اينجا همه برنده اند

مي توانيد روزي را تصور کنيد که در استاديوم فوتبال خبري از دوربين هاي تلويزيون نباشد؟چقدر مسخره به نظر مي آيد! آن وقت هر کس استاديوم نرفته باشد بازي را کلا از دست داده و از تکرار صحنه ي گل ها و خطاها و نماها ي دور و نزديک هم خبري نيست. علاقه مندان به فوتبال قطعاً دوست ندارد چنين شرايطي را تجربه کنند. اما فقط آنها
يکشنبه، 1 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اينجا همه برنده اند

اينجا همه برنده اند
اينجا همه برنده اند


 

نويسنده:فرزانه سالمي




 

نگاهي به مناسبات اقتصادي ورزش، رسانه و تماشاگران
 

مي توانيد روزي را تصور کنيد که در استاديوم فوتبال خبري از دوربين هاي تلويزيون نباشد؟چقدر مسخره به نظر مي آيد! آن وقت هر کس استاديوم نرفته باشد بازي را کلا از دست داده و از تکرار صحنه ي گل ها و خطاها و نماها ي دور و نزديک هم خبري نيست. علاقه مندان به فوتبال قطعاً دوست ندارد چنين شرايطي را تجربه کنند. اما فقط آنها نيستند که از نبود دوربين هاي تلويزيون در استاديوم ها ضربه مي خورند، بلکه صاحبان رسانه ها و باشگاه ها هم دکانشان تخته مي شود و همه چيز به هم مي ريزد. ماجرا خيلي واضح است: ارتباط ورزش و رسانه به شدت سود آور است. آدم ها طبيعتاً - اگر آمريکايي نباشند - به فوتبال علاقه دارند؛ پس شبکه هاي تلويزيوني اگر فوتبال پخش کنند آدم هاي بيشتري پاي آنها ميخ مي شوند؛ پس شبکه ها براي خريدن حق پخش مسابقه ها به باشگاه ها پول مي دهند؛ پس باشگاه ها با پول فراواني که به دست مي آورند بازيکن هاي بهتر و گران تري مي خرند؛ پس بازي ها جالب تر مي شوند؛ پس مردم بيشتري در حالي که توي خانه هايشان نشسته يا لم داده اند از هيجان تماشاي مسابقه ي ورزشي لذت مي برند و در ضمن چشمشان به آگهي هايي که به شکل هاي مختلف در گوشه و کنار زمين تعبيه شده است هم مي افتد و احتمالاً تحت تأثير قرار مي گيرند؛ پس شبکه بيشتر فوتبال مي خرد و...اين چرخه همين طور مي چرخد و بابت چرخيدنش پول زيادي دست خيلي ها را مي گيرد. به قول سياستمداران، اسم اين مثلث موفق را بايد يک بازي «برد - برد - برد» گذاشت!

ورزش+تلويزيون=پول
 

پخش مسابقات ورزشي از طريق تلويزيون حالا ديگر آن قدر عادي است که از نظر خيلي ها «ورزش» همان چيزي است که از تلويزيون پخش مي شود. از ديدگاه برخي جامعه شناسان، داشتن اين ديدگاه به ورزش نشانه ي سوء تفاهم بزرگي در ميان مردم است زيرا ورزش دقيقاً با آنچه که در تلويزيون نمايش داده مي شود تطابق ندارد. در واقع «پخش تلويزيوني» است که يک ستاره ي فوتبال را به اوج مي رساند و او را در تمام دنيا معروف و محبوب مي کند. همين معروفيت، قيمت انتقال بازيکن را از باشگاهي به باشگاه ديگر بالا مي برد و اسپانسرها و آگهي هاي مسابقاتي را که اين بازيکن در آنها شرکت دارد بيشتر مي کند و خلاصه اين چرخه ادامه دارد. مثلاً ليگ برتر انگليس را در نظر بگيريد. جذابيت اين ليگ و تماشاچياني که پاي تلويزيون جذب آن مي شوند باعث سرازير شدن پول زيادي به عرصه ي فوتبال اين کشور مي شود. اين پول به خريد حقوق پخش فوتبال و جذب اسپانسرها محدود نمي شود بلکه تأثير آن مي تواند در بهبود کيفيت استاديوم و پخش حرفه اي مسابقات نيز ديده شود. در واقع باشگاه ها در عرصه هاي ديگري غير از مسابقه ي اصلي هم وارد رقابت با يکديگر مي شوند و مثلاً رقابت باشگاه ها براي جذب ستاره هاي فوتبال به جذابيت بازي آنها براي تماشاگران به شدت اضافه مي کند.
واقعيت اين است که بزرگ ترين و مهم ترين ليگ هاي ورزش دنيا بيشترين در آمد خود را از راه فروش حق پخش مسابقات به شبکه هاي تلويزيوني کسب مي کنند. حتي ليگي مثل ليگ برتر فوتبال انگليس - که بيشتر از همتاهاي اروپايي اش از فروش بليت به تماشاگران سود مي برد - هم روي در آمدهاي پخش تلويزيوني مسابقات حساب زيادي باز مي کند. اين درآمد ها دائماً رو به افزايش اند و مثلاً در فاصله ي سال هاي 1991تا1992 و همين طور در فاصله ي سال هاي 2007 تا 2008ميلادي درآمد پخش رسانه اي ليگ انگليس 29درصد رشد داشت. اصلاً نمي شود تصور کرد که بدون پخش تلويزيوني مسابقات چنين درآمدي چطور به دست مي آمد.
در عين حال، تلويزيون حتي طبقه بندي هاي ورزشي جديدي را هم در اختيار مخاطب قرار داده و هنجارهاي جالبي در اين راه ايجاد کرده است.مثلا شبکه ي ESPN بود که رقابت هايي مثل «اسکيت خياباني» را به تلويزيون آورد و مخاطب زيادي براي آن جذب کرد. ورزشي مثل کريکت هم که از نظر بعضي ها کسل کننده و بي روح بود، با معجزه ي دوربين هاي تلويزيوني اوضاعي کاملاً متفاوت پيدا کرد. مثلاً وضعيت ليگ برتر کريکت هند بعد از پخش تلويزيوني اش در نقاط مختلف دنيا از اين رو به آن رو شد و تماشاچيان انبوه و جديدي هم جذب کرد.

آنها پول پارو مي کنند
 

اينجا همه برنده اند

حتي بحران اقتصادي و مالي سال هاي 2008و 2009هم نتوانست ارتباط ورزش و رسانه را مختل کند و اين در حالي بود که بسياري از معاملات و مناسبات تجاري در حوزه هاي ديگر، تحت تأثير بحران قرار گرفتند و زمين خوردند. اما اوضاع در حوزه ي ورزش کاملاً به کام طرفين بود. مثلاً در ژوئن سال 2009کريستيانو رونالدو بازيکن محبوب پرتغالي با قراردادي به مبلغ 130ميليون دلار به باشگاه رئال مادريد اسپانيا رفت و اين در حالي بود که در همان روزها نرخ بيکاري در اسپانيا به18درصد رسيده بود و اوضاع اقتصادي کشور اصلاً تعريفي نداشت. اما ورزش و ستاره هاي فوتبال کاري به کار بحران اقتصادي نداشتند و شبکه هاي تلويزيوني هم سودشان سر جايش بود. جالب اينجاست که بعضي از گران ترين نقل و انتقال هاي ورزشي هم در همين دوران بحران اقتصادي شکل گرفتند و خلاصه اين که شايد بشود گفت ارتباط ورزش و رسانه و درآمد زايي متقابل آنها در مقابل مشکلات اقتصادي تا حد زيادي مصون هستند.
اما چرا رسانه ها و به خصوص شبکه هاي تلويزيوني حاضرند در هر شرايطي براي پخش مسابقات ورزشي مثل فوتبال قدم به ميدان بگذارند ؟مجله ي اکونوميست اين سؤال را از کيسي واسرمن، يکي از کارگزاران مالي عرصه ي ورزش پرسيده و او هم سه دليل براي اين علاقه ي شديد رسانه ها به ورزش آورده است: اول آنکه تيم هاي حاضر در هر ليگ، دفعات محدودي با هم بازي مي کنند و اين محدوديت، ارزش بازي را بالا مي برد؛ از طرف ديگر، مردم به صورت مستقيم پاي تماشاي مسابقات ورزشي مي نشينند و درصد افرادي که بازي را به صورت ضبط شده تماشا مي کنند بالا نيست، به همين خاطر، آگهي ها تقريباً به شکلي مطمئن پيش روي تماشاگر تلويزيون (يا همان تماشاچي ورزش) قرار مي گيرد و در مورد تأثير آن هيچ نگراني وجود ندارد؛ دليل سوم هم اين است که پيش بيني ها در مورد تعداد تماشاگران احتمالي مسابقات ورزشي از طريق تلويزيون معمولاً درست از آب در مي آيند و با اين ترتيب، رسانه ها بايد هم به ورزش وابسته باشند.
حالا که تعداد شبکه هاي تلويزيوني در دنيا خيلي زياد شده، نمي شود در مورد تعداد تماشاگران يک برنامه از شبکه اي خاص نظر قطعي داد اما مسابقات ورزشي هميشه از اين قاعده مستثنا هستند و مخاطب خاص خود را دارند. اين مخاطب چه سر کار باشد، چه در رستوران و چه در منزل، بالاخره به طريقي خودش را به جعبه ي تلويزيون مي رساند تا مسابقات ورزشي را دنبال کند و همين مسئله، برگ برنده در مناسبات «ورزش -رسانه -پول» است. اين روزها البته تماشاي مسابقات را نمي توان محدود به تلويزيون دانست چون برخي شبکه ها از جمله ESPN خدمات اينترنتي زيادي هم در اختيار تماشاگران احتمالي مسابقات قرار مي دهند و با پول گرفتن از تماشاچي اينترنتي، درآمد جديدي براي خود کسب مي کنند. اما «تلويزيون» هنوز هم در قله ي توجه تماشاگران مسابقات ورزشي قرار دارد.
با اين اوصاف، خيلي ها معتقدند که پخش تلويزيوني مسابقات ورزشي «دستگاه پول پارو کني» است! اما بعضي از شبکه هاي تلويزيوني زخم خورده اصلاً چنين نظري ندارند. واقعيت اين است که اگر مدير رسانه قادر به مديريت ارتباطش با ورزش نباشد، رسانه در دردسري جدي خواهد افتاد زيرا پرداخت حقوق پخش مسابقه هاي ورزشي هزينه ي سنگيني به شبکه هاي تلويزيوني تحميل مي کند و حتي شبکه هاي بزرگ هم گاهي از اين بابت ضرر مي کنند.

غول هاي رسانه اي ورزش
 

اينجا همه برنده اند

در ميان شبکه هايي که تمرکز زيادي بر پخش مسابقات ورزشي دارند و از آن سود زيادي هم مي برند، شايد بتوانESPN ، Plus canal،(sky sports) BskyB را جزو موفق ترين ها قلمداد کرد. آنها به صورت حرفه اي بر بيزينسي به نام پخش مسابقات ورزشي متمرکز شده اند و سودش را هم مي برند.
ESPN که حروف اختصاري نام آن از «شبکه ي برنامه هاي ورزشي و سرگرمي» گرفته شده، شبکه ي تلويزيون کابلي آمريکايي است و 24ساعته به پخش برنامه هاي ورزشي مي پردازد. کمپاني والت ديزني80درصد از سهام ESPN را در اختيار دارد و20درصد باقي مانده هم متعلق به شرکت هيرست است. فعاليت ESPN سپتامبر سال 1979آغاز شد و در ابتدا، يک شرکت نفتي اسپانسر آن بود. مقر اصلي اين شبکه در بريستول (کانکتيکات) است و علاوه بر مسابقه هاي ورزشي مي توان در اين شبکه به تماشاي تاک شوها و سريال هاي مرتبط با ورزش هم نشست.
شايد يکي از کارهايي که باعث شد ESPN موقعيت خوبي در مناسبات ورزش و رسانه در آمريکا پيدا کند، رويکردي بود که اين شبکه در مورد مسابقات بسکتبال NBA در پيش گرفت. ESPN توانست با افزايش نفوذ و فعاليت خود در پخش اين مسابقات به جايگاه مهمي در فاصله ي سال هاي 1982تا1984برسد و قرار داد کلاني نيز با ليگ حرفه اي بسکتبال آمريکا به امضا برساند و با اين ترتيب، راه موفقيت آينده ي خودش را در زمينه هاي ديگر نيز هموار کند.
در حال حاضر پر سر و صداترين پروژه ي ESPN پخش 85 مسابقه ي ورزشي به شکل سه بعدي است که قرار است از همين ژوئن سال 2010و در جريان جام جهاني فوتبال آغاز شود و مثلاً بازي فوتبال بين آفريقاي جنوبي و مکزيک را پوشش بدهد. SKY SPORTS
Sky Sports هم اسم گروهي از شبکه هاي تلويزيوني انگليس و ايرلند است که به نام Broadcasting British Sky يا همان BskyB هم شناخته مي شود. از سال 1990تا کنون Sky sports توانسته نقش مهمي در تجاري شدن ورزش انگليس بازي کند و به عنوان معروفترين پوشش دهنده ي مسابقات ليگ برترفوتبال انگليس هم شناخته شود. شبکه هاي مختلفي در حال حاضر در چهارچوب Sky sports برنامه پخش مي کنند و البته گرفتن حق پخش مسابقات فوتبال مهم ترين فعاليت آنها به شمار مي رود. مبالغ هنگفتي که Sky sports براي خريد حقوق پخش مسابقات فوتبال پرداخت کرد يکي از عواملي بود که عرصه ي ورزش در انگليس را براي هميشه تغيير داد.
منبع:خردنامه همشهري24،شماره49



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط