ملک فرمود کايد موبدي زود

ملک فرمود کايد موبدي زود شاعر : امير خسرو دهلوي کند پيوسته مقصودي به مقصود ملک فرمود کايد موبدي زود ز دل در يا وش و از لب گهر بار خردمندي طلب کردند هشيار دو يک دل را رضاها باز پرسيد درامد کاردان و راز پرسيد معين کرد کابيني ز حد بيش پس آنگه بر طريق اندوهم کيش چو دريا شد تهي گاه زمين پر به باريدن درامد گوهر و در که بيند جلوه‌ي خورشيد با ماه روان شد با عروس خويشتن شاه سر اندر پاي يار نازنين برد شه از بس خوش دلي رو در زمين برد چو...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ملک فرمود کايد موبدي زود
ملک فرمود کايد موبدي زود
ملک فرمود کايد موبدي زود

شاعر : امير خسرو دهلوي

کند پيوسته مقصودي به مقصودملک فرمود کايد موبدي زود
ز دل در يا وش و از لب گهر بارخردمندي طلب کردند هشيار
دو يک دل را رضاها باز پرسيددرامد کاردان و راز پرسيد
معين کرد کابيني ز حد بيشپس آنگه بر طريق اندوهم کيش
چو دريا شد تهي گاه زمين پربه باريدن درامد گوهر و در
که بيند جلوه‌ي خورشيد با ماهروان شد با عروس خويشتن شاه
سر اندر پاي يار نازنين بردشه از بس خوش دلي رو در زمين برد
چو سايه زير پاي سرو آزادفرو غلطيد بيش آن پريزاد
شده مست از شراب عشق بازيپري پيکر دران عاشق نوازي
بگرد غمزه‌ها مي گشت خوابشپريشان گشته زلف نيم تابش
سر خود را به دست خويش بسپردز مستي سر به زانوي ملک برد
مرا دي آن چنان اندر کنارشملک سر مست و دولت سازگارش
غزل مي گفت شاه و شمع مي سوختز سوز عشق کاتش در دل افروخت
فراوان خورده بود انگور در قندز شيرين کاري شيرين دل بند
مکافات عمل را وقت در يافتچو آن شب نازنين را بي خبر يافت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط