«ابوذر» مردي که سه بار ، دور جهان را دويد

کشورمان در حيطه ورزش، نام آوراني به خود ديده که درجهان نيز پرآوازه بودند و در مسابقات جهاني نيز بالاتر از خارجي ها بر سکوي قهرماني مي ايستادند. «حسين ابوذر» دونده سابق دوهاي استقامت ناشنواي کشورمان از آن جمله نام آوراني است که در چندين مسابقه برون مرزي توانست در رشته دو وميداني ناشنوايان ،دونده هاي
پنجشنبه، 2 دی 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
«ابوذر» مردي که سه بار ، دور جهان را دويد

«ابوذر» مردي که سه بار ، دور جهان را دويد
«ابوذر» مردي که سه بار ، دور جهان را دويد


 

نويسنده :داود غرانوش




 
يادي از حسين ابوذر، قهرمان دوهاي استقامت ناشنوايان ايران و جهان
دويدن در چاپخانه اين مرد را به دو و ميداني رساند

اشاره
 

کشورمان در حيطه ورزش، نام آوراني به خود ديده که درجهان نيز پرآوازه بودند و در مسابقات جهاني نيز بالاتر از خارجي ها بر سکوي قهرماني مي ايستادند.
«حسين ابوذر» دونده سابق دوهاي استقامت ناشنواي کشورمان از آن جمله نام آوراني است که در چندين مسابقه برون مرزي توانست در رشته دو وميداني ناشنوايان ،دونده هاي خارجي را پشت سر بگذارد، به ويژه در مسابقات جهاني 1964 رم ايتاليا(1342)و المپيک ناشنوايان 1969(1347)بلگراد يوگسلاوي. ابوذر به بيش از 10سفر خارجي رفت و درخشيد اما اين درخشش ها ديگر ادامه نيافت زيرا در پاييز سال 1362،با کاميون تصادف کرد و در دم جان سپرد.

«ابوذر» مردي که سه بار ، دور جهان را دويد

دل حسين روشن بود
 

حسين ابوذر سال 1320 در تهران متولد شد و سه فرزند پسر داشت. حسين تحصيلات خود را تا سيکل ادامه داد زيرا مي خواست کار کند،بنابراين در چاپخانه اي به نام خورشيد در اطراف خيابان جمهوري مشغول به کار شد و چون دل حسين مانند خورشيد روشن بود، اين کار براي او خوش يمن بود.

در چاپخانه مي دويدم
 

حسين که بچه فرزي بود، کارش در چاپخانه اين بود که نمونه هاي کارهاي چاپ شده را به مولفان برساند. خودش مي گويد: مي بايست طبق دستور صاحب چاپخانه کارهاي چاپ شده را سريع و در اسرع وقت به مولفان مي رساندم. بنابراين مدام مي دويدم و نمونه ها را به آنها تحويل مي دادم. رفت وبرگشتم چنان سريع بود که کارگران چاپخانه حيرت مي کردند. به ويژه آقاي «نوري» که ورزش دوست هم بود و وقتي که اشتياق مرا به دويدن ديد،پيشنهاد کرد که اگر تمرينات دووميداني درستي داشته باشي، دراين راه موفق مي شوي و يکي از دونده هاي ملي پوش خواهي شد.

«ابوذر» مردي که سه بار ، دور جهان را دويد

قهرمان پياده روي
 

حسين ابوذر، در محله خاني آباد زندگي مي کرد، يعني محله تولد شادروان تختي، خودش مي گويد: عصرها که کارم در چاپخانه تمام مي شد و عازم خانه مي شدم، يکراست به سوي خانه نمي آمدم بلکه محل گذرم دويدن خيابانهاي کل شهر بود. يعني اغلب اوقات در حال دويدن از ميدان گمرک، ميدان اعدام يا ميدان راه آهن سردرمي آوردم و حتي گاهي دورتر نيز مي رفتم و وقتي خسته مي شدم، ديگر نمي دويدم بلکه پياده روي مي کردم. و بعدها قهرمان پياده روي ايران هم شدم.

نفر پنجم
 

«حسين» در سالهاي 1338 به بعد آنقدر در خيابانهاي تهران دويده بود که احساس کرد مي تواند دونده خوب استقامت شود . او به ياد پيشنهاد دوست و همکارش «نوري» افتاد و با کمک او در 18 سالگي عضو مبتدي تيم دو وميداني استقلال (تاج سابق) شد و تمرينات اصولي مستمري را زير نظر مربيان باشگاه استقلال انجام مي داد و تا حدودي هم با فوت وفن دوهاي استقامت و صحرانوردي آشنا شده بود.
او به دليل استعداد ذاتي خود،يک ماه بيشتر تمرين نکرده بود که دريک مسابقه دو 3000 متر شرکت کرد و روي پيست تارتان ورزشگاه شهيد شيرودي(امجديه) دويد ونفر پنجم اين مسابقات شد.

«ابوذر» مردي که سه بار ، دور جهان را دويد

استمرار تمرينات
 

اکنون راه براي قهرماني هاي حسين ابوذر به عنوان دونده آماده شده بود. مسابقه باشگاهها بين تيم هاي استقلال و شعاع سنگ محکي بود براي او تا خود را خوب نشان دهد و رشته 5000 متر او را به جامعه دو کشور شناساند. ابوذر دراين مسابقه تيم به تيم توانست رقابتي جانانه با دونده باشگاه حريف داشته باشد و نفر دوم شود. حالا از او نامي نيز در مطبوعات ديده مي شد. خودش دراين باره مي گويد: درميان ناباوري خودم و همگان مقام دوم را کسب کرده بودم. بنابراين بر استمرار تمرينات خود افزودم و توانستم در کنار دوندگان نام آشناي باشگاه آن زمان استقلال تکنيک دويدنم را به روز کنم. خلاصه در مسابقات بسياري حضور مي يافتم و مقامهاي خوبي هم کسب مي کردم.

همه از او جا ماندند
 

سال 1341 فرا رسيد و حالا«حسين » 21 ساله بود و کم کم خود را به بزرگاني چون صادق کردبچه، احمد گودرزي، علي باغبانباشي، جاني سرحد، ممتازمنش و ... نزديک کرد و عضو تيم صحرانوردي استقلال شد.
او کار در چاپخانه را کنار گذاشت و در کارخانه شير پاک مشغول کار شد و در مسابقات دو وميداني (صحرانوردي) کارگران نيز حضور مستمر داشت. حسين چندين بار با تيم صحرا نوردي استقلال در مسابقات مختلف داخلي و باشگاهي و قهرماني حضور يافت و مقامهاي قهرماني هم کسب کرد. دراين موقع استيل دويدن او دردوهاي استقامت زبانزد همه شده بود و ديگر کسي نمي توانست پا به پاي او رقابت کند و همه را جا مي گذاشت.

مدال طلاي جهاني
 

در سالهاي 41 تا1344، حسين ابوذر چنان در دو استقامت کشور گل کرد که همه جا نام وي سر زبانها بود و از او به عنوان اميد آينده ايران در دوهاي استقامت ياد مي کردند و اين هنگامي بود که در سال 1344 عضو تيم ملي ناشنوايان ايران شد و همراه ساير قهرمانان ناشنواي ايران به مسابقات 1964 ايتاليا(رم)اعزام گرديد. تمرينات مستمر او در رم هم ادامه داشت و حسين با توجه دقيق به تمرينات رقيبان خود نکته هاي زيادي از آنها آموخت.
روز مسابقه او با رقيبانش فرا رسيد و در پيست رشته ده هزار متر چنان با صلابت دويد که بسيار جلوتر از رقيبان چشم آبي خود به خط پايان رسيد و با مدال طلا روي سکوي اولي جهان ايستاد.

«ابوذر» مردي که سه بار ، دور جهان را دويد

قهرمان ريز نقش
 

درخشش حسين ابوذر در رم ايتاليا و کسب مدال طلاي جهاني توسط او در کنار دوندگان صاحب عنوان و مدعي خارجي، برخي از مطبوعات ينگه دنيا را چنان به تعجب انداخت که پس از کسب مقام قهرماني و شکست همشهريانشان روزنامه ها تيتر زدند:
ابوذر، دونده ايراني اگر همه چيز(لباس، کفش ، غذا و...) برايش مهيا باشد. روزي آبب بيکلاي ايران خواهد شد.
حسين کوچک اندام (قد او 166 سانتي متر بود) پس از بازگشت از ايتاليا و کسب افتخاري بزرگ براي کشورمان،ازکارخانه شيرپاک بيرون آمد و کارمند ارتش(ژاندارمري) شد و در چاپخانه آنجا مشغول به کار شد.

صيد مدال نقره جهاني
 

سال 1345، مسابقات انتخابي براي اعزام به ترکيه برگزار مي شد و حسين ابوذر همراه باغبانباشي و کردبچه و... در پيست دووميداني ورزشگاه شهيد شيرودي آتش به پا کرد. حسين در اين مسابقه 24 دور از 25 دور مسابقه را پابه پاي آن دو دونده معروف دويد و نشان داد که مي تواند دونده اي بزرگ وجهاني شود. اوسپس همراه تيم ناشنوايان روي سکوي قهرماني ايستاد.

جام اعظم پاکستان
 

حسين در سال 1347 باز هم در مسابقات داخلي و در کنار دوندگان معروف ايران درخشيد و با قهرماني در دوهاي 5 هزار وده هزار متر نشان داد که براي ساير دوندگان استقامت ايراني رقيبي تيزپاست. حسين در 5 هزار متر رکوردي برابر 43/00-15 دقيقه را برجاي گذاشت که درآن زمان حد نصاب خوبي بود، آن هم در پيست خاکي.
حد نصاب او در ده هزار متر 21/5-34 دقيقه بود.
او درهمين سال (1347)همراه تيم ملي دووميداني ناشنوايان ايران به مسابقات جام اعظم محمدعلي جناح رفت و نايب قهرمان اين مسابقات شد.

«ابوذر» مردي که سه بار ، دور جهان را دويد

چمدان به دست
 

حسين ابوذر بارها چمدان خود را بست و به عنوان يک ايراني ناشنواي قهرمان، براي رقابت با دوندگان ساير کشورها به سفر رفت. او درآن کشورها يک ايراني با تعصب بود که بارها زودتر از دوندگان رقيب از خط پايان گذشت و به عنوان نفر اول وبالاتر از قهرمانان شکست خورده از سکوي قهرماني بالا رفت.

اراده ابوذري
 

المپيک ناشنوايان بلگراد يوگسلاوي(1969)نزديک مي شد وقرار بود حسين ابوذر به عنوان نماينده ناشنواي ايراني در مسابقه ده هزار متر در خط استارت و در کنار دوندگان خارجي قرار گيرد دو دونده از انگليس و سوئد کنار او بودند. آنها با شناختي که از حسين داشتند، سعي مي کردند به گونه اي ناجوانمردانه او را آزار دهند. اما اراده حسين ،ابوذري بود و موفق شد با شکست دو رقيب خود با حد نصاب 34/6-32 دقيقه آنهم در پيست خاکي صاحب گردن آويزمدال طلاي المپيک ناشنوايان شود.

پرقدرت تر
 

حسين ابوذر بعد از سال 1969، پرقدرت تر از هميشه شد و در مسابقات خارجي هميشه موفق و نفر اول بود.او چندين دوره در مسابقه هاي قهرماني صحرانوردي، باشگاهي و ارتش حضوري پرقدرت داشت و مقام اولي را کسب کرد. در رقابتهايش چنان پرقدرت حاضر مي شد و تمرينات اينتروال او واقعاً مثال زدني بود و ديگر دوندگان کشورمان بعدها براي آمادگي خود از «او»الگو مي گرفتند و موفق هم مي شدند.

حضور ملموس
 

آخرين مسابقه اي که «ابوذر» درآن حضور ملموس داشت، مسابقه «جام کيهان ورزشي» به سال 1358 بود که نگارنده مسوول برگزاري آن بودم و وي مانند هميشه با قدرت موفق شد در رده بزرگسالان نفر اول مسابقه شود. او پس از مسابقه گفته بود که تصور مي کنم تاکنون حدود 3 دوره کره زمين را دويده باشم وتصميم دارم اگر خدا عمري بالا به من بدهد تا 80 سالگي بدوم.
اما متاسفانه اين دونده نام آور کشورمان نتوانست بيش از 42 سال عمر کند ، زيرا در غروب يک روز پاييزي ( به سال 1362)درحالي که سوار بر موتور سيکلت به منزلش مي رفت، با يک کاميون تصادف کرد و در راه انتقال به بيمارستان بر اثر خونريزي مغزي جان سپرد پزشکان علت مرگ وي را شکستگي جمجمه و خونريزي مغزي اعلام کردند. از آن مرحوم فرزنداني به نامهاي عليرضا، حميدرضا و امير بر جاي مانده اند.
منبع:نشريه اطلاعات هفتگي ،شماره 3407.



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط