«ابوذر» مردي که سه بار ، دور جهان را دويد
نويسنده :داود غرانوش
يادي از حسين ابوذر، قهرمان دوهاي استقامت ناشنوايان ايران و جهان
دويدن در چاپخانه اين مرد را به دو و ميداني رساند
«حسين ابوذر» دونده سابق دوهاي استقامت ناشنواي کشورمان از آن جمله نام آوراني است که در چندين مسابقه برون مرزي توانست در رشته دو وميداني ناشنوايان ،دونده هاي خارجي را پشت سر بگذارد، به ويژه در مسابقات جهاني 1964 رم ايتاليا(1342)و المپيک ناشنوايان 1969(1347)بلگراد يوگسلاوي. ابوذر به بيش از 10سفر خارجي رفت و درخشيد اما اين درخشش ها ديگر ادامه نيافت زيرا در پاييز سال 1362،با کاميون تصادف کرد و در دم جان سپرد.
او به دليل استعداد ذاتي خود،يک ماه بيشتر تمرين نکرده بود که دريک مسابقه دو 3000 متر شرکت کرد و روي پيست تارتان ورزشگاه شهيد شيرودي(امجديه) دويد ونفر پنجم اين مسابقات شد.
او کار در چاپخانه را کنار گذاشت و در کارخانه شير پاک مشغول کار شد و در مسابقات دو وميداني (صحرانوردي) کارگران نيز حضور مستمر داشت. حسين چندين بار با تيم صحرا نوردي استقلال در مسابقات مختلف داخلي و باشگاهي و قهرماني حضور يافت و مقامهاي قهرماني هم کسب کرد. دراين موقع استيل دويدن او دردوهاي استقامت زبانزد همه شده بود و ديگر کسي نمي توانست پا به پاي او رقابت کند و همه را جا مي گذاشت.
روز مسابقه او با رقيبانش فرا رسيد و در پيست رشته ده هزار متر چنان با صلابت دويد که بسيار جلوتر از رقيبان چشم آبي خود به خط پايان رسيد و با مدال طلا روي سکوي اولي جهان ايستاد.
ابوذر، دونده ايراني اگر همه چيز(لباس، کفش ، غذا و...) برايش مهيا باشد. روزي آبب بيکلاي ايران خواهد شد.
حسين کوچک اندام (قد او 166 سانتي متر بود) پس از بازگشت از ايتاليا و کسب افتخاري بزرگ براي کشورمان،ازکارخانه شيرپاک بيرون آمد و کارمند ارتش(ژاندارمري) شد و در چاپخانه آنجا مشغول به کار شد.
حد نصاب او در ده هزار متر 21/5-34 دقيقه بود.
او درهمين سال (1347)همراه تيم ملي دووميداني ناشنوايان ايران به مسابقات جام اعظم محمدعلي جناح رفت و نايب قهرمان اين مسابقات شد.
اما متاسفانه اين دونده نام آور کشورمان نتوانست بيش از 42 سال عمر کند ، زيرا در غروب يک روز پاييزي ( به سال 1362)درحالي که سوار بر موتور سيکلت به منزلش مي رفت، با يک کاميون تصادف کرد و در راه انتقال به بيمارستان بر اثر خونريزي مغزي جان سپرد پزشکان علت مرگ وي را شکستگي جمجمه و خونريزي مغزي اعلام کردند. از آن مرحوم فرزنداني به نامهاي عليرضا، حميدرضا و امير بر جاي مانده اند.
منبع:نشريه اطلاعات هفتگي ،شماره 3407.
دويدن در چاپخانه اين مرد را به دو و ميداني رساند
اشاره
«حسين ابوذر» دونده سابق دوهاي استقامت ناشنواي کشورمان از آن جمله نام آوراني است که در چندين مسابقه برون مرزي توانست در رشته دو وميداني ناشنوايان ،دونده هاي خارجي را پشت سر بگذارد، به ويژه در مسابقات جهاني 1964 رم ايتاليا(1342)و المپيک ناشنوايان 1969(1347)بلگراد يوگسلاوي. ابوذر به بيش از 10سفر خارجي رفت و درخشيد اما اين درخشش ها ديگر ادامه نيافت زيرا در پاييز سال 1362،با کاميون تصادف کرد و در دم جان سپرد.
دل حسين روشن بود
در چاپخانه مي دويدم
قهرمان پياده روي
نفر پنجم
او به دليل استعداد ذاتي خود،يک ماه بيشتر تمرين نکرده بود که دريک مسابقه دو 3000 متر شرکت کرد و روي پيست تارتان ورزشگاه شهيد شيرودي(امجديه) دويد ونفر پنجم اين مسابقات شد.
استمرار تمرينات
همه از او جا ماندند
او کار در چاپخانه را کنار گذاشت و در کارخانه شير پاک مشغول کار شد و در مسابقات دو وميداني (صحرانوردي) کارگران نيز حضور مستمر داشت. حسين چندين بار با تيم صحرا نوردي استقلال در مسابقات مختلف داخلي و باشگاهي و قهرماني حضور يافت و مقامهاي قهرماني هم کسب کرد. دراين موقع استيل دويدن او دردوهاي استقامت زبانزد همه شده بود و ديگر کسي نمي توانست پا به پاي او رقابت کند و همه را جا مي گذاشت.
مدال طلاي جهاني
روز مسابقه او با رقيبانش فرا رسيد و در پيست رشته ده هزار متر چنان با صلابت دويد که بسيار جلوتر از رقيبان چشم آبي خود به خط پايان رسيد و با مدال طلا روي سکوي اولي جهان ايستاد.
قهرمان ريز نقش
ابوذر، دونده ايراني اگر همه چيز(لباس، کفش ، غذا و...) برايش مهيا باشد. روزي آبب بيکلاي ايران خواهد شد.
حسين کوچک اندام (قد او 166 سانتي متر بود) پس از بازگشت از ايتاليا و کسب افتخاري بزرگ براي کشورمان،ازکارخانه شيرپاک بيرون آمد و کارمند ارتش(ژاندارمري) شد و در چاپخانه آنجا مشغول به کار شد.
صيد مدال نقره جهاني
جام اعظم پاکستان
حد نصاب او در ده هزار متر 21/5-34 دقيقه بود.
او درهمين سال (1347)همراه تيم ملي دووميداني ناشنوايان ايران به مسابقات جام اعظم محمدعلي جناح رفت و نايب قهرمان اين مسابقات شد.
چمدان به دست
اراده ابوذري
پرقدرت تر
حضور ملموس
اما متاسفانه اين دونده نام آور کشورمان نتوانست بيش از 42 سال عمر کند ، زيرا در غروب يک روز پاييزي ( به سال 1362)درحالي که سوار بر موتور سيکلت به منزلش مي رفت، با يک کاميون تصادف کرد و در راه انتقال به بيمارستان بر اثر خونريزي مغزي جان سپرد پزشکان علت مرگ وي را شکستگي جمجمه و خونريزي مغزي اعلام کردند. از آن مرحوم فرزنداني به نامهاي عليرضا، حميدرضا و امير بر جاي مانده اند.
منبع:نشريه اطلاعات هفتگي ،شماره 3407.