلقا باید اجتناب کرد. بعضیها بیخودی نقل می کنند، در حالی که این روایات، روایات درستی نیست. ائمّه درس استقامت و درس ایستادگی و درس منطق [میدادند]؛ و در سخن گفتن با منطق، استدلال، طرف را گیر انداختن.
شما ببینید حضرت زینب در مجلس ابنزیاد، در مجلس یزید چه جوری حرف می زند! آن درست است؛ آن خط، خطّ درست ائمه است. هر کسی ایستادگی کند، در خطّ این بزرگواران دارد حرکت می کند. امروز هم این هایی که در غزّه، در لبنان دارند ایستادگی می کنند، اینها در واقع در خطّ همین ائمّهی دین، ائمّهی هدیٰ دارند کار می کنند.
هیئات مذهبی؛ محور احیای امر اهلبیت (ع) در تحلیل رهبر معظم انقلاب
هیئت یک واحد اجتماعی است، یک مجموعهی اجتماعی است که بر محور مودّت اهلبیت شکل میگیرد؛ محور این اجتماع کوچک یا بزرگ، مودّت اهلبیت (علیهم السّلام) و هدایت به سمت اهداف اهلبیت است.حقیقتِ هیئت این است، ماهیّت هیئت یعنی این ریشهی این پدیده هم مال زمان خود ائمّه است؛ صحبت امروز و دیروز نیست؛ هیئت را اصحاب ائمّه تشکیل دادند و آنها شروع کردند؛ بعد از حادثهی کربلا دُور هم جمع میشدند.
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تَجْلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ تِلْکَ الْمَجَالِسُ أُحِبُّهَا فَأَحْیُوا أَمْرَنَا رَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَحْیَا أَمْرَنَا یَا فُضَیْلُ- مَنْ ذَکَرَنَا أَوْ ذُکِرْنَا عِنْدَهُ فَخَرَجَ عَنْ عَیْنَیْهِ مِثْلُ جَنَاحِ الذُّبَابِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ وَ لَوْ کَانَتْ أَکْثَرَ مِنْ زَبَدِ الْبَحْرِ.
امام صادق (ع) (به یکى از شیعیان) فرمود: آیا (شما دوستان و شیعیان) با یک دیگر همنشینى و گفتگو دارید؟ عرض کردم: بلى، فرمود: این مجلسها را دوست مىدارم، پس فضایل و سخنان ما را (در مورد احکام دین یا مصایب ما) زنده نگه دارید.
کسى که فضایل ما را هر چه بیشتر زنده نگه دارد خداى رحمتش کند. هر که ما را یاد کند یا نزد او ذکرى از ما بشود و به اندازه پر مگسى اشک از چشمش خارج شود خدا گناهانش را مىآمرزد گرچه از کف دریا بیشتر باشد.
تَجلِسونَ وَ تُحَدِّثون؟ مینشینید دُور هم، صحبت میکنید، حرف میزنید؟ یعنی مسائل ما را مطرح میکنید؟ او جواب میدهد که بله، این کار را میکنیم؛ یعنی همین مجموعهی هیئات.
بعد حضرت میفرمایند: اِنَّ تِلکَ المَجالِسَ اُحِبُّها؛ من دوست میدارم این مجالس را. قربان آن دل! [میفرماید] مجالس شما را دوست میدارم. اِنَّ تِلکَ المَجالِسَ اُحِبُّها و اَحیوا اَمرَنا؛ (5)
مسئلهی ما را زنده نگه دارید. «اَمرَنا» در کلمات ائمّه زیاد تکرار میشود؛ یعنی مسئلهی ما -به آن موضوع اساسی و محوریای که ما بر اساس آن حرکت میکنیم، می گویند امر- حالا ما اگر بخواهیم با تعبیرات امروزی مثلاً عرض بکنیم، اگر چه یک مقداری از آن معنای حقیقی فروکاسته میشود، مثلاً بگوییم راه ما، مکتب ما؛ «اَحیوا اَمرَنا» یعنی راه ما را زنده نگه دارید، مکتب ما را زنده نگه دارید.
این بیانات با تشکیل جلسات ذکر مصائب، روایتگری حوادثی مانند کربلا، و تبادل معارف دینی، بهصورت استراتژیک هویت شیعه را حفظ میکنند. این مجالس، تنها فضایی برای عزاداری نیستند، بلکه کارگاههای تربیت نیروهای آگاه و متعهد هستند که میتوانند در برابر انحرافات فکری و اجتماعی ایستادگی کنند.
تأکید رهبری بر این است که هیئات باید با محوریت «تذکر و تبادل اندیشه»، نسل جوان را با اهداف اصیل اهلبیت (ع) پیوند دهند؛ اهدافی مانند مبارزه با ظلم، احیای عدالت و دفاع از حق. به عنوان مثال، ذکر حماسهی کربلا در هیئات، تنها یک روایت تاریخی نیست، بلکه الگویی عملی برای مقاومت امروز امت اسلامی در برابر اشغالگران فلسطین است
در یک روایت دیگر که این هم در کافی هست، میفرماید که «عَنْ شُعَیْبٍ الْعَقَرْقُوفِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ لِأَصْحَابِهِ اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا إِخْوَةً بَرَرَةً مُتَحَابِّینَ فِی اللَّهِ مُتَوَاصِلِینَ مُتَرَاحِمِینَ تَزَاوَرُوا وَ تَلَاقَوْا وَ تَذَاکَرُوا أَمْرَنَا وَ أَحْیُوهُ.»؛ (6)
امام صادق علیه السّلام باصحابش میفرمود: از خدا پروا کنید و برادرانى خوش رفتار باشید، در راه خدا با هم دوستى کنید و پیوستگى داشته باشید و مهر ورزید، بدیدار و ملاقات یک دیگر روید و امر (ولایت) ما را مذاکره کنید و آن را زنده دارید. این هم همین جور است؛ احیای امر است .(7)
بر اساس این تحلیل، هیئات مذهبی پل ارتباطی بین سیرهی ائمه (ع) و جهاد امروز امت اسلامی هستند. احیای «امر اهلبیت» در این مجالس، به معنای زنده نگهداشتن همان خط ایستادگی و استقامتی است که امامان شیعه (ع) پرچمدار آن بودند و امروز در مقاومت مردمی غزه و لبنان تجلی یافته است
تحلیل رهبری از نقش اهلبیت (ع) در امنیت ایران
ملّت ایران با چشم باز، با بصیرت، همهی این اوضاع را زیر نظر داشته باشد و موضع خود را مستحکم نگه دارد و بداند در این دریای طوفانیِ این منطقه و این دنیا -این طوفان، امروز به اروپا هم رسیده است؛ فرانسه را ملاحظه کنید؛ کشورهای اروپایی هم اسیر طوفانند- در این طوفانی که دنیا را و بخصوص منطقه را فراگرفته است،.ملّت ایران به برکت اسلام در کشتی امن محبّت اهلبیت علیهم السلام و اسلام قرار گرفتهاند. این بصیرت را حفظ کنید، این روش را حفظ کنید، این مسیر را انشاءالله با قدرت ادامه بدهید؛ پیروزی متعلّق به ملّت ایران است.
پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) فرمودند: إنَّ مَثَلَ أهلِ بَیتی فیکُم مَثَلُ سَفینَةِ نوحٍ مِن قَومِهِ؛ مَن رَکِبَها نَجا، ومَن تَخَلَّفَ عَنها غَرِق؛ مَثَل اهل بیت من در میان شما، چونان کشتى نوح در میان قوم اوست. هر که بر آن سوار شد، نجات یافت و هر که از آن باز مانْد، غرق گشت(8). (9)
رهبر معظم انقلاب با تمثیل کشتی نوح، امنیت ایران در طوفان بحرانهای جهانی را مرهون تمسک به اسلام و محبت اهلبیت (ع) میدانند. ایشان تأکید میکنند که همانگونه که کشتی نوح تنها راه نجات از طوفان بود، پایبندی به ولایت اهلبیت و مکتب تشیع، ایران را در برابر آشوبهای منطقهای و بینالمللی مصون نگه داشته است
ایشان با استناد به حدیث پیامبر (ص) دربارهٔ اهلبیت به عنوان «کشتی نجات»، نقش مقاومت مردمی در غزه و لبنان را ادامهدهنده خط اصیل ائمه (ع) میدانند و معتقدند این ایستادگی، الگویی برای مقابله با استکبار جهانی است
رهبری همچنین بصیرت و وحدت ملی را کلید حفظ امنیت میدانند و هشدار میدهند تحلیلهای غلط یا بیصبری میتواند مسیر تاریخ را تغییر دهد. ایشان با اشاره به سیره ائمه (ع)، بر لزوم استدلال محکم و پرهیز از روایات جعلی تأکید میکنند
در نهایت، این رویکرد نشان میدهد امنیت ایران نه تنها مبتنی بر قدرت نظامی، بلکه بر پایه هویت مقاومت و اتکا به آموزههای اهلبیت (ع) استوار است، که آن را به الگویی برای جهان اسلام تبدیل کرده است
غدیر، مباهله و سورهی هلاَتی؛ نمادهای اقتدار ایمانی در خط اصیل ائمه (ع)
این دههی آخر ذیحجّه بلکه نیمهی دوّم ذیحجّه؛ روزهای مهمّی از لحاظ تاریخ اسلام و حوادث تاریخی اسلام است. دیروز -روز بیستوچهارم- بنا بر مشهور، روز مباهله بود و همچنین روز نزول آیهی ولایت در حقّ امیرالمؤمنین (سلاماللهعلیه)؛اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسولُه وَ الَّذینَ ءامَنُوا الَّذینَ یُقیمونَ الصَّلاةَ وَ یُؤتونَ الزَّکاةَ وَ هُم راکِعون؛(10) سرپرست و ولیّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا میدارند، و در حال رکوع، زکات میدهند.
امروز هم روز نزول سورهی هلاَتی(بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ هَل أَتىٰ عَلَى الإِنسانِ حینٌ مِنَ الدَّهرِ لَم یَکُن شَیئًا مَذکورًا (11)( آیا زمانی طولانی بر انسان گذشت که چیز قابل ذکری نبود؟!) است.
و به قولی امروز روز «مباهله» است؛ ایّام مهمّی است. خب، در همین نیمهی دوّم ذیحجّه، روز غدیر را هم که داریم که عید اکبر و حادثهی مهمّ تاریخ اسلام است.
مباهله -که یاد آن را باید گرامی داشت و بسیار مهم است- در واقع مظهر اطمینان و اقتدار ایمانی و تکیهی بر حقّانیّت است و این، آن چیزی است که ما همیشه به آن احتیاج داریم.
امروز هم ما احتیاج داریم به همین اقتدار ایمانی و همین تکیهی بر حقّانیّت خودمان؛ چون در راه حق داریم حرکت می کنیم، به این باید در مقابل دشمنی دشمنان و دشمنی استکبار تکیه کنیم و الحمدلله تکیه هم می کنیم؛
از این جهت، ملّت ایران، افکار عمومی، سرجمع گرایش های مردمی کشور ما همین است که چون حقند، چون در راه درست دارند حرکت میکنند، یک اطمینان عمومیای بحمدالله وجود دارد.
سورهی هلاَتی هم مظهر برکت یک کار مخلصانه است؛ یک ایثار مخلصانه که خدای متعال بهخاطر این ایثاری که اهلبیت (علیهمالسّلام) انجام دادند، یک سوره نازل کرد در حقّ اینها -سورهی هلاَتی- که این هم ضمن اینکه حالا یک حادثهی تاریخی بسیار مهم و عزیز و افتخارآفرین است، درس است؛ ایثار در نظر پروردگار وقتی با اخلاص همراه باشد پاداش دنیوی و اخروی دارد.
روایت این حادثه به شرح زیر است:
عن ابن عبّاسٍ: إنَّ الحَسنَ والحُسینَ مَرِضا فعادَهُما رَسولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله فی ناسٍ مَعهُ، فقالوا: یا أبا الحَسَنِ لَو نَذَرتَ على وُلدِکَ، فَنَذَرَ علیٌّ وفاطِمَةُ وفِضّةُ جارِیَةٌ لَهُما إن بَرءا مِمّا بِهما أن یَصوموا ثَلاثةَ أیّامٍ، فشُفَیا وما مَعَهُم شیءٌ، فاستَقرَضَ علیٌّ مِن شَمعونَ الخَیبَریِّ الیَهودیِّ ثَلاثَ أصوعٍ مِن شَعیرٍ، فطَحَنَت فاطِمَةُ صاعاً واختَبَزَت خَمسَةَ أقراصٍ على عَدَدِهِم، فوَضَعوها بینَ أیدیهِم لِیُفطِروا فوَقَفَ علَیهِم سائلٌ وقالَ: السَّلامُ علَیکُم أهلَ بَیتِ محمّدٍ، مِسکینٌ مِن مَساکِینِ المُسلِمینَ، أطعِمونی أطعَمَکُمُ اللَّهُ مِن مَوائدِ الجَنَّةِ، فآثَرُوهُ وباتُوا لَم یَذوقوا إلّاالماءَ وأصبَحوا صِیاماً، فلَمّا أمسَوا ووَضَعوا الطَّعامَ بینَ أیدیهِم وَقَفَ علَیهِم یَتیمٌ فآثَرُوهُ، ووَقَفَ علَیهِم أسیرٌ فی الثّالِثَةِ ففَعَلوا مِثلَ ذلکَ. فلَمّا أصبَحوا أخَذَ علیٌّ بیدِ الحَسَنِ والحُسینِ وأقبَلوا إلى رَسولِ اللَّهِ صلى الله علیه و آله، فلَمّا أبصَرَهُم وهُم یَرتَعِشونَ کالفِراخِ من شِدَّةِ الجُوعِ قالَ: ما أشَدَّ ما یَسُوؤنی ما أرى بِکُم! فانطَلَقَ مَعَهُم فرأى فاطِمَةَ فی مِحرابِها قدِ التَصَقَ ظَهرُها بِبَطنِها وغارَت عَیناها فساءهُ ذلکَ، فنَزَلَ جَبرئیلُ وقالَ: خُذها یا محمّدُ هَنَّاکَ اللَّهُ فی أهلِ بَیتِکَ، فأقرَأهُ السُّورَةَ.
به نقل از ابن عبّاس-: حسن و حسین بیمار شدند و رسول خدا صلى الله علیه و آله با عدّهاى از مردم به عیادت آنها رفتند. آن عدّه گفتند: اى ابا الحسن! کاش براى [بهبودى] فرزندانت نذرى مىکردى.
على و فاطمه و فضّه، کنیز آنها، نذر کردند که اگر آن دو از بیماریشان شفا یابند سه روز روزه بگیرند. حسن و حسین علیهما السلام بهبود یافتند، اما آنها چیزى در بساط نداشتند.
لذا على علیه السلام از یک نفر یهودى اهل خیبر، به نام شمعون، سه صاع جو قرض گرفت. فاطمه علیها السلام یک صاع آن را آرد کرد و پنج قرص نان، به تعداد اعضاى خانواده، پخت و در برابر آنها نهاد تا افطار کنند.
در این هنگام سائلى بر در خانه ایستاد و گفت: سلام بر شما اى اهل بیت محمّد! مسکینى مسلمان هستم، مرا غذایى دهید. خداوند شما را از غذاهاى بهشت سیر گرداند. همگى غذاى خود را به او دادند و آن شب را با نوشیدن مقدارى آب به سر بردند. روز بعد نیز روزه گرفتند.
چون وقت افطار رسید و غذا (نان) را در برابر خود نهادند، یتیمى از راه رسید. این بار نیز همگى غذاى خود را به او دادند. شب سوم نیز اسیرى آمد و باز آنها همین کار را کردند.
صبح روز بعد [روز چهارم] على علیه السلام دست حسن و حسین را گرفت و نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله رفتند. چشم پیامبر به آنها افتاد و دید از شدّت گرسنگى مانند جوجه به خود مىلرزند. فرمود:
چه سخت است بر من این حالتى را که در شما مىبینم! پیامبر با آنها [به طرف خانه على علیه السلام] به راه افتاد و دید فاطمه در محراب است و شکمش به پشتش چسبیده و چشمانش گود افتاده است. حضرت از مشاهده این وضع ناراحت شد.
در این هنگام جبرئیل فرود آمد و گفت: بگیر اى محمّد! خداوند درباره خانوادهات به تو تهنیت گفته است. سپس سوره هل أتى را براى او قرائت کرد. (12)
رهبر معظم انقلاب در تبیین خط اصیل ائمه (ع)، به رویدادهای تاریخی نیمه دوم ذیالحجه مانند غدیر خم، مباهله و نزول سورهی هلاَتی اشاره میکنند که همگی گواهی بر حقانیت مکتب اهلبیت (ع) و نقش محوری ایستادگی مبتنی بر ایمان در احقاق حق هستند.
واقعهی مباهله، نماد اطمینان راسخ پیامبر (ص) به حقانیت خویش در برابر مخالفان است؛ همانگونه که امروز ملت ایران با تکیه بر همان منطقِ «حقمدارانه»، در برابر استکبار جهانی میایستد.
نزول آیه ولایت (إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ...) و سورهی هلاَتی نیز تأکید الهی بر جایگاه رهبری امیرالمؤمنین (ع) و ثمرات ایثار مخلصانه اهلبیت است. این رویدادها نهتنها وقایع تاریخی، بلکه درسهای همیشه زنده برای امت اسلامی هستند: اقتدار واقعی در گروِ تکیه بر حقانیت ذاتیِ راه ائمه (ع) و اخلاص در عمل است.
رهبری با پیوند این مفاهیم به شرایط کنونی، نشان میدهد که همانگونه که اهلبیت با تکیه بر ایمان و ایثار، تاریخ را تغییر دادند، ملت ایران نیز با حفظ وحدت و بصیرت، مسیر احقاق حق را تا پیروزی نهایی ادامه خواهد داد.
مبارزهی همیشگی ائمه (ع)؛ الگوی مقاومت در خط اصیل امامت
همهی ائمّه مبارزه میکردند؛ امیرالمؤمنین مبارزه کرده، پیغمبر اکرم قبل از او مبارزه کرده، امام حسن و امام حسین مبارزه کردند، هشت امام تا امام یازدهم همه مبارزه کردند؛ اگر مبارزه نکرده بودند که اینها را نمیکشتند.یک نفری، یک عالمی که مینشیند یک جایی درس میدهد، یک عدّهای را دور خوش جمع میکند و به اینها تعلیم دین میدهد، این را که حاکم نمیآید بکشد. چه داعی دارد که بکشد؟ به ضررش نیست که بکشد. زندگی ائمّه زندگی مبارزه است، زندگی برخورد بسیار عنیف و شدید و مؤثّر با آن دستگاه جابر و جائر است. (13)
رهبر معظم انقلاب با تأکید بر مبارزهی فعال تمام ائمه (ع)، خط اصیل امامت را «جهادی بیامان در برابر ظلم» ترسیم میکنند. ایشان با ردّ تصویرِ منفعلانه از ائمه (ع) به عنوان معلمانی صرفاً علمی، شهادت آنان را نتیجهی مستقیم رویارویی عملی با دستگاههای جور میدانند.
اگر امامان تنها به تعلیم دین میپرداختند، حاکمان ستمگر هیچ دلیلی برای حذف فیزیکی آنان نداشتند. زندگی ائمه (ع)، از پیامبر (ص) تا امام حسن عسکری (ع)، سراسر مقابلهی سازمانیافته با انحرافات سیاسی-اجتماعی بود؛ مبارزهای که گاه در قالب صلح (مانند صلح امام حسن) و گاه در شکل قیام خونین (مانند عاشورا) ظهور یافت.
این نگاه، الگویی برای امروز است: همانگونه که ائمه (ع) با تکیه بر حقانیت ذاتی مکتبشان، حاضر به سازش با ظلم نشدند، ملت ایران نیز با پیروی از خط رهبری، مبارزهی خود را در مسیر احقاق حق تا سرنگونی کامل استکبار جهانی ادامه میدهد.
امام رضا (ع) و هوشمندی در تقابل با استکبار عباسی
اگرچه در زندگى مبارک ائمّه (علیهمالسّلام) در طول ۲۵۰ سال دوران امامت، نقاط برجسته و ممتاز زیاد است که هرکدام از اینها درخور آن است که مورد تحلیل و توجّه و تفسیر و بازیابى قرار بگیرد، ولى دوران امام هشتم (سلامالله علیه) یکى از برترین دورانها در این زمینه است. …در روایت دارد که کسى از اصحاب گفت که این جوان، این فرزند موسىبنجعفر این مسئولیّت را بهعهده گرفته است درحالىکه «وَ سَیفُ هارونَ یُقَطِّرُ الدَّم»؛ خون از شمشیر هارون می چکد، در یکچنین وضعیّتى. این بزرگوار توانستند در همان شرایط دشوار، خطّ روشن سیرهى نبوى و معارف قرآنى و اسلامى را بین جامعهى مسلمین توسعه بدهند و دلها را به مکتب اهلبیت و به خاندان پیغمبر نزدیک کنند.
تا نوبت میرسد به مأمون و ماجراى اصرار و فشار فراوان براى کشاندن آن بزرگوار از مدینه به مروْ، به خراسان - آنروز مروْ پایتخت حکومت عبّاسى بود؛
یعنى مرکز حکومت را از بغداد منتقل کرده بودند به مروْ، که البتّه بعداً دوباره برگشت به بغداد - که مرکز سیاست عبّاسى بود. تفصیل خواستههاى مأمون و دستگاه خلافت از اینکه انگیزهى او از این دعوت و از این فشار و این اصرار و کشاندن امام هشتم چه بود، طولانى است؛
او یک محاسبهاى کرده بود که این محاسبه صرفاً سیاسى بود و براى تحکیم پایههاى قدرت و به ضعف کشاندن حرکتِ معرفتِ اهلبیت (علیهمالسّلام) و کارى که این بزرگوارها میکردند، سیاست او این بود.
در مقابل این حرکت سیاسى و زیرکانهى مأمون، امام هشتم (سلام اللَّه علیه) یک برنامهى مدبّرانهى الهى را طرّاحى کردند و عمل کردند و پیش بردند که نه فقط خواستههاى دستگاه خلافت برآورده نشد، بلکه درست بعکس، موجب رواج و گسترش فکر معارفىِ قرآنى و منتسب به اهلبیت در اقطار دنیاى اسلام شد.
یک حرکت عظیم، با توکّل به خداى متعال، با تدبیر الهى، با آن نگاه نافذ وَلَوى، امام هشتم (سلام اللَّه علیه) توانستند این نقشهى خصمانهى دستگاه سیاسىِ قاهر و هتّاک و ظالم را درست بعکس و در جهت منافع حقّ و حقیقت برگردانند. این یک فصل برجستهاى از تاریخ ائمّه (علیهم السّلام) است.(14)
دوران امامت امام رضا (ع) نماد بارزی از تدبیر الهی در مواجهه با استکبار حاکمیت عباسی است. مأمون عباسی با هدف خنثی کردن نفوذ اهلبیت (ع)، امام را از مدینه به مرکز حکومت (مرو) فراخواند تا ایشان را تحت کنترل گرفته و مشروعیت خلافت خود را با انتساب به خاندان پیامبر (ص) تقویت کند.
اما امام رضا (ع) با درک این توطئه، نه تنها بازی سیاسی مأمون را خنثی کردند، بلکه با حضور در قلب دستگاه ظلم، جریانسازی معرفتی را آغاز نمودند. ایشان با مناظرات علمی، تبیین معارف ناب قرآن و تقریب دلها به مکتب اهلبیت (ع)، زمینهساز گسترش تشیع در سراسر جهان اسلام شدند.
این اقدامات، در شرایطی انجام شد که شمشیر خونچکان هارون (نماد سرکوب عباسیان) هرگونه مقاومت علنی را غیرممکن میساخت.
امام با تکیه بر نفوذ معنوی و روشنگری عقلی، توطئهی مأمون را به فرصتی برای احیای حقانیت اهلبیت تبدیل کردند. این فصل از تاریخ، نشان میدهد خط اصیل ائمه (ع) تنها به مقابلهی نظامی محدود نیست، بلکه مبارزهی فرهنگی مبتنی بر حکمت را نیز دربرمیگیرد.
همانگونه که رهبر معظم انقلاب تأکید میکنند، امروز نیز ملت ایران با الهام از این سیره، در تقابل با استکبار جهانی، از هر فرصتی برای نشر معارف انقلابی و تقویت جبههی مقاومت استفاده میکند.
فتنههای درونی؛ سختترین آزمون ایستادگی در خط اصیل ائمه (ع) از نگاه رهبری
مهمترین برههای و زمان و مکانی که تبلیغ، آنجا معنا میدهد، جائی است که فتنه وجود داشته باشد. بیشترین زحمت در صدر اسلام و در زمان پیغمبر، زحمات مربوط به منافقین بود.بعد از پیغمبر، در زمان امیرالمؤمنین زحماتی بود که از درگیری و چالش حکومت اسلامی با افرادی که مدعی اسلام بودند، به وجود می آمد.
بعد هم همین جور؛ در دوران ائمه (علیهمالسّلام) هم همین جور؛ دوران غبارآلودگی فضا. والّا آن وقتی که جنگ بدر هست، کار، دشوار نیست؛ آن وقتی که در میدان های نبرد حاضر میشوند، با دشمنانی که مشخص است این دشمن چه م یگوید، کار دشوار نیست.
آن وقتی مسئله مشکل است که امیرالمؤمنین در مقابل کسانی واقع می شود که اینها مدعی اسلامند و معتقد به اسلام هم هستند؛ این جور نبود که معتقد به اسلام هم نباشند، از اسلام برگشته باشند؛ نه، معتقدند به اسلام، راه را غلط میروند، هواهای نفسانی کار دستشان میدهد.
این، مشکلترین وضع است که افراد را به شبهه میاندازد؛ به طوری که اصحاب عبداللَّهبنمسعود میآیند خدمت حضرت، میگویند «انّا قد شککنا فی هذا القتال»! چرا باید شک کنند؟
این شک خواص، پایهی حرکت صحیح جامعهی اسلامی را مثل موریانه میجود. اینی که خواص در حقایق روشن تردید پیدا کنند و شک پیدا کنند، اساس کارها را مشکل می کند(15)
رهبر معظم انقلاب در تبیین خط مقاومت ائمه (ع)، بر چالشهای ناشی از فتنههای درونیِ جامعه اسلامی تأکید میکنند. ایشان با اشاره به دوران پیامبر (ص)، امیرالمؤمنین (ع) و دیگر ائمه، نشان میدهند که سختترین آزمونِ ایستادگی، نه در میدان جنگ با دشمن آشکار، بلکه در مقابله با شبههافکنیِ مدعیان دروننظام است.
زمانی که اصحاب عبدالله بن مسعود در جنگهای حقمحور امیرالمؤمنین (ع) شک میکنند و میپرسند: «انّا قد شککنا فی هذا القتال»، این تردیدِ خواص، پایههای جامعه را مانند موریانه میخورد.
فتنهای که از جنس نفاق، هواهای نفسانی یا تفسیرهای انحرافی از اسلام است، به مراتب خطرناکتر از دشمنیِ صریحِ کفار است؛ چرا که حق و باطل را در هالهای از ابهام پیچیده و بصیرت عمومی را تهدید میکند.
ائمه (ع) در چنین فضای غبارآلودی، با تبیین روشنگریهای عقلی و استوار ماندن بر اصول ولایت، خط اصیل اسلام را حفظ کردند.
امام علی (ع) در برابر خوارجِ به ظاهر متدیّن، نه با سازش، بلکه با استدلالِ محکم و افشای (ریاکاری) آنان ایستاد. این سیره، امروز نیز الگویی برای مواجهه با جریانهای انحرافیِ داخلی است که با شعارهای فریبنده، وحدت امت اسلامی را نشانه میگیرند.
رهبری با درسگیری از این تاریخ، همواره بر لزوم بصیرتِ عمیق، نقدِ جریانهای نفاق و تقویت ایمان جمعی تأکید میکنند؛ چرا که پیروزیِ نهایی در گروِ گذر از این آزمونهای پیچیده و حفظ خطِ سرخِ ولایت است.
امام علی (ع)؛ الگوی حکومت جاودانه در خط اصیل ائمه و تبیین رهبری
اسلام تا ابدالدهر حکومت خواهد داشت؛ انواع و اقسام آدمهائی که صلاحیت هائی در سطوح مختلف دارند، به حکومت خواهند رسید.این، قابل پیشبینی بوده از اولِ اسلام. آن کسی که سرچشمه را باید به او سپرد تا طول تاریخ اسلام از این سرچشمه سیراب شود، او باید کسی باشد در تراز امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیهالسّلام)؛ او نمی تواند یک انسانی معمولی باشد.
سرچشمه در اختیار اوست؛ لذاست همهی ائمهی ما (علیهمالسّلام) که خودشان هم صاحب همین منصب بودند - اگر چه فرصت حکومت به آنها داده نشد - همه به امیرالمؤمنین با چشم عظمت نگاه میکردند. ائمه (علیهمالسّلام) همه، علی بن ابی طالب را مثل یک خورشیدی در آسمان امامت میدیدند که بقیهی ائمه مثل ستارگان آن آسمانند. (17)
رهبر معظم انقلاب در تبیین خط اصیل ائمه (ع)، حکومت اسلامی را نظامی جاودانه میدانند که سرچشمهی آن باید به دست رهبری در تراز امیرالمؤمنین علی (ع) سپرده شود.
ایشان با اشاره به جایگاه بیبدیل امام علی (ع) به عنوان «خورشید آسمان امامت»، تأکید میکنند که بقیه ائمه (ع) با وجود برخورداری از مقام امامت، تنها در پرتو این خورشید، نقش ستارگان را ایفا کردند.
این نگاه، نشان میدهد حقانیت حکومت دینی منوط به اتکا به سیرهی علوی است؛ سیرهای که بر عدالت، شجاعت و مقاومت در برابر ظلم استوار است.
حتی ائمه (ع) که فرصت حکومت نیافتند، با الهام از این الگو، مبارزه برای احیای حق را پیش بردند. رهبری با این تحلیل، خط روشنی ترسیم میکند:
همانگونه که امام علی (ع) با تکیه بر اصول ذاتی اسلام، بنیان حکومتی را گذاشت که الهامبخش تمام جریانهای حقطلب است، امروز نیز نظام اسلامی ایران با تکیه بر همان مبانی، پرچمدار مقاومت در برابر استکبار جهانی است.
این نگرش، نه تنها تاریخ اسلام را از نگاه تقدیرگرایی صرف خارج میکند، بلکه مسئولیت امروز امت را در ادامهی راه ائمه (ع) با تکیه بر ولایت فقیه به عنوان میراثدار خط علوی، پررنگ میسازد
امام صادق (ع)؛ معمار پایههای جاودانِ خط مقاومت در تبیین رهبر معظم انقلاب
ائمه (علیهمالسّلام)، مبارزهی بسیار پُررنج و پُرتلاش و پُرمحتوا و فراگیری را میکردند؛ هم در زمینهی معنوی و فرهنگی؛ برای حفظ پایههای اعتقاد اسلامی و جلوگیری از انحرافی که در جهت بنای حکومت سلطنتی ممکن بود بهوجود بیاید، که بهوجود آمده بود؛ هم در جهت مبارزهی سیاسی. اوج این حرکت در زمان امام صادق بود.نمی شود گفت در زمانهای دیگر، این حرکت اوج نداشت؛ چرا، در زمان امام رضا (علیهالسّلام) و در زمانهای دیگر هم همینطور بود؛ منتها زمانه در دوران امام صادق (علیهالسّلام) یک فرصت و فسحتی را در اختیار گذاشت و این بزرگوار توانستند کاری بکنند که با پایههای معرفت اسلامىِ صحیح در جامعه، آنچنان مستحکم بشود که تحریفها دیگر نتواند این پایهها را از بین ببرد.
ایشان این کار را کرد، تا این زمینه بماند و در هر دورهیی از دورههای تاریخ، کسانی که لایق هستند، بتوانند از این زمینه استفاده کنند و نظام اسلامی و مبنای مبتنی بر ارزشهای اسلامی را بهوجود بیاورند و این بنای رفیع را بسازند. این، کارِ امام صادق (علیهالصّلاةوالسّلام) است.(18)
رهبر معظم انقلاب در تحلیل خط اصیل ائمه (ع)، دوران امام صادق (ع) را نقطهی اوجی میدانند که در آن، مبارزهی فرهنگی به ابزاری استراتژیک برای حفظ اسلام ناب تبدیل شد. ایشان تأکید میکنند.
امام صادق (ع) با بهره گیری از فرصتِ نسبیِ آرامش سیاسیِ عصر خود، پایههای معرفتیِ اسلام را چنان استوار ساختند که هیچ تحریف و انحرافی نتوانست آن را ویران کند.
این حرکت، تنها محدود به آموزش فقه و حدیث نبود، بلکه ایجاد شبکهای منسجم از شاگردان آگاه بود که مانند سلولهای زندهی جامعهی شیعه، در برابر حکومتهای جائر ایستادگی میکردند. هرچند مبارزهی سیاسی ائمه در دورههایی مانند امامت امام رضا (ع) نیز تداوم یافت، اما دوران امام صادق (ع) بهدلیل تمرکز بر نبرد هویتی، نقش بیبدیلی در تاریخ تشیع ایفا کرد.
ایشان با تربیت هزاران شاگرد در علوم مختلف، نهتنها مکتبی فکری پایهگذاری کردند، بلکه الگویی از مقاومت منظمِ فرهنگی ارائه دادند که تا امروز الهامبخش جبههی حق است.
رهبری با اشاره به این میراث، نشان میدهد نظام اسلامی ایران نیز با تکیه بر همان پایهها، در برابر هجمههای استکبار ایستاده و با تربیت نسل انقلابی، مسیر احقاق حق را ادامه میدهد.
این تحلیل، پیوند ناگسستنی بین سیرهی امام صادق (ع) و مسئولیت امروز امت اسلامی را ترسیم میکند: همانگونه که ایشان با دانشِ عمیق و شبکهسازی، بنایی ساختند که تحریف ناپذیر ماند، ملت ایران نیز با بصیرت و وحدت، بنیانهای نظام اسلامی را در طوفان فتنههای جهانی استوار نگه میدارند.
نتیجه:
تبیین رهبر معظم انقلاب از خط اصیل ائمه (ع)، پرده از حقیقتی برمیدارد: ایستادگی تا احقاق حق، تنها یک شعار تاریخی نیست، بلکه استراتژی حیاتی برای بقای اسلام در برابر توطئههای دشمنان است.از مبارزهی فرهنگی امام صادق (ع) تا مقاومت سیاسی امام رضا (ع) و رویارویی امیرالمؤمنین (ع) با فتنههای درونی، همه نشان میدهند که پیروزی نهایی، در گروِ پیوند بصیرت، وحدت و تکیه بر حقانیت ذاتیِ مکتب اهلبیت است.
امروز، ملت ایران با الهام از این سیره، در میدان مبارزه با استکبار جهانی، همان نقشی را ایفا میکند که ائمه (ع) در برابر حاکمان جور ایفا کردند.
رهبری با ترسیم این مسیر، هشدار میدهد که هرگونه کوتاهی یا تحلیل نادرست، میتواند میراث پربهای ایستادگی را به خطر اندازد.
بنابراین، حفظ خط سرخ ولایت و تقویت هویت مقاومت، نه یک انتخاب، که ضرورتی اجتنابناپذیر برای ادامهی راه خونین شهدا و تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی است. این همان مسیری است که طوفانها را به فرصت تبدیل میکند و پیروزی را از آنِ صاحبان حق میسازد
پی نوشت:
1. کافی، ج ۱، ص ۳۶۸ (با اندکی تفاوت)2. رجال کشّی، ص ۱۵۶
3. رجال کشّی، ص ۱۵۷
4. گزیده بیانات در پایان مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام(۱۴۰۴/۰۲/04)
5. وسائل الشیعة، ج۱۲، ص: ۲۰؛ قرب الإسناد (ط - الحدیثة)، النص، ص: ۳۶؛ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۴۴، ص: ۲۸۲؛
6. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۲، ص: ۱۷۵؛ الأمالی (للطوسی)، النص، ص: ۶۰؛ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۷۱، ص: ۳۵۲؛
7. بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام (7.4./6.۱۴۰۰/۱۱/)
8. الأمالی، شیخ طوسی، ص60.
9. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از خانوادههای شهدا - 1397/09/21
10. سوره مبارکه المائدة آیه 55
11. سوره مبارکه الانسان آیه 1
12. الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، زمخشری، ج4، ص670؛ المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، ج20، ص132؛ میزان الحکمة، محمدی ری شهری، ج12-عربى، ص207.
13. مربوط به :گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب در دیدار شاعران مذهبیسرا - 1395/12/05
14. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان و دستاندرکاران حج - 1393/06/16
15. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان و دستاندرکاران حج - 1393/06/16
16. مربوط به :بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون - 1388/09/22
17. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز عید سعید غدیر خم - 1386/10/08
18. مربوط به :بیانات در دیدار هزاران نفر از بسیجیان در سالروز شهادت حضرت امام صادق (ع) - 1384/09/07
منبع:
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=49448https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1467
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=41142
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3322
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3414
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8513
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=27383
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=36223