Augmented Reality واقعيت مجازي تقويت شده در ابزارهاي سيار
Augmented Realityواژه اي است که براي تشريح همپوشاني چيزهايي به کار مي رود که ما با استفاده از داده هاي کامپيوتري يا جايگزين هاي بصري، مشاهده مي کنيم. هدف آن، افزايش توانمندي ما براي ارتباط با اشياء اطراف مان، با استفاده از اطلاعات کاملاً مرتبط با اين اشياء است. در محيط کار، در حالي که در دفترتان مشغول قدم زدن هستيد ممکن است اسم و دپارتمان افراد را بر روي بدن شان( در کنار يک نشان گر گرافيکي که کارهايي را که شما بايد براي آنان انجام دهيد و کارهايي که آن ها بايد براي شما انجام دهند) ببينيد. بسياري از سناريوها به نمايش گرهاي head-up گنجانده شده در شيشه جلوي اتوموبيل يا عينک ها مربوط مي شود اما augmented reality که ما امروزه در اختيار داريم اساساً بر روي صفحه نمايش head-down تلفن هاي هوشمند قرار دارد.
کمپاني هاي متعددي برنامه هايي که داده هاي مبتني بر مکان و موقعيت را به داخل يک feed دوربين ويديوئي پيوسته همپوشاني مي کنند منتشر نموده اند. اين داده ها از سنسورها و راديوهاي گوناگوني که در داخل تلفن هاي هوشمند مدرن گنجانده شده اند، شامل راديوهاي GPS( براي تشخيص مکان از طريق استفاده از داده هاي ماهواره اي)، شتاب سنج ها( براي محاسبه تغييرات سرعت و جهت) و مغناطيس سنج ها( براي اندازه گيري موقعيت فرد يا شيء در مقايسه با شمال مغناطيسي) مي آيد.
در برنامه اي به نام Nearest Places، اسامي و مکان ايستگاه هاي مترو، پارک هاي شهري، موزه ها، رستوران ها و ساير نقاط مورد توجه بر روي يک feed ويدئويي iPhone ظاهر مي شود. وقتي شما قدم مي زنيد يا به سمتي مي چرخيد اين اطلاعات به منظور همپوشاني محيط اطراف شما تغيير پيدا مي کند. بابک پرويز، پروفسور دانشگاه واشينگتن و متخصص نانوتکنولوژي مي گويد« تلفن هاي هوشمند و برنامه هاي مرتبط با آن، ره گشا و پيشگام واقعيت تقويت شده به شمار مي روند. در يک بازه زماني کوتاه تا متوسط، حدس من اين است که اين ابزارها در اين حوزه مسلط خواهند شد».
ساير نمونه هاي اوليه برنامه هاي کاربردي مرتبط با اين حوزه اطلاعات را از يک متخصصات جغرافيايي خاص مي گيرد و آن را به صورت مدل هاي سه بعدي يا انيميشن هايي که جزئيات آن براساس موقعيت کاربر به شکل سه بعدي update مي شود در مي آورد. اما تکنولوژي حاضر، براي اين نوع کاربردها هنوز به اندازه کافي پيشرفته نيست: ابزارهاي دستي، قبل از اين که بتوانند اين نوع اطلاعات را اداره و از آن استفاده کنند نياز به توسعه يک مکانيزم مکان يابي پيشرفته تر دارند. خوشبختانه، به نظر مي رسد هر نسل از تلفن هاي هوشمند شامل سنسورهاي بهتري در مقايسه با نسل قبل از خود هستند.
در ساير زمينه ها، واقعيت تقويت شده نه تنها ممکن است براي فراهم نمودن اطلاعات بيش تر، بلکه براي حس بصري توسعه يافته مورد استفاده قرار گيرد. روزي خواهد رسيد که دوربين هاي مادون قرمزي که در جلوي اتوموبيل ها نصب خواهند شد اشياء راه دور را به شکل يک تصوير بسيار شفاف بر روي نمايش گر شيشه جلوي اتوموبيل نشان مي دهند. گيرنده هاي بي سيم، سيگنال هاي رادار را تشخيص خواهند داد و از اين سيگنال ها براي نشان دادن تصوير اتوموبيل هايي که از حوزه ديد خارج هستند استفاده مي کنند، يک عينک، GPS و گزارش ترافيکي را ميزباني خواهد کرد.
پرويز و تيم او در حال کار بر روي روش هايي هستند تا بتوانند نمايش گرها را مستقيماً بر روي کره چشم قرار دهند. بطور اخص، آن ها سعي مي کنند نوعي تکنولوژي را براي گنجاندن مدارات ويدئويي در داخل لنزهاي چشمي توسعه دهند. وقتي شما از چنين
لنزهايي استفاده مي کنيد، يک feed داده اي همپوشاني شده مبتني بر موقعيت مکاني خود را بر روي ميدان ديدتان مشاهده مي نمائيد.
قبل از اين که لنزهاي پرويز واقعيت پيدا کنند، به نظر مي رسد که واقعيت تقويت شده به يک وسيله کمکي ارتباطي و ناوبري بر روي ابزار سيار تبديل شود. علاوه بر اين، توسعه دهندگان بازي ها نيز ممکن است از اين تکنولوژي براي همپوشاني کامل محيط بازي هاي ديجيتال با دنياي واقعي اطراف بازي کنان بهره برداري نمايند.
تلويزيون سه بعدي( 3DTV)
شما از تماشاي قسمت ششم فيلم Hulk بر روي پرده عريض سينما لذت کافي را کسب کرديد اما حالا قصد داريد ببينيد اين فيلم بر روي تلويزيون سه بعدي خانه تان چگونه است. شما با قطع اتصال عينک هاي سه بعدي active-shutter از شارژر، آن ها را به چشم مي گذاريد و با در دست گرفتن يک بسته پاپ کورن آماده مي شويد تا فيلم شروع شود. بچه ها نيز عينک هاي سه بعدي شان را به چشم گذاشته اند و خود را آماده نبرد هالک با Predator مي کنند. وقتي سازندگان تلويزيون، HDTV ها را معرفي کردند، بديهي بود که قبل از قديمي شدن و از مد افتادن اين تکنولوژي جديد به فکر ارائه طرح ها و نوآوري هاي ديگري باشند و آن ها اين کار را کردند. موج بعدي تلويزيون هاي خانگي، 3DTV؛ يک تصوير دو بعدي که مقداري عمق استريوسکوپيک دارد مي باشد. با توسعه و پيشرفت فيلم سازي و پخش فيلم به روش سه بعدي، هاليوود کار توليد يک کتابخانه( هنوز کوچک) از فيلم هاي عمق بخشي شده را آغاز کرده است. پتانسيل تبديل و تغيير فيلم هاي دو بعدي به سه بعدي مي تواند باعث تشديد تقاضا شود؛ درست مثل دهه 80 ميلادي که تکنولوژي رنگ آميزي فيلم ها باعث شد تا گروه زيادي از افراد به فيلم هاي سياه و سفيد قديمي علاقه مند شوند. براي فيلم هايي که با استفاده از انيميشن کامپيوتري ساخته مي شوند، مثل نسخه سه بعدي فيلم داستان اسباب بازي که يک نسخه رندر شده جديد از دو فيلم اول اين مجموعه است چنين اتفاقي رخ داده است.
3D قرار است يک تجربه بصري عميق تر و غوطه ور کننده که شباهت بيش تري با زندگي واقعي دارد و تقريباً از هر چيزي که تا به حال تماشا کرده ايد متفاوت است، ارائه کند. در سالن هاي سينما، نمايش سه بعدي، نوعاً عبارت است از سوپرايمپوز تصاوير پلاريزه شده يا مشخصاً رنگ شده بر روي هر فريم از فيلم و سپس استفاده تماشاگر از عينک هاي passive ي که تصاوير مختلفي را بر روي هر چشم نشان مي دهد. مغز بيننده، اين دو تصوير را به شکلي با هم ترکيب مي کند تا سطح قابل قبولي از حس عمق را درک کند.
در مقابل، يک 3D خانگي تقريباً بر تغيير دادن نماهاي چپ و راست در فريم هاي متوالي در حال پخش متکي است. HDTVهايي که در 120Hz کار مي کنند( بدين معنا که نرخ refresh آن ها در هر ثانيه معادل 120 سيکل است) به طور گسترده در دسترس هستند بنابراين توانايي تغيير دادن تصاوير چشم چپ و راست، بسيار سريع تر از چيزي که چشم انسان مي تواند دنبال کند از قبل در دسترس بوده است. Alfred Poor تحليل گر GigaOm و مسئول وب سايت HDTV Almanac مي گويد در حال حاضر از استانداردهاي بنيادين صنعتي براي فراهم نمودن امکان چنين کاري استفاده مي شود.
تماشاي نمايش گرهاي 3DTV به عينک هاي «فعال» يا Activeي نياز خواهد داشت که از firing سريع شاترها براي تغيير دادن نماي هر چشم استفاده مي کنند. امروزه عينک هاي اکتيو، گران هستند اما قيمت آن ها با عرضه تلويزيون هاي 3D کاهش خواهد يافت. ضمناً طراحان در حال کار بر روي فاز توسعه يک ست 3D هستند که نيازي به استفاده از عينک ندارد.
کمپاني پاناسونيک و سوني طرح هايي را براي نمايش گرهايي که از قابليت 3D برخوردار هستند اعلام کرده اند و پاناسونيک اخيراً يک نمونه نمايش گر بزرگ را که انتظار دارد در سال 2010 به بازار عرضه کند به نمايش گذاشت. همان گونه که در زمان HDTVها اتفاق افتاد، در ابتدا 3DTV هاي گران تر و به دنبال آن مدل هاي ارزان تر نيز به بازار عرضه خواهد شد. ايجاد و توزيع محتواي 3D به گونه اي که بتواند توجه مصرف کننده را به خود جلب کند چالش بزرگ تري خواهد بود. Poor اشاره مي کند که استوديوهاي فيلم سازي در حال حاضر تعداد اندکي فيلم سه بعدي توليد مي کنند. اما تکنيک هاي ساخت نسخه هاي synthetic( ترکيبي) 3D فيلم هاي فعلي مي تواند اين خلاء را پر کند.
شبکه هاي کابلي و فرازميني فعلي IPTV بايد بتوانند محتواي 3D را توزيع کنند. پهناي باندي که چنين شبکه هايي براي تحويل پخش هاي تيپيکال HD استفاده مي کنند، هنگامي که شبکه ها به تکنيک هاي فشرده سازي ويدئويي جديد روي بياورند براي تحويل ويدئوي 3D کفايت خواهم کرد. اما ممکن است ماهواره با مسير دشوارتري روبرو شود زيرا چنين سيستم هايي از قبل از بهترين سطوح فشرده سازي استفاده کرده اند.
براي پخش رسانه فيزيکي، Blu-ray مي تواند داده ها را ذخيره کند و پخش کننده هاي Blu-ray سه بعدي مدتي است در اين مسير قرار گرفته اند. نيازي به تغيير اساسي در Blu-ray نخواهد بود بنابراين گروه تجاري پشت اين استاندارد در حال تمرکز بر سازگاري، نظير اطمينان از اين که يک 2DTV مي تواند يک ديسک 3D را پخش کند، هستند.
مسائل مرتبط با استانداردها ممکن است خيلي دردسرساز نباشند زيرا 3DTVها به اندازه کافي انعطاف پذير هستند. و گروه صنعتي در حال کار براي تنظيم پارامترهاي عمومي تري مثل توليد نمونه هاي Progressive و interlaced هستند. يک 3DTV ممکن است نياز به پشتيباني از فرمت هاي متعدد داشته باشد اما کل ماجرا به تغيير دادن تصاوير و يک جفت عينک shutter-based مربوط مي شود.
Poor انتظار دارد که 3DTV يک ارتقاي کوچک براي HDTVهاي فعلي باشد. ست هاي upgrade شده نياز به يک کنترلر ارتقا يافته صفحه نمايش که در هر 60 ثانيه بتواند تصاوير را براي هر چشم تغيير دهد و همچنين يک فرستنده بي سيم يا مادون قرمز براي ارسال اطلاعات همزمان سازي به عينک هاي 3D خواهند داشت.
USB 3.0
قبل از ترک محل کار، شما نياز به تهيه نسخه پشتيباني از PC خود( شامل چند کليپ از فيلم هاي قبلي Hulk که طي ناهار دانلود کرده ايد) داريد. دکمه اي را فشار مي دهيد و 5 دقيقه بعد سيستم شما 150 گيگابايت داده و اطلاعات را بر روي يک درايو 512 گيگابايتي solid-state که براي تهيه نسخه پشتيبان off-site با خودتان مي بريد، مي نويسد. در مسير خانه، براي خريد يک نسخه 3D جديداً منتشر شده از قسمت سوم Hulk جلوي يک کيوسک توقف مي کنيد. درايوتان را وصل مي کنيد، کيوسک مجوزهاي شما را مي خواند و ويدئوي 30 گيگابايتي بر روي SSD شما بارگذاري مي شود و اين ها در حالي رخ مي دهد که شما يک پيش نمايش 90 ثانيه اي از فيلم مورد علاقه تان را تماشا مي کنيد. شما درايو را بر مي داريد و به سمت منزل تان حرکت مي کنيد.
USB شايد يکي از کم جاذبه ترين تکنولوژي هايي باشد که در داخل کامپيوترهاي فعلي و ابزار سيار گنجانده شده است اما کافي است سرعت آن را 10 برابر بيش تر کنيد تا به جلز و ولز کردن بيفتد. بخش اعظم ساير کابل هاي متصل به کامپيوترتان را برداريد تا اين استاندارد خودش را نشان دهد. پتانسيل انتقال ويدئوي فشرده نشده را نيز در نظر بگيريد تا از يک نيروي بسيار قدرتمند برخوردار شويد.
هر وظيفه اي که به انتقال داده ها بين PC و ساير ابزار جانبي مربوط شود، مثل اسکن، چاپ و يا انتقال فايل ها با استفاده از USB 3.0 در مقايسه با USB 2.0 امروزي سريع تر انجام مي گيرد. در بسياري از موارد، حتي قبل از اين که متوجه شروع انتقال شويد، کار به اتمام رسيده است.
USB 3.0 ( که توسط دوستاني که مسئوليت کنترل تست و مجوزدهي را در USB-IF(USB Implementers Forum) به عهده دارند SupreSpeed نام گرفته است) براي تحويل Throughput حقيقي بيش از 3.2 گيگابايت در ثانيه در راه است. نرخ انتقال باعث مي شود تا USB 3.0، ده برابر سريع تر از ساير استانداردهاي ابزار جانبي دسک تاپ شود.
علاوه بر اين، USB 3.0 مي تواند به طور همزمان و در هر دو جهت از حداکثر سرعت استفاده کند که اين پيشرفتي بزرگ در مقايسه با نرخ سرعت half duplex( يک طرفه) نسخه 2.0 محسوب مي شود. پايه هاي USB 3.0 قادر خواهند بود نسخه هاي قديمي 1.0 و 2.0 را قبول کنند اما کابل هاي USB 3.0 فقط با پايه هاي 3.0 کار مي کنند.
اين تکنولوژي مي تواند همه چيز را در حوزه اتصال ابزار تغيير دهد. امروزه يک کامپيوتر دسک تاپ مدرن ممکن است شامل پايه هايي براي اتصال اترنت، IEEE 1394a, 1394b)FireWire 400,800 و USB 2.0 يا هر دو، DVI يا DisplayPort يا هر دو، و در برخي از سيستم ها eSATA باشد. USB 3.0 مي تواند همه اين ها را ( به جز اترنت) حذف کند. به جاي اين ها، يک کامپيوتر ممکن است داراي چندين درگاه USB 3.0 باشد که کار تحويل داده ها به مانيتور، بازيابي از اسکنر، و تبادل آن با ديسک هاي سخت را انجام مي دهد. اين سرعت توسعه يافته در زمان مناسب عرضه خواهد شد زيرا درايوهاي فلش سريع تر در خط توليد هستند.
Jeff Ravencraft، مدير USB-IF مي گويد USB 3.0 براي پشتيباني از انتقال ويدئوي فشرده نشده 1080p( که در حال حاضر بالاترين کيفيت فرمت ويدئويي ما است) با سرعت 60 فريم در ثانيه به اندازه کافي پر سرعت هست. اين موضوع يک کمکوردر را قادر مي سازد از سخت افزار فشرده سازي ويدئو و مجوزدهي براي MPEG-4 صرفنظر کند. کاربر مي تواند ويدئوي زنده را از يک کمکوردر به جريان بيندازد(بدون نياز به هيچگونه پردازش ويدئويي) و يا آن را بر روي درايو داخلي و براي انتقال سريع در آينده ذخيره کند که هيچيک از اين روش ها امروزه بدون فشرده سازي بسيار سنگين امکان پذير نيست. با در نظر گرفتن USB 3.0، برخي از تحليل گران اين استاندارد را يک متمم يا حتي جايگزين براي اتصال HDMI که امروزه بر روي پخش کننده هاي Blu-ray يافت مي شود، مي دانند.
اين تکنولوژي جديد مي تواند کامپيوترها را به ايستگاه هاي شارژ دائمي تبديل کند. در حال حاضر USB 2.0 مي تواند 100 ميلي آمپر را براي هر درگاه ايجاد کند؛ اما USB 3.0 اين مقدار را تا 150 ميلي آمپر براي هر وسيله افزايش مي دهد. و در حالي که USB 2.0 در 500 ميلي آمپر براي يک هاب متوقف مي شود، حداکثر مقدار براي USB 3.0 معادل 900 ميلي آمپر است.
با حرکت تلفن هاي هوشمند به سمت پشتيباني از USB به عنوان وسيله شارژ و سينک( اين تغيير در اروپا و آسيا به خوبي در حال انجام است) و با در نظر گرفتن اين نکته که حاملان مستقر در ايالات متحده نيز اخيراً به اين حرکت پيوسته اند، ميزان آمپر افزايش يافته USB 3.0 ممکن است به شما اجازه دهد از شر انواع و اقسام شارژها خلاص شويد.
کامپيوترهاي دسک تاپ آينده در پرتو قابليت ها و به کارگيري USB 3.0، ممکن است به دو هاب داخلي در جلو و چندين درگاه که تبديل شدن آن به يک ايستگاه شارژ را تسهيل مي کند تجهيز شوند. هرکدام از اين هاب ها مي توانند تا 6 درگاه داشته باشند و از حداکثر ميزان آمپر ممکن پشتيباني کنند. در ضمن، کامپيوترهاي لپ تاپ مي توانند درگاه هاي USB را براي شارژ بهتر و دسترسي بيش تر در حين حرکت با هم ترکيب کنند. Apple Mac Mini desktop از قبل شامل 5 درگاه USB 2.0 در پشت آن بوده است).سرعت بالاتر USB 3.0، به انتقال داده ها شتاب مي دهد و البته در هر دقيقه بيش از 20 گيگابايت داده را منتقل مي کند. اين باعث مي شود تا تهيه نسخه هاي پشتيبان و همچنين نگهداري نسخه هاي پشتيبان off-site از مجموعه هاي همواره در حال رشد تصاوير، عکس ها، فيلم ها و رسانه هاي دانلود شده به يک کار بسيار ساده تر تبديل شود. Ravencraft مي گويد مشتريان مي توانند فيلم هاي مورد نظر خود را در ايستگاه هاي سوخت گيري و پمپ بنزين ها دانلود کنند. او ادامه مي دهد « با استفاده از USB 2.0 پرسرعت شما نمي توانستيد مردمي را که در صف بنزين بودند 15 دقيقه منتظر بگذاريد تا يک فيلم دانلود کنيد».
توليدکنندگان از هم اکنون براي استفاده از مزاياي USB 3.0 به حرکت درآمده اند و تحليل گران تطبيق وسيع و گسترده با اين استاندارد را طي يکي دو سال آينده پيش بيني مي کنند. اين فرمت در ابزار سيار و تجهيزات الکترونيکي مصرفي نيز رايج خواهد شد. Ravencraft مي گويد توليدکنندگان سالانه بيش از دو ميليون وسيله مجهز به USB را به فروش مي رسانند بنابراين پتانسيل بسيار زيادي براي فراگير شدن سريع اين تکنولوژي جديد وجود دارد.
ويدئوي جرياني از طريق Wi-Fi
وقتي با آن دانلود high-def قسمت سوم Hulk که بر روي درايو فلش ذخيره کرده ايد به خانه مي رسيد، درايو را به لپ تاپ تان وصل مي کنيد و از طريق يک اتصال Wi-Fi gigabit آن را به شبکه خانگي تان منتقل مي کنيد. چند دقيقه بعد، آن فيلم آماده جريان يافتن از طريق يک لينک بي سيم 60GHz از سيستم سرگرمي خانگي شبکه اي شده شما به تمام HDTVهاي نصب شده بر روي ديوارهاي خانه تان است.
اترنت باسيم در مقايسه با Wi-Fi با سرعت بيش تري به نرخ انتقال داده بالاتر دست پيدا کرد اما گروه هاي صنعتي درگير توسعه و ارتقاي استانداردهاي بي سيم، سعي مي کنند به روش هاي جديدي براي کمک به افزايش سرعت Wi-Fi دست پيدا کنند. تا سال 2012، دو پروتکل جديد يعني 802.11ac و 802.11ad بايد وظيفه اداره انتقال داده ها از طريق هوا را با سرعتي معادل 1 گيگابايت در ثانيه يا سريع تر به عهده بگيرند.در نتيجه رسيدن به چنين سرعت هايي کاربران آينده قادر خواهند بود با چندين ويدئوي جرياني با کيفيت بالا و همچنين بازي هاي جرياني فعال، در يک خانه و از داخل يک اتاق کار کنند. سرورهاي رسانه اي مرکزي، پخش کننده هاي Blu-ray و ساير set-top boxها مي توانند هر جايي در خانه قرار بگيرند و محتوا را به ابزار انتهايي دره ر مکاني به جريان بيندازند. به عنوان مثال، يک نمايش گر ويدئوي HD که فقط به يک سيم برق اتصال دارد مي تواند در يک اتاق قرار بگيرد و بدون نياز به کابل کشي هاي نازيبا، محتواي ارسالي از يک پخش کننده Blu-ray، ماهواره يا کامپيوتر را پخش کند.
استانداردهاي 802.11ac و 802.11ad بايد براي استفاده خانگي بهينه شوند اگرچه کاربردهاي اين استانداردها به طور حتم بسيار بيش تر از استفاده خانگي خواهد بود. اين اسم ها نشان دهنده روش داخلي عددگذاري گروه مهندسي IEEE هستند: 802 براي شبکه سازي، 11 براي بي سيم، و يک يا دو حرف براي گروه هاي کاري ويژه.
استاندارد 802.11ac، استاندارد 802.11n را که آخرين و بزرگ ترين تکنولوژي WLAN در يک دهه بود و با 802.11b شروع شد ارتقاء مي بخشد. با استفاده از استاندارد 802.11ac، کارآيي شبکه سازي بي سيم از سرعت تئوريک mbps 600 به حداکثر سرعت اسمي بيش از gbps 1 خواهد رسيد. از نظر عملي، نرخ سرعت خالص 802.11ac بين 300 تا 400 مگابيت بر ثانيه خواهد بود که از نرخ 160 مگابيت بر ثانيه اي 802.11n بيش تر است و از ظرفيت لازم براي حمل چندين جريان ويدئويي فشرده شده از طريق يک کانال منفرد برخوردار است. همانند 802.11n، استاندارد 802.11ac از تعداد زيادي آنتن براي دريافت و ارسال داده ها به صورت بي سيم استفاده خواهد کرد.
استاندارد 802.11ac هنوز قادر به حمل ويدئوي lossless high-def( فرمتي که تمام کيفيت منبع خام اوليه را حفظ مي کند) نيست. هرچند، امروزه استفاده از ويدئوي LossLess بعد از خارج شدن از حالت فشرده يا decoding جريان داده هاي يک ماهواره، کابل يا ديسک در شبکه هاي باسيم رايج است. نرم افزار مناسب، جريان داده اي فشرده شده 802.11ac را مي گيرد و آن را مستقيماً به يک decoder در يک ست HDTV ارسال مي کند؛ برخي از ست هاي HDTV از قبل داراي اين قابليت بوده اند. اما وقتي ويدئوي فشرده نشده مجبور است با نرخ سريع تر از gbps 1 جريان پيدا کند بايد از يک تکنولوژي سريع تر استفاده کرد.
اين، همان جائي است که 802.11ad وارد ميدان مي شود. اين تکنولوژي طيف 2.4 و 5GHz را که Wi-Fi در آن کار مي کند ترک مي کند و به طيف جديد 60GHz مي رود. طيف GHZ 60 فرکانس هاي در دسترس زيادي در بسياري از کشورها خواهد داشت که ايالات متحده نيز در بين اين کشورها است بنابراين کانال هاي خاص زيادي قادر خواهند بود بيش از يک گيگابيت بر ثانيه از ويددوي فشرده نشده را حمل کنند.
متأسفانه، امواجي که طول شان به ميليمتر مي رسد و سيگنال هاي GHZ 60 را تشکيل مي دهند به سختي در ديوارها و مبلمان نفوذ مي کنند و اکسيژن نيز به سرعت انرژي اين امواج را جذب مي کند. بنابراين استاندارد 802.11ad براي انتقال داده ها در فواصل کوتاه و بين ابزاري که در يک اتاق هستند بسيار مناسب است. گذشته از پشتيباني سريع از انتقال ويدئو، استاندارد 802.11ad به شما اجازه مي دهد با سرعت هاي نزديک به USB 3.0 و 1000 بار سريع تر از Bluetooth 2 فايل ها را منتقل يا داده ها را سينک کنيد.
مشخصات فني استاندارد 802.11ad يکي از سه ايده رقابتي براي استفاده از باند 60GHz طيف است. گروه تجاري HD بي سيم، کنسرسيومي متشکل از شرکت هاي تجهيزات الکترونيکي مصرفي بر استفاده ويدئويي از باند 60GHz متمرکز شده است در حالي که Wireless Gigabit Alliance به دنبال کاربردهاي مصرفي و شبکه سازي اين باند است. عضويت در گروه هاي مختلف، امکان interoperable شدن آن را افزايش مي دهد و شايد باعث يکپارچه شدن اين مشخصات فني شود. اگرچه استاندارد 802.11ad از نظر فني قادر به آدرس دهي ويدئو نيست، اما به يک تکنولوژي ژنريک تبديل خواهد شد که مي تواند انواع مختلفي از داده ها را گرد هم آورد. اين گروه ها حداقل مي توانند از تداخل کاري جلوگيري به عمل آورند.
تلفيق 802.11ac و 802.11ad و تقويت آن با USB 3.0 به شما اجازه مي دهد کلاستري از کامپيوترها را با سخت افزاري که در خانه تان موجود است ست آپ کنيد. USB 3.0 و اترنت گيگابيت ممکن است ابزاري را که در يک کابينت يا بر روي ميز کار قرار دارند به هم متصل کنند؛ 802.11ac کلاسترهاي موجود در خانه را به هم لينک مي کند و 802.11ad داده ها را به ابزار موبايل، مانيتورها و ساير سخت افزار موجود در داخل يک اتاق حمل مي کند.
Allen Huotari، مسئول تکنيکي Cisco Consumer Products( که شامل محصولات Linksys است و سالانه ميليون ها ابزار Wi-Fi و اترنت را عرضه مي کند) مي گويد اين تغيير در شبکه هاي خانگي نتيجه يک نوع تکنولوژي منفرد نخواهد بود و حاصل همکاري دو يا سه تکنولوژي مختلف، باسيم و/ يا بي سيم است. اين به معناي سيم ها و کابل هاي کم تر، سرعت هاي بهتر و پخش با کيفيت ويدئو در مقايسه با امروز است. تا سال 2012، هر دوي اين تکنولوژي ها بايد آماده شده باشند و در دسترس قرار گيرند.
منبع: بزرگراه رايانه، شماره 128.
/ج
کمپاني هاي متعددي برنامه هايي که داده هاي مبتني بر مکان و موقعيت را به داخل يک feed دوربين ويديوئي پيوسته همپوشاني مي کنند منتشر نموده اند. اين داده ها از سنسورها و راديوهاي گوناگوني که در داخل تلفن هاي هوشمند مدرن گنجانده شده اند، شامل راديوهاي GPS( براي تشخيص مکان از طريق استفاده از داده هاي ماهواره اي)، شتاب سنج ها( براي محاسبه تغييرات سرعت و جهت) و مغناطيس سنج ها( براي اندازه گيري موقعيت فرد يا شيء در مقايسه با شمال مغناطيسي) مي آيد.
در برنامه اي به نام Nearest Places، اسامي و مکان ايستگاه هاي مترو، پارک هاي شهري، موزه ها، رستوران ها و ساير نقاط مورد توجه بر روي يک feed ويدئويي iPhone ظاهر مي شود. وقتي شما قدم مي زنيد يا به سمتي مي چرخيد اين اطلاعات به منظور همپوشاني محيط اطراف شما تغيير پيدا مي کند. بابک پرويز، پروفسور دانشگاه واشينگتن و متخصص نانوتکنولوژي مي گويد« تلفن هاي هوشمند و برنامه هاي مرتبط با آن، ره گشا و پيشگام واقعيت تقويت شده به شمار مي روند. در يک بازه زماني کوتاه تا متوسط، حدس من اين است که اين ابزارها در اين حوزه مسلط خواهند شد».
ساير نمونه هاي اوليه برنامه هاي کاربردي مرتبط با اين حوزه اطلاعات را از يک متخصصات جغرافيايي خاص مي گيرد و آن را به صورت مدل هاي سه بعدي يا انيميشن هايي که جزئيات آن براساس موقعيت کاربر به شکل سه بعدي update مي شود در مي آورد. اما تکنولوژي حاضر، براي اين نوع کاربردها هنوز به اندازه کافي پيشرفته نيست: ابزارهاي دستي، قبل از اين که بتوانند اين نوع اطلاعات را اداره و از آن استفاده کنند نياز به توسعه يک مکانيزم مکان يابي پيشرفته تر دارند. خوشبختانه، به نظر مي رسد هر نسل از تلفن هاي هوشمند شامل سنسورهاي بهتري در مقايسه با نسل قبل از خود هستند.
در ساير زمينه ها، واقعيت تقويت شده نه تنها ممکن است براي فراهم نمودن اطلاعات بيش تر، بلکه براي حس بصري توسعه يافته مورد استفاده قرار گيرد. روزي خواهد رسيد که دوربين هاي مادون قرمزي که در جلوي اتوموبيل ها نصب خواهند شد اشياء راه دور را به شکل يک تصوير بسيار شفاف بر روي نمايش گر شيشه جلوي اتوموبيل نشان مي دهند. گيرنده هاي بي سيم، سيگنال هاي رادار را تشخيص خواهند داد و از اين سيگنال ها براي نشان دادن تصوير اتوموبيل هايي که از حوزه ديد خارج هستند استفاده مي کنند، يک عينک، GPS و گزارش ترافيکي را ميزباني خواهد کرد.
پرويز و تيم او در حال کار بر روي روش هايي هستند تا بتوانند نمايش گرها را مستقيماً بر روي کره چشم قرار دهند. بطور اخص، آن ها سعي مي کنند نوعي تکنولوژي را براي گنجاندن مدارات ويدئويي در داخل لنزهاي چشمي توسعه دهند. وقتي شما از چنين
لنزهايي استفاده مي کنيد، يک feed داده اي همپوشاني شده مبتني بر موقعيت مکاني خود را بر روي ميدان ديدتان مشاهده مي نمائيد.
قبل از اين که لنزهاي پرويز واقعيت پيدا کنند، به نظر مي رسد که واقعيت تقويت شده به يک وسيله کمکي ارتباطي و ناوبري بر روي ابزار سيار تبديل شود. علاوه بر اين، توسعه دهندگان بازي ها نيز ممکن است از اين تکنولوژي براي همپوشاني کامل محيط بازي هاي ديجيتال با دنياي واقعي اطراف بازي کنان بهره برداري نمايند.
تلويزيون سه بعدي( 3DTV)
شما از تماشاي قسمت ششم فيلم Hulk بر روي پرده عريض سينما لذت کافي را کسب کرديد اما حالا قصد داريد ببينيد اين فيلم بر روي تلويزيون سه بعدي خانه تان چگونه است. شما با قطع اتصال عينک هاي سه بعدي active-shutter از شارژر، آن ها را به چشم مي گذاريد و با در دست گرفتن يک بسته پاپ کورن آماده مي شويد تا فيلم شروع شود. بچه ها نيز عينک هاي سه بعدي شان را به چشم گذاشته اند و خود را آماده نبرد هالک با Predator مي کنند. وقتي سازندگان تلويزيون، HDTV ها را معرفي کردند، بديهي بود که قبل از قديمي شدن و از مد افتادن اين تکنولوژي جديد به فکر ارائه طرح ها و نوآوري هاي ديگري باشند و آن ها اين کار را کردند. موج بعدي تلويزيون هاي خانگي، 3DTV؛ يک تصوير دو بعدي که مقداري عمق استريوسکوپيک دارد مي باشد. با توسعه و پيشرفت فيلم سازي و پخش فيلم به روش سه بعدي، هاليوود کار توليد يک کتابخانه( هنوز کوچک) از فيلم هاي عمق بخشي شده را آغاز کرده است. پتانسيل تبديل و تغيير فيلم هاي دو بعدي به سه بعدي مي تواند باعث تشديد تقاضا شود؛ درست مثل دهه 80 ميلادي که تکنولوژي رنگ آميزي فيلم ها باعث شد تا گروه زيادي از افراد به فيلم هاي سياه و سفيد قديمي علاقه مند شوند. براي فيلم هايي که با استفاده از انيميشن کامپيوتري ساخته مي شوند، مثل نسخه سه بعدي فيلم داستان اسباب بازي که يک نسخه رندر شده جديد از دو فيلم اول اين مجموعه است چنين اتفاقي رخ داده است.
3D قرار است يک تجربه بصري عميق تر و غوطه ور کننده که شباهت بيش تري با زندگي واقعي دارد و تقريباً از هر چيزي که تا به حال تماشا کرده ايد متفاوت است، ارائه کند. در سالن هاي سينما، نمايش سه بعدي، نوعاً عبارت است از سوپرايمپوز تصاوير پلاريزه شده يا مشخصاً رنگ شده بر روي هر فريم از فيلم و سپس استفاده تماشاگر از عينک هاي passive ي که تصاوير مختلفي را بر روي هر چشم نشان مي دهد. مغز بيننده، اين دو تصوير را به شکلي با هم ترکيب مي کند تا سطح قابل قبولي از حس عمق را درک کند.
در مقابل، يک 3D خانگي تقريباً بر تغيير دادن نماهاي چپ و راست در فريم هاي متوالي در حال پخش متکي است. HDTVهايي که در 120Hz کار مي کنند( بدين معنا که نرخ refresh آن ها در هر ثانيه معادل 120 سيکل است) به طور گسترده در دسترس هستند بنابراين توانايي تغيير دادن تصاوير چشم چپ و راست، بسيار سريع تر از چيزي که چشم انسان مي تواند دنبال کند از قبل در دسترس بوده است. Alfred Poor تحليل گر GigaOm و مسئول وب سايت HDTV Almanac مي گويد در حال حاضر از استانداردهاي بنيادين صنعتي براي فراهم نمودن امکان چنين کاري استفاده مي شود.
تماشاي نمايش گرهاي 3DTV به عينک هاي «فعال» يا Activeي نياز خواهد داشت که از firing سريع شاترها براي تغيير دادن نماي هر چشم استفاده مي کنند. امروزه عينک هاي اکتيو، گران هستند اما قيمت آن ها با عرضه تلويزيون هاي 3D کاهش خواهد يافت. ضمناً طراحان در حال کار بر روي فاز توسعه يک ست 3D هستند که نيازي به استفاده از عينک ندارد.
کمپاني پاناسونيک و سوني طرح هايي را براي نمايش گرهايي که از قابليت 3D برخوردار هستند اعلام کرده اند و پاناسونيک اخيراً يک نمونه نمايش گر بزرگ را که انتظار دارد در سال 2010 به بازار عرضه کند به نمايش گذاشت. همان گونه که در زمان HDTVها اتفاق افتاد، در ابتدا 3DTV هاي گران تر و به دنبال آن مدل هاي ارزان تر نيز به بازار عرضه خواهد شد. ايجاد و توزيع محتواي 3D به گونه اي که بتواند توجه مصرف کننده را به خود جلب کند چالش بزرگ تري خواهد بود. Poor اشاره مي کند که استوديوهاي فيلم سازي در حال حاضر تعداد اندکي فيلم سه بعدي توليد مي کنند. اما تکنيک هاي ساخت نسخه هاي synthetic( ترکيبي) 3D فيلم هاي فعلي مي تواند اين خلاء را پر کند.
شبکه هاي کابلي و فرازميني فعلي IPTV بايد بتوانند محتواي 3D را توزيع کنند. پهناي باندي که چنين شبکه هايي براي تحويل پخش هاي تيپيکال HD استفاده مي کنند، هنگامي که شبکه ها به تکنيک هاي فشرده سازي ويدئويي جديد روي بياورند براي تحويل ويدئوي 3D کفايت خواهم کرد. اما ممکن است ماهواره با مسير دشوارتري روبرو شود زيرا چنين سيستم هايي از قبل از بهترين سطوح فشرده سازي استفاده کرده اند.
براي پخش رسانه فيزيکي، Blu-ray مي تواند داده ها را ذخيره کند و پخش کننده هاي Blu-ray سه بعدي مدتي است در اين مسير قرار گرفته اند. نيازي به تغيير اساسي در Blu-ray نخواهد بود بنابراين گروه تجاري پشت اين استاندارد در حال تمرکز بر سازگاري، نظير اطمينان از اين که يک 2DTV مي تواند يک ديسک 3D را پخش کند، هستند.
مسائل مرتبط با استانداردها ممکن است خيلي دردسرساز نباشند زيرا 3DTVها به اندازه کافي انعطاف پذير هستند. و گروه صنعتي در حال کار براي تنظيم پارامترهاي عمومي تري مثل توليد نمونه هاي Progressive و interlaced هستند. يک 3DTV ممکن است نياز به پشتيباني از فرمت هاي متعدد داشته باشد اما کل ماجرا به تغيير دادن تصاوير و يک جفت عينک shutter-based مربوط مي شود.
Poor انتظار دارد که 3DTV يک ارتقاي کوچک براي HDTVهاي فعلي باشد. ست هاي upgrade شده نياز به يک کنترلر ارتقا يافته صفحه نمايش که در هر 60 ثانيه بتواند تصاوير را براي هر چشم تغيير دهد و همچنين يک فرستنده بي سيم يا مادون قرمز براي ارسال اطلاعات همزمان سازي به عينک هاي 3D خواهند داشت.
USB 3.0
قبل از ترک محل کار، شما نياز به تهيه نسخه پشتيباني از PC خود( شامل چند کليپ از فيلم هاي قبلي Hulk که طي ناهار دانلود کرده ايد) داريد. دکمه اي را فشار مي دهيد و 5 دقيقه بعد سيستم شما 150 گيگابايت داده و اطلاعات را بر روي يک درايو 512 گيگابايتي solid-state که براي تهيه نسخه پشتيبان off-site با خودتان مي بريد، مي نويسد. در مسير خانه، براي خريد يک نسخه 3D جديداً منتشر شده از قسمت سوم Hulk جلوي يک کيوسک توقف مي کنيد. درايوتان را وصل مي کنيد، کيوسک مجوزهاي شما را مي خواند و ويدئوي 30 گيگابايتي بر روي SSD شما بارگذاري مي شود و اين ها در حالي رخ مي دهد که شما يک پيش نمايش 90 ثانيه اي از فيلم مورد علاقه تان را تماشا مي کنيد. شما درايو را بر مي داريد و به سمت منزل تان حرکت مي کنيد.
USB شايد يکي از کم جاذبه ترين تکنولوژي هايي باشد که در داخل کامپيوترهاي فعلي و ابزار سيار گنجانده شده است اما کافي است سرعت آن را 10 برابر بيش تر کنيد تا به جلز و ولز کردن بيفتد. بخش اعظم ساير کابل هاي متصل به کامپيوترتان را برداريد تا اين استاندارد خودش را نشان دهد. پتانسيل انتقال ويدئوي فشرده نشده را نيز در نظر بگيريد تا از يک نيروي بسيار قدرتمند برخوردار شويد.
هر وظيفه اي که به انتقال داده ها بين PC و ساير ابزار جانبي مربوط شود، مثل اسکن، چاپ و يا انتقال فايل ها با استفاده از USB 3.0 در مقايسه با USB 2.0 امروزي سريع تر انجام مي گيرد. در بسياري از موارد، حتي قبل از اين که متوجه شروع انتقال شويد، کار به اتمام رسيده است.
USB 3.0 ( که توسط دوستاني که مسئوليت کنترل تست و مجوزدهي را در USB-IF(USB Implementers Forum) به عهده دارند SupreSpeed نام گرفته است) براي تحويل Throughput حقيقي بيش از 3.2 گيگابايت در ثانيه در راه است. نرخ انتقال باعث مي شود تا USB 3.0، ده برابر سريع تر از ساير استانداردهاي ابزار جانبي دسک تاپ شود.
علاوه بر اين، USB 3.0 مي تواند به طور همزمان و در هر دو جهت از حداکثر سرعت استفاده کند که اين پيشرفتي بزرگ در مقايسه با نرخ سرعت half duplex( يک طرفه) نسخه 2.0 محسوب مي شود. پايه هاي USB 3.0 قادر خواهند بود نسخه هاي قديمي 1.0 و 2.0 را قبول کنند اما کابل هاي USB 3.0 فقط با پايه هاي 3.0 کار مي کنند.
اين تکنولوژي مي تواند همه چيز را در حوزه اتصال ابزار تغيير دهد. امروزه يک کامپيوتر دسک تاپ مدرن ممکن است شامل پايه هايي براي اتصال اترنت، IEEE 1394a, 1394b)FireWire 400,800 و USB 2.0 يا هر دو، DVI يا DisplayPort يا هر دو، و در برخي از سيستم ها eSATA باشد. USB 3.0 مي تواند همه اين ها را ( به جز اترنت) حذف کند. به جاي اين ها، يک کامپيوتر ممکن است داراي چندين درگاه USB 3.0 باشد که کار تحويل داده ها به مانيتور، بازيابي از اسکنر، و تبادل آن با ديسک هاي سخت را انجام مي دهد. اين سرعت توسعه يافته در زمان مناسب عرضه خواهد شد زيرا درايوهاي فلش سريع تر در خط توليد هستند.
Jeff Ravencraft، مدير USB-IF مي گويد USB 3.0 براي پشتيباني از انتقال ويدئوي فشرده نشده 1080p( که در حال حاضر بالاترين کيفيت فرمت ويدئويي ما است) با سرعت 60 فريم در ثانيه به اندازه کافي پر سرعت هست. اين موضوع يک کمکوردر را قادر مي سازد از سخت افزار فشرده سازي ويدئو و مجوزدهي براي MPEG-4 صرفنظر کند. کاربر مي تواند ويدئوي زنده را از يک کمکوردر به جريان بيندازد(بدون نياز به هيچگونه پردازش ويدئويي) و يا آن را بر روي درايو داخلي و براي انتقال سريع در آينده ذخيره کند که هيچيک از اين روش ها امروزه بدون فشرده سازي بسيار سنگين امکان پذير نيست. با در نظر گرفتن USB 3.0، برخي از تحليل گران اين استاندارد را يک متمم يا حتي جايگزين براي اتصال HDMI که امروزه بر روي پخش کننده هاي Blu-ray يافت مي شود، مي دانند.
اين تکنولوژي جديد مي تواند کامپيوترها را به ايستگاه هاي شارژ دائمي تبديل کند. در حال حاضر USB 2.0 مي تواند 100 ميلي آمپر را براي هر درگاه ايجاد کند؛ اما USB 3.0 اين مقدار را تا 150 ميلي آمپر براي هر وسيله افزايش مي دهد. و در حالي که USB 2.0 در 500 ميلي آمپر براي يک هاب متوقف مي شود، حداکثر مقدار براي USB 3.0 معادل 900 ميلي آمپر است.
با حرکت تلفن هاي هوشمند به سمت پشتيباني از USB به عنوان وسيله شارژ و سينک( اين تغيير در اروپا و آسيا به خوبي در حال انجام است) و با در نظر گرفتن اين نکته که حاملان مستقر در ايالات متحده نيز اخيراً به اين حرکت پيوسته اند، ميزان آمپر افزايش يافته USB 3.0 ممکن است به شما اجازه دهد از شر انواع و اقسام شارژها خلاص شويد.
کامپيوترهاي دسک تاپ آينده در پرتو قابليت ها و به کارگيري USB 3.0، ممکن است به دو هاب داخلي در جلو و چندين درگاه که تبديل شدن آن به يک ايستگاه شارژ را تسهيل مي کند تجهيز شوند. هرکدام از اين هاب ها مي توانند تا 6 درگاه داشته باشند و از حداکثر ميزان آمپر ممکن پشتيباني کنند. در ضمن، کامپيوترهاي لپ تاپ مي توانند درگاه هاي USB را براي شارژ بهتر و دسترسي بيش تر در حين حرکت با هم ترکيب کنند. Apple Mac Mini desktop از قبل شامل 5 درگاه USB 2.0 در پشت آن بوده است).سرعت بالاتر USB 3.0، به انتقال داده ها شتاب مي دهد و البته در هر دقيقه بيش از 20 گيگابايت داده را منتقل مي کند. اين باعث مي شود تا تهيه نسخه هاي پشتيبان و همچنين نگهداري نسخه هاي پشتيبان off-site از مجموعه هاي همواره در حال رشد تصاوير، عکس ها، فيلم ها و رسانه هاي دانلود شده به يک کار بسيار ساده تر تبديل شود. Ravencraft مي گويد مشتريان مي توانند فيلم هاي مورد نظر خود را در ايستگاه هاي سوخت گيري و پمپ بنزين ها دانلود کنند. او ادامه مي دهد « با استفاده از USB 2.0 پرسرعت شما نمي توانستيد مردمي را که در صف بنزين بودند 15 دقيقه منتظر بگذاريد تا يک فيلم دانلود کنيد».
توليدکنندگان از هم اکنون براي استفاده از مزاياي USB 3.0 به حرکت درآمده اند و تحليل گران تطبيق وسيع و گسترده با اين استاندارد را طي يکي دو سال آينده پيش بيني مي کنند. اين فرمت در ابزار سيار و تجهيزات الکترونيکي مصرفي نيز رايج خواهد شد. Ravencraft مي گويد توليدکنندگان سالانه بيش از دو ميليون وسيله مجهز به USB را به فروش مي رسانند بنابراين پتانسيل بسيار زيادي براي فراگير شدن سريع اين تکنولوژي جديد وجود دارد.
ويدئوي جرياني از طريق Wi-Fi
وقتي با آن دانلود high-def قسمت سوم Hulk که بر روي درايو فلش ذخيره کرده ايد به خانه مي رسيد، درايو را به لپ تاپ تان وصل مي کنيد و از طريق يک اتصال Wi-Fi gigabit آن را به شبکه خانگي تان منتقل مي کنيد. چند دقيقه بعد، آن فيلم آماده جريان يافتن از طريق يک لينک بي سيم 60GHz از سيستم سرگرمي خانگي شبکه اي شده شما به تمام HDTVهاي نصب شده بر روي ديوارهاي خانه تان است.
اترنت باسيم در مقايسه با Wi-Fi با سرعت بيش تري به نرخ انتقال داده بالاتر دست پيدا کرد اما گروه هاي صنعتي درگير توسعه و ارتقاي استانداردهاي بي سيم، سعي مي کنند به روش هاي جديدي براي کمک به افزايش سرعت Wi-Fi دست پيدا کنند. تا سال 2012، دو پروتکل جديد يعني 802.11ac و 802.11ad بايد وظيفه اداره انتقال داده ها از طريق هوا را با سرعتي معادل 1 گيگابايت در ثانيه يا سريع تر به عهده بگيرند.در نتيجه رسيدن به چنين سرعت هايي کاربران آينده قادر خواهند بود با چندين ويدئوي جرياني با کيفيت بالا و همچنين بازي هاي جرياني فعال، در يک خانه و از داخل يک اتاق کار کنند. سرورهاي رسانه اي مرکزي، پخش کننده هاي Blu-ray و ساير set-top boxها مي توانند هر جايي در خانه قرار بگيرند و محتوا را به ابزار انتهايي دره ر مکاني به جريان بيندازند. به عنوان مثال، يک نمايش گر ويدئوي HD که فقط به يک سيم برق اتصال دارد مي تواند در يک اتاق قرار بگيرد و بدون نياز به کابل کشي هاي نازيبا، محتواي ارسالي از يک پخش کننده Blu-ray، ماهواره يا کامپيوتر را پخش کند.
استانداردهاي 802.11ac و 802.11ad بايد براي استفاده خانگي بهينه شوند اگرچه کاربردهاي اين استانداردها به طور حتم بسيار بيش تر از استفاده خانگي خواهد بود. اين اسم ها نشان دهنده روش داخلي عددگذاري گروه مهندسي IEEE هستند: 802 براي شبکه سازي، 11 براي بي سيم، و يک يا دو حرف براي گروه هاي کاري ويژه.
استاندارد 802.11ac، استاندارد 802.11n را که آخرين و بزرگ ترين تکنولوژي WLAN در يک دهه بود و با 802.11b شروع شد ارتقاء مي بخشد. با استفاده از استاندارد 802.11ac، کارآيي شبکه سازي بي سيم از سرعت تئوريک mbps 600 به حداکثر سرعت اسمي بيش از gbps 1 خواهد رسيد. از نظر عملي، نرخ سرعت خالص 802.11ac بين 300 تا 400 مگابيت بر ثانيه خواهد بود که از نرخ 160 مگابيت بر ثانيه اي 802.11n بيش تر است و از ظرفيت لازم براي حمل چندين جريان ويدئويي فشرده شده از طريق يک کانال منفرد برخوردار است. همانند 802.11n، استاندارد 802.11ac از تعداد زيادي آنتن براي دريافت و ارسال داده ها به صورت بي سيم استفاده خواهد کرد.
استاندارد 802.11ac هنوز قادر به حمل ويدئوي lossless high-def( فرمتي که تمام کيفيت منبع خام اوليه را حفظ مي کند) نيست. هرچند، امروزه استفاده از ويدئوي LossLess بعد از خارج شدن از حالت فشرده يا decoding جريان داده هاي يک ماهواره، کابل يا ديسک در شبکه هاي باسيم رايج است. نرم افزار مناسب، جريان داده اي فشرده شده 802.11ac را مي گيرد و آن را مستقيماً به يک decoder در يک ست HDTV ارسال مي کند؛ برخي از ست هاي HDTV از قبل داراي اين قابليت بوده اند. اما وقتي ويدئوي فشرده نشده مجبور است با نرخ سريع تر از gbps 1 جريان پيدا کند بايد از يک تکنولوژي سريع تر استفاده کرد.
اين، همان جائي است که 802.11ad وارد ميدان مي شود. اين تکنولوژي طيف 2.4 و 5GHz را که Wi-Fi در آن کار مي کند ترک مي کند و به طيف جديد 60GHz مي رود. طيف GHZ 60 فرکانس هاي در دسترس زيادي در بسياري از کشورها خواهد داشت که ايالات متحده نيز در بين اين کشورها است بنابراين کانال هاي خاص زيادي قادر خواهند بود بيش از يک گيگابيت بر ثانيه از ويددوي فشرده نشده را حمل کنند.
متأسفانه، امواجي که طول شان به ميليمتر مي رسد و سيگنال هاي GHZ 60 را تشکيل مي دهند به سختي در ديوارها و مبلمان نفوذ مي کنند و اکسيژن نيز به سرعت انرژي اين امواج را جذب مي کند. بنابراين استاندارد 802.11ad براي انتقال داده ها در فواصل کوتاه و بين ابزاري که در يک اتاق هستند بسيار مناسب است. گذشته از پشتيباني سريع از انتقال ويدئو، استاندارد 802.11ad به شما اجازه مي دهد با سرعت هاي نزديک به USB 3.0 و 1000 بار سريع تر از Bluetooth 2 فايل ها را منتقل يا داده ها را سينک کنيد.
مشخصات فني استاندارد 802.11ad يکي از سه ايده رقابتي براي استفاده از باند 60GHz طيف است. گروه تجاري HD بي سيم، کنسرسيومي متشکل از شرکت هاي تجهيزات الکترونيکي مصرفي بر استفاده ويدئويي از باند 60GHz متمرکز شده است در حالي که Wireless Gigabit Alliance به دنبال کاربردهاي مصرفي و شبکه سازي اين باند است. عضويت در گروه هاي مختلف، امکان interoperable شدن آن را افزايش مي دهد و شايد باعث يکپارچه شدن اين مشخصات فني شود. اگرچه استاندارد 802.11ad از نظر فني قادر به آدرس دهي ويدئو نيست، اما به يک تکنولوژي ژنريک تبديل خواهد شد که مي تواند انواع مختلفي از داده ها را گرد هم آورد. اين گروه ها حداقل مي توانند از تداخل کاري جلوگيري به عمل آورند.
تلفيق 802.11ac و 802.11ad و تقويت آن با USB 3.0 به شما اجازه مي دهد کلاستري از کامپيوترها را با سخت افزاري که در خانه تان موجود است ست آپ کنيد. USB 3.0 و اترنت گيگابيت ممکن است ابزاري را که در يک کابينت يا بر روي ميز کار قرار دارند به هم متصل کنند؛ 802.11ac کلاسترهاي موجود در خانه را به هم لينک مي کند و 802.11ad داده ها را به ابزار موبايل، مانيتورها و ساير سخت افزار موجود در داخل يک اتاق حمل مي کند.
Allen Huotari، مسئول تکنيکي Cisco Consumer Products( که شامل محصولات Linksys است و سالانه ميليون ها ابزار Wi-Fi و اترنت را عرضه مي کند) مي گويد اين تغيير در شبکه هاي خانگي نتيجه يک نوع تکنولوژي منفرد نخواهد بود و حاصل همکاري دو يا سه تکنولوژي مختلف، باسيم و/ يا بي سيم است. اين به معناي سيم ها و کابل هاي کم تر، سرعت هاي بهتر و پخش با کيفيت ويدئو در مقايسه با امروز است. تا سال 2012، هر دوي اين تکنولوژي ها بايد آماده شده باشند و در دسترس قرار گيرند.
منبع: بزرگراه رايانه، شماره 128.
/ج