
منظور از ارزشها در هر سازمان، مجموعه اصول اخلاقی، رعایت احکام شرعی و قوانینی است که کارکنان سازمان، خود را به رعایت آنها ملزم میدانند و ارزش حیاتی دارند.
این ارزشها شامل چگونگی رفتار افراد با یکدیگر، رعایت موازین احکام و اخلاقی و سایر عناصر مهم و کلیدی مرتبط با اجرای اخلاق دینی در سازمان است؛ پس ارزشهای سازمانی، سنگ بنای فرهنگ مدیریت به شمار میرود و تجسم بخشیدن به این ارزشها، کار مدیر است. از این رو اگر مدیران الگوهای عملی خوبی برای کارکنان خود باشند در حقیقت ارزشها را به تصویر کشیدهاند.
در اینگونه سازمانها، اعتماد کارکنان، پشتوانه عظیم مدیر، رهبر و یا فرمانده برای اجرای کارها است. تعهّد، هدفمندی و رشد از ویژگیهای هر سازمان ارزشمدار است.
در سازمانهای اسلامی، تفکر مدیریتی در چارچوب جهانبینی توحیدی و نظام ارزشی اسلام است و متغیّرها بر اساس این اصول تنظیم و تعدیل میشود. در نظامی که محور، خداوند باشد و هدف تقرّب به ذات اقدس او، کل پیکره مدیریت تحت تأثیر قرار میگیرد و توسعه فردی، اجتماعی و جهانی در مسیر توسعه و تکامل دنیوی و اخروی انسان صورت میپذیرد.
در سلسله مقالاتی به بررسی ویژگیهای مدیر در بعد رعایت ارزش های اسلامی و برخورداری از بینش صحیح دینی در ادای فرائض دینی و رعایت شئون اسلامی، التزام عملی به ولایت فقیه، پایبندی به ارزشهای اسلامی و انقلابی و ایجاد فضای اسلامی و انقلابی در مجموعه یا سازمان تحت مدیریت خود، پرداخته خواهد شد.
در این نوشتار، به بیان لزوم پایبندی مدیر به ارزش های اسلامی و انقلابی که یکی از مهم ترین ویژگی های ارزشی و بینشی یک مدیر شایسته و کارامد می باشد، خواهیم پرداخت.
ارزش ها و بینش ها
ارزشها، باورهایی است که به رفتارهای انسان جهت میدهد. این ارزشها است که با مشخصکردن خوبیها و بدیها و امور مطلوب برای افراد جامعه، چراغ هدایت رفتار فردی و گروهی را برمیافروزد. از این رو، میتوان گفت قوام جامعه صالح در حقیقت به وجود ارزشهای سالم در آن است.بدیهی است که نادیده گرفتن ارزشهای حاکم بر جامعه میتواند پیامدهای ناگواری را به همراه داشته باشد و ناگوارتر آنگاه خواهد بود که ارزشهای حاکم بر جامعه، ارزشهای دینی و الهی باشد ولی نادیده گرفته شود که در این صورت نه تنها موجب اختلال در امنیت مادی جامعه می شود، بلکه امنیّت و شئون معنوی و کمالات انسانی آنها را نیز در معرض خطر قرار خواهد داد.
ارزشهای سازمانی نیز پدیدههای اساسی و مهمی است که سنگ بنای فرهنگ مدیریت به شمار میرود و مدیریت برای ایجاد آنها تلاش میکند.
در هر سازمان، منظور از ارزشها مجموعه اصول اخلاقی، احکام شرعی و استانداردهایی است که کارکنان سازمان، خود را به رعایت آنها ملزم میدانند و ارزش دینی، ملی و اهمیت حیاتی دارند. این ارزشها شامل چگونگی رفتار افراد با یکدیگر، رعایت موازین دینی و اخلاقی و سایر عناصر مهم و کلیدی مرتبط با اجرای اخلاق دینی در سازمان است.
در بیان تفاوت میان هدف و ارزش میتوان گفت هدفها تعیین میشود در حالی که ارزشها درون مایه افراد مؤمن است که فرد با ایمان در تمام دوران عمر با آن زندگی میکند. هدفها تغییر میکند در حالی که ارزشها کوههای محکمی است که میتوان به آنها پشتگرم بود. هدفها افراد را به حرکت در میآورد و ارزشها تلاشها را زنده نگه میدارد. در سازمانهای علاقمند و پرشور و شوق، ارزشها ریاست میکند.1
به سازمانی که حول محور ارزشها، مأموریت و چشم انداز، سازماندهی شده است، «سازمان ارزش مدار» گفته میشود.
سازمان ارزش مدار به علت شفافیت هدف محوری خود، ظرفیت بیشتری برای رویارویی با تغییرات اوضاع دارد.
سازمانی که با اصول و ارزشهایش هدایت میشود، هدفنهایی خود و دلیل اهمیت آن را میداند.
سازمانهایی که با ارزشهایشان عجین شدهاند، قدرت بیشتری دارند؛ احساس تعهد بیشتری در کارکنان خود ایجاد میکنند و در محیط متغیر کنونی، عملکرد بهتری دارند.2
دین اسلام اصول و ارزشهای بسیاری را برای سامانه های کوچک و بزرگ تعریف نموده که ارزشهای سازمانی بخشی از آن است. سازمانهای اسلامی باید با شناخت این اصول و ارزشها به چشمانداز غایی اسلام دست یابند که همان قرب الهی است.
در این بخش به برخی از اصول و ارزشها پرداخته می شود که مبنای کار مدیران و فرماندهان مسلمان است اعم از امر به معروف و نهی از منکر، روحیه انقلابی و... .
.jpg)
1. میزان اهتمام به فریضه امر به معروف و نهی از منکر
از آنجا که انسانها از اشتباه و خطا برکنار نیستند در برخی از موارد دچار غفلت و سهلانگاری و اشتباه در رفتار خود میشوند.در این مواقع نیاز به تذکر و یادآوری ارزشها به افراد احساس میشود. این یادآوری و ذکر، همان امر به معروف و نهی از منکر است. «معروف» در لغت به معنی شناخته شده (از ماده عرف) و «منکر» به معنی «ناشناس» (از ماده انکار) است و به این ترتیب کارهای نیک، اموری شناخته شده و کارهای زشت و ناپسند، اموری ناشناس معرفی شده است؛ چه اینکه فطرت پاک انسانی با دسته اول آشنا و با دوم ناآشنا است! در بینش اسلامی امر به معروف و نهی از منکر جزء ضروریاتی است که در جهت دستیابی به کمال برای هر انسانی ضرورت پیدا میکند.
برای اثبات ارزشی بودن این مقوله استناد به آیات قرآنی و سیره معصومین علیهم السلام بسیار مطلوب و راهگشاست.
قرآن کریم در آیههای فراوانی به فریضه امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرده است که در این جا برخی از آنها نقل می شود:
آیاتی از سوره مبارکه آلعمران به این امر مهم اشاره دارد و افراد متخلّق به این صفت شایسته را افرادی رستگار، صالح و مایه خیر برای مردم توصیف میکند:
وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یدْعُونَ إِلَى الْخَیرِ وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ3
باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند و آنها همان رستگارانند.
این آیه کریمه لزوم وجود آمران به نیکی و ناهیان از بدی را در اجتماعات بشری به روشنی بیان کرده است. در آیه بعدی نیز این گروه، افرادی سودمند برای جوامع انسانی معرفی شدهاند:
کُنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتابِ لَکانَ خَیراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ4
شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شدهاند؛ (چه اینکه) امر به معروف و نهی از منکر میکنید و به خدا ایمان دارید و اگر اهل کتاب (به چنین برنامه و آیین درخشانی،) ایمان آورند، برای آنها بهتر است؛ (ولی تنها) عده کمی از آنها با ایمانند و بیشتر آنها فاسقند (و خارج از اطاعت پروردگار).
از مجموع آیات مربوط به این فریضه چنین برمیآید که امر به معروف و نهی از منکر، اهمیت بسیار زیادی از دیدگاه قرآن کریم دارد و همه آحاد جامعه اعم از دولتمردان و عموم مردم را شامل میشود.
«امر به معروف و نهی از منکر» دو مرحله دارد: یکی «مرحله فردی» که هرکس موظف است به تنهایی ناظر اعمال دیگران باشد و دیگری «مرحله دسته جمعی» که امتی موظفند برای پایان دادن به نابسامانیهای اجتماع دست به دست هم بدهند و با یکدیگر تشریک مساعی کنند.
قسمت اول، وظیفه عموم مردم است و چون جنبه فردی دارد، طبعا شعاع آن به توانایی فرد محدود است، اما قسمت دوم شکل واجب کفایی به خود میگیرد و چون جنبه دسته جمعی دارد و شعاع قدرت آن وسیع، طبعا از شئون حکومت اسلامی به شمار می رود. این دو شکل از مبارزه با فساد و دعوت به سوی حق از شاهکارهای قوانین اسلامی است، و مسئله تقسیم کار را در سازمان حکومت اسلامی و لزوم تشکیل گروه نظارت بر وضع اجتماعی و سازمانهای حکومت مشخص میسازد.
در گذشته در ممالک اسلامی (و امروز در پارهای از کشورهای اسلامی) با الهام از این آیات، تشکیلاتی مخصوص مبارزه با فساد و دعوت به اجرای مسئولیتهای اجتماعی و مأموران آن «آمرین به معروف» وجود داشته است که مأمور بودند با همکاری یکدیگر با هرگونه فساد و زشتکاری در میان مردم، و یا هرگونه ظلم و فساد در دستگاه حکومت مبارزه، و هم چنین مردم را به کارهای نیک و پسندیده تشویق کنند.
بنابراین، وجود این جمعیت با آن قدرت وسیع با عمومی بودن وظیفه امر به معروف و نهی از منکر در شعاع فرد و با قدرت محدود هیچ گونه منافاتی ندارد.
امام خمینی رحمه الله در این زمینه فرموده اند:
«امر به معروف و نهی از منکر بر همه ملت واجب است؛ اگر یک خلافی یکی کرد باید او را نهی بکنید؛ باید بازدارید او را از این کار و اگر چنانچه یک آدمی در یک پادگانی یک عملی کرد که برخلاف وظیفه بود، باید اطلاع بدهید تا این که این را جلویش را بگیرند.»5
به طور کلی اگر آیات قرآن را در مورد امر به معروف و نهی از منکر بررسی کنیم، میبینیم که از سوی ذات پاک خداوند صادر شده است و پیامبران، حاکمان صالح، مجموعه امت و فرد فرد جامعه به اجرای آن موظف هستند.
علاوه بر آیات فراوان قرآن مجید احادیث زیادی در منابع معتبر اسلامی نیز درباره اهمیت این دو وظیفه بزرگ اجتماعی وارد شده است که در آنها به خطرها و پیامدهای شومی که بر اثر ترک این دو وظیفه در جامعه به وجود میآید، اشاره شده است.
از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم چنین نقل شده است که فرمودند:
«یک فرد گنهکار در میان مردم همانند کسی است که با جمعی سوار کشتی شود و به هنگامی که در وسط دریا قرار گیرد، تبری بردارد و به سوراخ کردن موضعی که در آن نشسته است بپردازد و هرگاه به او اعتراض کنند در جواب بگوید من در سهم خود تصرف میکنم!، اگر دیگران او را از این عمل خطرناک بازندارند، طولی نمیکشد که آب دریا به داخل کشتی نفوذ می کند و یکباره همگی در دریا غرق میشوند.»
چون افراد اجتماع در سرنوشت یکدیگر اثر دارند، حق نظارت بر رفتار دیگران، حق طبیعی و ویژگی زندگی دسته جمعی است؛ بنابراین اجرای این فریضه نه تنها با آزادیهای فردی مخالف نیست، بلکه وظیفهای است که افراد در مقابل یکدیگر دارند.
حضرت امام محمد باقر علیه السلام اهمیت این فریضه بزرگ را به سبب تأثیری که بر اقامه سایر فرائض دارد، بیان میفرمایند:
إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْی عَنِ الْمُنْکرِ فَرِیضَةٌ عَظِیمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِض وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَکاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الْأَرْضُ وَ ینْتَصَفُ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ یسْتَقِیمُ الْأَمْرُ6
امر به معروف و نهی از منکر دو فریضه بزرگ الهی است که بقیه فرائض با آنها برپا می شود، و به وسیله این دو، راه ها امن می گردد و کسب و کار مردم حلال میشود؛ حقوق افراد تأمین می گردد و در سایه آن زمین ها آباد، و از دشمنان انتقام گرفته می شود و در پرتو آن همه کارها روبراه می گردد.
به تعبیر برخی، «بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِض» در این حدیث، نشان میدهد که امر به معروف و نهی از منکر از لوازم حکومت اسلامی است؛ زیرا بدون نظارت عمومی، جریان کار از دست نیکان خارج میشود و بَدان میدان اجتماع را تسخیر میکنند.
حضرت امام علی علیه السلام میفرمایند:
مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ کلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْی عَنْ الْمُنْکرِ إِلَّا کنَفْثَةٍ فِی بَحْرٍ لُجِّی7
همه اعمال نیکو و جهاد در راه خدا در پیش امر به معروف و نهی از منکر نیست مگر آب دهان انداختن است در دریای پهناور!
فرمانده معظم کل قوا امام خامنهای مدظله العالی نیز در این زمینه فرموده اند:
«امر به معروف و نهی از منکر در مقیاس وسیع و عمومی خود، حتی از جهاد بالاتر است؛ چون پایه دین را محکم میکند. اساس جهاد را امر به معروف و نهی از منکر استوار میکند.... در جامعه اسلامی، تکلیف عامه مردم امر به معروف و نهی از منکر با زبان است.»8
این همه تأکیدات به این دلیل است که این دو وظیفه بزرگ در حقیقت ضامن اجرای بقیه وظائف فردی و اجتماعی است و در حکم روح و جان آنها به شمار می رود و با تعطیلی آنها تمام احکام و اصول اخلاقی، ارزش خود را از دست خواهد داد.
.jpg)
شیوه های عملی امر به معروف و نهی از منکر
هدف عمده و اساسی در امر به معروف و نهی از منکر، محقق شدن معروف و زدوده شدن منکر است. برای دستیابی به این هدف به نظر می رسد که باید به دنبال بهترین و مؤثرترین راهکارها و شیوه های عملی بود.در اجرای این فریضه الهی و دعوت به سوی حق و مبارزه با فساد، دلسوزی و حسن نیت و پاکی هدف را نباید فراموش کرد و باید جز در موقع ضرورت از راههای مسالمتآمیز وارد شد. روش پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم و سیره ائمه هدی علیهم السلام نشان میدهد که آنها هنگام اجرای این دو وظیفه آنها را با نهایت لطف و محبت میآمیختند و به همین دلیل سرسختترین افراد به زودی در برابر آنها تسلیم میشدند.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام محتوا و مقصد امر به معروف و نهى از منکر را در قالب جملاتی کوتاه بیان فرمودهاند:
أَیهَا الْمُؤْمِنُونَ، إِنَّهُ مَنْ رَأى عُدْواناً یعْمَلُ بِهِ وَ مُنْکَراً یدْعى إِلَیهِ فَأَنْکَرَهُ بِقَلْبِهِ فَقَدْ سَلِمَ وَ بَرِئَ، وَ مَنْ أَنْکَرَهُ بِلِسانِهِ فَقَدْ أُجِرَ وَ هُوَ أَفْضَلُ مِنْ صاحِبِهِ، وَ مَنْ أَنْکَرَهُ بِالسَّیفِ لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللَّهِ هِىَ الْعُلْیا وَ کَلِمَةُ الظَّالِمِینَ السُّفْلى فَذلِکَ الَّذِى أَصابَ سَبِیلَ الْهُدى، وَ قامَ عَلَى الطَّرِیقِ، وَ نَوَّرَ فِى قَلْبِهِ الْیقِینَ9
ای مؤمنان! هر که ببیند ظلم و ستمی را به کار میبرند و مردم را به منکر و ناپسندیده ای میخوانند و آن را به دل انکار کند، پس (از بازپرسی روز رستخیز) رهایی یافته و (از گناه) بیزاری جسته است (این هنگامی است که نتواند به دست و زبان انکار نماید یا از خوف و ضرر ایمن نباشد، خلاصه حکم آن به اختلاف موارد مختلف میگردد) و هر که آن را به زبان انکار کند، اجر و مزد یافته و پاداشش از انکار کننده به دل بیشتر است و هر که آن را با شمشیر (زد و خورد) انکار کند تا کلمه خدا (دین و توحید و طاعت) بلندتر و کلمه ستمکاران (شرک و کفر و ضلالت و معصیت) پست تر باشد، او کسی است که به راه رستگاری رسیده و بر راه راست (خداپسند) قیام نموده و یقین و باور (به خدا و رسول) در دل او روشن (هویدا) گشته است.
در این حکمت سه نوع برخورد با منکر بیان شده است. بهترین و برترین نوع برخورد، تلاش عملى براى از میان بردن منکر است. از این برترى مىتوان فهمید که مقصد نهایى نهى از منکر، پاکسازى محیط از منکرات است. ولى اگر این هدف دست یافتنى نباشد آیا مىتوان آسوده نشست؟
در همین عبارت برخورد کسى که با زبانش به مقابله منکر مى رود، ستوده شده است؛ پس مى توان دریافت که علنى شدن انکار و مخالفت با منکر نیز مطلوب است؛ زیرا اولا در نابودى منکر مؤثر است و ثانیا مخالفان منکر یکدیگر را مى یابند و احساس غربت نخواهند کرد؛ به عبارت دیگر اظهار منکر در آلودن چهره اجتماع و نامناسب ساختن محیط مؤثر است؛ براى جبران این اثر سوء باید مخالفت با آن نیز اظهار شود.
نوع دیگرى که از برخورد با منکر بیان شده، انکار قلبى است. این نوع برخورد به منزله عکس العمل پیشگیرانه اى است که از انحراف باطنى مؤمن جلوگیرى مىکند. هر مؤمنى که در برابر منکرات بى اعتنایی نشان دهد، رفته رفته زشتى آنها در دلش مى ریزد و در خطر ارتکاب منکر واقع مى شود. پس پاسدارى از ایمان شخصى هم به انکار و مخالفت با منکر وابسته است؛ حتى اگر این انکار، عملى قلبى باشد و کمال مطلوب از نهى از منکر را برآورده نسازد.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در عبارتى دیگر علاوه بر این سه نوع برخورد با منکر، نوع چهارمى را هم بیان فرموده اند:
وَ مِنْهُمْ تارِکٌ لِإِنْکارِ الْمُنْکَرِ بِلِسانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ یدِهِ فَذلِکَ مَیتُ الْأَحْیاءِ10
و از آنان کسى است که منکر را به زبان و دل و دست باز ندارد، چنین کسى مرده اى است میان زندگان.
کسى که ایمان قلبى خود را از دست دهد در واقع حیات خود را از دست داده است و همچون مرده اى بیش نیست. پس امر به معروف و نهى از منکر، پاسدار حیات انسان است؛ زیرا ایمان درونى او را نگاه مى دارد.
امر به معروف و نهى از منکر در صورتى که از روى آگاهى به معروف و منکر صورت گیرد و آمران به معروف و ناهیان از منکر، خود به آن چه مى گویند عمل کنند، تأثیر بسیارى خواهد داشت و روابط اجتماعى را صالح و استوار خواهد گردانید و اگر جز این باشد، تأثیر آن وارونه خواهد بود.
شهید مطهری رحمه الله نیز در کتاب حماسه حسینی در این باره می نویسد:
«هر مصلحی، اول باید صالح باشد تا بتواند مصلح باشد. او باید پیش برود و به دیگران بگوید پشت سر من بیایید! خیلی فرق است میان کسی که ایستاده و به سربازانش فرمان میدهد برو پیش، من اینجا ایستادهام! و کسی که خودش جلو میرود و میگوید من رفتم، تو هم پشت سر من بیا.»
نتیجه ای که از آموزه های اسلامی گرفته میشود، این است که این فریضه الهی (امر به معروف و نهی از منکر) به عنوان مهم ترین و ارزنده ترین پدیده اجتماعی آثار و برکات اجتماعی و فردی بسیاری دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:
1. اجرای احکام و فرایض الهی
2. تحقق عدالت اجتماعی
3. نوسازی جامعه
4. تثبیت حکومت اسلامی
5. تحکیم امنیت اجتماعی
6. نزول خیر و برکت
7. شکست جبهه نفاق
8. گسترش راه های کسب حلال
9. تحقق مصلحت عمومی جامعه و طرد نااهلان
10. تحقق اخلاق الهی در جامعه
.jpeg)
2. میزان دفاع از ارکان و ارزش های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران
تعهد در برابر ارزش های دینی و انقلابی و احساس مسئولیت در برابر وظایف و تکالیف الهی از ارکان مدیریت اسلامی است.ارزش هایی که قابل دفاع است ریشه در هویت فرهنگی و ملی مردم ریشه دارد. حریم مذهبی، فرهنگی و سیاسی ملت ایران قابل احترام است. مردم ایران به آرمان های انقلاب اسلامی اعتقاد دارند؛ به رهبر عشق می ورزند و به مسئولان خدوم علاقهمند و به قانون اساسی پایبند و به راه و مرام شهیدان انقلاب و دفاع مقدس وفادارند و تمامی اینها را تبلور آرمان های تاریخی و آرزوهای دیرینه خود برای تأسیس نظام الهی، سیاسی، اقتصادی می دانند. ارزش های دینی از بنیادی ترین زیرساخت های هر جامعه است که کیان و هویت جامعه را حفظ میکند.
تکیه بر قانون اساسی، تکیه بر اسلامیت، کرامت انسان ها، امنیت، حقوق، ولایت فقیه، امامت، آزادی همه انسان ها، برائت و قانونیت است.
انسان ایرانی، همواره در تاریخ خود، انسانی «ارزشساز» بوده است و انقلاب اسلامی ایران، که در پرتو نام خدا و با پیروی کامل از رهبر و امام خود صورت گرفت، ارزش های دینی را در عصر سکولاریسم (جدایی دین از سیاست) زنده کرد و نمونه برجسته احیای ارزش ها شد. نظام ارزشی جدید با تمامی تازگیش در سنت دیرینه اسلام ریشه دارد؛ لذا بسیاری از کشورهای مسلمان با الگوگیری از انقلاب ایران به مبارزه با طاغوت های کشور و منطقه خود پرداخته اند.
به نظر پژوهشگران عرصه سیاسی برای تقویت ارزش های انقلابی و مذهبی، ایرانیان ناگزیر از عنایت جدی به اقدامات زیر هستند:
-باز تولید ارزش های انقلابی مطابق با روح و مقتضیات زمانه
- سیاست زدایی و جناح زدایی از سپهر ارزش های دینی - انقلابی
-تبلیغ مناسب و شایسته ارزش ها
ارزش های انقلابی ما در قالب شعارهای ما تعریف میشود؛ مثلا استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی. همگی این شعارها، نمایانگر اعتقادها و باورهای سیاسی و اعتقادی ماست؛ همچنان که مقام معظم رهبری مدظله العالی فرمودند:
«تا وقتی روحیه دفاع از اسلام و ارزشهای اسلامی را زنده نگه میدارید و شعارهای کوبنده و برخاسته از متن اسلام را مورد توجه قرار می دهید، نه امریکا و نه شرق و غرب و نه ارتجاع و نه هیچ قدرت دیگر، قادر نخواهند بود که شما و کشور و نظام جمهوری اسلامی را از حرکت به سمت هدفهای خود باز دارند.»11
امروزه ارزش های متعددی در نظام و انقلاب اسلامی ایران هست که به دلیل والا بودن هر یک، وظیفه همگانی در حفظ و حراست از آن را می طلبد.
«قانون اساسی» یکی از ارزش های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و میثاق ملی ماست. در این میثاق ملی با الگو و نمونه ای که حضرت امام خمینی رحمه الله مطرح کرد، همه چیز در پرتو اسلام دیده می شود؛ لذا حاکمیت از نگاه جمهوریتی دیده شده است که ولیفقیه در راس آن و انتصابات بنابر رأی مردم و سپس با حکم مستقیم و یا تنفیذ حکم به سران قوا صورت گیرد. بنابراین مجموعه ارزش هایی که در قانون اساسی مطرح است، هم ارزش های ملی و هم ارزش های مذهبی است. از این رو توجه به ارزش های مدوّن در قانون اساسی از جایگاه خاصی برخوردار است.
یکی دیگر از ارزش های نظام ما «شهادت و شهادت طلبی» است. فرهنگ ایثار و شهادت با دمیدن روح تعهد و مسئولیت در افراد، جامعه را از «بی قیدی»، «بی اعتنایی» و «سستی و خمودی» رهایی می بخشد. «قیام به حق و دفاع از ارزش های الهی» یکی از آثار فرهنگ شهادت طلبی است.
از روزی که پیامبران الهی علیهم السلام برای هدایت بشر مبعوث شدند، دنیاپرستان در برابر آنان صف کشیدند و جبهه حق و باطل پدید آمد. جبهه باطل برای اهداف شوم خود و مبارزه با ارزش های الهی از هیچ تلاشی دریغ نورزید؛ لذا جامعه ای که با فرهنگ شهادت و ایثار آراسته شده باشد برای دفاع از حق و ارزش ها به صحنه می آید و به ستیز با باطل برمی خیزد و دین خدا را یاری می کند.
شهید با نثار قطره های خون پاک خویش، سدها و موانع راه خدا و کمالیابی را از میان راه مردم برمیدارد؛ بندهای اسارت جامعه را می گسلد؛ مستضعفان و محرومان را از سیطره ظالمان و زورگویان رهایی می بخشد و راه را برای حاکمیت دین خدا و ارزشهای الهی هموار می سازد.
ارزش ها برای عمق و باروری خود نیازمندند که «اهمیت» پیدا کنند. بدین منظور مبانی عقلانی این ارزش ها می باید تبیین و عرضه شود؛ زیرا به همان میزان که ارزش ها واضحتر میشود، امکان پذیرش آنها از سوی دیگران آسان می شود.
مدیران و برنامهریزان و سایر عناصر فعال و مؤثر میتوانند از طریق رسانه های جمعی و جهتگیری کلان برنامههای فرهنگی، جوهره اصلی کنترل اجتماعی را در جهت دفاع از ارزش ها زمینهسازی کنند.
ارائه الگوهای مناسبی برای اجرای صحیح ارزش ها و اصول در نظام، راه دیگری برای دفاع از ارکان مورد باور است.
مدیران نظام اسلامی، باید به حفظ و دفاع از ارزش ها به عنوان سپری برای محافظت از دین و کیان بنگرند و با خلاقیت و نوآوری و استفاده از شیوه های جدید و کارامد از باورهایی که انقلاب را به ثمر نشاند، دفاع کنند؛ همچنان که امام خمینی رحمه الله فرموده اند:
«وظیفه ماست که از این نهضت پاسداری کنیم.»12
مقام معظم رهبری مدظله العالی نیز اثر نجات بخش رعایت ارزش ها را در دوران پرتلاطم ایران اسلامی این چنین بیان فرموده اند:
«مأموران نظام در هر بخشی، مخصوصاً در بخشهای کارشناسی و برنامهریزی باید بدانند که یگانه نجاتبخش کشور و ملت از شر سلطه دشمنان و جباران و از شر فقر و جهل - که میراث شوم طواغیت است - رعایت ارزش های اسلامی و عدل اسلامی و تکیه بر استعدادهای انسانی این ملت و نیروهای خالص و مخلص آن است و همین است که کشور را از وابستگی به بیگانگان و نیاز به دشمنان نجات خواهد داد.»13
.jpg)
3. میزان حضور در عرصه های دفاع از ارزش های اسلامی و انقلابی
در شاخص قبل به برخی از ارزش های اسلامی و انقلابی و چگونگی دفاع از آن پرداخته شد. دفاع از این ارزش ها گاهی نیازمند حضور مستقیم انسان های مسلمان و انقلابی در عرصه است.عرصه های دفاع از ارزش ها می تواند مذهبی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، علمی و... باشد. حضور در جلسات عزاداری سرور و سالار شهیدان علیه السلام به ویژه ایام محرم نمونه ای از دفاع مذهبی و شرکت در انتخابات مردمی نمونه ای از دفاع سیاسی است، پرداخت قرض الحسنه، نمونه ای از دفاع اقتصادی و شرکت در نمازهای جمعه و راهپیمایی ها (در مناسبت های ملی و مذهبی) جلوه ای از دفاع اجتماعی است. تلاش و کوشش علمی خصوصا در علوم پایه، هسته ای و فناوری برای استقلال و سربلندی کشور نوعی دفاع علمی است که دانشمندان این عرصه، مجاهدان در راه خدایند.
مقام معظم رهبری مدظله العالی نیز فرموده اند:
«توسعه ملی و دفاع از ارزش های انقلاب در سطح جهان رو به رشد است؛ این پیوند و صمیمیت از همیشه باید مستحکم تر باشد و بحمدالله همین طور نیز هست.»14
ایمان به خداوند متعال همانند درخت تناوری در دل و جان مدافعان نظام و ارزش های اسلامی ریشه دارد و شاخه هاى پرطراوتش فضاى جامعه را پر کرده است. میوه هاى این درخت پرثمر، چیزى جز ارزش هاى والاى انسانى و اسلامى نیست. زیباترین و باشکوه ترین صحنه هاى عشقورزى و ایثار و فداکارى و ارزشمندترین و گرانسنگترین ارزش هاى متعالى انسانى دوران معاصر در دفاع مقدّس تجلّى یافت و این همه به برکت ایمان رزمندگان به خداوند متعال به دست آمد.
در قرآن کریم آمده است:
أَ لَمْ تَرَ کیفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کلِمَةً طَیبَةً کشَجَرَةٍ طَیبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ. تُؤْتی أُکلَها کلَّ حینٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ یضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یتَذَکرُونَ15
آیا ندیدى خدا چگونه مثل زده، سخنى پاک که مانند درختى پاک است که ریشه اش استوار و شاخه اش در آسمان است؟ میوه اش را هردم به اذن پروردگارش مى دهد و خدا مثل ها را براى مردم مى زند؛ شاید که آنان پند گیرند.
در این دو آیه سخن از«کلمه طیبه» است که به اذن پروردگار هر لحظه میوه مى دهد. مفسران درباره این که مراد از «کلمه طیبه» چیست، مواردى را از جمله ایمان، قرآن کریم، مطلق تسبیح، تمامى طاعات و... بیان کرده اند. مرحوم علّامه طباطبایى رحمه الله «کلمه طیبه» را توحید و شهادت به وحدانیت خداوند متعال مى داند و دیگر اعتقادات صحیح و اخلاق و اعمال صالح را ثمره آن برمى شمارد. بنابراین، مى توان گفت که ایمان به خداوند، تجلّىدهنده ارزش هاى متعالى است.16
ارزش هاى اسلامى، که در دوران دفاع مقدّس بروز یافت، از جمله عوامل معنوى است که در آفرینش پیروزى ها نقش مؤثّرى داشت. این ارزش ها از چشمه ایمان و باور رزمندگان سیراب مى شد. در اینجا براى نمونه به تعدادى از این ارزش ها و ارتباط آنها با ایمان و اعتقاد رزمندگان اشاره مى شود.
حضرت امام خمینى رحمه الله آشکارا ایستادگى و مقاومت رزمندگان اسلام را مرهون قدرت ایمان آنها مى دانست و به آنان مىفرمود:
«شما گمان نکنید که قدرت نظامى شما را نگه داشته است؛ قدرت ایمان شما را نگه داشته است.»17
حضرت امام خمینی رحمه الله در جاى دیگر درباره تأثیر ایمان در خلق ارزش ها از جمله مقاومت مى فرمایند:
«این ایمان است که اینها [رزمندگان] را اینطور کرده. آن پاسدار و آن ارتشى که در سنگر خودش نماز شب بخواند، این ارتش مثل شیر مقاومت مى کند، براى این که براى خداست... این فرهنگ اسلام است که این را آورده است نه فرهنگ ملّى.»18
رهبر معظّم انقلاب اسلامی امام خامنهای مدظله العالی نیز این مقاومت را از آثار ایمان به خداوند متعال برمى شمارند:
«تا امروز مقاومت کردیم، باز هم [مقاومت] مىکنیم و یقین داریم که این مقاومت ما با به زانو درآوردن امپریالیسم امریکا و استکبار جهانى و همه قدرت هاى تهدیدکننده تمام خواهد شد. این قدرت را ما از ایمان به خدا در خودمان احساس مى کنیم.»
حضرت امام خمینی رحمه الله همچنین ایثار و فداکارى و شهادت طلبى رزمندگان را ناشى از قدرت ایمان مىداند و مى فرمایند:
«شما بدانید که این قدرت، قدرت بازوى شما و من و سایر افراد نیست؛ این یک قدرت الهى است؛ یک قدرت اسلامى است؛ یک قدرت ایمان است که این کار را انجام داده. ایمان است که شما را وادار مى کند بروید و براى اسلام فداکارى کنید و ایمان است که در جبهه ها این عزیزان ما در جنگ تا حدّ شهادت حاضر هستند و تا این ایمان را حفظ کردید و تا این تعهّد به اسلام را حفظ کردید، هرگز آسیب نخواهید دید.»19
قرآن کریم با تعابیر گوناگونی از انسانهای مؤمن می خواهد که در همه صحنه های دفاع از ارزش ها، محکم و استوار حضور فعال داشته باشند:
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسطِ20
ای کسانی که ایمان آورده اید! کاملا قیام به عدالت کنید.
این آیه شریفه، عرصه عدالت را میدانی برای قیام و حضور معرفی کرده است. عرصه جهاد، عرصه دیگری برای حمایت از ارزش شهید و نقش او در اسلام و انقلاب است. خدای متعال در سوره توبه می فرماید:
الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ21
آنها که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها پیروز و رستگارند.
پاداش جهاد در راه خدا و دفاع از ارزش ها با جان و مال، طبق کلام الهی رستگاری و رضایت پروردگار است.
حضرت امام خمینی رحمه الله، لزوم آمادگی برای دفاع را به پیشکسوتان عرصه جهاد و شهادت این چنین گوشزد کردند و فرمودند:
«در هر حال ما باید آماده و مهیا باشیم؛ روزهای حساس و تعیینکننده ای در پیش رو داریم و انقلاب اسلامی هنوز سال ها و ماه های تعیین کننده دیگر در پیش خواهد داشت که واجب است پیشکسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه ها حاضر و آماده باشند و از کید و مکر جهانخواران و امریکا و شوروی غافل نمانند و حتی در شرایط بازسازی نیروهای مسلح، باید بزرگترین توجه ما به بازسازی نیروهای مسلح، باید بزرگترین توجه ما به بازسازی نیروها و استعدادها و انتقال تجارب نظامی و دفاعی به کلیه آحاد ملت و مدافعان انقلاب باشد.»22
از راهکارهاى بسیار مؤثر در حفظ و دفاع از ارزش ها، بروز و ظهور ارزش هاى دفاع مقدس در رفتار و عمل فرماندهان و کارگزاران جامعه اسلامى است؛ بروز و ظهورى که برخاسته از جان و عمق ایمان آنان باشد نه تظاهرى و تصنعى.
ساختن جامعه اى مبتنى بر ارزش ها، بهترین تبلیغ است؛ چه براى نسل هاى جدید کشور و چه براى مردم دیگر کشورها. نوجوانان، جوانان و همه افراد دنیا در پى یافتن راه هاى عملى براى بهترین زیستن هستند نه راهه اى ادعایى.
هر قدر مدیران جامعه ارزشى به معیارهاى اسلامى و به ارزش هاى احیا شده در دفاع مقدس عمل کنند به همان مقدار در دیگران مؤثر هستند و دیگر نیازى به تبلیغات نیست.
حضرت امام صادق علیه السلام چه زیبا مى فرمایند:
کونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِالْخَیرِ بِغَیرِ الْسِنَتِکمُ23
مردم را با غیر زبانتان [بلکه با عمل و رفتار] به خیر و نیکوکارى دعوت کنید.
پیامى که در این حدیث نهفته این است که سعى شود قدرى بازار دعوت هاى زبانى و قلمى کم رونق شود.
سعى شود شبکه تبلیغ و دعوت در جامعه اسلامى به شبکه و دعوت عملى تبدیل شود. بنابراین به مدیران و دلسوزان نظام اسلامى توصیه مىشود توانایىهایشان را بیشتر در گسترش میدان دعوت عملى متمرکز کنند و از صرف بیش از اندازه توان ها در دعوت هاى زبانى و قلمى خوددارى کنند.
وقتى مدیران جامعه اسلامى ارزش هاى دفاع مقدس را در سراسر وجود خود نهادینه کرده باشند و خالصانه و عاشقانه خود را وقف خدمت به مردم کنند، چنانکه هر کس که از دور نگاه مى کند، جهاد و تلاش پىگیر، هوشیارانه و مدبرانه آنها را در راه اقامه عدالت اجتماعى و احیاى ارزش هاى انسانى مشاهده کند، خود به خود شیفته ارزش ها و دین خواهد شد. از این رو دیگر لازم نمىشود کسانى دور هم جمع شوند و گفتوگو کنند که نسل جوان در حال فاصله گرفتن و گریز از ارزش ها است؛ چه کنیم تا آنها را از انحراف برگردانیم؟ زیرا که جوان با فطرت و بینش فطرى خود خواستار عدالت و خواهان ارزش ها است ارزش هایى مانند ارزش هاى سال هاى دفاع مقدس در نظر جوان بسیار محترم است. جوان، عاشق و شیفته این ارزش ها است.
مقام معظم رهبرى مدظله العالی در رهنمودى خطاب به مدیران و کارگزاران اسلامى مى فرمایند:
«به دولتمردان و مسئولان کشور در قواى سهگانه و نیروهاى مسلح عرض مى کنم خدمتگزارى به این ملت و این کشور را مبارک بدانید. خدمت صادقانه شما خدمت به اسلام و بشریت است. این فرصت کمنظیرى است که صالحان و صدیقان در آرزوى آن بوده اند.
با همه توان از این فرصت براى کسب رضاى الهى و تقرب به خداوند بهره گیرید و با اخلاص و پارسایى و مجاهدت در راه رفع مشکلات کشور و ملت و ساختن ایرانى آباد و پیشرفته و رفع کامل بىعدالتى و تبعیض و قطع وابستگى اقتصادى و فرهنگى و بریدن طمع غارتگران بیگانه و سوءاستفادهکنندگان داخلى، گام هاى بلندى را با توکل به خداوند بردارید.
مبادا وسوسه قدرتطلبى یا جمع زخارف مادى، شما را از کار بزرگى که برعهده دارید بازدارد! لحظه تاریخى که ما در آن قرار داریم، بسى مهمتر و حساستر از آن است که از ما خدمتگزاران کسى حق داشته باشد آن را با سرگرم شدن به جمع ثروت براى خود یا فرزندان و کسان خود ضایع کند و لعنت خدا و خلق را متوجه خود سازد!»24
.jpg)
4. میزان برخورداری از روحیه انقلابی در اجرای وظایف
انقلاب یعنی دگرگونی بنیادی و ریشه ای و زیربنایی تفاوت آن با اصلاح این است که اصلاح، دگرگونی سطحی و زدن شاخ و برگ ها و به هم ریختن روبناها است.هر انقلابی بر پایهای ایستاده است و رو به مقصدی دارد؛ این پایه چرایی مبارزه را توضیح می دهد و آن مقصد، هدف انقلاب را و آنگاه بر اساس این مبنا و این مقصد، شکل انقلاب و نوع سازماندهی در کادر انقلابی متفاوت میشود.
هر انسان انقلابی و مبارز برای شروع مبارزه از بینشی برخوردار است که به دلیل آن بینش، مبارزه از نفس کشیدن برای او ضروریتر میشود.
آرمان انقلاب ها در جهان یا آزادی است یا عدالت. اسلام، آرمانی بالاتر از تکامل (جهت دادن به استعدادهای تکامل یافته) دارد که هُدی و رشد است.
انسانی که در مکتب ناب اسلامی پرورش یابد، منزوی و گوشهگیر نیست بلکه تحوّلگرا و آرمانخواه است. وقتی احساس کند تکلیف قیام و اصلاحگری برعهده اوست، آرام نمی گیرد و با روحیه انقلابی برای بقا و تداوم دین و ایمان خویش مبارزه می کند.
همین روحیه در ملت ایران سبب شد که در برابر فساد و انحراف و وابستگی رژیم شاه قیام کنند و همه سختی ها و دشواری ها را به جان بخرند. الگوی انقلابی آنان، امام شهیدان، اباعبدالله الحسین علیه السلام بود که عزّت شهادت را بر ذلّت بیعت با حکومت جور و فساد ترجیح داد.
مدیران نظام مقدس اسلامی که پیرو آن حضرت و بهپاخاسته از متن ملت انقلابی ایران هستند، شایسته است با حفظ این روحیه انقلابی در همه وظایف خویش به نحو احسن ادای تکلیف کند.
مفهوم انقلاب و جهاد به هم بسیار نزدیک است. خداوند متعال در قرآن کریم برتری کسانی را که روحیه انقلابی دارند نسبت به افراد بی اعتنا به روشنی بیان میفرماید:
لا یسْتَوِی الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمجاهِدِینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاعِدِینَ دَرَجَةً وَ کُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمجاهِدِینَ عَلَى الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً25
(هرگز) افراد باایمانی که بدون بیماری و ناراحتی از جهاد بازنشستند با مجاهدانی که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، یکسان نیستند. خداوند، مجاهدانی را که با مال و جان خود جهاد نمودند بر قاعدان (= ترککنندگان جهاد) برتری مهمی بخشیده و به هر یک از این دو گروه (به نسبت اعمال نیکشان،) خداوند وعده پاداش نیک داده و مجاهدان را بر قاعدان با پاداش عظیمی برتری بخشیده است.
فرمانده معظم کل قوا حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای مدظله العالی در جایی فرمودند:
«تدین با روحیه انقلابی که همان دین خالص و ناب و صحیح و قرآنی است، روحیه و حالتی را با خودش همراه دارد که فداکاری، ایثار و ابتکار و کوچک شمردن موانع و اتکای به خود و اعتماد مطلق و توکل به خدای متعال در آن هست. این روحیهها موجب شد که در موارد متعددی، شماها به عنوان فئه قلیله بر فئات کثیره فایق بیایید؛26 این باید حفظ شود. مواظب باشید که این از ما گرفته نشود. اگر خدای نکرده گرفته شود یا متزلزل گردد، موجودیت نیروی مسلح انقلابی، دیگر معنا نخواهد داشت؛ حرکت انقلابی سابقه داری که دنیا را به خودش متوجه کرد، معنا و تحققی نخواهد داشت. این با تربیت دائمی دینی است که البته آقایان محترم علمایی که تشریف دارند و نیز دفتر نمایندگی و گروه های عقیدتی- سیاسی، زمینهساز و سررشتهدار این قضیه برای تعلیم و درس و آموزش و بعضی از مراقبت هایند؛ اما حقیقت و قوام قضیه به اراده و خواست تک تک افراد و فرماندهان است.»27
مدیران نظام اسلامی و فرماندهان نیروهای مسلح به ویژه نیروی انتظامی باید با تأسی به فرموده مقام معظم رهبری مدظله العالی در زنده نگه داشتن این روحیه نهایت سعی و دقت را به کار بندند:
«روحیه انقلابی را با نظم و انضباط دقیق و توأم با سعه صدر به کار گرفته، بدون تخطی از وظایف خود، راه و رسم دفاع از انقلاب را زنده نگهدارند.»28
روحیه انقلابی در اجرای وظایف نیز همان تکاپو و شکست ناپذیری است.
دعای احضرت مام علی علیه السلام دلیلی محکم بر روحیه انقلابی آن حضرت دارد:
قَوِّ عَلی خِدْمَتِکَ جَوارِحی، وَ اشْدُدْ عَلَی الْعَزیمَةِ جَوانِحی، وَ هَبْ لِیَ الْجِدَّ فی خَشْیَتِکَ، وَ الدَّوامَ فِی الْإِتِّصالِ بِخِدمَتِکَ29
پروردگارا! اعضا و اندام مرا در طریق خدمت به خودت نیرومند گردان و اعصاب و افکارم را بر عزم و استواری محکم فرما. به من ببخش این را که جدّاً از تو بترسم، به من ببخش خدمت مداوم را که یک لحظه از من در غیر خدمت نگذرد.
انقلاب در شغل و حرفه و وظیفه همان تحول درونی است که باید نو به نو و همیشه زنده باشد. انسان انقلابی، علاوه بر این که از درون منقلب و متحوّل است، میل دارد بر اطرافیان و کل جهان تأثیر بگذارد. داشتن این روحیه نه تنها به زندگی فرد هدف می دهد، بلکه دیگران را نیز به شکوفایی و زنده شدن دوباره برمی انگیزاند.
پینوشتها:
1. مدیریت شگفت انگیز، ص 174.
2. چشم انداز، ارزشها و ماموریت سازمانی، ص 18.
3. سوره مبارکه آلعمران، آیه 104.
4. سوره مبارکه آلعمران، آیه 110.
5. صحیفه نور، ج 13، ص 60.
6. مجموعه ورّام (تنبیه الخواطر)، ج 2، ص 125.
7. نهج البلاغه، حکمت 366.
8. بیانات در دیدار فرماندهان گردانها و نیروهای مقاومت بسیج سراسر کشور، 22/4/1371.
9. نهج البلاغه، حکمت 365.
10. نهج البلاغه، حکمت 366.
11. سخنرانی در مراسم بیعت روحانیون، مسئولان و اقشار مختلف مردم، 21/4/1368.
12. صحیفه نور، ج 6، ص 16.
13. حدیث ولایت، ج 7، ص 126.
14. پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی رحمه الله، 10/3/1369.
15. سوره مبارکه ابراهیم، آیات 24 و 25.
16. المیزان، ج12، ص 51 و 52.
17. صحیفه نور، ج 17، ص 164.
18. صحیفه نور، ج 17، ص 111.
19. صحیفه نور، ج 16، ص 275.
20. سوره مبارکه نساء، آیه 135.
21. سوره مبارکه توبه، آیه 20.
22. صحیفه نور، ج 21، ص 19.
23. الکافى، ج 2، ص 105.
24. پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت بیست و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، 21/11/1377.
25. سوره مبارکه نساء، آیه 95.
26. اشاره به آیه 249 از سوره مبارکه بقره.
27. دیدار با فرمانده کل سپاه و فرماندهان نیروی زمینی سپاه، 21/2/1371.
28. پیام به ملت شریف ایران در چهلمین روز ارتحال حضرت امام خمینی، 23/4/1368.
29. دعای کمیل.
منبع: مدیران و فرماندهان شایسته، جلد چهارم: ارزش ها و بینش ها، سید احمد سجادی، ناشر: نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، بازرسی کل، دفتر تحقیقات کاربردی، تهران، 1390، صص 92-66.