نه در وصال تو بختم به کام دل برساند شاعر : انوري نه در فراق تو چرخم ز خويشتن برهاند نه در وصال تو بختم به کام دل برساند اگر زمانه بخواهد که با توام بنشاند چو برنشيند عمرم مرا کجا بنشيند از آن بپرس که بر من زمانه ميگذراند زمن مپرس که بيمن زمانه چون گذراني رسيد آنچه رسيد و هنوز تا چه رساند مرا مگوي ز رويم چه غم رسيده به رويت غمي بداد که يک ذره باز مينستاند دلي ببرد که يک لحظه باز مينفرستد جفا مکن که هميشه جهان چنين بنماند مرا به دست...