از آنجا که اسرائیل و آمریکا و منافقین داخلی و خارجی همواره ، همهی راههای مختلفی را برای ایجاد شکاف در جامعهی اسلامی آزموده اند، و در هیچکدام موفق نبوده اند، امروزه با جنگ تمام عیار به مرکز وحدت همهی مسلمین یعنی«جمهوری اسلامی» حمله ی نظامی کرده اند.
دشمنان این مرز بوم بخصوص آمریکا و اسرائیل همواره در تلاشند تا قدرت، نفوذ، و موقعیت ایران اسلامی را تضعیف کنند و این تضعیف میتواند در حوزههای مختلفی مانند اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، و بخصوص نظامی باشد که در حال حاضر به با گزینه نظامی اهداف پلید شان را رونمایی کرده اند.
دشمنان به دقت نقاط ضعف را شناسایی میکنند و از آنها برای ضربه زدن استفاده میکنند. آنها ممکن است از ناامنیها، اختلافات داخلی، مشکلات اقتصادی، یا هر ضعف دیگری که در کشور وجود دارد، بهرهبرداری کنند.
در این مطلب برای جلوگیری از موارد فوق و برای شناخت و برنامه ها و صفات دشمن و نحوه برخورد با دشمنان و تشخیص مواضع دشمن در این شرایط حساس جنگ تحمیلی مطالبی را بیان خواهیم کرد.
پیام ها و هشدارهای قرانی: راهکارهای مبارزه با دشمن در زمان جنگ
هرکس را محرم راز در جنگ قرار ندهید
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِکُمْ لَا یَأْلُونَکُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ ۚ قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیَاتِ ۖ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَای اهل ایمان! از غیر خودتان برای خود محرم راز نگیرید؛ آنان از هیچ توطئه و فسادی درباره شما کوتاهی نمی کنند؛ شدت گرفتاری و رنج و زیان شما را دوست دارند؛.
تحقیقاً دشمنی [با اسلام و مسلمانان] از لابلای سخنانشان پدیدار است و آنچه سینه هایشان [از کینه و نفرت] پنهان می دارد بزرگ تر است. ما نشانه ها [یِ دشمنی و کینه آنان] را اگر می اندیشید برای شما روشن ساختیم.(1)
معاشرت و دوستى در جنگ ممنوع
از عبدالله بن عباس روایت کنند که بعضى از مسلمین با یهودیان قرابتى از لحاظ دوستى و خویشاوندى و همسایگى و شیرخوارگى داشتند و با این کیفیت با آنها نشست و برخاست زیادى مینمودند، این آیه در این باره نازل گردید.(2)
و نیز مجاهد چنین افزوده و گوید که عده اى از مؤمنین با منافقین دوستى و مخالطت داشتند با نزول این آیه از معاشرت و دوستى با آنها بازداشته شدند،(3) و نیز گویند که درباره یهودیان نازل شده است.(4)
دشمن براى ما چه آرزو مىکند؟
«بِطانَة» به لباس زیر گفته مىشود که به «بَطن» و شکم مىچسبد. این کلمه، کنایه از مَحرم اسرار است. «خَبال» به معناى نابودى فکر و عقل است. «عَنَت» به معنى سختى و رنج، و «یَألُون» به معنى کوتاهى کردن در انجام کار است.
اگر به واژهى «وَدَّ» در قرآن بنگریم، آرزوهاى دشمنان را درباره خود در مىیابیم:
1. غفلت از سلاح و سرمایه خود. «وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ»(5)
2. ضعف و سستى و مداهنه و سازشکارى. «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ»(6)
3. رنج و فشار و به زحمت افتادن. «وَدُّوا ما عَنِتُّمْ»
4. ارتداد و بازگشت از دین. «وَدَّ کَثِیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمانِکُمْ کُفَّاراً»(7)
پیام ها و هشدارهای قرانی در مورد جنگ
1- بیگانگان را مَحرم اسرار خویش قرار ندهیم. «لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکُمْ» وجود مستشاران خارجى در کشورهاى اسلامى، ممنوع است.
2- رازدارى، یک وظیفهى قطعى است. «لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکُمْ»
3- هر مسلمانى هم که مصداق «دُونِکُمْ» باشد، نباید محرم اسرار قرار گیرد، زیرا در میان مسلمانان نیز افراد فتنهجو و جاسوس، کم نیستند. «لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکُمْ ...»
4- ملاک دوستى و روابط صمیمانهى مسلمانان با سایر جوامع باید ایمان باشد.«لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکُمْ»
5- دشمن در ضربه زدن به فکر و اندیشه کوتاهى نمىکند. «لا یَأْلُونَکُمْ خَبالًا»
6- دشمنان با شگردهاى گوناگون با ما برخورد مىکنند: 1. فساد. «لا یَأْلُونَکُمْ خَبالًا» 2. فشار. «وَدُّوا ما عَنِتُّمْ» 3. نفاق. «ما تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ»
7- دشمنان خود را بشناسید و هشیار باشید، آنان ذرّهاى در توطئه و فتنه علیه شما کوتاهى نمىکنند. «لا یَأْلُونَکُمْ خَبالًا وَدُّوا ما عَنِتُّمْ»
8- اوامر و نواهى الهى، دلیل و فلسفه دارد. اگر شما را از روابط صمیمانه با دشمنان نهى مىکند، به خاطر آن است که آنان در توطئه علیه شما کوتاهى نمىکنند. «لا تَتَّخِذُوا ... لا یَأْلُونَکُمْ»
9- از کوزه همان برون تراود که در اوست. از دشمن انتظارى جز بغض و کینهنیست. «قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ»
10- دشمنان خود را از تبلیغات آنان بشناسید. «قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ»
11- روابط صمیمى با دشمنِ توطئهگر، نشانهى بىعقلى است. برخورد صمیمانه، با افراد بىصفا، کم عقلى است. «ما تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ ... إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ»
12- خداوند به درون همه آگاه است و نقشههاى دشمنان اسلام را افشا مىکند.«وَ ما تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ»
13- دشمنان شما منافق هستند، ظاهر و باطنشان یکى نیست. «ما تُخْفِی صُدُورُهُمْ»
14- خداوند با معرّفى روحیات دشمن، با شما اتمام حجّت کرده است. «قَدْ بَیَّنَّا الْآیاتِ»
15- مؤمن بودن مسألهاى است و عاقل بودن مسأله دیگر، لذا در این آیه خداوند به مؤمنان مىفرماید: کفّار را محرم اسرار خود قرار ندهید، اگر عقل دارید. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ... إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ»
واکنش دشمن هنگام فتح و شکست
راه شناختِ دوست و دشمن
إِنْ تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِنْ تُصِبْکُمْ سَیِّئَةٌ یَفْرَحُوا بِهَا ۖ وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا ۗ إِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ
اگر به شما خیر و خوشی [و پیروزی و غنیمت] رسد، آنان را بدحال [و دلتنگ] می کند، و اگر بدی و ناخوشی [و حادثه تلخی] رسد به سبب آن خوشحال می شوند؛ و اگر شکیبایی ورزید و پرهیزکاری کنید، نیرنگشان هیچ زیانی به شما نمی رساند؛ مسلماً خدا به آنچه انجام می دهند، احاطه دارد.(8)
این آیه راه شناختِ دوست و دشمن را بیان مىکند که آن، توجّه به روحیات و عکسالعمل دیگران در مواقع کامیابى و یا ناکامى مسلمانان است.
در سیاست خارجى نیز توجّه به محکوم کردنها، تأیید و تکذیبها، و انواع کمکها و تبلیغات، لازم است.
در آیات قبل، به مسلمانان سفارش کرد که دشمنان را نه یاور همراه خود بگیرند و نه دوست خود. این آیه مىفرماید: این برخورد ممکن است تاوان سختى داشته باشد و آنان علیه شما توطئه کنند، بنابراین شما باید اهل صبر و تقوا باشید، تا حیلههاى آنان ضربهاى به شما نزند.
حسادتِ دشمنان
حسادتِ دشمنان به قدرى است که اگر اندک خیرى به شما برسد، ناراحت مىشوند. «إِنْ تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ»
حسادت دشمنان اسلام به این معناست که برخی افراد یا گروهها به خاطر وجود اسلام و پیروانش، به دلایل مختلف احساس ناراحتی و کینه میکنند و این احساسات را به صورتهای گوناگون بروز میدهند. این حسادت میتواند ناشی از عوامل مختلفی مانند تفاوتهای ایدئولوژیک، ترس از گسترش اسلام، یا رقابتهای سیاسی و فرهنگی باشد.
علل حسادت دشمنان اسلام:
- جهل مشرکان به نقش مشیت خداجهل مشرکان به نقش مشیت خدا در رحمت بخشی به بندگان، عامل حسادت و بدخواهی آنان در حق مؤمنان بود.ما یود الذین کفروا من اهل الکتـب ولاالمشرکین ان ینزل علیکم من خیر من ربکم والله یختص برحمته من یشاء..(9)
«کافران اهل کتاب، و (همچنین) مشرکان، دوست ندارند که از سوی خداوند، خیر و برکتی بر شما نازل گردد در حالی که خداوند، رحمت خود را به هر کس بخواهد، اختصاص می دهد و خداوند، صاحب فضل بزرگ است.»
تفاوتهای ایدئولوژیک:
اسلام به عنوان یک دین و مکتب فکری، دارای اصول و ارزشهایی است که ممکن است با باورها و دیدگاههای برخی از افراد و گروهها در تضاد باشد. این تفاوتها میتواند منجر به ایجاد حسادت و دشمنی شود. بر اساس یک منبع
ترس از گسترش اسلام:
برخی افراد و گروهها ممکن است از گسترش اسلام در جوامع مختلف ترس داشته باشند و این ترس را به صورت حسادت و دشمنی نسبت به مسلمانان نشان دهند.
رقابتهای سیاسی و فرهنگی:
در عرصه بینالملل، رقابتهای سیاسی و فرهنگی بین کشورها و ملتها وجود دارد. گاهی اوقات، این رقابتها به حسادت و دشمنی نسبت به مسلمانان و اسلام منجر میشود.
شکلهای بروز حسادت دشمنان اسلام:
تبلیغات منفی:یکی از شیوههای رایج حسادت، انتشار اخبار و اطلاعات نادرست و منفی درباره اسلام و مسلمانان است.
تبعیض و نژادپرستی:
برخی افراد و گروهها با تبعیض و نژادپرستی نسبت به مسلمانان، حسادت خود را نشان میدهند.
خشونت و ترور:
در برخی موارد، حسادت به اسلام و مسلمانان به خشونت و ترور منجر میشود.
تحریم و محدودیت:
اعمال تحریمها و محدودیتهای اقتصادی و سیاسی نیز میتواند از دیگر شکلهای حسادت دشمنان اسلام باشد.
واکنش مسلمانان:
در برابر حسادت دشمنان اسلام، مسلمانان باید با صبر و استقامت و با پیروی از اصول اخلاقی و انسانی اسلام، به مقابله با این حسادتها بپردازند. این مقابله میتواند شامل موارد زیر باشد:
معرفی صحیح اسلام:
مسلمانان باید با تبیین صحیح آموزههای اسلامی و معرفی چهره واقعی اسلام، به مقابله با تبلیغات منفی بپردازند.
تقویت وحدت:
تقویت وحدت و همبستگی بین مسلمانان و ایجاد جوامع اسلامی قدرتمند، میتواند از بروز حسادتها جلوگیری کند.
تعامل سازنده:
ایجاد تعامل سازنده با پیروان سایر ادیان و فرهنگها، میتواند به کاهش حسادتها و افزایش درک متقابل کمک کند.
دعوت به صلح و عدالت:
مسلمانان باید با دعوت به صلح و عدالت در جوامع خود و در سطح بینالملل، به مقابله با حسادتها و خشونتها بپردازند
حسادت دشمنان به مؤمنان
مشرکان عصر بعثت، نسبت به مؤمنان حسادت میکردند.ما یود الذین کفروا من اهل الکتـب ولاالمشرکین ان ینزل علیکم من خیر من ربکم..(10) کافران اهل کتاب، و (همچنین) مشرکان، دوست ندارند که از سوی خداوند، خیر و برکتی بر شما نازل گردد در حالی که خداوند، رحمت خود را به هر کس بخواهد، اختصاص می دهد و خداوند، صاحب فضل بزرگ است.»
- برداشتن پرده از کینه توزی
آیه پرده از روی کینه توزی و عداوت گروه مشرکان و گروه اهل کتاب نسبت به مؤمنان برداشته می گوید: کافران اهل کتاب و همچنین مشرکان دوست ندارند خیر و برکتی از سوی خدا بر شما نازل گردد، آری دشمنان از شدت کینه توزی و حسادت حاضر نبودند این افتخار و موهبت را بر مسلمانان ببینند که پیامبری بزرگ، صاحب یک کتاب آسمانی با عظمت از سوی خداوند بر آنها مبعوث گردد، ولی مگر می توان جلو فضل و رحمت خدا را گرفت؟!(11)
- آگاه کننده مؤمنان از حسد مشرکان
خداوند، آگاه کننده مؤمنان، از حسادت مشرکان درباره آنان است.ما یود الذین کفروا من اهل الکتـب ولاالمشرکین ان ینزل علیکم من خیر من ربکم.. (12)
«کافران اهل کتاب، و (همچنین) مشرکان، دوست ندارند که از سوی خداوند، خیر و برکتی بر شما نازل گردد در حالی که خداوند، رحمت خود را به هر کس بخواهد، اختصاص می دهد و خداوند، صاحب فضل بزرگ است.»
- فضل خدا
و الله ذو الفضل العظیم... و خداوند دارای فضل بزرگ است. این اخباری است از خداوند درباره اینکه هر خبری به بندگان او میرسید چه در دین و چه در دنیا آن خیر از خدا سرچشمه گرفته و منشا آن تفضل و کرم خداوند است و هیچگونه سزاواری و استحقاق در بندگان وجود ندارد. و تنها فضل و عنایت و کرم او است که خیرات را به آنها میرساند.(13)
انگیزه دوست نداشتن دشمنان
منظور از خیر چیزی است که خداوند وحی کرده و نازل فرمود بر پیامبر خود که عبارت است از قرآن و احکام و مقررات و انگیزه دوست نداشتن دشمنی و حسادت است.(14)2- راه نفوذ دشمن در مسلمانان، یا ترس و طمع خودمان است و یا بىپروایى و بىتقوایى ما که صبر و تقوا، راه چاره آن است. «إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یَضُرُّکُمْ»
3- در مقابله با حسودانى که از رشد ما ناراحتند، صبر و تقوا چارهساز و کلید پیروزى است. «إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یَضُرُّکُمْ»
4- خداوند با افشاى روحیّات دشمن، به مسلمانان هم روحیّه مىدهد و هم بیدار باش. «إِنْ تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ ... لا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ»(15)
واکنش دشمن هنگام فتح و پیروز در بدر و حنین و سایر غزوات
و مخالفت نکنید و تقوی داشته باشید هیچگونه ضرری از آنها و مکر و کید آنها بشما وارد نخواهد شد خداوند بآنچه عمل میکنند از کید و مکر و دشمنی احاطه دارد و دفع شرّ آنها را از شما میفرماید.إِن تَمسَسکُم حَسَنَةٌ مسّ حسنة مراد نصرت و فتح و فیروزی مسلمین و تسلّط آنها بر مشرکین در بدر و حنین و سایر غزوات است.تسؤهم البته سایر کفار بخصوص یهود بسیار غمنده خواهند شد.
واکنش دشمن هنگام شکست در غزوه احد و موته
وَ إِن تُصِبکُم سَیِّئَةٌ اگر چشم زخمی و شکستی بر شما وارد شود مثل غزوه احد و موته یفرحوا بها خورسند خواهند شد.
صبر در هنگام شکست و سختی در جنگ
وَ إِن تَصبِرُوا و اگر در اینکه شکستها ثابت قدم باشید و فرار نکنید و در جهاد کوتاهی نکنید وَ تَتَّقُوا و تقوی را پیشه خود قرار دهید و اطاعت اوامر الهی کنید و پیرامون معاصی نگردید لا یَضُرُّکُم هیچ ضرری بشما متوجه نخواهد شد.
دوستی و همراهی صوری دشمن
لَنْ یَضُرُّوکُمْ إِلَّا أَذًى وَإِنْ یُقَاتِلُوکُمْ یُوَلُّوکُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا یُنْصَرُونَ : هرگز به شما جز آزاری اندک نمی رسانند، و اگر با شما بجنگند [شکست می خورند و] به شما پشت کرده [فرار می کنند] آن گاه [از جانب دیگران] یاری نمی شوند.(16)
در آیه لَن یَضُرُّوکُم إِلّا أَذیً الایه بیان آن کَیدُهُم شَیئاً کید دشمنان دو نحوه است یکی با مسلمین چنانچه در آیات قبل بیان فرمود از اظهار ایمان و القاء دوستی و همراهی صوری و امثال اینها.
در سوره آل عمران چنین است: لَن یَضُرُّوکُمْ إِلَّا أَذًى وَإِن یُقَاتِلُوکُمْ یُوَلُّوکُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا یُنصَرُونَ. ترجمه این آیه چنین است: «آنان جز اندکی به شما زیان نخواهند رساند و اگر با شما جنگ کنند، پشت خواهند کرد و شکست خواهند خورد».
نهایت توانایی دشمن
این آیه به این موضوع اشاره دارد که اگرچه ممکن است دشمنان شما در ظاهر برای شما ایجاد مزاحمت کنند، اما در نهایت توانایی آسیب رساندن جدی به شما را نخواهند داشت. همچنین، در صورت جنگ، آنها شکست خواهند خورد و از شما دور خواهند شد و از هیچ کمکی برخوردار نخواهند بود.به عبارت دیگر، این آیه وعده پیروزی و حمایت الهی را به مؤمنان میدهد و به آنها اطمینان میدهد که در برابر دشمنان خود پیروز خواهند شد، حتی اگر در ابتدا با مشکلاتی مواجه شوند.
بنابراین، آیه به این نکته اشاره دارد که مؤمنان نباید از دشمنان خود هراسی داشته باشند، زیرا آنها فقط میتوانند آسیب جزئی وارد کنند و در نهایت شکست خواهند خورد
پس تماس گرفتن با محاربین از کفار و تشجیع آنها و وعده مساعدت با آنها در حرب با مسلمین کار حرام و ناپسند ید های است.
منافقان و محاربین ترسو هستند
چنانچه در سوره مبارکه حشر میفرماید : یُقاتِلُونَکُمْ جَمِیعاً إِلَّا فِی قُرىً مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْقِلُونَ :منافقان (به قدرى ترسو هستند که) به طور جمعى با شما نمىجنگند، جز در مناطق حفاظت شده یا از پشت دیوارها، درگیرى آنان میان خودشان سخت است، تو آنان را متّحد مىپندارى در حالى که دلهایشان پراکنده است. این به خاطر آن است که آنان گروهى هستند که نمىاندیشند..(17)
إِنَّ اللّهَ بِما یَعمَلُونَ مُحِیطٌ تعبیر باحاطه اشاره باینست که کارها و مکرهای آنها و کلیه اعمال آنها در تحت قدرت و مشیت الهیست و بدون اراده خداوند ممکن نیست عملی از آنها انجام بگیرد.
چرا دشمن از شیعه می ترسد؟
اولین دلیل ترس دشمن از شیعه این است که شیعیان امام حسین(ع) دارند و همه دارای روحیه شهادت طلبی هستند و ترسی ندارند.دومین چیزی که شیعیان دارند علما و مراجع تقلید است که شیعیان همه آنها را قبول دارند و مطیع آنها هم هستند. سومین چیزی که شیعیان دارند این است که دین آنها پویایی دارد. محرم و صفر، عاشورا و رمضان و امثال آن را دارند و هر روز یک چیزی دارند و مردم با آن فعال هستند.
بنابراین دین پویا نمی گذارد مردم این طرف و آن طرف پخش شوند. حتی بهایی ها قدیم گفته بودند که ما یک سال کار می کنیم و افرادی رو جذب می کنیم اما یک محرم می آید همه چیز ما به هم می ریزد و از بین می رود.
دشمن این را خوب فهمید و برای همین گفت شیعیان را باید نابود کنیم و حتی مراکز فکر و تفکر آنها این موضوع را بی پرده گفتند. هدف دشمن جدا نمودن مردم از مرجعیت و علما دشمن می خواهد مردم را از علما و مرجعیت جدا کند، این راه بدانید که این کار خط شیطان است.
دشمنی دشمن با مراجع:
امروز اگر کشور ما به جایی رسیده به خاطر وجود همین مراجع تقلیدهست که در قم هستند، پس مراقب باشید حوزه ها و مراجع را تضعیف نکنید و بدانید سرمایه ما جوانان و نفت نیست چه بسا کشورهای دیگر سرمایه جوان و نفت بیشتر از ما دارند، بلکه سرمایه ما همین مراجع و علما هستند که دیگر کشورها چنین سرمایه ای را ندارند.همدیگر را تکفیر نکنید، شما چه می دانید این فرد کیست؟ سعی کنید نسبت به همدیگر خوش بین باشید و به وظیفه شرعی خودتان عمل کنید. و همین طور در سیستم زندگی ما افراد درجات مختلفی دارند.
و ما نباید مثلا فرزندمان یا همسرمان را مجبور کنیم که او نیز دقیق مثل ما و دقیق سبک زندگی ما را داشته باشد، بلکه کسب این سبک مراحلی دارد که باید طی شود تا به اینجا برسد.(18)
منافقان و یهودان از ترس متحد و یک پارچه نیستند
(یهودان از ترس) بر جنگ با شما جمع نمیشوند مگر در قریههای محکم حصار یا از پس دیوار (دشمنی مکر و حیله و جاسوسی)، کارزار بین خودشان سخت است، شما آنها را جمع و متّفق میپندارید در صورتی که دلهاشان سخت متفرق است، زیرا آن قوم دارای فهم و عقل نیستند.لَا یُقَاتِلُونَکُمْ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ ۚ بَأْسُهُمْ بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ ۚ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْقِلُونَ(19)
(یهودان از ترس) بر جنگ با شما جمع نمیشوند مگر در قریههای محکم حصار یا از پس دیوار (دشمنی مکر و حیله و جاسوسی)، کارزار بین خودشان سخت است، شما آنها را جمع و متّفق میپندارید در صورتی که دلهاشان سخت متفرق است، زیرا آن قوم دارای فهم و عقل نیستند.
همه آنان [به صورت متحد و یک پارچه]( منافقان) با شما نمی جنگند مگر در آبادی هایی که دارای حصار و قلعه و دژ هستند، یا از پشت دیوارها، دلاوری آنان میان خودشان شدید است [ولی از رویارویی با شما می ترسند]، آنان را متحد و هم دست می پنداری در حالی که دل هایشان پراکنده است؛ زیرا آنان گروهی هستند که تعقّل نمی کنند.
ارزش و برکات وحدت و اتّحاد در برابر دشمن
رزش و نقش و برکات وحدت و اتّحاد، با کمى اندیشه و تعقل بر همه روشن مىشود، لذا پایان آیه فرمود: «قَوْمٌ لا یَعْقِلُونَ» ولى پى بردن به اینکه تمام قدرت از آنِ خداست و ما نباید از انسانها بیش از خدا بترسیم، به یک معرفت و توحید ناب و عمیق نیاز دارد و لذا آیه قبل با «قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ» پایان یافت.1- ارزیابى روحیات دشمن و هم پیمانان آنان و شیوه جنگى دشمن لازم است.لا یُقاتِلُونَکُمْ جَمِیعاً إِلَّا ... تَحْسَبُهُمْ جَمِیعاً وَ ...
2- مراقب باشید که منافقان، مناطقى محفوظ و مصون از دسترس شما براى خود درست نکنند که در این صورت، خطر آنان جدى مىشود. لا یُقاتِلُونَکُمْ ... إِلَّا فِی قُرىً مُحَصَّنَةٍ
3- اتحادهاى صورى که بدون ایمان و گرایش باطنى باشد، ارزشى ندارد.«تَحْسَبُهُمْ جَمِیعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى»
4- امکانات و تجهیزات مادى و فیزیکى، عامل امنیّت نیست. در میان کفّار با آن همه تجهیزات درگیرى و ناامنى وجود دارد. قُرىً مُحَصَّنَةٍ ... بَأْسُهُمْ بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ
5- تحقیر و تضعیف منافقان و دشمن لازم است. قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ ... قَوْمٌ لا یَعْقِلُونَ
6- اختلافات در جنگ، نشانه بىعقلى است. لا یُقاتِلُونَکُمْ جَمِیعاً ... قُلُوبُهُمْ شَتَّى ...(20)
چرا دشمن از ما مسلمانان میترسد؟
شهید مهدی باکری دوم بهمنماه سال ۱۳۶۱ در بحبوحه عملیات والفجر مقدماتی در جمع رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا از تکلیف شرعی که برعهده مسلمانان است، سخن به میان آورده است.آن«دشمنان اسلام، اسلام را خوب شناختهاند و فهمیدهاند که اگر یک لحظه از مقابله با اسلام ما غافل بشوند همگی محو و نابود خواهند شد انشاءالله؛ پس ما را خوب شناختهاند.
در نتیجه شب و روز در تلاش هستند که راه اسلام را سد کنند، به همین جهت این تکلیف شرعی بهعهده ما مسلمین میباشد، مسلمینی که تسلیم خداوند متعال هستند، خداوندی که نابودکننده ستمگران و یار مستضعفین است.
بنابراین خداوند متعال راه راست و خط ما را دقیقاً مشخص کرده و امامی را که برایمان قرار داده است ایشان هم راه ما را مشخص کردهاند، و راه قدس، راه کربلا کلماتی که به زبان ما آمدهاند شعار نیستند و ما مکلف هستیم که به گفتههایمان عمل کنیم.»(21)
فریب مردم از ویزگی های دشمنان و منافقان(نیرنگ در برابر نیرنگ)
آیه ۱۴۲ سوره نساء به این شرح است: «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَىٰ یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا»(22) که ترجمه آن این است:«منافقان میخواهند خدا را فریب دهند، در حالی که خدا آنها را فریب میدهد. و چون به نماز میایستند، با کسالت میایستند و در برابر مردم ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمیکنند.»،
این آیه به صراحت به ویژگیهای منافقان اشاره دارد، از جمله تلاش آنها برای فریب خدا و مردم، و سستی و بیحوصلگی آنها در هنگام انجام نماز، و ریاکاریشان در برابر مردم،
منافق، کسى است که در ظاهر احکام دینى را به جاى مىآورد، امّا انگیزههاى او الهى نیست. نماز مىخواند، امّا از روى ریاکارى، کسالت و غفلت. او گمان مىکند با این روش خدا را فریب مىدهد، در حالى که نمىداند خودش را فریب داده و خداوند به درون او آگاه است و جزاى فریبکارى او را مىدهد.
امام رضا علیه السلام مىفرماید: چون خداوند، جزاى خدعه آنان را مىدهد، به این کیفر الهى، خدعه گفته مىشود.نماز مطلوب، عاشقانه، خالصانه و دائمى است. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند: آنان که نماز را به آخر وقت مىاندازند وفشرده مىخوانند، نماز منافقان را انجام مىدهند.
قرآن نسبت به مؤمنان جملهى «أَقامُوا الصَّلاةَ»* به کار مىبرد ولى دربارهى منافقان جملهى «قامُوا إِلَى الصَّلاةِ» و تفاوت میان «أَقامُوا»* و «قامُوا» تفاوت میان برپاداشتن و به پا خاستن است.
پیام ها قرآنی
1- فریبکارى، بى نشاطى در نماز، ریاکارى و غفلت از یاد خدا، از نشانههاى نفاق است. «إِنَّ الْمُنافِقِینَ یُخادِعُونَ، یُراؤُنَ، لا یَذْکُرُونَ»
2- منافقان بدانند که با خدا طرفند. «وَ هُوَ خادِعُهُمْ»
3- کیفر خدا متناسب با عمل است. «یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ»
4- نماز منافقان، نه روحیّه و نشاط دارد، نه انگیزه، نه مقدار. «کُسالى، یُراؤُنَ، قَلِیلًا»(23)
جهاد با دشمنان و محاربان یکى از مصادیق یارى دین
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ :ای مؤمنان! اگر خدا را یاری کنید، خدا هم شما را یاری می کند و گام هایتان را محکم و استوار می سازد؛(24)نسان، موجودى محدود است و نصرت و یارى او از راه خدا نیز محدود؛ ولى خداوند بى نهایت است و نصرت او برخاسته از قدرت نامحدود.
1- خداوند چند چیز را در گرو چند چیز بر خود لازم کرده است:
2- توجّه و یادکردش را در گرو یادکرد انسان. «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ»(25)
3-- نصرت ویاریش را در گرو یارى انسان. «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ»
4- - برکت و ازدیاد را در گرو سپاسگزارى انسان. «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ»(26)
5- - وفاى به عهدش را در گرو وفادارى انسان.(27) «أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ»(28)
حضرت على علیه السلام مىفرماید: اگر خدا را یارى کنید، خداوند شما را یارى مىکند و گامهاى شما را استوار مىسازد ... خداوند از روى خوارى و ناچارى از شما نصرت ویارى نمىخواهد ...
او از شما یارى خواسته در حالى که خود عزیز و حکیم است و سپاهیان آسمانها و زمین به فرمان او هستند. نصرت خواهى و استقراض الهى براى آن است که شما را بیازماید و بهترین عامل به نیکىها را مشخص سازد.(29)
پیام ها های قرآنی
1- لازمهى ایمان، اقدام عملى در جهت نشر و گسترش دین الهى است.
2- جهاد با کفّار محارب، یکى از مصادیق یارى دین خداوند است.
3- پاداش و کیفر الهى، با عملکرد انسان همگون است.
4- هرکس با فکر، زبان و عمل خویش، دین اسلام را یارى کند، خداوند نیز او را حمایت مىکند.
5- دریافت الطاف الهى، به تلاش انسان بستگى دارد. «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ» (انتظار نصرت خداوند بدون تلاش و کوشش، توقّعى نابجاست.)
6- در میان امدادهاى الهى، ثابت قدم بودن، برجستهترین آنهاست. (بعد از نصرت الهى نام پایدارى آمده است.)
7- پاداشهاى الهى بیش از عملکرد ما است.(30)
حضرت علی علیهالسلام درباره این آیه میفرماید: «فَلَمْ یَسْتَنْصِرْکُمْ مِنْ ذُلٍّ وَ لَمْ یَسْتَقْرِضْکُمْ مِنْ قُلٍّ، اسْتَنْصَرَکُمْ وَ لَهُ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ، وَ اسْتَقْرَضَکُمْ وَ لَهُ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ، وَ إِنَّمَا أَرَادَ أَنْ یَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»(31)
خداوند از روی خواری و ناچاری از شما نصرت و یاری نمیخواهد. او از شما یاری خواسته در حالی که خود عزیز و حکیم است و سپاهیان آسمانها و زمین به فرمان او هستند. نصرت خواهی و استقراض الهی برای آن است که شما را بیازماید و بهترین عامل به نیکیها را مشخص سازد.
دشمنان از خدا ترسان ، می ترسند
ما خودمان حاضر نیستیم خودمان را اصلاح بکنیم. اگر خودمان را اصلاح بکنیم، بهتدریج همه بشر، اصلاح میشوند. ما میخواهیم اگر دلمان خواست، دروغ بگوییم؛ اما کسی حق ندارد به ما دروغ بگوید! ما [میخواهیم اگر دلمان خواست] ایذاء۱ بکنیم دوستان خودمان، خوبان را؛ اما بدها حق ندارند به ما ایذاء بکنند!بابا با خدا بساز، کار را درست میکند. چرا در خلوت و جلوت، دلت هرچه میخواهد، میکنی؟! مگر نمیفرماید: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً، وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً»؟
[آیا] میشود ما با خدا نباشیم، [اما] خدا یار ما باشد در هر [مطلب] جزئی و کلی، در امور داخلیه و در امور خارجیه؟! پس هیچ چارهای از بلیّات دنیویه و اخرویه، داخلیه و خارجیه نیست، مگر خدایی بودن و با خدا بودن و با باخداها معیت داشتن و تبعیت داشتن.
ما اگر از انبیا و اوصیا دور شدیم، گرگهای داخل و خارج، بلافاصله ما را میخورند! ما اگر خدا ترس بودیم، از ما میترسیدند کسانی که اصلاً نمیشناسند ما کی هستیم، چه کاره هستیم؛ میترسند کاری بکنند که ما بر آنها غضبناک بشویم؛ چرا؟ چون دیگر غضب ما غضب خداست، اگر با خدا هستیم.(32)
- انسان متقى، خواست خود را در مسیر خواست و اراده خدا قرار مىدهد و چون اراده الهى بن بست ندارد، انسان متقى نیز به بن بست نخواهد رسید. «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً»
- تقوا و توکل دو اهرم براى خروج از بن بست است. حتی در جنگ.
- براى تأمین زندگى امروز، تقوا وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ ... یَرْزُقْهُ و براى آینده، توکل لازم است. و برای پیروز در جنگ هر دو.
- تقوا، مقدّم بر توکل است:
- بدون لطف خداوند، هیچ عامل دیگرى کارآمد و کافى نیست. برای پیروزی به خدا توکل کنیم.
- در اراده و خواست تمام افراد و حکومتها، احتمال شکست و ناکارآمدى و بن بست وجود دارد. تنها امرى که شکست در آن راه ندارد، خواست و اراده خداوند است. «إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ»
- دلیل توکل ما، قدرت بى نهایت الهى است.
- معناى توکل ما و قدرت خداوند آن نیست که انسان به همه خواستههاى خود مىرسد، زیرا تمام امور هستى قانونمند است و حساب و کتاب دارد. «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً»(33)
امنیت، بهانهی فرار منافقین واز جبهه
آرامش و امنیت فکرى و خانوادگى براى رزمنده به قدرى ضرورى است که منافقان، دغدغه آن را بهانه ترک جبهه خود قرار دادند. در جریان جنگ احزاب (خندق) که در سال پنجم هجرت واقع شد جمعى از بیماردلان به بهانهى حفاظت از خانهى خود، مىخواستند از جبهه دست بشکند. قرآن میفرماید:«وَ یسْتَأْذِنُ فَرِیقٌ مِنْهُمُ النَّبِی یقُولُونَ إِنَّ بُیوتَنا عَوْرَهٌ وَ ما هِی بِعَوْرَهٍ إِنْ یرِیدُونَ إِلاَّ فِراراً»(34) و گروهی از آنان از پیامبر اجازه (بازگشت) میخواستند (و) میگفتند: همانا خانههای ما بی حفاظ است. در حالی که بی حفاظ نبود و آنان جز فرار (از جنگ) قصد دیگری نداشتند.
امنیت، دستاویز طاغوتها و دشمنان
طاغوتها، جنایت خود را توجیه مىکنند و برقرارى آرمش و امنیت، دستاویزشان براى سرکوب حرکتهاى دینى و اصلاحى است. فرعون، ناامنی و ترس از تغییر دین مردم را دلیل قتل موسی مىدانست و میگفت که من نگرانم موسی و هارون در زمین فساد کنند و امنیت شما را بر هم بزنند.«وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِی أَقْتُلْ مُوسی وَ لْیدْعُ رَبَّهُ إِنِّی أَخافُ أَنْ یبَدِّلَ دِینَکمْ أَوْ أَنْ یظْهِرَ فِی الْأَرْضِ الْفَسادَ»(35) و فرعون گفت: مرا بگذارید تا موسی را بکشم و او پروردگارش را به یاری طلبد (تا نجاتش دهد) همانا من میترسم که دین شما را تغییر دهد یا در این سرزمین فساد بر پا کند.
جهاد برای حفظ امنیت
در فرهنگ قرآن، خون یاغى ارزش ندارد. براى برقرارى امنیت و عدالت، حتّى اگر لازم شد، باید مسلمانان یاغى کشته شوند. قرآن میفرماید: «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی الْأُخْری فَقاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّی تَفِیءَ إِلی أَمْرِ اللَّهِ»(36) هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند در میان آنها صلح بر قرار سازید و اگر یکی از آنها بر دیگری تجاوز کند با طایفه ظالم پیکار کنید تا به فرمان خدا باز گردد.گرچه اقتضاى ایمان، دورى از نزاع و برخورد میان مؤمنان است، امّا مؤمنان، معصوم نیستند که خطایى از آنها سرنزند و چه بسا گفتن جملهاى یا انجام کارى، موجب بروز درگیرى میان آنان گردد. بنابراین باید آماده بود تا در صورت بروز چنین برخوردهایى، ضمن خاموش کردن آتش فتنه، حقّ مظلوم پایمال نشود و چنان با ظالم برخورد شود که دیگر تجاوزى تکرار نگردد.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: «انْصُرْ أَخَاک ظَالِماً أَوْ مَظْلُوماً، قَالَ: أَنْصُرُهُ مَظْلُوماً فَکیفَ أَنْصُرُهُ ظَالِماً؟ فَقَالَ: کفَّهُ عَنِ الظُّلْمِ»(37) برادر دینى خود را خواه ظالم باشد یا مظلوم، یارى کن. اگر مظلوم است، در گرفتن حقّ و اگر ظالم است، در جلوگیرى از ظلم.
نتیجه:
اسرائیل و آنریکا و منافقین داخلی و خارجی همواره در تلاشند تا قدرت، نفوذ، ازهر وسیلهای برای رسیدن به هدف خود استفاده میکنند، حتی اگر این وسیلهها غیرقانونی یا غیراخلاقی مثل حتگ تحمیلی باشد باشند.دشمنان سعی میکنند با ایجاد ترس و ناامیدی در دل مردم، روحیه مقاومت و ایستادگی را در شما تضعیف کنند. آنها ممکن است با انتشار اخبار بد، ایجاد رعب و وحشت، و یا القای حس ناتوانی، این کار را انجام دهند.
دشمنان از هر فرصتی برای ضربه زدن به شما استفاده میکنند. آنها منتظر کوچکترین اشتباه یا ضعفی از سویمردم و مسئولین هستند تا از آن بهرهبرداری کنند.
دشمنان ممکن است هویت واقعی خود را پنهان کنند و وانمود کنند که دوست هستند. این کار به آنها کمک میکند تا به شما نزدیک شوند و اطلاعات و فرصتهای لازم برای ضربه زدن به شما را به دست آورند.
دشمنان معمولاً از پیشرفت شما ناراحت میشوند و سعی میکنند با ایجاد موانع و مشکلات، جلوی پیشرفت شما را بگیرند.
دشمنان معمولاً شما و ارزشهایتان را درک نمیکنند و به آنها احترام نمیگذارند. آنها ممکن است به فرهنگ، مذهب، و باورهای شما توهین کنند و یا آنها را به سخره بگیرند.
پینوشت:
1. آیه 118 سوره آل عمران
2.تفاسیر جامع البیان و مجمع البیان و روض الجنان و ابن اسحق.
3. تفسیر مجمع البیان.
4. تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.
5. نساء، 102. تفسیر نور جلد 1 - صفحه 590
6. قلم، 9.
7. بقره، 109. تفسیر نورجلد 1 - صفحه 591
8. آیه 120 سوره آل عمران
9. بقره/سوره۲، آیه۱۰۵.
10. تفسیر نورجلد 1 - صفحه 594
11. بقره/سوره۲، آیه۱۰۵.
12. بقره/سوره۲، آیه۱۰۵.
13. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۲۹۹.
14. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۸۶.
15. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۲۹۹.
16. آیه 111 سوره آل عمران
17. سوره مبارکه حشر آیه 14
18. درس تفسیر آیت الله سید محمد تقی مدرسی، به نقل از خبرگزاری مهر
19. آیه 14 سوره حشر
20. تفسیر نورجلد 9 - صفحه 555
21. سخنرانی شهید مهدی باکری است که توسط سایت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
22. تفسیر نورجلد 2 - صفحه 192
23. آیه 142 سوره نساء
24. آیه 7 سوره محمد
25. بقره، 152.
26. ابراهیم، 7.
27. تفسیر کشف الاسرار.
28. بقره، 40.
29. نهجالبلاغه، خطبه 183.
30. تفسیر نور جلد 9 - صفحه 68
31. نهجالبلاغه، خطبه ۱۸۳و
32. طلاق: ۲ و ۳.
33. تفسیر نور جلد 10 - صفحه 107
34. احزاب، 13.
35. غافر، 26.
36. حجرات، 9.
37. ریاض السالکین فی شرح صحیفه سید الساجدین، ج7، ص.
منابع:
تفسیر المیزان
تفسیر نمونه
تفسیر نور
تهیه و تنظیم: تحریریه راسخون