دلبر هنوز ما را از خود نميشمارد شاعر : انوري با او چه کرد شايد با او که گفت يارد دلبر هنوز ما را از خود نميشمارد عمرم هلاک چشمش تا گرد از او برآرد جانم فداي زلفش تا خون او بريزد دل را محل چه باشد گر درد او ندارد جان را چه قيمت آرد گر در غمش نسوزد زنده کسي نماند گر غمزه برگمارد گيتي بسي نماند گر چهره باز گيرد ليکن بر وصالش کس را نميگذارد آوازهي جمالش دلها همي نوازد