زردرويم ز چرخ دندانخاي شاعر : انوري تيرهرايم ز عمر محنتزاي زردرويم ز چرخ دندانخاي نه نوبدي که تازه دارم راي نه اميدي که سرخ دارم روي باکه گويم که بند من بگشاي با که گويم که حق من بشناس باز جستم زمانه را سر و پاي از قياسي که تکيهگاه منست نيک عهدي نيافريد خداي روشنم شد که در بسيط زمين