ضرورت آموزش فرهنگ ترافيک به کودکان
نويسنده:*سرهنگ عليرضا اسماعيلي
كودكان دانش اندکي درباره مفاهيم مربوط به ترافيک دارند. مفهوم «خيابان» گاهي براي آنها سوارهرو است و گاهي پيادهرو. کودکان، هنوز مفهوم چپ و راست را به درستي تشخيص نميدهند و فرآيند کسب آگاهي نيز در آنها اغلب با کاستيهايي روبهرو است. آنها گاهي گمان ميکنند دويدن روش مناسب عبور از عرض خيابان است. آگاهي دادن تدريجي و اينکه به آنها آموزش داده شود چه کاري را چه موقعي انجام دهند، در مورد کودکان زير7 سال به مراتب مهمتر از آموزش رسمي قوانين است؛ چرا که کودکان در اين سنين کمتر ميتوانند با اين نوع آموزش رسمي ارتباط برقرار کنند. والدين ميتوانند در اين رده سني، برخي از امکانات عبور عابر پياده، مانند خطکشي عابر پياده که در آن، عابر بهتر توسط راننده ديده ميشود و مسيرهاي ايمني را که براي رفتن به مدرسه مشخص شدهاند به صورت تدريجي به کودکان نشان داده و کاربرد آنها را آموزش دهند.
در بزرگسالان، پردازش اطلاعات از لحاظ کمي و کيفي با كودكان متفاوت است. تفاوت کيفي به دليل آن است که کودکان اغلب، دانش اندکي درباره علايم رانندگي، قوانين و فرآيندهاي مناسب دارند. از لحاظ کمي نيز اين تفاوتها وجود دارند. به دليل دسترسي اندک کودکان به اطلاعات لازم براي انجام يک کار، ظرفيت کمتر حافظهشان و همچنين طولاني بودن زمان واکنش آنها، بين کودکان و بزرگسالان تفاوتهايي از لحاظ کمي در پردازش اطلاعات وجود دارد. براي نوجوانان نيز همين شرايط هنگامي که از دوچرخه يا موتورگازي استفاده ميکنند، صدق ميكند و آنها هنگامي که در شرايط پيچيده و ناشناخته قرار ميگيرند در پردازش اطلاعات به لحاظ کمي با بزرگسالان متفاوتهستند. زمان واکنش به اطلاعات ديداري يا شنيداري، در کودکان از 3 تا 16 سالگي همواره کاهش مييابد (تسريع ميشود) تا به سطح مطلوب برسد. در سنين بين 10 تا 12 سالگي نيز حجم اطلاعاتي که کودکان ميتوانند در حافظه کوتاهمدت يا بلندمدت خود ذخيره کنند بهطور قابلتوجهي افزايش مييابد.
تصميمگيري براي گذر از ميان جريان خودروهايي که در خيابان حركت ميکنند و تشخيص فاصلههايي که گاهي در زنجيره آنها ايجاد ميشود، براي کودکان زير 8 سال همواره امري دشوار است. تخمين زدن اينکه چه موقع يک خودروي در حال حرکت به نزديکي شما ميرسد بيش از آنکه به توانايي تشخيص سرعت مربوط باشد، به توانايي تشخيص فاصله مربوط است. البته در شرايطي که خودرويي بهطور غيرعادي تند حرکت کند، اين تخمين زدن ميتواند خطرناک هم باشد. کودکان کمسن و سالتر معمولا منتظر فواصل خالي طولانيتر ميان جريان خودروهاي در حال حرکت ميشوند اما بزرگترها از فواصل ايجادشده کوچکتر هم استفاده ميکنند و از عرض خيابان گذر ميکنند. درواقع به نظر ميرسد اين مساله به ميزان مهارتهاي افراد در اين کار بستگي دارد.
در کشور ما نيز اقداماتي در حوزه آموزش مدارس صورت گرفته است. بررسي كتابهاي درسي نشان ميدهد كه در كتاب پايه دوم ابتدايي، درسي تحت عنوان «چراغ راهنما» با تاكيد بر عابر پياده ، حدود 2 صفحه مطلب با زباني كودكانه دارد. در كتاب اجتماعي پايه سوم ابتدايي درسي تحت عنوان «اطاعت از قانون» اشارهاي به مقررات عبور و مرور سواره و پياده دارد و در بخش تمرين عملي اين درس وجوه مختلف خطراتي كه براي عابرپياده ممكن است رخ دهد، شرح داده شده است. در دوره ابتدايي كاملترين درسي كه به آموزش ترافيك اختصاص داده شده همين درس است ضمن اينكه تنها درس مشتمل بر تمرينهاي نسبتا مفصل در باب آموزش ترافيك است. در كتاب فارسي چهارم ابتدايي درسي تحت عنوان «عبور از خيابان» وجود دارد. محتواي درس، داستان کودکي است كه به خاطر عجله، در سوارهرو حركت ميكند و دچار تصادف ميشود. در كتاب فارسي پايه پنجم ابتدايي نيز درسي تحت عنوان مقررات عبور و مرور وجود دارد و حدود 3 صفحه را به رعايت مقررات عبورومرور پياده اختصاص يافته است.
در بسياري از کشورهاي ديگر نيز برنامههاي آموزشي بسيار وسيع و گسترده در اين زمينه براي کودکان در مدارس به اجرا در آوردهاند كه تاثير قابلتوجهي در کاهش تصادفات کودکان 3 تا 8 سال داشته است. با وجود اين، اگرچه اين برنامههاي آموزشي ميتواند سبب ارتقاي تواناييهاي کودکان و کاهش آمار تصادفات آنها شود، اميد است که اين برنامهها رفتارهاي پرخطر آنها را کاهش دهد.
نظر کارشناس/ دکتر کتايون خوشابي، روانپزشک کودک و نوجوان
در مدرسه زمان کافي براي اين آموزشها وجود ندارد اما بعضي وقتها بچهها را براي اردو به پارک ترافيک ميبرند و در آن فضا دانشآموزان را با قوانين آشنا ميکنند. بهتر است اين اردوها به طور مستمر چند بار در طول سال اجرا شود. بازيهايي با محتواي آموزش قوانين ترافيکي هم ميتواند به کودکان در يادگيري قوانين کمک کند.
، *استاديار دانشكده علوم انتظامي
منبع:www.salamat.com
/ن
در بزرگسالان، پردازش اطلاعات از لحاظ کمي و کيفي با كودكان متفاوت است. تفاوت کيفي به دليل آن است که کودکان اغلب، دانش اندکي درباره علايم رانندگي، قوانين و فرآيندهاي مناسب دارند. از لحاظ کمي نيز اين تفاوتها وجود دارند. به دليل دسترسي اندک کودکان به اطلاعات لازم براي انجام يک کار، ظرفيت کمتر حافظهشان و همچنين طولاني بودن زمان واکنش آنها، بين کودکان و بزرگسالان تفاوتهايي از لحاظ کمي در پردازش اطلاعات وجود دارد. براي نوجوانان نيز همين شرايط هنگامي که از دوچرخه يا موتورگازي استفاده ميکنند، صدق ميكند و آنها هنگامي که در شرايط پيچيده و ناشناخته قرار ميگيرند در پردازش اطلاعات به لحاظ کمي با بزرگسالان متفاوتهستند. زمان واکنش به اطلاعات ديداري يا شنيداري، در کودکان از 3 تا 16 سالگي همواره کاهش مييابد (تسريع ميشود) تا به سطح مطلوب برسد. در سنين بين 10 تا 12 سالگي نيز حجم اطلاعاتي که کودکان ميتوانند در حافظه کوتاهمدت يا بلندمدت خود ذخيره کنند بهطور قابلتوجهي افزايش مييابد.
ميزان توجه کودکان به ترافيک
تصميمگيري براي گذر از ميان جريان خودروهايي که در خيابان حركت ميکنند و تشخيص فاصلههايي که گاهي در زنجيره آنها ايجاد ميشود، براي کودکان زير 8 سال همواره امري دشوار است. تخمين زدن اينکه چه موقع يک خودروي در حال حرکت به نزديکي شما ميرسد بيش از آنکه به توانايي تشخيص سرعت مربوط باشد، به توانايي تشخيص فاصله مربوط است. البته در شرايطي که خودرويي بهطور غيرعادي تند حرکت کند، اين تخمين زدن ميتواند خطرناک هم باشد. کودکان کمسن و سالتر معمولا منتظر فواصل خالي طولانيتر ميان جريان خودروهاي در حال حرکت ميشوند اما بزرگترها از فواصل ايجادشده کوچکتر هم استفاده ميکنند و از عرض خيابان گذر ميکنند. درواقع به نظر ميرسد اين مساله به ميزان مهارتهاي افراد در اين کار بستگي دارد.
رفتار کودک به عنوان عابر پياده
آموزش و كودكان
در کشور ما نيز اقداماتي در حوزه آموزش مدارس صورت گرفته است. بررسي كتابهاي درسي نشان ميدهد كه در كتاب پايه دوم ابتدايي، درسي تحت عنوان «چراغ راهنما» با تاكيد بر عابر پياده ، حدود 2 صفحه مطلب با زباني كودكانه دارد. در كتاب اجتماعي پايه سوم ابتدايي درسي تحت عنوان «اطاعت از قانون» اشارهاي به مقررات عبور و مرور سواره و پياده دارد و در بخش تمرين عملي اين درس وجوه مختلف خطراتي كه براي عابرپياده ممكن است رخ دهد، شرح داده شده است. در دوره ابتدايي كاملترين درسي كه به آموزش ترافيك اختصاص داده شده همين درس است ضمن اينكه تنها درس مشتمل بر تمرينهاي نسبتا مفصل در باب آموزش ترافيك است. در كتاب فارسي چهارم ابتدايي درسي تحت عنوان «عبور از خيابان» وجود دارد. محتواي درس، داستان کودکي است كه به خاطر عجله، در سوارهرو حركت ميكند و دچار تصادف ميشود. در كتاب فارسي پايه پنجم ابتدايي نيز درسي تحت عنوان مقررات عبور و مرور وجود دارد و حدود 3 صفحه را به رعايت مقررات عبورومرور پياده اختصاص يافته است.
در بسياري از کشورهاي ديگر نيز برنامههاي آموزشي بسيار وسيع و گسترده در اين زمينه براي کودکان در مدارس به اجرا در آوردهاند كه تاثير قابلتوجهي در کاهش تصادفات کودکان 3 تا 8 سال داشته است. با وجود اين، اگرچه اين برنامههاي آموزشي ميتواند سبب ارتقاي تواناييهاي کودکان و کاهش آمار تصادفات آنها شود، اميد است که اين برنامهها رفتارهاي پرخطر آنها را کاهش دهد.
نظر کارشناس/ دکتر کتايون خوشابي، روانپزشک کودک و نوجوان
بهترين سن آموزش قانون به بچهها
در مدرسه زمان کافي براي اين آموزشها وجود ندارد اما بعضي وقتها بچهها را براي اردو به پارک ترافيک ميبرند و در آن فضا دانشآموزان را با قوانين آشنا ميکنند. بهتر است اين اردوها به طور مستمر چند بار در طول سال اجرا شود. بازيهايي با محتواي آموزش قوانين ترافيکي هم ميتواند به کودکان در يادگيري قوانين کمک کند.
، *استاديار دانشكده علوم انتظامي
منبع:www.salamat.com
/ن