تفاوتي نکند قدر پادشايي را

تفاوتي نکند قدر پادشايي را شاعر : سعدي که التفات کند کمترين گدايي را تفاوتي نکند قدر پادشايي را که در به روي ببندند آشنايي را به جان دوست که دشمن بدين رضا ندهد ز خيل خانه برانند بي‌نوايي را مگر حلال نباشد که بندگان ملوک هزار شکر بگوييم هر جفايي را و گر تو جور کني راي ما دگر نشود خلاف من که به جان مي‌خرم بلايي را همه سلامت نفس آرزو کند مردم به سر نکوفته باشد در سرايي را حديث عشق نداند کسي که در همه عمر که از حضور تو خوشتر نديد جايي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تفاوتي نکند قدر پادشايي را
تفاوتي نکند قدر پادشايي را
تفاوتي نکند قدر پادشايي را

شاعر : سعدي

که التفات کند کمترين گدايي راتفاوتي نکند قدر پادشايي را
که در به روي ببندند آشنايي رابه جان دوست که دشمن بدين رضا ندهد
ز خيل خانه برانند بي‌نوايي رامگر حلال نباشد که بندگان ملوک
هزار شکر بگوييم هر جفايي راو گر تو جور کني راي ما دگر نشود
خلاف من که به جان مي‌خرم بلايي راهمه سلامت نفس آرزو کند مردم
به سر نکوفته باشد در سرايي راحديث عشق نداند کسي که در همه عمر
که از حضور تو خوشتر نديد جايي راخيال در همه عالم برفت و بازآمد
همين قدر که ببوسند خاک پايي راسري به صحبت بيچارگان فرود آور
بدن نيفتد از اين خوبتر قبايي راقباي خوشتر از اين در بدن تواند بود
دگر نبيني در پارس پارسايي رااگر تو روي نپوشي بدين لطافت و حسن
که پشه‌اي نبرد سنگ آسيايي رامنه به جان تو بار فراق بر دل ريش
که ترک مي‌ندهم عهد بي‌وفايي رادگر به دست نيايد چو من وفاداري
که يحتمل که اجابت بود دعايي رادعاي سعدي اگر بشنوي زيان نکني


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط