حسن را از وفا چه آزارست

حسن را از وفا چه آزارست شاعر : انوري که همه ساله با جفا يارست حسن را از وفا چه آزارست وين که در عادتست گفتارست خود وفا را وجود نيست پديد کاثرش ز اندرون پديدارست از برون جهان وفا هم نيست که ازو حسن را چه آزارست چه وفا اين چه ژاژ مي‌گويم علم عافيت نگونسارست تا مصاف وفا شکسته شدست لاجرم کار عاشقان زارست عشق را عافيت به کار نشد هر کجا عشق بر سر کارست دست در کار عافيت نشود دايه بي‌شير و طفل بيمارست عشق در خواب و عاشقان در خون ...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حسن را از وفا چه آزارست
حسن را از وفا چه آزارست
حسن را از وفا چه آزارست

شاعر : انوري

که همه ساله با جفا يارستحسن را از وفا چه آزارست
وين که در عادتست گفتارستخود وفا را وجود نيست پديد
کاثرش ز اندرون پديدارستاز برون جهان وفا هم نيست
که ازو حسن را چه آزارستچه وفا اين چه ژاژ مي‌گويم
علم عافيت نگونسارستتا مصاف وفا شکسته شدست
لاجرم کار عاشقان زارستعشق را عافيت به کار نشد
هر کجا عشق بر سر کارستدست در کار عافيت نشود
دايه بي‌شير و طفل بيمارستعشق در خواب و عاشقان در خون
سود ناکرده سخت بسيارستآرزو مي‌پزيم چتوان کرد
پاي فردات بر دم مارستاينکه امروز بر سر گنجي
که نه معشوقه‌ي وفادارستانوري از سر جهان برخيز


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط