ازدواج موقت، قاعده يا استثناء؟

گسترش ازدواج موقت و تعدد زوجات، به استحكام خانواده لطمه مي‏زند. ازاين‏رو، نبايد جامعه را به سمت اين دو مسئله سوق داد. بايد زنان جامعه به درجه‏اي از رشد برسند كه تنها ماندن را بر ازدواج‏هايي كه آينده تاريكي دارد ترجيح دهند.
پنجشنبه، 14 بهمن 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ازدواج موقت، قاعده يا استثناء؟

ازدواج موقت، قاعده يا استثناء؟
ازدواج موقت، قاعده يا استثناء؟


 

نویسنده : زهره آقاياني




 
گسترش ازدواج موقت و تعدد زوجات، به استحكام خانواده لطمه مي‏زند. ازاين‏رو، نبايد جامعه را به سمت اين دو مسئله سوق داد. بايد زنان جامعه به درجه‏اي از رشد برسند كه تنها ماندن را بر ازدواج‏هايي كه آينده تاريكي دارد ترجيح دهند.
فلسفه تعدد زوجات كه در سيستم حقوقي پذيرفته شده است، براي بسياري از مردم روشن نيست و برخي به گمان اينكه اين سيستم حقوقي اجازه ازدواج مجدد را به صورت مطلق به همه افراد داده است، اقدام به چندين بار ازدواج مي‏كنند و ناخواسته اختلالاتي را در روند عادي خانواده‏ها ايجاد مي‏كنند؛ به طوري كه طبق آمارهاي ارائه‏شده (البته با توجه به رشد 4/8 درصدي ازدواج) طلاق با رشد 51/6 درصد نسبت به سال گذشته سير صعودي داشته است.(1)
از سويي، در شرايط كنوني و تغييرات جمعيتي ايجاد شده در كشور، دختران بسياري به دلايل مختلف ازدواج نكرده‏اند كه البته همه اين موارد به دليل نداشتن فرصت ازدواج نبوده است؛ بلكه بسياري از دختران نمي‏خواهند با هر كسي كه به سراغشان مي‏آيد ازدواج كنند. گوياتر اينكه، دختران ما به حدي از درايت و انتخاب رسيده‏اند كه در بين گزينه‏هاي مختلف، يا اصلاً انتخاب نداشته باشند، يا بهترين گزينه را انتخاب نمايند.
در سال‏هاي اخير بسياري از افراد مبادرت به چندين ازدواج مي‏كنند و تعدد زوجات رو به افزايش است. به طوري كه سخنگوي قوه قضائيه رشد ازدواج‏هاي موقتي كه به صورت رسمي در دفاتر ثبت شده است را يازده درصد اعلام كرد.(2) بنابراين اصل عقلاني و ديني ازدواج دائم كه هميشه به عنوان عاملي براي استحكام و بقاي خانواده محسوب مي‏شد، امروزه با سوق داده‏شدن به طرف ازدواج‏هاي مخفي و موقت، موجب تزلزل و فروپاشي خانواده‏ها شده است. اين در حالي است كه سيستم حقوقي اسلام حد ميانه‏اي را براي ازدواج تعريف كرده است و تحت شرايط خاص و قانوني، اجازه تعدد ازدواج را داده است. ازدواج موقت هم در برخي موارد مي‏تواند باعث حل مشكلات جوانان گردد؛ اما اگر اين استثنا به قاعده‏اي تبديل گردد، ازدواج دائم كه مبناي دوام و قوام جامعه است، با خطر جدي مواجه خواهد شد.
بنابراين به نظر مي‏رسد پديده جمعيتي به وجود آمده، راهكارهاي ديگري را مي‏طلبد. استفاده از تجارب كشورهاي ديگر كه با چنين مواردي مواجه بوده‏اند، مانند ويتنام، مي‏تواند ما را به سمت راه‏حل‏هاي كم‏هزينه‏تري سوق دهد. همچنين با تغييرات جزئي در قوانين مربوط به اعزام دانشجويان دختر به خارج كشور، شرايط را براي اعزام آنها آسان نماييم. دست آخر اينكه به طور گسترده زمينه رشد و آگاهي زنان را فراهم نماييم؛ چرا كه اگر زنان ما به آن مرحله از شعور و آگاهي برسند و به اندازه كافي اعتماد به نفس داشته باشند، تبعات ناشي از نداشتن همسر و تنها ماندن در جامعه را بر ازدواج‏هايي كه آينده آن پيشاپيش روشن است و در بسياري موارد بدون توجه به انگيزه‏هاي اصلي ازدواج صورت مي‏گيرد، ترجيح خواهند داد.

اشاره
 

1. با آنكه نويسنده، عنوان نوشته خود را ازدواج موقت قرار داده است، اما ازدواج موقت و تعدد زوجات را در كنار هم و با يك نگاه مورد نقد قرار داده است؛ در حالي‏كه اين دو از حيث ويژگي‏ها، شرايط و پي‏آمدها، با يكديگر تفاوت‏هاي آشكاري دارند. بهتر مي‏بود اين تفكيك در نوشته نويسنده مورد توجه قرار مي‏گرفت.
2. ازدواج موقت، همچنان‏كه از نام آن پيداست، امري گذرا و موقت است و نمي‏تواند جاي‏گزين خانواده دائمي گردد. ازاين‏رو، گسترش و ترويج ازدواج موقت نبايد به گونه‏اي باشد كه جاي‏گزين ازدواج دائم، و يا موجب تضعيف خانواده گردد. علاوه بر اين، بايد تمامي سياست‏گذاري‏ها و برنامه‏ريزي‏ها در اين جهت باشد كه جوانان بتوانند در سن مناسب و بدون تأخير، ازدواج دائم داشته باشند و خانواده دائمي تشكيل دهند؛ نه اينكه به ناچار ازدواج دائم را به دليل مشكلات اقتصادي و اجتماعي به تأخير بياندازند و نيازهاي خود را با ازدواج موقت تأمين كنند.
اما تعدد زوجات مسئله‏اي متفاوت از ازدواج موقت است. تعدد زوجات در واقع تعدد ازدواج دائم است و شخص با ازدواج مجدد، تمامي لوازم و تبعات ازدواج دائم را مي‏پذيرد و موظف به رعايت عدالت و تأمين نيازهاي مادي همسران خود به طور يكسان مي‏باشد. تعدد زوجات در صورتي كه ضرورتِ انجام آن پديد آيد، مي‏تواند مشكلات بسياري از زنان و فرزندان بي‏سرپرست را حل كند و جامعه را از عوارض و پي‏آمدهاي ناگوار زنان تنها و بي‏سرپرست، مصون نگاه دارد.
3. رشد و آگاهي دادن به زنان براي آنكه تنها ماندن را بر ازدواج‏هاي نامناسب ترجيح دهند ضروري است؛ اما از سوي ديگر نيز ضروري است كه زنان و مردان جامعه به سطحي از رشد و آگاهي و تقواي الاهي دست يابند كه در شرايط خاص و براي حل مشكلات مادي، روحي و جنسي جامعه، پذيراي تعدد زوجات باشند؛ پديده تجرد و تنها زيستن را مذموم بدانند و تعدد زوجات را بر تجرد و تنهايي ترجيج دهند. متأسفانه رسانه‏هاي ما نه تنها در اين جهت كوتاهي فراواني داشته‏اند، بلكه گاه چنان چهره زشتي از تعدد زوجات ارائه مي‏دهند كه اين حلال خداوند را از هر حرامي بدتر جلوه مي‏دهند. امروزه در برخي كشورها، مسئله چندهمسري پديده‏اي بسيار عادي و طبيعي است و هيچ مشكل و بحراني در خانواده‏ها پديد نياورده است و در عين حال، مانع بروز بسياري از ناهنجاري‏هاي ناشي از تجرد و تنهايي زنان گشته است.
4. نويسنده در زمينه حل معضل ازدواج دختران به لزوم تغييرات در قوانين اعزام دانشجويان دختر به خارج از كشور به منظور آسان سازي شرايط اعزام آنان اشاره كرده است تا مشكل ازدواج گروهي از دختران حل گردد. اولاً، آسان سازي شرايط اعزام به خارج از كشور، نقش چنداني در حل مشكل ازدواج ندارد؛ چراكه بسياري از دختران حاضر نيستند با اتباع كشورهاي بيگانه ازدواج كنند و ثانيا، گسترش ازدواج با اتباع ساير كشورها، پديد آورنده مشكلات ديگري است كه قابل پيش‏بيني نيست و لااقل در اين زمينه مي‏بايست كارشناسي دقيقي صورت گيرد.

پي‌نوشت ها :
 

1. آفتاب يزد، 23/12/82 و 3/2/83
2. همان
 

ارسال توسط کاربر : sm1372



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط